گروه اقتصادی: مشاور رییسجمهور گفت: عدم تصویب FATF ما را از ظرفیتهای بانکداری بینالمللی محروم میکند پس باید در سال جدید به دنبال حوزههایی برویم که کمترین وابستگی را به تحریمها دارد. بحرانها و حوادث مختلف از جمله تشدید تحریمها در سال ۹۸ موجب بروز مشکلات اقتصادی در کشور شد، حال با عدم تصویب لوایح چهارگانه FATF و قرار گرفتن نام ایران در لیست سیاه نگرانی از تشدید مشکلات در سال ۹۹ را افزایش داده است.در همین راستا گفتوگویی با اکبر ترکان مشاور رییس جمهور در دولت یازدهم انجام دادیم که مشروح آن را در ادامه میخوانید: ترکان معتقد است که حتی در صورت خاتمه تحریم های آمریکا «عدم تصویب FATF ابزاری میشود که ما را از ظرفیتهای بانکداری بینالمللی محروم میکند»وی در خصوص عقب ماندن از برنامههای سند چشمانداز ۲۰ ساله میگوید: مدت زیادی از سالهای گذشته را تحت فشار شدیدترین تحریمها بودیم و این مانع از تعامل با دنیا و قدم برداشت در مسیر تحقق برنامه ۲۰ ساله شد.
متن کامل این گفتوگو را در ادامه میخوانید:
تقریبا ۱۴ سال از تدوین سند چشمانداز ۲۰ ساله گذشته است، اما دستاوردهای با آنچه که در سند چشمانداز تبیین شده بود فاصله دارد، به نظر شما چه عواملی مانع از دستیابی به این اهداف شده است؟
سند چشمانداز ۲۰ ساله یک سند کلی است به عنوان یک سند الهامبخش در حوزه های مختلف که به ما میگوید میخواهیم در منطقه از نظر علمی، اقتصادی و فناوری رتبه اول را داشته باشیم و یا اینکه بتوانیم روابط گستردهای درسطح بینالمللی ایجاد کنیم، اما سند چشمانداز هم تعدادی اسناد در بخش های مختلف دارد که اهداف مشخصی در هر بخش تعریف شده است.اگر میخواهیم میزان موفقیت کشور در حوزههای مختلف مانند؛ نفت و گاز، نیرو، راهها و یا کسب و کار را بسنجیم و ببینیم اهداف سند چه اندازه تحقق یافته است حتما لازم است تحریمهای شدیدی که در این سالها علیه ما وجود داشته را نیز در نظر بگیریم.از حدود ۱۴ سالی که از تصویب سند چشم انداز و شروع برنامههای مربوط به سند میگذرد سالهای زیادی را تحت تحریمهای شدید بودیم، ایالات متحده در زمان آقای احمدینژاد و در خصوص انرژی هستهای تحریمهای شدیدی علیه ما وضع کرد، این تحریمها مدت زیادی طول کشید تا اینکه پس از دو سال، تلاشهای دولت آقای روحانی منجر به برجام شد، ما برجام را یک موافقتنامهای میدانیم که میتوانست آغازی باشد برای عادی کردن روابط ما در سطح بینالمللی ولی با آمدن رییسجمهور جدید ایالات متحده، این کشور به صورت یکجانبه به تمام تعهدات پشت پا زدند و در تخلفی آشکار از برجام خارج شدند. نتیجه این کار بازگشت تحریمهای قبلی و اعمال تحریمهای جدید علیه ایران بود.
