به گزارش دیده بان ایران؛ فقط کافی است مدت کوتاهی مسیرتان به خیابانهای انقلاب نخورده باشد. به دنبال کتابفروشی مورد علاقهتان میروید اما به جای آن یک کافه لوکس یا یک کیف و گلسرفروشی میبینید. تعطیلی کتابفروشیها و کاغذهای چسباندهشده پشت شیشههای آنها که خبر از خداحافظی با دنیای کتاب میدهند به یک رویه تبدیل شده است.
دیگر شگفتزده نمیشویم اگر روزی کتابفروشی وجود نداشته باشد و از این مغازهها تنها خاطرهای در ذهنمان به یادگار مانده باشد.
کتاب و رمانهایی که پشتشان اندیشهای نشسته بود، کتابهایی که پناه بودند و یار مهربان، کتابهایی که چیزی از خود به تو میافزودند و در شخصیت و وجدان تو دانهای میکاشتند، کتابهایی که تخیل را قوی و راه گریزی برای دردهای تو باز میکردند حالا در قفسهها خاک میخورند.
روز شنبه 28 دی، برای چندمین بار خبر تعطیلی کتابفروشی دیگری در خیابان انقلاب منتشر شد. این بار سوژه کتابفروشی «طهوری» یکی از قدیمیترین کتابفروشیهای خیابان انقلاب است.
کتابفروشیای که شاهد قدمهای میلیونها رهگذر و دانشجو از مقابل خود و نگاههای پرذوق افراد اهل کتاب و مخاطبهای حرفهای بوده که پول خود را برای اندکی دانستن خرج خرید کتابها میکردند.
کتابفروشی طهوری که چهارمین کتابفروشی تاسیسشده در خیابان انقلاب بوده و عبدالغفار طهوری را سالها پیش از خلخال به تهران کشانده، حالا گفته میشود در آستانه تعطیلی است.
کتابفروشیای که 66 سال قدمت دارد و مدیریت و کلید آن حالا در دستان فرزند عبدالغفار طهوری است و آنطور که خبرگزاریها نوشتند، احمدرضا طهوری اعلام کرده دیگر جانی برای جنگیدن ندارد و قصد دارد انتشارات را حفظ کند اما چرخهای کتابفروشی اینگونه نمیچرخد.
در سالهای اخیر قاچاق کتاب، فروش نسخههای غیرمجاز الکترونیکی، گرفتن مالیات بالا از کتابفروشیها در مقابل سود ناچیز و گرانی کاغذ، مشکلاتی را رقم زده که به خداحافظی کتابفروشیها انجامیده است.
در مورد این مسائل و صحت خبر تعطیلی کتابفروشی «طهوری»، اعتمادآنلاین گفتوگویی با احمدرضا طهوری ترتیب داده است که در ادامه میخوانید.
***
دوستان غلو کردند
*روز شنبه خبر تعطیلی کتابفروشی «طهوری» برای چندمین بار منتشر شد، آیا این خبر صحت دارد؟
دوستان کمی غلو کردند. قرار است تا آخر بهمنماه تغییر و تحولی صورت بگیرد. مقدماتی انجام گرفته تا کتابفروشی طهوری جابهجا شود، اما تعطیلی در کار نیست. به جای ما یکی از همکارانمان میآید. ما فقط به محیطی کوچکتر در یکی از خیابانهای فرعی انقلاب نقل مکان میکنیم تا شاید بتوانیم با پساندازی که از این نقل و انتقلات صورت میگیرد جوابگوی بدهیهایمان باشیم.
نمیتوان با اینترنت مقابله کرد
*وجود نسخههای غیرمجاز الکترونیکی، قاچاق کتاب و نسخههای چاپی و تقلبی در بازار، خرید کتاب و رجوع به کتابفروشیها را کمتر کرده. این موارد چه آسیبی به کتابفروشیها زده است؟
اوایل سال اتحادیه و وزارت ارشاد تعدادی از این سایتهای غیرمجاز را جمعآوری و توقیف کردند، اما به نظر میرسد کار آنها همچنان ادامه دارد. به گمانم نمیتوان با اینترنت مقابله کرد. سایتی را میبندند و فردای آن روز از جایی دیگر دوباره و چندباره تکرار میشود. این چیزی نیست که بتوان با آن مقابله کرد. مردم همچنان کتاب میخوانند، فقط روششان تغییر میکند.
