به گزارش خبرنگار ایلنا، چه کسی باورش میشد که روزی برسد در قرن بیست و یکم تمام دنیا تحتالشعاع شیوع یک ویروس قرار بگیرد و درمانی برای آن وجود نداشته باشد. در این میان تمام اقشار جامعه تحت تاثیر کرونا قرار گرفتهاند و هزاران نفر بر اثر این بیماری فوت کردند. هرچند این نخستین بار در تاریخ جهان نیست که تمام دنیا زیر چتر یک واقعه قرار بگیرند و به صورت زنجیر وار شرایط مشابه هم پیدا کنند. از جنگهای جهانی اول و دوم گرفته تا شیوع بیماریهای وبا و طاعون و...؛ همواره در تاریخ درسهای ناگفتهای برای ما به جا گذاشتهاند.
شاید به جرات بتوان گفت که هنر یکی از موثرترین حوزهها در نمود احساسات بشر از وقایع پیش آمده در طول تاریخ و به یادگار گذاشتن آن احساسات برای آیندگان است. هنرمندان همواره تحت تاثیر جامعه بودهاند و هستند و وقایع اجتماعی، تاریخی، سیاسی، اقتصادی، فرهنگی و... در آثار آنها نمود بارزی پیدا میکند. با غلامعلی طاهری (نقاش پیشکسوت) در خصوص تاثیرپذیری هنرمندان از اجتماع و وقایع اجتماعی گفتگو کردهایم.
در حال حاضر نه تنها ایران بلکه جهان متاثر از ویروس کروناست. رویدادهای غیرمنتظره و تخریبی از یکسو لطمه شدیدی به اقتصاد وارد میکند که اقتصاد هنر هم مستثنا نیست و از دیگر سو میتواند برای هنرمندان تبدیل به فرصتی برای خلق شود. آیا هنرمندان ایران و جهان اکنون با چنین چالشی روبهرو هستند؟
هنرمندان افرادی هستند که از جامعه خود تاثیر میگیرند و این تأثیرها در آثار هنری آنها منعکس میشود. چه بسا این واقعه تاریخی میتواند سبب خلق آثاری جاودان در عرصه هنرهای تجسمی شود. حساسیت هنرمندان در چنین مواردی بسیار بالاست و تاثیراتی که جریان شیوع کرونا در ایران و دنیا بر هنرمندان گذاشت از همه ابعاد مورد توجه هنرمندان قرار گرفته، حتی در در ماههای اول شیوع کرونا شاهد خلق آثاری با مضامین شرایط به وجود آمده از این بحران در جامعه بودیم. این آثار حتی آثاری که به لحاظ رنگ و فرم آبستره هستند در تاریخ ماندگار میشوند و تاثیر خود را بر جامعه میگذارند. هرچند میتوان گفت رویدادهای سال ۹۸ از جنبههای مختلف مدنظر هنرمندان قرار گرفت اما شیوع ویروس کرونا به دلیل عمق اهمیت خاصی که برای آحاد جامعه دارد، بیش از سایر وقایع هنرمند را تحت تاثیر قرار داد.
وقتی شخصی مانند کِته اشمیت کُلویتس از موضوع مرگ چنان تاثیری میگیرد که جاودانهترین آثار طراحی و نقاشی را در این زمینه خلق میکند که این آثار میتواند هر بینندهای را متاثر کند، این امر نشان از آن دارد که هنرمند به این حس عمیق دست پیدا کرده تا بتواند چنین آثاری خلق کند. این بدان معنا نیست که هنرمند در معرض بیماری یا مرگ قرار گرفته باشد بلکه حسی که از این موضوع دریافت کرده در آثار هنری خود تجلی داده. هرچند قصد ندارم به جنبههای منفی اتفاقات اجتماعی اشاره داشته باشم بلکه تاکید من بر آن است، هنرمند به هر حال تحت تأثیر وقایع اجتماعی جامعه خود قرار میگیرد و این تأثیر را در اثر هنری که خلق میکند به نمایش میگذارد. این تاثیرات میتواند جنبههای شادی بخش و مفرح، امیدبخش و همچنین موضوعات متاثرکننده را دربرگیرد.
به طور مثال بیش از سه دهه پیش شاهد جنگ تحمیلی بودیم، جنگی که سبب شد ۸ سال از زندگی هر ایرانی تحت تاثیر آن قرار گیرد. تمام هنرمندان جامعه نیز تحت تاثیر آن قرار گرفتند و آثار متعددی در این راستا خلق شد. در این میان فقط هنرمندانی که تحت عنوان هنرمندان انقلاب و دفاع مقدس شناخته شدهاند، تحت تاثیر این اتفاق نبودند بلکه بسیاری از هنرمندان دیگر که برخی از آنها در حوزه آبستره کار میکردند و نسبت به موضوع جنگ، دفاع مقدس و انقلاب هیچ گرایشی نداشتند و حتی در ایران نیز زندگی نمیکردند تحت تاثیر جنگ هشت ساله ایران آثاری را خلق کردند. درواقع میتوان گفت تجلی جنگ ایران در آثار آنها مشهود است.
