شناسهٔ خبر: 39379858 - سرویس سیاسی
نسخه قابل چاپ منبع: جنوب نیوز | لینک خبر

جنگ روانی در چله کرونا کمانه کرد

صاحب‌خبر -
به گزارش جنوب نیوز؛ دکتر عبدالله گنجی در جوان نوشت: شاید در بین کشورهای مستقل و ناهمسوی جهان با سیاست‌های غرب، هیچ کشور و ملتی به اندازه ایران و ایرانیان آماج حملات رسانه‌ای و جنگ روانی نبوده و نیست. به‌ویژه اینکه کشوری، چون ایران به دلایل مختلف ازجمله تحریم، دارای مشکلاتی است که مقام معظم رهبری از آن به‌عنوان «زخم» یاد کردند و جنگ روانی دشمنان را به «نشستن مگس» بر این زخم تفسیر کردند. رکود اقتصادی، بیکاری، تورم، تا مرگ مشکوک یک پیرزن در فلان روستا بالفعل و بالقوه می‌تواند و می‌توانست محور جنگ روانی باشد.

جنگ شناختی نیز بعد پیچیده و جدیدی از این مبارزه است. ساده‌زیست‌ترین رهبر سیاسی جهان را می‌توانند به‌عنوان یک سرمایه‌دار با میلیاردها دلار دارایی معرفی کنند. مجمع مؤمنین کشور (سپاه) را می‌توانند جمعی سرکوبگر و فاسد اقتصادی نام‌گذاری کنند. عارف بزرگی، چون قاسم سلیمانی را رهبر تروریست‌ها در خاورمیانه معرفی کنند.

پاسخ به حمله به مراکز نظامی را سرکوب مردم و شلیک سهوی به هواپیما را بی‌توجهی به جان مردم یا بی‌ارزش بودن جان مردم برای حکومت و... معرفی کنند و هزاران موضوع و پدیده را (اگر هم نباشد) با ذره‌بین و میکروسکوپ پیدا و وارونه می‌کنند. در بین همه سوژه‌یابی و سوژه‌سازی‌ها، خروج امریکا از برجام، منطقی را حاکم کرد که جنگ روانی با قافیه‌ای به تنگ آمده زمینگیر شد.

شهادت حاج قاسم به‌عنوان یک چهره کم‌نظیر تاریخ ایران، اسلام و تشیع این جنگ روانی را دچار اخلال کرد. اما کرونا از خصایص، گستره و پیامدهایی برخوردار بود که به‌مثابه آزمون راست‌آزمایی و تطبیق جلوه کرد. در بستر کرونا با جنگ روانی می‌خواهند چه بگویند؟

بی‌دلیل نیست که ناچاراً بیش از ۵۰ درصد اقدامات رسانه‌های فارسی‌زبان عربی-غربی متوجه کرونا در امریکا شده است تا بتوانند در سایه آن خلع سلاح در جنگ روانی علیه ایران را پنهان و بی‌طرفی خود را القا نمایند.

اوضاع فضاحت‌بار کرونا در غرب به‌صورتی است که هیچ رسانه‌ای به خود اجازه نمی‌دهد او را نبیند. از سوی دیگر پرداختن به کرونا در ایران با اشل‌های مرسوم اپوزیسیون به‌صورتی درآمده است که جز کمانه کردن آورده‌ای برای طراحان ندارد؛ بنابراین ایران درحال استراحت و معافیت از جنگ روانی است و منفذ و مجرا و سیبلی برای شلیک به آن دیده نمی‌شود. چرا؟

چون نمی‌توانند بگویند در ایران ماسک می‌دزدند، نمی‌توانند بگویند در ایران تحریم شده مردم فروشگاه‌ها را غارت می‌کنند، نمی‌توانند بگویند، در ایران کوره‌های آدم‌سوزی (ایتالیا) باز تولید شده است، نمی‌توانند بگویند در ایران مردم برای دستمال توالت همدیگر را می‌درند، نمی‌توانند گورهای دسته‌جمعی نیویورک را به قم نسبت دهند، نمی‌توانند بیکاری ۱۶ میلیونی امریکا را با بیکاری حداقلی از کرونا در ایران طاق بزنند، نمی‌توانند ارتش‌های غربی را با ارتش و سپاه در برپایی ۴۸۰۰ تخت در ۴۸ ساعت مقایسه و به ایران حمله کنند، نمی‌توانند همچنان ووهان و ماهان کنند، در حالی که ارتباط غرب با چین هیچ موقع قطع نشد.

ایرانی‌هایی که پیاده نظام جنگ روانی غرب هستند بعضاً در بستر کرونا یک جو عرق ملی پیدا کرده‌اند و جایی که آش غرب خیلی شور است از زیر بار عملگی فرار می‌کنند تا پرستیژ روشنفکری و کراوات و مانکنی خود را محفوظ نگه دارند. آنان که بیش از سی سال است مدینه فاضله‌ای از غرب تولید و در زرورق جنگ روانی پست می‌کنند، اکنون با لنگ افتاده غرب دست و پنجه نرم می‌کنند، اما تلاش می‌کنند با آن عکس یادگاری نگیرند. دیگر از عکس های یادگاری خودفروشان و وطن‌قی‌کردگان با پمپئو خبری نیست.

خود پمپئو هم ایران را یادش رفته است. برایان هوک، مسئول پرونده تحریم ایران چند وقتی است گم شده است و مصاحبه نمی‌کند. شاید در انظار ظاهر نمی‌شود که خبرنگاری درباره ماسک‌های دزدیده شده آلمان و کانادا از وی سؤال نکند و به خاطر تحریم دارویی ایران در اوج کرونا، نتوانند به وی کاپ اخلاق بدهند. شوالیه‌های ناتوی فرهنگی نمی‌توانند پر شدن کامیون‌های جنازه در ایتالیا و نیویورک و فرانسه و اسپانیا را به نام ایران قالب کنند و همچنان رئیس‌جمهور کشور تحریم شده ایران با گردنی بلند می‌گوید ایران ۱۳ هزار تخت آماده خالی دارد.

کرونا وزن‌کشی زی در بحران بود. ما از بحران به بحران منتقل شدیم، اما آنان از کازینوهای لاس‌وگاس به بحران وارد شدند و این آبدیدگی و تاب‌آوری و آن نازپروردگی و لذت‌گرایی رمانتیک یکی در کوره کرونا آبدیده‌تر و دیگری به خاکستر حیثیتی تبدیل شد. کرونا ما را از تنهایی درآورد ما آیینه گردان غرب شدیم. این الگو باید ثبت و تجربه ذی‌قیمت آن در آینده به کار گرفته شود.

نظر شما