سلمان یداللهی شاعر
بازخوانی ترانهی «کودکانه» یا همان «بوی عیدی» با شعری متفاوت توسط بنیامین بهادری در برنامه «دورهمی»، حواشی زیادی را در تعطیلات نوروزی بههمراه داشت و با شکایت رسمی ترانهسرا و نامه سرگشاده آهنگساز روبهرو شد. البته که بهادری این کار را ۹ سال پیش با شعری از فرید احمدی خوانده بود اما بازپخش آن در تلویزیون سبب شد در این ابعاد دیده شده و حواشی بسیاری حول آن ایجاد شود. اما چه چیز این ترانه با صدای فرهاد مهراد چنان ماندگار است که تغییردر شعر یا بازخوانیاش به دست خوانندهای دیگر چنین بازتابی ایجاد میکند؟
سال که نو میشود، آغاز بهار و بوی عید، حس و حال خاصی در مخاطب برمیانگیزد. هنرمندان به عنوان بخشی از جامعه، همواره در توصیف این احوال، آثار ارزشمندی خلق نمودهاند. در این میان هنرمندان عرصه موسیقی با شناخت از ظرفیتهای بالای این هنر و خلق آثاری در توصیف بهار و عید، توانستهاند نقش مهمی در برانگیختن حس انتظار و استقبال از آن داشته باشند.
یکی از ترانههایی که به خوبی توانسته در حافظه موسیقیایی ما به عنوان یک بهاریه شنیداری خوش بنشیند ترانه «بوی عیدی» از زندهیاد فرهاد است. یک اثر ماندگار که علیرغم نزدیک به نیم قرن از شنیدن آن، هنوز مثل خود عید، بوی تازگی میدهد. ترانه این اثر به زیبایی اعتقادات مذهبی، آیینها و سنتهای اصیل ایرانی، بازیهای بومی، شادی و ذوق و شوق کودکانه و همه آن چه را که مربوط به حال و احوال ما در آستانه نوروز است به تصویر کشیده. آهنگساز این اثر نیز به خوبی غم و شادی ما در پایان یک سال را روایت میکند. غمهایی که به سبب مرگ، شکست، جدایی و هر ناگواری دیگری نتوانستهایم فراموش کنیم و شادی رفتن به سال نو و امید به برآورده شدن آرزوهای پیش رو را در خاطر آوریم. استفاده از دستگاه شور برای القای این حس دوگانه انتخابی هوشمندانه بوده است چرا که آهنگهای ساخته شده در این دستگاه را نه میتوان غمگین به حساب آورد و نه شاد. موسیقی ترانه «بوی عیدی» این غم و شادی را به شایستگی حکایت میکند. یک دوگانگی مشهود اما دلنشین که آیینه تمام نمای احوال ما از همین روزهاست و شنونده با همه وجودش با آن همراه میشود.
ترانه «بوی عیدی» اگر در آستانه نو شدن هر سال به بخشی از عیدانه ما تبدیل شده بیتردید تأثیر جادوی صداییست که این اثر در روح و روان ما باقی گذاشته است. صدای منحصر به فرد فرهاد با آن بغض ذاتیاش آن چنان به دل مینشیند که این ترانه را در حافظه ما حتی به اندازه همخوانی چند خط از آن، ماندگار کرده است. ترانهای که به سبب اقبال عمومی و جایگاه ارزندهای که در نزد مردم دارد، موجب گردیده خوانندگان زیادی به بازخوانی آن بپردازند. برخی نیز با تغییر متن ترانه سعی داشتهاند شکل دیگری از آن را ارائه دهند که متأسفانه در هیچکدام از اشکال آن موفق نبودهاند.
دلیل ماندگاری یک ترانه از میان صدها اثر مشابه هم عصر خود و حتی بعد از آن نمیتواند اتفاقی باشد. راز و رمز یک اثر ماندگار، همنشینی مجموعهای از بهترینهاست که اگر این مجموعه به احوال مردم زمانه خویش نزدیکتر باشد میتوان به ماندگار شدن آن اثر ایمان آورد. اتفاقیکه در این ترانه به خوبی روی داده است. ترانهسرا، آهنگساز و خواننده، هر کدام به سبب همین توانایی و نزدیکی، نقشی بسزا در ماندگاری این ترانه خاطره انگیز به یادگار گذاشتهاند.
نظر شما