شناسهٔ خبر: 37547401 - سرویس اجتماعی
نسخه قابل چاپ منبع: دانشجو | لینک خبر

گزارش/

نمک زندگی یا سم فرزندان؟ / تاثیر دعواهای خانگی بر کودکان

والدین می‌‌دانند که دعوا مقابل چشم فرزندانشان، کار نادرستی است اما بعضی مواقع به این نکته توجه نمی‌‌کنند و قربانی‌شدن فرزندان خود را از یاد می‌‌برند. در زندگی زناشویی، عوامل زیادی وجود دارد که باعث اختلاف و جروبحث می‌‌شود، اما دعوا به چه قیمتی؟ به قیمت نابودی روح و جسم فرزندان؟

صاحب‌خبر -
به گزارش خبرنگار اجتماعی خبرگزاری دانشجو، هاجر خدایی؛ خانه نامرتب بود و دختر پانزده ساله خانواده از شدت ترس، دست هایش می‌لرزید. مادرش، چمدان به دست و با گریه می‌گوید: «من دیگه نمی‌تونم این زندگی رو تحمل کنم». دختر، دست هایش را دور گردن مادر حلقه می‌کند و از او می‌خواهد که نرود. مادرش با گوشه روسری اشک هایش را پاک می‌کند و از کنار شیشه‌های شکسته، آرام می‌رود و در را پشت سرش می‌بندد. دست‌های دختربچه را در دست هایم گرفتم و سعی می‌کنم او را دلداری دهم، اما گریه اش بند نمی‌آید. کمی بعد، پدرش داد می‌زند و می‌گوید: «چایی بیار دختر...» بلند می‌شود تا برای پدرش چای ببرد. من در اتاق او نشسته ام و همه این ماجرا‌ها تصادقاً در حضور من اتفاق افتاده. کاری از دستم برمی‌آمد؟

در همین افکار هستم که صدای شکستن چیزی می‌آید و دختر سراسیمه و با گریه به اتاق برمی گردد و در را از پشت قفل می‌کند. ترسیده است و خود را در آغوش من رها می‌کند و همین‌طور گریه می‌کند.

خانه ساکت می‌شود؛ صدای دعوا قطع شده است و پدرش هم دیگر خوابیده است. کم‌کم از دختر خداحافظی می‌کنم و از خانه خارج می‌شوم. دختر تا دم در همراهی ام می‌کند. ناگهان دستش را می‌گیرم و می‌گویم: «می‌خوای به پلیس...؟» حرفم هنوز تمام نشده است که دستش را روی دهانم می‌گذارد و می‌گوید: «نه حرفش رو هم نزن... بابام بفهمه می‌کشه منو...»
 
نمک زندگی یا سم فرزندان؟ / تاثیر دعواهای خانگی بر کودکان

دستش را می‌گیرم و می‌گویم: «می‌خوای به پلیس...؟» حرفم هنوز تمام نشده است که دستش را روی دهانم می‌گذارد و می‌گوید: «نه حرفش رو هم نزن... بابام بفهمه می‌کشه منو...»
کودکان زیادی هستند که هر روز شاهد دعوای والدین خود هستند و صدای گریه‌شان بین داد و جیغ‌ها گم می‌شود، اما هیچ‌یک از آن‌ها از پدرو مادر خود متنفر نیستند و آن‌ها را دوست دارند. آرزوی مشترک آن‌ها این است که ای‌کاش این دعوا‌ها تمام شود...
زن‌وشوهری که دائم در حال درگیری هستند، فراموش می‌کنند که با هر بار تکرار مشاجره، چه آسیبی را به روح و جسم فرزندان خود می‌زنند. کودکان این‌گونه خانواده‌ها در اکثر موارد، در ارتباطات اجتماعی خود دچار ضعف هستند و در مواردی، رفتار والدین را تکرار می‌کنند که این خود می‌تواند آسیب‌های اجتماعی دیگری را به دنبال داشته باشد. زندگی در یک محیط پر از تنش و دعوا، برای هر انسانی سخت و خطرآفرین است، چه کودک باشد و چه بزرگ‌سال، اما تأثیر این رفتار‌ها روی کودکان بیشتر است؛ چراکه آن‌ها تک‌تک رفتار‌های والدین را ثبت می‌کنند و این خود به الگوگیری می‌انجامد.


کودکان می‌بینند، کودکان تکرار می‌کنند

علی قائمی، دکترای علوم تربیتی می‌نویسد: «کودکان مخصوصا در سنین ۳ تا ۶ سالگی، والدین را آرمان بزرگ خود قرار داده و آرزو می‌کنند که، چون آن‌ها باشند. اینان مسحور زندگی آن‌ها هستند و چه زشت و ناگوار است که این بت در نزد کودکان بشکند و دید و برداشت خود را در خطا و امید خود را بر فنا ببینند. اگر والدین کودک، نسبت به هم سرد و روابطشان آشفته باشد، آن‌ها افرادی نگران و پریشان می‌شوند. ناسازگاری والدین، گاهی به تدریج گسترش‌یافته و روز‌های تیره تری را برای خود و فرزندان به ارمغان می‌آورد و این امری است که سرنوشت حیات کودک را عوض می‌سازد.»

