آبان نامجو
آشغالهای دوست داشتنی که اکران شد و اتفاقا اکران پر سرو صدایی هم داشت، حالا داستان چیست که از یک نسخه جدید با حضور بهروز وثوقی در این فیلم میگویند؟ نسخهای که این روزها خبرساز شده و امیریوسفی آن را به جشنواره فیلم فجر ارائه داده، توضیح فنی ماجرا را از زبان امیر پوریا بخوانید:
«یک معیار بینالمللی وجود دارد که اگر نسخهای از فیلمی، 30 دقیقه یا بیشتر با نسخه اول آن فیلم تفاوت داشته باشد، یعنی دست کم 30 دقیقه از تصاویر قبلی در این نسخه نباشد و تصاویر دیگر و تازهای باشد، این نسخه میتواند فیلم دیگری محسوب بشود و در فستیوالها شرکت کند. امیریوسفی فیلمی به دفتر جشنواره ارائه داده که 55 دقیقهش با نسخه اکرانشده فرق دارد و از جمله، در یکی دیگر از همان قابعکسها که در فیلم با هم مکالمه میکردند، بهروز وثوقی حضور دارد.»
خب طبیعتا با خواسته امیریوسفی موافقت نشد و او نامهای بلندبالا نوشت که بخشهایی از آن در پی میآید:
«دلیل من برای دیده شدن فیلمم در جشنواره، سیمرغ گرفتن نیست چون بزرگترین جایزه من و عوامل این فیلم، استقبال بینظیر مردم از نسخه قبلی این فیلم پس از شش سال اجحاف و توقیف غیرقانونی و خانهنشینی من بود. دلیل اصلی گرفته شدن حق این فیلم پس از هفت سال اجحاف و نیز دیده شدن، هنرنمایی بازیگری پیشکسوت است که مردم ایران ۴۱ سال است منتظر دیده شدن او بر پرده سینما هستند. از شما بزرگان میخواهم که کمک کنید برای دیدهشدن این بازیگر پیشکسوت، آن هم پس از ۴۱ سال دوری از سینما و لطفا با بیتفاوتی شریک یکجنایت فرهنگی و توقیفی مجدد نشوید، شما هفت عضو محترم هیات انتخاب، خود میدانید این بزرگترین فرصت برای دیده شدن «آشغالهای دوست داشتنی اصل» و بازیگر جدیدش توسط اهالی محترم مطبوعات و مردم قدرشناس ایران است»
واکنشها در فضای مجازی اما عموما موافق حضور بهروز وثوقی است و برخلاف آن چه که مسئولان امر حضور این نسخهای که وثوقی دارد را خطر میدانند اما مردم عموما خواهان بازگشت ستاره سینمای قبل از انقلاب به فضای رسمی هستند. منتقدان سینما هم پشت وثوقی و امیریوسفی درآمدهاند. امیر پوریا در اینستاگرامش نوشت: « بلاهت عجیب و متاسفانه گستردهای وجود داره که باعث میشه در مقابل این نامه و این درخواست، این طوری موضع بگیریم: با وجود این که در دل و ذهن باهاش موافقیم، بگیم «آخه چرا کارگردان دست به کاری زده که میدونه اجازهش رو نمیدن». مثل همون واکنشی که بسیاری سینمادوستان و حتی سینماگران در مقابل کار تاریخی آقای کیانوش عیاری در فیلم ازیادنرفتنی کاناپه داشتند. مهم این نیست که اجازه نمیدن (هرچند که غیرممکن هم نیست). مهم خود این اقدام، وجه قانونی کار و ثبتش بود.»
هوشنگ گلمکانی، سردبیر ماهنامه فیلم هم نوشت: «نامه محسن امیریوسفی به هیات انتخاب حشنواره فیلم فجر، ابراز چندباره یک مطالبه فرهنگی و یادآوری یک اجحاف اجتماعی است. مهم نفس طرح این درخواست است. محسن امیریوسفی میداند که هیات انتخاب جشنواره فجر نه مرجع صدور چنین مجوزیست، و نه حتی واسطه طرح چنین خواستهای. این فقط یک بهانه است و مخاطب قرار گرفتن هیات انتخاب جشنواره هم میتواند طنزی به سبک محسن امیریوسفی تلقی شود.
همه میدانند که به چنین درخواستی پاسخ مثبت (یا حتی منفی) داده نمیشود اما میتوان آن را باز هم تکرار کرد تا حافظه تاریخی جامعه از یاد نبرد که در چند دهه «مصلحتی سیاسی» بر قانون ترجیح داده شد. طبق قانون اساسی نمیتوان مانع اشتغال شهروندان به کار مورد علاقهشان شد؛ فرقی نمیکند که «مطرب»های محبوبی مانند جواد یساری و عباس قادری باشند یا هنرمندان بزرگی چون بهروز وثوقی و محمدرضا شجریان.»