علیرغم اینکه این تحریمها، دوجانبه و از سوی آمریکا علیه ما است و کشورهای دیگر به آن تعهد ندارند، اما با قلدری ایالات متحده که ماهیت زورمداری جهان را نشان میدهد خیلی از کشور ها به تبع آمریکا همان رفتاری را با ما میکنند که آمریکا خواسته است درحالی که این تحریمها، تحریم سازمان ملل نیست.اینها باعث شد که ما نتوانیم در حوزه تعامل گسترده با جهان قدمهای جدیای که مدنظر بود را برداریم در نتیجه اکنون تعاملات ما نسبت به انتظاری که سند چشمانداز داشته، پیشرفت نکرده است.یکی از موضوعات مهمی که به مساله تعامل با دنیا و سیاست خارجی ارتباط مستقیم دارد همکاریهای بینالمللی در حوزه گرفتن تکنولوژی از دنیا و دادن تکنولوژی به دنیا است، از این جهت که جریان تکنولوژی در جهان یک جریان داد و ستد است، همه جهان در پیشبرد تکنولوژی مشارکت دارند اما این تحریمها باعث شد ما نتوانیم از این ظرفیتها استفاده کنیم.دیگر مسائلهای که از این منظر دچار آسیب شد استفاده از ظرفیت تامین مالی بازار جهانی بود که نتوانستیم از آن استفاده کنیم، در حالی که همه کشورها از این ظرفیت تامین مالی جهانی استفاده میکنند.اثر دیگر این تحریمها و آسیب دیدن برنامه تعامل با دنیا بر مساله واردات بود، ما نتوانستیم کالاهای مورد نیاز خود را از منابعی تامین کنیم که بهترین کیفیت و بهترین قیمت را ارائه میدهند و به دلیل اعمال این تحریمها در مساله تامین کالاها مجبور بودیم نیاز کشور را از منابع محدود و با قیمتهایی بیشتر از قیمتهای جهانی تامین کنیم. برای تامین مواد اولیه کارخانجات اگرچه به هر سختیای که هست نیاز کارخانجات را تامین میکنیم اما برای نقل و انتقال پول خودمان که درآمد صادراتی ما است، از کشور الف به کشور ب در بعضی موارد برای ما بیش از ۱۵٪ هزینه دارد.در زمینه صادرات خدمات ما کشوری هستیم که بیش از ۱۰ میلیون نفر فارغالتحصیل دانشگاهی دارد و از نظر حوزه های مهندسی جزو با ظرفیت ترین کشور های دنیا هستیم اما به دلیل فشارهای بینالمللی نمیتوانیم صادرات خدمات مهندسی داشته باشیم.لذا برای قضاوت کردن درخصوص این که چه میزان ما موفقیت داشتیم باید با در نظر گرفتن این فشارهای بینالمللی باشد که در دوران دولت نهم و دهم ایالات متحده تحریمهای هستهای نسبت به ما اعمال میکرد که در دولت یازدهم دوسال اول این تحریمها ادامه داشت، دو سال دوم فشار تحریم کمی کم شد ولی در دولت دوازدهم هم این تحریمها در سطوح بسیار گسترده و وسیعی ادامه دارد و فشار سهمگینی را بر اقتصاد ایران وارد کرده است.
با توجه با اثراتی که تحریمها بر اقتصاد ما داشته است، در هفتههای پایانی سال ۹۸ شاهد عدم تصویب لوایح FATF بودیم و اسم ایران در لیست سیاه این گروه قرار گرفت. به نظر شما این مساله چه تاثیری در اقتصاد کشور خواهد داشت؟
به نظر من اشتباه کردند که FATF را تصویب نکردند، این عدم تصویب ابزاری میشود که ما را از ظرفیتهای بانکداری بینالمللی محروم میکند، فرض کنیم یک روز تحریمهای ایالات متحده تمام شود ما بدون حل کردن مسالهی FATF نمیتوانیم با بانکهای بینالمللی کار کنیم، به عقیده من در این زمینه اشتباه صورت گرفت. ما نباید فشار تحریمها علیه خودمان را تشدید کنیم، بلکه باید راههای گریز از تحریم را جستجو کنیم.