دکترمحمود برجعلی، روانشناس عضو هیئت علمی دانشگاه خوارزمی، در این مورد می‌گوید: «دعوای خانوادگی، مسئله‌ای است که درحال بروز و شیوع است و یکی از آسیب‌های جدی آن متوجه فرزندان می‌شود. البته این قربانی‌شدن فرزندان به شکل مستبدانه و مطلق نیست؛ یعنی در حقیقت خیلی از فرزندان در همین تنش و دعواها، راه و روش درست زندگی خود را پیدا می‌کنند. پس دقت کنید که وقتی از آسیب‌ها صحبت می‌کنیم، نسبی است. فرزندان در اثر دعوا‌های خانوادگی، دچار نشخوار فکری می‌شوند و دائم با خود می‌گویند که آیا پدر و مادر طلاق می‌گیرند یا نه؟ رفتارشان با یکدیگر خوب می‌شود یا نه؟ درنتیجه، این نشخوار فکری فرزندان در مسئولیت‌های اجتماعی، تحصیلی و حرفه‌ای آن‌ها تاثیر می‌گذارد. نکته‌ای که می‌تواند کمک کننده باشد، این است که زوجین باید تعارض‌های خود را مدیریت کنند؛ یعنی باید یاد بگیرند که در دعوا، روی یک موضوع خاص و مشخص بحث کنند تا بتوانند نتیجه‌گیری کنند. زوجین باید در دعوا حال گرا باشند و مدام گذشته را یادآوری نکنند. بهتر است زوجین یک دایره بکشند و کار‌های غلط خود را درون آن بگذارند و از بیرون به آن نگاه کنند.»
 
نمک زندگی یا سم فرزندان؟ / تاثیر دعواهای خانگی بر کودکان

دکتربرجعلی در ادامه گفت: «یکی از اشتباهات زن و شوهر‌ها این است که در دعوا، تفسیر زیادی می‌کنند. زوجین باید مشاهده‌گر خوبی باشند. اگر این نکات گفته شده را رعایت کنند، آسیب پذیری فرزندان کم‌تر می‌شود؛ چراکه در این حالت می‌بینند که پدر و مادر خود روی موضوع مشخصی بحث می‌کنند و شخصیت یکدیگر را تخریب نمی‌کنند.»
وی در پایان تاکید کرد: «زوجین نباید از واژه طلاق استفاده کنند؛ چراکه باعث تخریب روح و روان فرزندان می‌شود. مراجعه به مشاور و یا روان‌شناس نیز می‌تواند به کاهش آسیب‌ها کمک کند.»
 

هویت پیشین، از خانواده و برای تمام عمر

تأثیر روابط خانوادگی به‌عنوان «هویت پیشین» همواره با افراد می‌ماند و در روابط اجتماعی، روی هویت‌های دیگر آن‌ها تاثیر می‌گذارد
سعید حسینی، دانشجوی کارشناسی ارشد جامعه‌شناسی دانشگاه خوارزمی، بیان کرد: «این‌که بعضی می‌گویند دعوا نمک زندگی است، کاملا غلط است. واقعیت این است که تضاد یکنواختی را از بین می‌برد، و اگر اختلاف نظری وجود دارد، زن و شوهر باید با کمک یکدیگر، به دنبال راه‌حل بگردند.
اگر بخواهیم جداگانه به دعوای زن و شوهر و تاثیر آن روی فرزندان بپردازیم، در مورد اول، جامعه شناسی بررسی می‌کند که چه عواملی در دل اجتماع، ازجمله محیط کار، خیابان، فرهنگ و...، باعث می‌شوند که زن و شوهر دعوا کنند. به‌عنوان مثال: شوهر کارمند از صبح تا بعدازظهر، سرکار است و به اقتضای شغل خود، همکار خانم دارد. همسر او، نسبت به محیط کار و جنسیت‌ها حساس است. تصور کنید که مرد در خانه نشسته است و یکی از همکاران خانم او بابت کاری تماس می‌گیرد. همین می‌تواند سرآغاز مشاجره شود. یا برعکس...»
 
نمک زندگی یا سم فرزندان؟ / تاثیر دعواهای خانگی بر کودکان

وی افزود: «هویت هر فرد بنیان شخصیتی‌اش را تشکیل می‌دهد. نخستین هویت‌های هر انسانی در محیط خانه شکل می‌گیرد. برای مثال، پسری که به صدای بلند و دادزدن پدرش عادت کرده است و دختری که به کتک خوردن و گریه‌های مادرش عادت کرده است و ممکن است این موارد را در آینده، الگوی خود قرار دهند. درواقع این موارد به‌عنوان «هویت پیشین» همواره با افراد می‌ماند و در روابط اجتماعی، روی هویت‌های دیگر آن‌ها تاثیر می‌گذارد و در شرایط خاص، احتمال بروز هویت پیشین بالا است.»
حسینی در پایان گفت: «البته نتایج دعوا و مشاجره‌ی خانوادگی (ازنظر تاثیر روی فرزندان) همیشه هم یکسان نیست. گاهی باعث فراری شدن فرزندان می‌شود، گاهی به الگوبرداری می‌انجامد و گاهی فرزندان آن‌قدر می‌ترسند که بی‌چون‌وچرا به خواسته والدین تن می‌دهند.»
 