هر گاه جامعه با بحران روبه رو میشود بخشهای اقتصادی تحت تاثیر قرار میگیرند. وضعیت اقتصاد هنر پس از گذر از بحران را چگونه ارزیابی میکنید؟
اقتصاد هنر روند نسبتاً خوبی را طی میکرد اما اکنون به دلیل تعطیلی بسیاری از برنامههای فرهنگی و هنری گالریها و نمایشگاهها و برگزاری فروش آثار شاهد لطمات فراوان اقتصادی به هنرمندان و اقتصاد هنر هستیم. یقیناً با سپری شدن این دوران شاهد جهش خوبی در عرصه هنر خواهیم بود و مدتی که هنرمندان خود را در قرنطینه قرار دادند آثار ارزشمندی در این مدت خلق شد که بعدها با ورود به بازار هنر به نمایش گذاشته میشوند. قطعا این آثار تحولی را در بازار و اقتصاد هنر بوجود خواهند آورد.
جنگ تحمیلی بیش از هشت سال به طول انجامید و تأثیری که یک واقعه اجتماعی در طول ۸ سال بر جامعه و هنرمندان میگذارد قطعا بیشتر از تأثیری است که ممکن است واقعهای مانند شیوع کرونا طی ۳ یا ۴ ماه بر جامعه بگذارد. عمق فاجعه وقایع اجتماعی یا طول مدت وقوع آنها چه تاثیری بر هنرمندان دارد؟
با شیوع ویروس کرونا نه تنها ایران بلکه تمام دنیا وارد یک جنگ شد. جنگی تمام عیار که نیروهای خطشکن آن را پزشکان و پرستاران تشکیل دادهاند که با شجاعت تمام به دل خطرناکترین دشمن که همان ویروس کشنده کروناست رفتند. یقین دارم تاثیری که ویروس کرونا بر جامعه و هنرمندان گذاشته است مقطعی نخواهد بود و تاثیری بلندمدت در تاریخ کشور و البته جهان خواهد داشت.
در تاریخ کشور ما اتفاقاتی از این دست کم نیست. میتوان به شیوع وبا و طاعون اشاره کرد که جان بسیاری از آدمها را گرفت و تمام اروپا و آسیا را تحت تأثیر قرار داد. اکنون نیز ویروس کرونا جدید ۲۰۱۹، بیماری همهگیری است و به عنوان یک رویداد تاریخی و جهانی نه فقط در ایران بلکه در جهان در آثار هنرمندان ثبت و ضبط خواهد شد.
شاید در دوران رنسانس و قرنهای ۱۸ و ۱۹ امکانات زیادی برای ثبت و ضبط وقایع تاریخی که دنیا را تحتالشعاع قرار میداد، وجود نداشت اما نمونه تابلوهایی از آثار بزرگان هنر به یادگار مانده که از آن جمله میتوان به تابلو نقاشی رنگ روغن نئوکلاسیک از آنتوئن ژان گروس اشاره کرد که اکنون در موزه لوور نگهداری میشود و صحنهای از دیدار ناپلئون از بیماران و کشته شدگان طاعون را به نمایش گذاشته. این اثر به اندازهای زیبا و شکوهمند آفریده شده که هر بینندهای با دیدن آن حیرت میکند. هر چند موضوع این اثر یک واقعه تلخ تاریخی را به نمایش میگذارد اما به اندازهای این اثر، فاخر آفریده شده که به عنوان یک اثر ماندگار تاریخی در موزه نگهداری میشود.
درست است که همچنان شاهد بازتاب اثرات جنگ تحمیلی در آثار هنرمندان عصر حاضر هستیم اما امیدوار هستم عمق فاجعه کرونا آنقدر زیاد نباشد که جامعه و هنرمندان شاهد صحنههای تلخی باشند و این تلخی به اندازهای عمیق باشد که سالها تاثیر آن را در آثار هنرمندان شاهد باشیم.
