سلامت نیوز: اورژانس بيمارستانهاي پايتخت، چهره عجيبي پيدا كرده است. در اين روزها، در سالن پذيرش و انتظار اورژانسهاي بيمارستاني، به ندرت با مراجعاني مواجه ميشوي كه ماسك پزشكي؛ ماسكهاي ساده كاغذي يا ماسكهاي فيلتردار به صورت نداشته باشند. كادر درماني اورژانس هم از اين بابت تفاوتي با مراجعان ندارند مگر در بيمارستانهاي خصوصي.
به گزارش سلامت نیوز، روزنامه اعتماد در ادامه می نویسد: مشاهدات ما از اورژانس 3 بيمارستان در مركز شهر؛ يك بيمارستان خيريه، يك بيمارستان آموزشي و يك بيمارستان خصوصي، تصويرهاي متفاوتي دارد. در بيمارستان خيريه و بيمارستان دولتي، تمام نيروهايي كه يونيفورم رسمي بيمارستان به تن دارند، ماسك فيلتردار به صورت زدهاند و دستكشهاي يك بار مصرف جراحي به دست دارند و هيچ وسيلهاي را بدون دستكش جابهجا نميكنند. بنرهاي بزرگ هشدار درباره نحوه پيشگيري از آلودگي به ويروس كرونا در ورودي اورژانسها نصب شده و فضاي اورژانس و كلينيكهاي بيمارستاني، شبيه فيلمهاي سينمايي است كه در ژانر ترسناك و درباره همهگيري ناجوانمردانه يك ويروس ناشناخته ساخته شده است. مراجعان داروخانههاي بيمارستاني در مقايسه با مراجعان داروخانههاي پراكنده در خيابانها هم با برخوردهاي متفاوتتري روبهرو ميشوند چون كادر داروخانه بيمارستاني، گاهي اطلاعاتي هم درباره پذيرش بيماران مشكوك به آلودگي ويروس كرونا در بيمارستان محل خدمتشان با مراجعان رد و بدل ميكنند. حوالي ظهر اولين روز هفته، مسوولان فني داروخانه يكي از بيمارستانهاي دولتي كه ظرف روزهاي گذشته سيبل شايعات و اخبار غيررسمي شبكههاي ماهوارهاي فارسيزبان خارج از كشور و كاربران شبكههاي اجتماعي درباره پذيرش و بستري چند بيمار آلوده به ويروس كرونا از قم قرار گرفته بود، حرفهاي وزير بهداشت درباره رد آلودگي 750 بيمار مشكوك به آلودگي ويروس كرونا و تاييد ابتلاي آنها به آنفلوآنزاي نوع B را دهان به دهان بازنشر ميكنند و به مزاح ميگويند كه ديگر جاي نگراني نيست و ميتوانند ماسكها را از صورت بردارند. دكتر داروساز همين داروخانه، مشغول نسخهپيچي و جابهجا كردن داروهاي بيماران است و زير نگاههاي بعضا نگران و بعضا متعجب مردمي كه نسخه به دست و در انتظار دريافت دارو، پشت پيشخوان داروخانه ايستادهاند، ميگويد:«همين الان 7 نفر اينجا بستري هستند. تستشان هم مثبت شده. آماده اعزام به بيمارستان يافتآبادند.»
بعد از اين حرفها، سرش را بالا ميگيرد و رو به زني كه ماسك ميخواهد، ميگويد:«تا اطلاع ثانوي، ماسك و ژل و الكل نداريم. فقط پنبه الكلي هست. دانهاي 150 تومان.»
زن با نااميدي ميگويد كه از داروخانه نبش خيابان، پد الكلي خريده ولي داروخانه، گرانفروش بوده و دانهاي 300 تومان به او فروخته و داروساز براي همدردي با زن، ميگويد كه شايد داروخانه نبش خيابان، خريد جديد داشته كه قيمتش گرانتر است. هنوز حرفهاي داروساز تمام نشده كه زن، سراغ كيت تشخيص سريع كرونا را ميگيرد. اين بار، يكي ديگر از كاركنان داروخانه جواب زن را ميدهد و ميگويد كه چيزي به اسم «كيت تشخيص سريع كرونا»، نه در ايران، در كل دنيا وجود ندارد چون آزمايشهاي تشخيصي كرونا، آزمايشهاي مولكولي است كه حداقل چند نوبت بايد تكرار شده و تاييد نتايج هر آزمايش هم حداقل 12 ساعت زمان ميبرد و برخلاف تصور عموم، اين آزمايشها مثل آزمايشهاي ساده تشخيص طبي نيست بلكه به دليل نياز به شناسايي ويروس در ترشحات ريه يا بافت مولكولي خون، بايد در فضايهاي خاص و با دستگاههايي بسيار پيشرفتهتر و بسيار بزرگتر از يك سرنگ كوچك خونگيري انجام شود.