از سال ۹۶ پس از مشکلات اقتصادی که در جامعه رخ داد بخشی از جامعه سرخورده شد و احساس کردند حضورشان در انتخابات تاثیری در زندگی آنها نداشته است. این نظر چه اندازه به واقعیت نزدیک است؟
کسانی که از رای به روحانی ابراز پشیمانی میکنند در مورد اظهارات خود درست میگویند که برای مثال دلار گریان شد و ارزش پول ملی کاهش پیدا کرد اما در مورد علت آن اشتباه میکنند، علت اینکه دلار به قیمتی فراتر از تصور رسید و ارزش پول ملی کاهش یافت، دولت روحانی نیست.علت این که ما امروز نمیتوانیم نفت و پتروشیمی صادر کنیم یا برای صادرات تولیدات فولادی باید از راههای پیچیده وارد شویم دولت روحانی نیست، علت این مساله آمدن ترامپ و تغییر رفتار دولت ایالات متحده است.آنها که ناراحت و پشیمان هستند موضوع را درست میگویند اما علت را اشتباه متوجه شدهاند، علت این وقایع تحریمهایی است که بعد از خروج ترامپ از برجام بر ما تحمیل و تشدید شد، دولتهای اروپایی و صنعتی تحت فشار قرار گرفتند که با ما کار نکنند و در نتیجه همه اینها بر اقتصاد ایران آثار منفی داشته است.
با توجه به مواردی که گفته شد وضعیت اقتصادی ایران را برای سال ۹۹ چگونه پیشبینی میکنید؟ آیا اقتصاد ما میتواند خود را با تحریمها وفق دهد یا همچنان با توجه به شیوع بیماری دچار تلاطم خواهد بود؟
در سال جدید تحریمها ادامه دارد در نتیجه ما باید با فرض تحریمها برای اقتصادمان برنامهریزی کنیم، مهمترین امری که باید برای آن برنامهریزی و هدفگذاری کنیم، ایجاد اشتغال در شرایط تحریمی است پس باید برویم به دنبال حوزههایی که کمترین وابستگی را به تحریمها دارد.در نتیجه باید برای حوزه خدمات برنامهریزی کنیم، برای حوزه گردشگری چه گردشگری داخلی و چه گردشگری خارجی بعد از این بحران باید برنامهریزی داشته باشیم گردشگری بخش مهمی از اشتغال کشور ما است، در حوزه خدمات گردشگری مانند؛ حمل ونقل، هتلداری، بانکداری، خدمات رستورانها و سایر مواردی که به گردشگری مربوط میشود باید برنامهریزی کنیم.در حوزه صنعت هم باید به دنبال صنایع بهینهسازی مصرف سوخت برویم، چرا که اقتصاد ایران در حال حاضر به صورت غیرعادی سوخت مصرف میکند، در حالی که اقتصادی به اندازه ما باید خیلی کمتر از این مقدار سوخت مصرف کند، باید طرحها و پروژههایی را به فعالیت در بیاوریم که میخواهد هدف خود را کاهش مصرف سوخت در خانهها، نیروگاهها و حمل و نقل قرار دهد.با هدف قرار دادن کاهش مصرف سوخت در این سه حوزه بزرگ صدها شرکت به کار گرفته خواهند شد و صدها شغل جدید ایجاد میشود و هزینه آن هم از صرفهجویی سوخت جبران میشود.
یعنی با توجه به اینکه ۲۲ میلیون واحد مسکونی در کشور وجود دارد اگر مثلا ما به خانهها بگوییم به سمت عایق کردن دیوارهها طبق مقررات ساختمانی یا پنجرههای دو جداره بروند و بعد فرض کنید نصف هزینههای آن را هم دولت بدهد، این یک اشتغال بزرگی در کشور ایجاد میکند، آن هزینهای که دولت میپردازد از محل انرژی که صرفهجویی خواهد شد، تامین میشود.