برای مثال در گذشته به محلات که میرفتیم صف نفت وجود داشت. ما اسم مینوشتیم، پیت نفتمان را در صف میگذاشتیم تا نوبتمان شود و نفت را دریافت میکردیم. الان دیگر در تهران شعبه نفت نمیبینیم، اما مردم خودشان را همچنان گرم میکنند منتها روشها تغییر کرده است. کتاب هم در سالهای آینده چنین سرنوشتی پیدا خواهند کرد.
قیمت دولتی «لغتنامه دهخدا» یک و نیم میلیون تومان است، قیمت سیدی آن 28 هزار تومان!
*قیمت زیاد کاغذ، کتاب را به کالایی گران تبدیل کرده است و وجود نسخههای چاپی و پیدیافها باعث شده مردم رغبت کمتری به خرید کتاب نشان دهند؟
دانشگاه تهران نزدیک کتابفروشی ماست. قیمت دولتی «لغتنامه دهخدا» نزدیک به یک و نیم میلیون تومان است. اما سازمان دهخدا و دانشگاه تهران لغتنامه را روی سیدی درآوردهاند که قیمتش 28 هزار تومان است. حالا شما باشید کدام را میخرید؟ یک سیدی با قیمت مناسب که جایی هم نمیگیرد و هر زمان که بخواهید میتوانید آنلاین استفاده کنید یا یک کتاب یک و نیم میلیون تومانی؟
بسیاری از کتابفروشیهای مقابل دانشگاه تهران اسباببازی فروشی، کافه یا رستوران شدهاند
*با این اوصاف، تکلیف کتابفروشیها در سالهای آینده چه میشود؟
کتابفروشیها در سالهای آینده تغییر کاربری میدهند. بسیاری از کتابفروشیهای مقابل دانشگاه تهران اسباببازی فروشی، کافه یا رستوران شدهاند. باید تغییر شغل داد. شاید یک روز کار به جایی برسد که از سر اجبار یا حتی با تمایل خودمان سیدی کتابها یا نرمافزارهای مربوط به آن را بفروشیم. الان کتاب آنلاین هم فروخته میشود. شبکههای مجازی مانند «آیبوک» هستند که میتوانید عضو شوید تا برایتان کتابهای گفتاری بفرستند. این اتفاق خاصی نیست.
قشری که به کتابخوانی علاقه داشتند همچنان به کتابخوانی ادامه میدهند، فقط روش گرم کردن آنها تغییر میکند.
خودم و همکارانم همگی از پرداخت مالیات معاف شدهایم
*یکی از مشکلات کتابفروشیها پرداخت مالیات بالا با توجه به فروش اندک است. در مقابل عدهای هم میگویند از پرداخت مالیات معاف شدهاند. کتابفروشی طهوری در چه وضعیتی قرار دارد؟
سه سال است که طرح معاف از مالیات اجرا شده و کتابفروشی طهوری معاف از پرداخت مالیات است. هر کس میگوید مالیات میهد الکی میگوید. حداقل میدانم که خودم و همکارانم همگی معاف شدهایم و اگر موردی هم باشد باید شخصاً پیگیری شود.
همه جای دنیا کاغذ گران شده است
*گرانی کاغذ چه لطمهای به کتابفروشیها زده است؟
این ماجرا جهانی است. همه جای دنیا کاغذ گران شده است. صدمه اصلی آن را هم کتابها میبینند. مدتها پیش در یکی از روزنامههای صبح بود که مصاحبهای را با مدیر فروش آمازون میخواندم که گفته بود: «خوشبختانه، نسبت فروش کتاب کاغذی ما به کتاب دیجیتالی 60 به 40 است. اما این نسبت به زودی برعکس خواهد شد.»
پدیده اینترنت بیشترین لطمه را به سینما، کتاب و موسیقی زده است
این را میخواهم بگویم که مصرف کاغذ، آمدن اینترنت و کتابهای پیدیاف و دیجیتالی ربطی به ایران ندارد و مسالهای جهانی است. شاید اینها هدایایی هستند که ناخواسته و پیشبینینشده از طریق اینترنت در اختیار ما قرار گرفتهاند.
سایت خانه کتاب، وابسته به وزارت ارشاد، مدتها پیش نوشته بود سال گذشته 17 ناشر خصوصی (در خارج از کشور) در هم ادغام شدهاند. پدیده اینترنت بیشترین لطمه را به سینما، کتاب و موسیقی زده است./ اعتمادانلاین
کانال رسمی دیدبان ایران در تلگرام ∎
نظر شما