حرفهاي كارمند داروخانه كه تمام شد، ميشد جملههاي دكتر داروساز را شنيد كه براي يكي از كارمندان از دعواي خونين ديروز تعريف ميكرد؛ دعواي خونيني كه وسط راهروي بيمارستان بر سر ماسك و دستكش بين دو مرد مراجعهكننده به داروخانه درگرفت و مشتهايي كه بر صورت يكديگر كوبيدند چنان رقتآور بود كه مسوولان حراست وارد عمل شدند و بعد از جدا كردن مردهاي كتك خورده، از بخش جراحي يك بسته 10 تايي ماسك گرفتند و بين مردها تقسيم كردند....
داروخانه روبهروي همين بيمارستان كه به دليل نزديكي به مركز درماني، اولين مقصد بسياري از مراجعان پس از جواب منفي داروخانه بيمارستان است، در طبقه اول يك ساختمان 5 طبقه شمالي است و براي رفتن به داروخانه بايد از حياط وارد شد. درهاي پاركينگ روي حياط باز است و روي هر لنگه و روي درهاي شيشهاي ورودي داروخانه، كاغذي چسباندهاند كه با قلم و حروف درشت سياه اعلام ميكند:«ماسك موجود نيست.»
داروخانه، 4 كارمند دارد؛ يك مرد و سه زن. زنها ماسك زدهاند و دستكش يك بار مصرف جراحي به دست دارند. مرد، هيچ ندارد؛ نه ماسك، نه دستكش. با خنده ميگويد ميخواهد به استقبال مرگ برود. مردي از دوستانش وارد مغازه ميشود و پشت پيشخوان داروخانه ميآيد و با صداي نسبتا آرام، سراغ اسپري الكل ميگيرد. مرد ميگويد كه ديروز بعدازظهر، كل موجودي اسپري الكل تمام شده و حالا هر چه هست، همين شيشههاي كوچك 120 ميل الكل طبي است و كارتن مقوايي خالي را از كنار صندلياش برميدارد و به دوستش نشان ميدهد و ميگويد:«امروز 4 كارتن 48 تايي الكل باز كرديم و تا ظهر، همه فروش رفت و حالا فقط 10 شيشه باقي مانده.»
دوستش، ماسك فيلتردار به صورت زده. مشتريها فكر ميكنند ماسك را از همين داروخانه خريده ولي فروشنده به مشتريها يادآوري ميكند كه موجودي ماسك داروخانه از عصر پنجشنبه تمام شده و هيچ محموله جديدي هم به اين داروخانه ندادهاند. دوستش رو به يكي از مشتريها كه حالا با شنيدن جواب منفي، موج نگراني در صورتش پررنگتر از چند ثانيه قبل شده، ميگويد كه اين ماسكها هم فايده چنداني براي پيشگيري از ابتلا ندارد چون همسرش كه كارمند يك شركت توليدكننده مواد شيميايي بوده و بنا به ماهيت كارش، به طور دايم ماسك به صورت دارد، يك ماه قبل كه هنوز هيچ خبري از كرونا در جامعه عمومي نبود، مبتلا شد و با رضايت كتبي مرد، در منزل تحت مراقبت با دستگاه اكسيژن قرار گرفت اما به دنبال حادتر شدن علائم، او را به اتاق ايزوله همين بيمارستان روبهروي داروخانه منتقل كردند كه با مراقبتهاي دايمي، حالش بهبود يافت و حالا يك هفته است كه به خانه برگشته است. مرد ماسك خودش را از روي صورت برميدارد و در حالي كه مراقب است فاصلهاش با مشتري حفظ شود و از حريم توصيه شده 1.5 تا دو متري نزديكتر نرود، ماسك بدشكل طوسي رنگ را جلوي چشم مشتري زير و رو ميكند و ميگويد كه اين ماسك، حداكثر 6 ساعت خاصيت پيشگيري دارد و پس از اين مدت، بايد تعويض و معدوم شود و برخلاف تصور اشتباه عموم مردم، نه تنها قابل شست و شو نيست بلكه در مقايسه با تاثير مثبت ضدعفوني و شست و شوي دستها، اثر به مراتب كمتري در پيشگيري از آلودگي به ويروس كرونا دارد. مشتري از علائم بيماري همسرش ميپرسد و مرد ميگويد كه اولين علامتها، تب و گلو درد شديد بوده و زماني كه به دشواري تنفس و خلطآوري دم و بازدم رسيده، به سرعت به بيمارستان منتقل شده كه آنجا احتمال آلودگي به كرونا دادهاند و حالا هم حال همسرش خوب است و هيچ علامتي از بيماري ندارد. مشتري اينها را ميشنود و انگار كه حرفهاي مرد، آبي بر آتش باشد، يك شيشه الكل ميخرد و با چهرهاي متفاوت از وقتي وارد داروخانه شده بود؛ با نگاهي آرامتر و التهابي كمتر، داروخانه را ترك ميكند... .