در حوزه حمل و نقل هم برقی کردن خودروها و موتور سیکلتها در شهر و حوزه های شهری خیلی مهم است، این باعث میشود که بتوانیم مصرف کشور را از حدود روزی صد میلیون لیتر مصرف سوخت کاهش دهیم و هر مقدار کاهش دادیم از درآمد آن میتوانیم هزینه تبدیل تکنولوژی خودروها از بنزینی به برقی را تامین کنیم. ما باید توجه داشته باشیم که جهان در حال رفتن به سمت پایان عمر موتورهای احتراق داخلی است و ما هم الزاما باید به این سمت برویم پس چه بهتر که اکنون برویم و با این امر شغل ایجاد کرده، صنعت راه راهاندازی کنیم و از محل صرفهجویی خرج آن را بدهیم.در خصوص نیروگاهها اکنون بازدهی نیروگاههای ما ۳۷ درصد است در حالی که میتواند به بالای ۵۰ درصد برسد و این حوزه بسیار وسیعی از کسب و کار را میتواند شکل بدهد، هزینه اش هم از محل انرژی که اکنون در حال اتلاف است، تامین میشود.حوزه دیگری که باید در سال آینده به آن ورود کنیم حوزه معدن و صنایع معدنی است، تا امروز کارهای خوبی صورت گرفته است و ما در حوزه سنگ آهن دستاوردهای بسیار ارزشمندی داشتیم، اما میتوانیم مشابه این دستاوردها را در صنایعی مثل مس، آلومینیونم، روی و منیزیم داشته باشیم که اینها ظرفیتهای معدنی بسیار بالایی برای کشور است و میتواند برای کشور اشتغال ایجاد کند و وابستگی قابل توجهی هم به خارج از کشور ندارد.
با توجه به تغییری که در مجلس صورت گرفت و یک مجلس کاملا اصولگرا تشکیل شد، یک سال آینده برای دولت روحانی چگونه خواهد؟
در مساله دموکراسی ما به تدریج در حال کشف این هستیم که تعریف ما از دموکراسی با تعریف جهانی دموکراسی یکسان نیست، آن چیزی که جهان به آن دموکراسی میگوید تغییر دولت متکی به آراء مردم و انتقال قدرت بدون خونریزی است اما این در تعریف ما نمیگنجد. تعریف ما این است که حکومت هر چند وقت یکبار به وسیله انتخابات از مردم تایید میگیرد.به عبارت دیگر میتوان گفت مردمسالاری ترجمه دموکراسی نیست، یعنی مردم در انتخابات نظرات حکومت را تایید میکنند، که این مساله در انتخابات امسال در اوج بود و ما دیدیم که عزیزان شورای نگهبان کسانی را که نمیپسندیدند از انتخابات کنار گذاشتند. البته یک عده بودند از نظر اخلاقی و مالی مشکلاتی داشتند که ما بابت حذف آنها از شورای نگهبان ممنون هستیم و کار خوبی بود اما عدهای را هم حذف کردند که دلیل آن فساد نبود و بخاطر سلایق سیاسی کنار گذاشته شدند، در نتیجه یک عدهای را انتخاب کردند و به مردم گفتند که از میان این انتخاب شدهها که از فیلتر شورای نگهبان گذشتند و اکثریت هم از یک جناح بودند، انتخاب کنید.بنابراین مردم دعوت شدند که بگویند سیاستهای نظام آری یا خیر، که نتیجه این انتخابات چنین مجلسی شد. اما این که این مجلس در ادامه چه اندازه در مسیر مورد انتخاب مردم قدم برمیدارد از جمله سوالاتی است که باید منتظر آن بمانیم.به طور مثال ما دیدیم که قوه قضاییه در برخورد با مفاسد اقتصادی خوب عمل کرد و این جای تقدیر دارد اما مشاهده شد که میتوانند در برابر برخی موارد سکوت کنند، مثلا پروندههای آقای قالیباف در شهرداری که شهردار تهران هم گفت پروندههای تخلفات دوران قالیباف را به قوه قضاییه فرستاده است چرا هیچ نتیجهای اعلام نشده است، بالاخره بگویند بررسی کردیم این حرفها اشتباه بود و یا درست بود، نمیشود که مسکوت شود و بدون جواب بماند.اما درخصوص مواجهه دولت و مجلس به نظرم اتفاقی رخ نداده و با همین وضعیت کنونی امور اداره خواهد شد، حتی در شرایط بینالمللی هم اگر بخواهد تغییری در رفتار سیاسی بینالمللی رخ دهد، در این دولت نخواهد بود.
