به گزارش « مردمسالاری آنلاین »، در هفتهای که گذشت، ایندیپندنت ، از نامدارترین رسانههای بریتانیا، خبر از راهاندازی بخشی خبری به زبان فارسی داد. این خبر زمانی بیشتر جلب توجه میکند که بدانیم مدیریت محتوایی این بخش با گروه پژوهش و بازاریابی عربستان سعودی ، یعنی «اس.آر.ام.جی»، است. هر چند ایندیپندنت اعلام کرده است که پیرو روزنامهنگاری حرفهای و استانداردهای جهانی رسانه خواهد بود، نه بازتابدهندهی تنشهای سیاسی میان ایران و عربستان، ولی کدام عقل سلیمی است که نداند رسانهها بلندگو و حافظ منافع آن کس یا کسانیاند که پولش را میدهند.
از العربیه تا ایران اینترنشنال
اکنون که خاورمیانه در پی سیاستهای جهانی و پادوهای منطقهای این سیاستها در خون و آتش میغلتد، عربستان ازقبلِ پول بادآوردهی نفت یکهتاز پیشبرد این سیاستها شده است. این کشور با پایگاههای اینترنتیِ رنگارنگِ فارسی، همچون بخش فارسی العربیه و الشرق الاوسط، و تلویزیونهایی چون ایرانِ فردا ، پیشتر نشان داده که در ضدیت با ایران و یکپارچگی سرزمینی کشورمان از هیچ کوششی فروگذار نیست.
رسانهی فارسیزبان دیگر عربستان که یکسالی از عمرش میگذرد تلویزیون ایران اینترنشنال است. انتقال کارمندان دیگر رسانههای فارسیزبان سرویسهای اطلاعاتی بریتانیا و امریکا همچون بیبیسی، منوتو و صدای امریکا به این شبکه نشان از اهداف بلندپروازانهای است که برای آن تدارک دیدهاند.
ناظر و سیاستگذار این تلویزیون نبیل خطیب از پانعربهای تندرو است و پیشتر سردبیر العربیه
هر چند ایندیپندنت اعلام کرده است که پیرو روزنامهنگاری حرفهای و استانداردهای جهانی رسانه خواهد بود، نه بازتابدهندهی تنشهای سیاسی میان ایران و عربستان، ولی کدام عقل سلیمی است که نداند رسانهها بلندگو و حافظ منافع آن کس یا کسانیاند که پولش را میدهند
ایران اینترنشنال با بودجهی ده میلیون پوندی که هیچ آگهی تلویزیونی هم ندارد، و افزون بر چند صد کارمند، به مهمانان و تحلیگرانش نیز دستمزد میدهد، اخبار خود را با رویدادهای منفی ایران و تحرکات منطقهای جمهوری اسلامی آغاز میکند. دربرابر، این رسانه اخباری منفی از عربستان و اسرائیل را پوشش نمیدهد، تو گویی که اصلا در آنجاها خبری منفی رخ نمیدهد.
این تلویزیون که جولانگاه تجزیهطلبان و گروههای تروریستی است و آنان را در قالب روزنامهنگار، فعال حقوق بشر و عناوینی گولزننده از این دست به صحنه میآورد، چندی پیش همایش فرقهی مجاهدین ـ که از نوکری صدام حسین به نوکری سعودی ارتقا یافتهاند ـ را پوشش زنده و گسترده داد تا شائبهی مستقل بودن این تلویزیون نیز به ذهن کسی خطور نکند و گوی سبقت را از همتایش، العربیهی فارسی، در پادویی سیاستهای عربستان و جنگ رسانهای این کشور علیه ایران را برباید. چراکه هر فعال رسانهای میداند که پخش زنده اختصاص به وقایع مهم جهان همچون رویدادهای بسیار غیرمترقبهی سیاسی همچون دیدار رئیسجمهور امریکا با رئیسجمهور کرهی شمالی یا رخدادهای طبیعی همچون زمینلرزه دارد نه گردهمایی سالیانه یک فرقه.
روشن است که راهاندازی این رسانهها با چنین سیاستگذاریهایی با ایجاد تنش در رابطهی سعودی و ایران آغاز شد که در پی آن چند شخصیت مطرح عرب پیشنهاد کردند که برای هدایت افکار عمومی ایرانیان در راستای سیاستهای سعودی و متحدانش شبکههایی تلویزیونی به زبان فارسی راهاندازی شود. برای نمونه، محمد السلمی ، روزنامهنگار عرب، سه سال پیش در روزنامهی الوطن این پیشنهاد را مطرح کرد. پیش از وی،
بر دلسوزان این آب و خاک است که این جنگ رسانهای را جدی بگیرند، انحصار صداوسیما را بشکنند و اجازه دهند در درونمرز تلویزیونهایی با پشتیبانی بخش خصوصی راهاندازی شوند که سخنگویی قابل برای جامعهی ایرانی و فرهنگ کهن این سرزمین باشند؛ تلویزیونهایی که از ایران و برای ایرانیان باشند و به منافع این کشور و این مردم بیندیشند
صداوسیما، انحصاری که باید شکسته شود
این جنگ رسانهای در حالی پیش میرود که رسانههای درونمرز، به ویژه صداوسیما، یارای رویارویی با آن را ندارند. صداوسیما چنان از جامعهی ایرانی و سبک زندگی ایرانیان فاصله گرفته که گویی در یک حباب شیشهای زیستی متوهمانه در پیش گرفته است.
در زمانهای که رَویهی جنگها دگر شده و رسانهها پیادهنظام این جنگها شدهاند، جنگیدن با شیوههای قدیمی و زیستن در دنیایی کاذب ، دستاوردی جز باختن ندارد.
اکنون برای حفظ ایران و ایرانی و برجای نهادن این سرزمین برای نسلهای آینده، بر دلسوزان این آب و خاک است که این جنگ رسانهای را جدی بگیرند، انحصار صداوسیما را بشکنند و اجازه دهند در درونمرز تلویزیونهایی با پشتیبانی بخش خصوصی راهاندازی شوند که سخنگویی قابل برای جامعهی ایرانی و فرهنگ کهن این سرزمین باشند؛ تلویزیونهایی که از ایران و برای ایرانیان باشند و به منافع این کشور و این مردم بیندیشند. در چنین صورتی است که میتوان در این جنگ پیروز شد؛ وگرنه، با فضایی که اکنون بر صداوسیما حاکم است، هر بیگانهی آشنانمایی میتواند با راهاندازی شبکهای و ساخت چند برنامهی عامهپسند مخاطبی بسیار بیشتر از صداوسیما برای خود دستوپا کند تا هنگامی که اعتماد مخاطب را به دست آورد، در بزنگاهی تاریخی در راستای منافع اربابانش به زیان مخاطبانش چرخش کند.
∎
نظر شما