كاركنان اورژانس يكي از بيمارستان دولتي مركز تهران، درباره مراجعهكنندهاي كه حالا مشكوك به آلودگي به ويروس كروناست و در انتظار برانكاردي كه او را به اتاق ايزوله ببرد اظهارنظر ميكنند؛ پسر 21 سالهاي كه وقتي پرستار اورژانس، فشار خونش را ميگيرد، به سوالات پرستار جواب ميدهد و ميگويد كه 6 روز پيش از قم برگشته و 3 روز هم آنجا بوده و از دو روز قبل، سردرد و گلودرد را تحمل كرده ولي امروز به دليل داغي بيش از حد بدن، نگران شده و ترجيح داده بر ترس غلبه كند و به بيمارستان بيايد. سوپروايزر اورژانس، همچنان كه ماسك بر صورت دارد، همكار پرستارش را خطاب قرار ميدهد و ميگويد:«با اين مورد جديد، شدند 5 نفر. بايد با انيستيتو پاستور تماس بگيريم دوباره كيت بفرستند.» و رو به دختر جواني كه منتظر خالي شدن تخت براي تزريق سرم است، ادامه ميدهد:«واقعا اگر كاري نداريد از خانه خارج نشويد. خيابانها، مغازهها، كوچهها، اتوبوسها، همه جا پر از ويروس است. هيچ درماني هم ندارد. سن و سال هم نميشناسد. الان يك پرستار 28 ساله مبتلا شده و در بخش مراقبتهاي ويژه يكي از بيمارستانهاي دولتي بستري است. آن آقاي 50 سالهاي هم كه فوت كرد، يك ورزشكار و كوهنورد حرفهاي بود. اين ويروس، خواهر و مادر ندارد. همه را از دم، سر ميبرد.»
دختر جوان ميگويد، مراقب است و ماسك ميزند و دستهايش را ميشويد و ضد عفوني ميكند. سوپروايزر سر تكان ميدهد و ميگويد:«اروپاييها كه مثل ما نيستند. آنها تميزند. آنها كه آنقدر به تميزي توجه ميكنند هم نتوانستند جلوي ورود ويروس كرونا را بگيرند و بيمار شدند. ما كه چندان مردم تميزي هم نيستيم و به اكراه، روزي يك بار و دو بار دستهايمان را ميشوييم، نبايد انتظار داشته باشيم اوضاعمان بهتر باشد.»
به ماسك ساده صورتش اشاره ميكند و ميگويد: اين ماسك هيچ نقشي در پيشگيري از ويروس كرونا ندارد اما به هر حال تمام تيم درمان در بيمارستانها و اورژانسها، بايد از وسايل محافظ استفاده كنند. دختر جوان، همچنان كه به توصيههاي شمارهگذاري شده روي بنر بزرگ هشدار در مورد ويروس كرونا خيره مانده، از سوپروايزر ميپرسد كه چه بايد كرد و خانم پرستار دوباره تكرار ميكند:«بمان توي خانه. دختر جواني مثل تو، بيرون از خانه چكار دارد؟»
وارد بيمارستانهاي خصوصي كه ميشوي، حتي بوي اسپري خوشبوكنندهاي كه هواي سالنهاي انتظار و كريدورها را معطر ميكند هم، آدم را وسوسه ميكند برود يك تخت اجاره كند و روي يكي از تختهاي بالا رو و پايين روي بالاترين طبقات بيمارستان استراحت كند و خدمات لوكس بگيرد و غذاي سالم بخورد و بعد از يك هفته، با تن سالم و ذهن رها از خستگي، به دنياي شلوغ پايتخت برگردد. اينجا، غير از يكي از نگهبانها، غير از صندوقدار حسابداري، غير از فروشنده بوفه و غير از مسوول پذيرش، هيچكدام از كاركنان بيمارستان، ماسك به صورت ندارند. تفاوت مراجعان و كاركنان بيمارستان را اينجا از همين بود و نبود ماسكها ميشود فهميد. مشاور سرمايهگذاري يك بيمارستان خصوصي كه حاضر به درج نامش در گزارش «اعتماد» نيست، ميگويد: روساي بيمارستانهاي خصوصي تهران، استفاده از ماسك و حتي دستكش يك بار مصرف را براي تمام كادر درمان قدغن كردهاند با اين توجيه كه مردم از تماشاي پرستار و پزشك «ماسكدار» وحشت ميكنند و وارد بيمارستان نميشوند. اين فرد، اين خبر نگرانكننده را هم ميدهد كه بيمارستانهاي خصوصي نميتوانند موارد مشكوك آلودگي به كرونا را پذيرش كنند چون كيت تشخيص كرونا ندارند و از كمبود جدي كيت تشخيصي در كل كشور ميگويد و از بيمارستاني در شمال تهران نمونه ميآورد كه روز جمعه و به دنبال مراجعه چند فرد مشكوك به آلودگي ويروس كرونا، مسوولان اين بيمارستان بارها با انيستيتو پاستور تماس گرفتهاند كه برايشان كيت تشخيصي ارسال شود اما هيچكس در اين مركز پاسخگو نبوده است. اين فرد اشاره دارد كه با وجود قوت احتمال بالا بودن تعداد مبتلايان كوويد 19 در ايران، تعداد كم موارد شناسايي شده تا حالا به دليل كمبود كيت تشخيصي است ولي حالا كه وزارت بهداشت اعلام كرده محمولههاي جديد كيت تشخيصي دريافت و تحويل شده، بايد منتظر افزايش يكباره آمار مبتلايان و شناسايي موارد جديد باشيم.