در سال ۱۴۰۰ انتخابات ریاست جمهوری را خواهیم داشت و سال ۹۹ آغاز تحرکات جریانهای سیاسی در این خصوص است، به نظر شما جریان اصلاحطلب امکان بازسازی و حضور در این انتخابات را دارد یا شاهد انتخاباتی درون گروهی میان اصولگرایان خواهیم بود؟
من معتقدم که در سال ۱۴۰۰ هم انتخاباتی مانند انتخابات اسفند ۹۸ خواهیم داشت چرا که همین شورای نگهبان قرار است کاندیداها را تایید کند و طبیعی است که با همین منطقی که در سال ۹۸ رفتار کردند در آن سال هم عمل خواهند کرد، در نتیجه شاهد یک انتخابات درون گروهی میان اصولگرایان خواهیم بود.
∎
متن کامل این گفتوگو را در ادامه میخوانید:
تقریبا ۱۴ سال از تدوین سند چشمانداز ۲۰ ساله گذشته است، اما دستاوردهای با آنچه که در سند چشمانداز تبیین شده بود فاصله دارد، به نظر شما چه عواملی مانع از دستیابی به این اهداف شده است؟
سند چشمانداز ۲۰ ساله یک سند کلی است به عنوان یک سند الهامبخش در حوزه های مختلف که به ما میگوید میخواهیم در منطقه از نظر علمی، اقتصادی و فناوری رتبه اول را داشته باشیم و یا اینکه بتوانیم روابط گستردهای درسطح بینالمللی ایجاد کنیم، اما سند چشمانداز هم تعدادی اسناد در بخش های مختلف دارد که اهداف مشخصی در هر بخش تعریف شده است.اگر میخواهیم میزان موفقیت کشور در حوزههای مختلف مانند؛ نفت و گاز، نیرو، راهها و یا کسب و کار را بسنجیم و ببینیم اهداف سند چه اندازه تحقق یافته است حتما لازم است تحریمهای شدیدی که در این سالها علیه ما وجود داشته را نیز در نظر بگیریم.از حدود ۱۴ سالی که از تصویب سند چشم انداز و شروع برنامههای مربوط به سند میگذرد سالهای زیادی را تحت تحریمهای شدید بودیم، ایالات متحده در زمان آقای احمدینژاد و در خصوص انرژی هستهای تحریمهای شدیدی علیه ما وضع کرد، این تحریمها مدت زیادی طول کشید تا اینکه پس از دو سال، تلاشهای دولت آقای روحانی منجر به برجام شد، ما برجام را یک موافقتنامهای میدانیم که میتوانست آغازی باشد برای عادی کردن روابط ما در سطح بینالمللی ولی با آمدن رییسجمهور جدید ایالات متحده، این کشور به صورت یکجانبه به تمام تعهدات پشت پا زدند و در تخلفی آشکار از برجام خارج شدند. نتیجه این کار بازگشت تحریمهای قبلی و اعمال تحریمهای جدید علیه ایران بود.
علیرغم اینکه این تحریمها، دوجانبه و از سوی آمریکا علیه ما است و کشورهای دیگر به آن تعهد ندارند، اما با قلدری ایالات متحده که ماهیت زورمداری جهان را نشان میدهد خیلی از کشور ها به تبع آمریکا همان رفتاری را با ما میکنند که آمریکا خواسته است درحالی که این تحریمها، تحریم سازمان ملل نیست.اینها باعث شد که ما نتوانیم در حوزه تعامل گسترده با جهان قدمهای جدیای که مدنظر بود را برداریم در نتیجه اکنون تعاملات ما نسبت به انتظاری که سند چشمانداز داشته، پیشرفت نکرده است.یکی از موضوعات مهمی که به مساله تعامل با دنیا و سیاست خارجی ارتباط مستقیم دارد همکاریهای بینالمللی در حوزه گرفتن تکنولوژی از دنیا و دادن تکنولوژی به دنیا است، از این جهت که جریان تکنولوژی در جهان یک جریان داد و ستد است، همه جهان در پیشبرد تکنولوژی مشارکت دارند اما این تحریمها باعث شد ما نتوانیم از این ظرفیتها استفاده کنیم.