امروزه در قرن بیست و یکم با ورود تکنولوژی به عرصه هنرهای تجسمی شاهد ظهور رشتههای مختلف در این بخش هستیم، ضمن آنکه سرعت عمل در خلق اثر هنری و به اشتراکگذاری آن با عموم جامعه حرف اول را میزند. شاید در این خصوص نقاشی و مجسمه کمی کند عمل کنند. به نظر شما در عصر حاضر کدامیک از رشتههای هنرهای تجسمی میتواند نقش هنر را برای جامعه آنچنان که باید ایفا کند؟
در حال حاضر هر یک از رشتههای هنری طرفداران خاص خود را دارد و میتواند کارکرد و تاثیرگذاری خود را در جامعه داشته باشد. درست است که در عصر معاصر بخش عمدهای از هنر با تکنولوژی آمیخته شده و تکنولوژی تاثیر زیادی در هنر گذاشته است؛ در برخی مواقع سبب بالارفتن و ارتقای کیفیت هنر شده و در برخی مواقع نیز به شدت به هنر لطمه زده، اما اگر بخواهیم به این مهم از نگاه رسانهای و مقطعی بنگریم بسیاری از شاخههای هنری تاثیرات آنی، بر جامعه و مخاطب خود دارند و درصدد آگاهیرسانی روشنگری در جامعه و تهییج عموم جامعه نسبت به یک واقعه برآیند؛ به طور مثال جامعه را نسبت به رعایت امور بهداشتی درخصوص جلوگیری از شیوع بیشتر ویروس کرونا مطلع سازند. در این خصوص ممکن است این آثار ماندگاری چندان زیادی نداشته باشند و کاملا مقطعی عمل کنند. با این وجود رشتههای هنری متعددی وجود دارد که تاریخ مصرف ندارند و ماندگاری تاریخی دارند و به آنها آثار ماندگار تاریخ گفته میشود. مجسمه و نقاشی از این جمله هستند. هر اندازه بخواهیم دامنه هنر را به سینما یا عکس محدود کنیم از نظر -من نه اینکه چون من یک نقاش هستم این حرف را میزنم- اما شاهد آن هستیم که یک نقاشی فیگوراتیو که دارای پشتوانههای کلاسیک و آکادمیک است و استانداردهای لازم برای یک اثر هنری را داراست قطعاً تاثیری چند برابر بیشتر بر مخاطب خواهد داشت.
در خصوص خلق آثار هنری با موضوع و محوریت وقایع تاریخی و مسائلی که جوامع بشری با آن دست به گریبان میشود آثاری که در قالب رئالیسم خلق میشوند آیا میتواند بیشترین تاثیر را در جامعه بگذارد؟
نمیگویم این آثار باید در قالب رئال خلق شوند چنانکه تاریخ ثابت کرده آثار هنری که در قالب نئوکلاسیسم یا رمانتیسم خلق شدهاند تاثیر بیشتری بر مخاطب داشتند. شاید به ظاهر این سبکهای هنری رئال باشند و فیگور را همانند رئالیسم خلق کرده باشند اما درعمق این آثار احساسات عمیق هنرمند وجود دارد و حضور هنرمند در اثر بسیار پررنگتر است. بنابراین معتقد هستم اگر بخواهیم وقایع تاریخی را چه تلخ وچه شیرین ثبت کنیم میتوان از این حوزهها استفاده کرد. البته معتقد هستم در برخی مواقع وقایع تلخ میتواند زمینه رشد و پیشرفت هنر و هنرمند را فراهم کند. هنرمندان به عنوان پیشگامان بیان احساسات عمیق اجتماعی میتوانند چنین وقایعی را برای تاریخ و آیندگان ثبت کنند. یقیناً شاهد خلق آثار ماندگار در این حوزه خواهیم بود. ضمن آنکه همیشه دولتها وظایفی نسبت به هر یک از بخشهای جامعه خود دارند. امروزه بخش دولتی میتواند در بخش فرهنگ و هنر با حساسیت بیشتر شرایطی را فراهم کند تا هنرمندان آثار هنری با مضامین وقایع اجتماعی خلق کنند. این آثار میتواند به عنوان میراث هنر معاصر کشور برای آیندگان باقی بماند.
یک واقعیت تلخ اجتماعی میتواند منجر به بروز استعدادها و خلق راهکارهای جدید شود. چنانکه با شیوع کرونا شاهد بودیم که برخی گالریها به جای انفعال درصدد برگزاری نمایشگاههای آنلاین برآمدند و حتی فروش آثار هنری را از طریق درگاههای اینترنتی انجام دادند. عموم جامعه نیز بهجای آنکه که در سطح شهر تردد کنند و برای دیدن آثار هنری به گالریها بروند این امکان را پیدا کردند تا در گالریهای آنلاین به دیدن آثار هنری بنشیند. آیا این امر میتواند تجربه جدیدی برای ورود نمایش آثار هنرهای تجسمی از دیوارهای گالری به وبسایتهای گالریهای آنلاین باشد و به نوعی حضور دنیای نوین و دیجیتال مارکتینگ را در عرصه هنرهای تجسمی تجربه کنیم؟
فعال شدن گالریهای آنلاین امکان خوبی است که میتواند در عرصه هنرهای تجسمی از آن بهره جست. میتوان این مهم را تجربه کرد و از کم و کاست آن مطلع شد. با این وجود معتقد هستم یک اثر هنری حتماً باید از نزدیک دیده شود حتی اگر کار یک هنرمند برجسته باشد باز هم باید توسط مخاطب و خریدار از نزدیک دیده شود. فکر میکنم اگر گالریهای آنلاین و نمایشگاههای مجازی توسعه پیدا کنند میتواند سبب رونق بازار هنر شود. اکنون نیز بسیاری از آثار هنری که قیمت بالایی ندارند بهصورت آنلاین خرید و فروش میشوند و این اتفاق خوبی در عرصه هنرهای تجسمی است.
∎
نظر شما