شناسهٔ خبر: 37007977 - سرویس اجتماعی
نسخه قابل چاپ منبع: جوان | لینک خبر

تخلیه چشم صاحبخانه در هواداری از مادربزرگ

مرد جوانی که برای هواداری از مادربزرگش در جریان درگیری موجب تخلیه چشم مرد صاحبخانه شده بود، روز گذشته جرمش را انکار کرد.

صاحب‌خبر -
سرویس حوادث جوان آنلاین: رسیدگی به پرونده روز گذشته در شعبه هفتم دادگاه کیفری یک استان تهران به ریاست قاضی کیخواه برگزار شد. ابتدای جلسه نماینده دادستان در قرائت کیفرخواست گفت: «حامد ۲۵ ساله متهم است سال ۹۴ در جریان درگیری با صاحبخانه مادربزرگش باعث تخلیه چشم او با پرتاب سنگ شده است. متهم با طرح شکایت شاکی بازداشت شد. او که خودش نیز در جریان درگیری یکی از چشمانش را از دست داده بود جرمش را انکار کرد و گفت دوست شاکی سنگ پرتاب کرده است و موجب تخلیه چشم شاکی شده است.» نماینده دادستان در آخر گفت: «با توجه به گواهی شاهدان حادثه و تحقیقات انجام شده از سوی دادسرا برای متهم درخواست اشد مجازات دارم.»
در ادامه شاکی در جایگاه ایستاد و در طرح شکایت خود گفت: «یک خانه در حسن آباد فشافویه داشتم که چند سال قبل آنرا به مادربزرگ حامد اجاره دادم. در این سال‌ها او مستأجرم بود تا اینکه این اواخر از او خواستم خانه را خالی کند. پیرزن هر بار بهانه می¬آورد و می¬گفت جابجایی برایم سخت است و قبول نمی¬کرد بلند شود. این شد که روز حادثه نوه پیرزن در خانه او مهمان بود. وقتی همدیگر را دیدیم او با تندی گله کرد که چرا از مادربزرگش خواسته¬ام دنبال خانه بگردد و بلند شود. این شد که با هم درگیر شدیم و در آن درگیری او یک سنگ پرتاب کرد و به چشم چپم برخورد کرد. وقتی به بیمارستان رفتم درمان فایده¬ای نداشت و همان حادثه باعث تخلیه چشم چپم شد. برای متهم درخواست قصاص دارم.»
بعد از توضیحات شاکی، مرد جوان به دستور ریاست دادگاه در جایگاه ایستاد. او که به خاطر نذری تاسوعا و عاشورا در جریان یک درگیری با ضربه چاقو یکی از چشمانش را نیز از دست داده بود جرمش را انکار کرد و گفت: «مادربزرگم چند سال مستأجر شاکی بود. او زن بی¬آزاری بود و هیچ مزاحمتی برای شاکی نداشت، اما مرد صاحبخانه بدون هیچ دلیلی او را جواب کرده بود. پیرزن به خاطر سن و سالی که داشت جابجایی برایش سخت بود به همین دلیل روز حادثه از شاکی خواستم فرصت دهد تا مادربزرگم جای مناسبی پیدا کند، اما کار به درگیری رسید.» متهم در ادامه گفت: «در آن درگیری دوست شاکی نیز در آنجا حضور داشت. او بود که سنگ پرتاب کرد و به چشم شاکی خورد. باور کنید من مقصر نبودم.»
متهم در پاسخ به هئیت قضایی مبنی بر گواهی شاهدان حادثه گفت: «آن‌ها اشتباه می¬کنند من سنگی پرتاب نکردم.»
در پایان هئیت قضایی وارد شور شد.

نظر شما