دیگر مسائلهای که از این منظر دچار آسیب شد استفاده از ظرفیت تامین مالی بازار جهانی بود که نتوانستیم از آن استفاده کنیم، در حالی که همه کشورها از این ظرفیت تامین مالی جهانی استفاده میکنند.اثر دیگر این تحریمها و آسیب دیدن برنامه تعامل با دنیا بر مساله واردات بود، ما نتوانستیم کالاهای مورد نیاز خود را از منابعی تامین کنیم که بهترین کیفیت و بهترین قیمت را ارائه میدهند و به دلیل اعمال این تحریمها در مساله تامین کالاها مجبور بودیم نیاز کشور را از منابع محدود و با قیمتهایی بیشتر از قیمتهای جهانی تامین کنیم. برای تامین مواد اولیه کارخانجات اگرچه به هر سختیای که هست نیاز کارخانجات را تامین میکنیم اما برای نقل و انتقال پول خودمان که درآمد صادراتی ما است، از کشور الف به کشور ب در بعضی موارد برای ما بیش از ۱۵٪ هزینه دارد.در زمینه صادرات خدمات ما کشوری هستیم که بیش از ۱۰ میلیون نفر فارغالتحصیل دانشگاهی دارد و از نظر حوزه های مهندسی جزو با ظرفیت ترین کشور های دنیا هستیم اما به دلیل فشارهای بینالمللی نمیتوانیم صادرات خدمات مهندسی داشته باشیم.لذا برای قضاوت کردن درخصوص این که چه میزان ما موفقیت داشتیم باید با در نظر گرفتن این فشارهای بینالمللی باشد که در دوران دولت نهم و دهم ایالات متحده تحریمهای هستهای نسبت به ما اعمال میکرد که در دولت یازدهم دوسال اول این تحریمها ادامه داشت، دو سال دوم فشار تحریم کمی کم شد ولی در دولت دوازدهم هم این تحریمها در سطوح بسیار گسترده و وسیعی ادامه دارد و فشار سهمگینی را بر اقتصاد ایران وارد کرده است.
با توجه با اثراتی که تحریمها بر اقتصاد ما داشته است، در هفتههای پایانی سال ۹۸ شاهد عدم تصویب لوایح FATF بودیم و اسم ایران در لیست سیاه این گروه قرار گرفت. به نظر شما این مساله چه تاثیری در اقتصاد کشور خواهد داشت؟
به نظر من اشتباه کردند که FATF را تصویب نکردند، این عدم تصویب ابزاری میشود که ما را از ظرفیتهای بانکداری بینالمللی محروم میکند، فرض کنیم یک روز تحریمهای ایالات متحده تمام شود ما بدون حل کردن مسالهی FATF نمیتوانیم با بانکهای بینالمللی کار کنیم، به عقیده من در این زمینه اشتباه صورت گرفت. ما نباید فشار تحریمها علیه خودمان را تشدید کنیم، بلکه باید راههای گریز از تحریم را جستجو کنیم.
از سال ۹۶ پس از مشکلات اقتصادی که در جامعه رخ داد بخشی از جامعه سرخورده شد و احساس کردند حضورشان در انتخابات تاثیری در زندگی آنها نداشته است. این نظر چه اندازه به واقعیت نزدیک است؟
کسانی که از رای به روحانی ابراز پشیمانی میکنند در مورد اظهارات خود درست میگویند که برای مثال دلار گریان شد و ارزش پول ملی کاهش پیدا کرد اما در مورد علت آن اشتباه میکنند، علت اینکه دلار به قیمتی فراتر از تصور رسید و ارزش پول ملی کاهش یافت، دولت روحانی نیست.علت این که ما امروز نمیتوانیم نفت و پتروشیمی صادر کنیم یا برای صادرات تولیدات فولادی باید از راههای پیچیده وارد شویم دولت روحانی نیست، علت این مساله آمدن ترامپ و تغییر رفتار دولت ایالات متحده است.آنها که ناراحت و پشیمان هستند موضوع را درست میگویند اما علت را اشتباه متوجه شدهاند، علت این وقایع تحریمهایی است که بعد از خروج ترامپ از برجام بر ما تحمیل و تشدید شد، دولتهای اروپایی و صنعتی تحت فشار قرار گرفتند که با ما کار نکنند و در نتیجه همه اینها بر اقتصاد ایران آثار منفی داشته است.