قانون چه می‌گوید؟

قانون حمایت از کودکان و نوجوانان (مصوب سال ۱۳۸۱) و قانون حمایت از کودکان و نوجوانان بدسرپرست و بی سرپرست (مصوب سال ۱۳۹۲) مجلس شورای اسلامی به این مسأله پرداخته‌اند. قانون حمایت از کودکان و نوجوانان در ۹ ماده به‌طور خاص، به جرائمی که نسبت به «اشخاص زیر ۱۸ سال» صورت می‌گیرد؛ از قبیل: هر نوع اذیت و آزار یا صدمه جسمانی، روانی یا اخلاقی که سلامت جسم یا روان آنان را به مخاطره اندازد، پرداخته و نسبت به این جرائم فارغ از اینکه مجرم، والدین کودک باشد یا اشخاص دیگری، مجازات تعیین کرده است.
 

سواد فرزندپروری

دکتر سیدحسین نبوی، استادیار جامعه شناسی دانشگاه خوارزمی و متخصص جامعه شناسی فرهنگی، بیان می‌کند: «احساس امنیت کودکان به عملکرد پدر و مادر بستگی دارد و ارزش‌ها و هنجار‌های والدین به کودکان منتقل می‌شود. والدین به دلایل مختلف، با یکدیگر دعوا می‌کنند و ممکن است منشاء آن از جای دیگری در خارج از منزل باشد، اما در محیط خانواده بروز می-دهند. درنتیجۀ دعوا و مشاجره والدین، اعتماد به نفس کودک از دست می‌رود، سازوکار‌های روان‌شناختی او دچار اختلال می‌شوند و احساس امنیت را از دست می‌دهد. این شرایط می‌تواند  روی موفقیت آینده او در تحصیل و کار تأثیر بگذارد و چنین کودکی در دوران نوجوانی، جوانی و میانسالی ممکن است منبع تنش برای جامعه بشود.»
 
نمک زندگی یا سم فرزندان؟ / تاثیر دعواهای خانگی بر کودکان

انسان‌ها در زمان کودکی، ساختارِ بیرونی را درونی می‌کنند و در بزرگ‌سالی این ساختار‌های درونی شده را بیرونی می‌کنند
دکتر نبوی ادامه داد: «در جامعه‌شناسی، مفهومی داریم به نام «عادت واره» که طبق آن، انسان‌ها در زمان کودکی، ساختارِ بیرونی را درونی می‌کنند و در بزرگ‌سالی این ساختار‌های درونی شده را بیرونی می‌کنند؛ بنابراین کودکی که در درون یک خانواده پر از تنش و درگیری زندگی می‌کند، شرایط محیط خانوادگی یا ساختار بیرونی را درونی می‌کند و آثار و نشانه‌ها و حتی الگو‌های دعوا در ذهن او نقش می‌بندند. وقتی این فرد به سن بزرگ‌سالی می‌رسد، همین ساختار‌ها را بیرونی می‌کند. به همین دلیل است که در خیلی از موارد، شاهد هستیم کودکانی که از این خانواده‌ها پا به جامعه می‌گذارند، خود نیز اهل پرخاشگری و درگیری می‌شوند.»
وی در پایان و در پاسخ به این‌که چه راهکاری در این زمینه وجود دارد، گفت: «والدین معمولاً آگاهی و دانش کافی و تخصصی دراین باره ندارند، از این رو راهکار کوتاه‌مدت این است که آموزش سواد فرزندپروی در دستور کار سازمان‌های مربوطه قرار گیرد و با دعوت از زوجین جوان، برای آن‌ها دوره‌های آموزشی برگزار کنند، تا وقتی‌که تصمیم به فرزندآوری گرفتند با آگاهی کامل در این مسیر گام بردارند.»

طبق شواهد موجود، خانواده‌های زیادی هستند که این دعوا و درگیری‌ها در دل خانه آن‌ها ادامه‌دار است و این خود زنگ خطری است که می‌تواند باعث گسترش و تشدید آسیب‌های اجتماعی شود. وقتی یک خانواده دچار تنش می‌شود و کار به جایی می‌رسد که والدین، اکثر موارد با یکدیگر درگیر می‌شوند، آثار آن فقط به آن خانواده مربوط نمی‌شود و در دراز مدت می‌تواند باعث آسیب‌ها و خسارت‌های جبران ناپذیری به تمام جامعه شود.

نظر شما