انتخابات مجلس یازدهم در حالی پیش رو است که اغلب تائید صلاحیتشدگان از یک طیف خاص هستند و این اولین بار نیست که شاهد حضور یک جناح سیاسی در مجلس هستیم. پیش از این در سالهای گذشته ما تجربه یکدست شدن حاکمیت در کشور را داشتهایم و آن هم مربوط به دوره مجلس هشتم و نهم و زمان دولت آقای احمدینژاد بود. در آن زمان شاهد بودیم که کشور نتوانست از تنگناها بهدرستی عبور کند و دچار چالشهای فراوانی شدیم. اگرچه هماکنون مشکلاتی در اداره کشور وجود دارد اما یکسری موانع باعث به وجود آمدن مشکلاتی شد و همین بخشهایی که مانع ایجاد کردند، بیشتر از همان مجموعههای انتصابی هستند، مجموعههایی که بهنوعی امکان تغییر آنها توسط مردم وجود ندارد بنابراین، تجربهای که یک جناح سیاسی بهتنهایی تمامی ارکان قدرت را به دست بگیرد تجربهای است که بهشدت امید و امکان اصلاح را در بین افکار عمومی کمرنگ میکند و از سوی دیگر بخش مهمی از جامعه که همان طبقه متوسط که مولد هم هستند ممکن است انگیزههای خودشان را از دست بدهند.
بنابراین، روند پیشگرفته شده بههیچعنوان روند مطلوبی نیست و باید نسبت به این قضیه فکر عاجلی شود. این البته بیش از اینکه مربوط به انتخابات باشد مربوط به یک نوع نگرش است که متأسفانه سالها است که در اداره کشور حاکم شده است. با توجه به اینکه نقش جریان اصلاحطلب در این دوره از مجلس به دلیل ردصلاحیت اغلب آنها کمرنگ شده است به نظر میرسد یک جریانی در داخل کشور به دنبال این نیست که مجلس عصاره فضائل ملت و مجلس یک جریان کارآمد باشد بلکه فقط به دنبال این هستند که یکسری افراد تابع در مجلس حضورداشته باشند، افرادی که ازنظر آنها حرفهایی را بیان کنند که مجموعه نهادهای حاکمیت همانها را میخواهند بنابراین در همین راستا یک چنین اتفاقی را جهتدهی میکنند و بیشتر به سمت جوانانی که نگرش آنها نسبت به مواضع مختلف رادیکالی است میروند و از این موضوع بهرهبرداری میکنند.
شکی نیست که در آینده بازهم همین افراد چنگ بهصورت نهادهای حاکمیت خواهند کشید همانگونه که در دولت نهم و دهم افرادی را به نام جوانگرایی آوردند و دیدیم که چگونه پنجه به روی نهادهای مختلف حاکمیت کشیدند و همان کسانی را که خودشان آورده بودند بعدها از آنها بهعنوان جریان انحرافی یادکردند. بدون شک این مسیری نیست که خواست مردم باشد و طبیعتاً پاسخگوی عواقب آن باید کسانی باشند که چنین نتایجی را رقم زدند.
علی تاجرنیا، نماینده مجلس ششم
∎