با توجه به مواردی که گفته شد وضعیت اقتصادی ایران را برای سال ۹۹ چگونه پیشبینی میکنید؟ آیا اقتصاد ما میتواند خود را با تحریمها وفق دهد یا همچنان با توجه به شیوع بیماری دچار تلاطم خواهد بود؟
در سال جدید تحریمها ادامه دارد در نتیجه ما باید با فرض تحریمها برای اقتصادمان برنامهریزی کنیم، مهمترین امری که باید برای آن برنامهریزی و هدفگذاری کنیم، ایجاد اشتغال در شرایط تحریمی است پس باید برویم به دنبال حوزههایی که کمترین وابستگی را به تحریمها دارد.در نتیجه باید برای حوزه خدمات برنامهریزی کنیم، برای حوزه گردشگری چه گردشگری داخلی و چه گردشگری خارجی بعد از این بحران باید برنامهریزی داشته باشیم گردشگری بخش مهمی از اشتغال کشور ما است، در حوزه خدمات گردشگری مانند؛ حمل ونقل، هتلداری، بانکداری، خدمات رستورانها و سایر مواردی که به گردشگری مربوط میشود باید برنامهریزی کنیم.در حوزه صنعت هم باید به دنبال صنایع بهینهسازی مصرف سوخت برویم، چرا که اقتصاد ایران در حال حاضر به صورت غیرعادی سوخت مصرف میکند، در حالی که اقتصادی به اندازه ما باید خیلی کمتر از این مقدار سوخت مصرف کند، باید طرحها و پروژههایی را به فعالیت در بیاوریم که میخواهد هدف خود را کاهش مصرف سوخت در خانهها، نیروگاهها و حمل و نقل قرار دهد.با هدف قرار دادن کاهش مصرف سوخت در این سه حوزه بزرگ صدها شرکت به کار گرفته خواهند شد و صدها شغل جدید ایجاد میشود و هزینه آن هم از صرفهجویی سوخت جبران میشود.
یعنی با توجه به اینکه ۲۲ میلیون واحد مسکونی در کشور وجود دارد اگر مثلا ما به خانهها بگوییم به سمت عایق کردن دیوارهها طبق مقررات ساختمانی یا پنجرههای دو جداره بروند و بعد فرض کنید نصف هزینههای آن را هم دولت بدهد، این یک اشتغال بزرگی در کشور ایجاد میکند، آن هزینهای که دولت میپردازد از محل انرژی که صرفهجویی خواهد شد، تامین میشود.
در حوزه حمل و نقل هم برقی کردن خودروها و موتور سیکلتها در شهر و حوزه های شهری خیلی مهم است، این باعث میشود که بتوانیم مصرف کشور را از حدود روزی صد میلیون لیتر مصرف سوخت کاهش دهیم و هر مقدار کاهش دادیم از درآمد آن میتوانیم هزینه تبدیل تکنولوژی خودروها از بنزینی به برقی را تامین کنیم. ما باید توجه داشته باشیم که جهان در حال رفتن به سمت پایان عمر موتورهای احتراق داخلی است و ما هم الزاما باید به این سمت برویم پس چه بهتر که اکنون برویم و با این امر شغل ایجاد کرده، صنعت راه راهاندازی کنیم و از محل صرفهجویی خرج آن را بدهیم.در خصوص نیروگاهها اکنون بازدهی نیروگاههای ما ۳۷ درصد است در حالی که میتواند به بالای ۵۰ درصد برسد و این حوزه بسیار وسیعی از کسب و کار را میتواند شکل بدهد، هزینه اش هم از محل انرژی که اکنون در حال اتلاف است، تامین میشود.حوزه دیگری که باید در سال آینده به آن ورود کنیم حوزه معدن و صنایع معدنی است، تا امروز کارهای خوبی صورت گرفته است و ما در حوزه سنگ آهن دستاوردهای بسیار ارزشمندی داشتیم، اما میتوانیم مشابه این دستاوردها را در صنایعی مثل مس، آلومینیونم، روی و منیزیم داشته باشیم که اینها ظرفیتهای معدنی بسیار بالایی برای کشور است و میتواند برای کشور اشتغال ایجاد کند و وابستگی قابل توجهی هم به خارج از کشور ندارد.
با توجه به تغییری که در مجلس صورت گرفت و یک مجلس کاملا اصولگرا تشکیل شد، یک سال آینده برای دولت روحانی چگونه خواهد؟
در مساله دموکراسی ما به تدریج در حال کشف این هستیم که تعریف ما از دموکراسی با تعریف جهانی دموکراسی یکسان نیست، آن چیزی که جهان به آن دموکراسی میگوید تغییر دولت متکی به آراء مردم و انتقال قدرت بدون خونریزی است اما این در تعریف ما نمیگنجد. تعریف ما این است که حکومت هر چند وقت یکبار به وسیله انتخابات از مردم تایید میگیرد.به عبارت دیگر میتوان گفت مردمسالاری ترجمه دموکراسی نیست، یعنی مردم در انتخابات نظرات حکومت را تایید میکنند، که این مساله در انتخابات امسال در اوج بود و ما دیدیم که عزیزان شورای نگهبان کسانی را که نمیپسندیدند از انتخابات کنار گذاشتند. البته یک عده بودند از نظر اخلاقی و مالی مشکلاتی داشتند که ما بابت حذف آنها از شورای نگهبان ممنون هستیم و کار خوبی بود اما عدهای را هم حذف کردند که دلیل آن فساد نبود و بخاطر سلایق سیاسی کنار گذاشته شدند، در نتیجه یک عدهای را انتخاب کردند و به مردم گفتند که از میان این انتخاب شدهها که از فیلتر شورای نگهبان گذشتند و اکثریت هم از یک جناح بودند، انتخاب کنید.بنابراین مردم دعوت شدند که بگویند سیاستهای نظام آری یا خیر، که نتیجه این انتخابات چنین مجلسی شد. اما این که این مجلس در ادامه چه اندازه در مسیر مورد انتخاب مردم قدم برمیدارد از جمله سوالاتی است که باید منتظر آن بمانیم.به طور مثال ما دیدیم که قوه قضاییه در برخورد با مفاسد اقتصادی خوب عمل کرد و این جای تقدیر دارد اما مشاهده شد که میتوانند در برابر برخی موارد سکوت کنند، مثلا پروندههای آقای قالیباف در شهرداری که شهردار تهران هم گفت پروندههای تخلفات دوران قالیباف را به قوه قضاییه فرستاده است چرا هیچ نتیجهای اعلام نشده است، بالاخره بگویند بررسی کردیم این حرفها اشتباه بود و یا درست بود، نمیشود که مسکوت شود و بدون جواب بماند.اما درخصوص مواجهه دولت و مجلس به نظرم اتفاقی رخ نداده و با همین وضعیت کنونی امور اداره خواهد شد، حتی در شرایط بینالمللی هم اگر بخواهد تغییری در رفتار سیاسی بینالمللی رخ دهد، در این دولت نخواهد بود.
در سال ۱۴۰۰ انتخابات ریاست جمهوری را خواهیم داشت و سال ۹۹ آغاز تحرکات جریانهای سیاسی در این خصوص است، به نظر شما جریان اصلاحطلب امکان بازسازی و حضور در این انتخابات را دارد یا شاهد انتخاباتی درون گروهی میان اصولگرایان خواهیم بود؟
من معتقدم که در سال ۱۴۰۰ هم انتخاباتی مانند انتخابات اسفند ۹۸ خواهیم داشت چرا که همین شورای نگهبان قرار است کاندیداها را تایید کند و طبیعی است که با همین منطقی که در سال ۹۸ رفتار کردند در آن سال هم عمل خواهند کرد، در نتیجه شاهد یک انتخابات درون گروهی میان اصولگرایان خواهیم بود.
نظر شما