یافتهها و نتایج تحقیقات پژوهشگران نشان میدهند که پیروی نکردن از دیگران یا عدم انطباق با رسوم میتواند نشانهای از ضریب هوشی بالا باشد به این معنی که افرادی با هوش بالاتر کمتر از دیگران متابعت میکنند.
دکتر مایکل موتهاکریشنا (Michael Muthukrishna) سرپرست این گروه تحقیقاتی در این رابطه اظهار داشت: هیچ مشکلی در رابطه با انطباق یا پیروی وجود ندارد. مردم پیرو هستند و از رسوم پیروی میکنند و این مسئله یک امر خوب برای تکامل فرهنگی بهحساب میآید. درواقع شخص پیرویکننده هر چیزی که عمومیت داشته و دیگران آن را به کار میگیرند، کپی و نسخهبرداری میکند و این چیزها اغلب خوب و مفید هستند.
این نتایج، از مطالعه و بررسی رفتاری یکصد و یک فرد داوطلب بهدستآمده است. پژوهشگران با انجام یک کار ساده که دربرگیرنده مقایسه طول خطوط مختلف بوده توانستند به این نتایج دست پیدا کنند. در این آزمایش پیش از هرگونه تصمیمگیری به مشارکت کنندگان گفتند که چه کسانی چه فکر میکنند. بیشتر این شرکتکنندگان ترجیح دادند که از دیگران پیروی کنند. درحالیکه افراد باهوشتر پاسخ درست را به دست آوردند و تحت تأثیر نظرات دیگران قرار نگرفتند.
هوش
پژوهشهای کلاسیک مربوط به انطباق و پیروی پس از جنگ جهانی دوم توسط سالومان اش (Solomon Asch) صورت گرفت. این پژوهشها نشان میدادند که مردم اطلاعات ناخواسته را از احساسات خود برای مطابقت با دیگر افراد انکار میکنند.
دکتر موتهاکریشنا معتقد است که پیروی بهتنهایی و در کل چیز بدی بهحساب نمیآید. وی در این رابطه گفت: "تمام جهان ما از چیزهایی ساختهشده که ما انجام میدهیم و تقلید در بسیاری موارد برای ما خوب است. ما فقط نیاز داریم بدانیم که بیشتر مردم این کارها را انجام میدهند. "
او در ادامه توضیحاتش اظهار داشت: «این نظریهها و آزمایشهای ریاضی کمک میکند تا درک بهتری ازآنچه باعث میشود گونه ما به گونه منحصربهفرد، بافرهنگ تبدیل شود، داشته باشیم. هوش ما چیزی است که به دست میآید و سختافزاری نیست.» شرح کامل این پژوهشها و نتایج به دست آمده از آن در آخرین شماره مجله تکامل و رفتار (Evolution and Behavior) به چاپ رسیده و قابلدسترس است.
دکتر مایکل موتهاکریشنا (Michael Muthukrishna) سرپرست این گروه تحقیقاتی در این رابطه اظهار داشت: هیچ مشکلی در رابطه با انطباق یا پیروی وجود ندارد. مردم پیرو هستند و از رسوم پیروی میکنند و این مسئله یک امر خوب برای تکامل فرهنگی بهحساب میآید. درواقع شخص پیرویکننده هر چیزی که عمومیت داشته و دیگران آن را به کار میگیرند، کپی و نسخهبرداری میکند و این چیزها اغلب خوب و مفید هستند.
این نتایج، از مطالعه و بررسی رفتاری یکصد و یک فرد داوطلب بهدستآمده است. پژوهشگران با انجام یک کار ساده که دربرگیرنده مقایسه طول خطوط مختلف بوده توانستند به این نتایج دست پیدا کنند. در این آزمایش پیش از هرگونه تصمیمگیری به مشارکت کنندگان گفتند که چه کسانی چه فکر میکنند. بیشتر این شرکتکنندگان ترجیح دادند که از دیگران پیروی کنند. درحالیکه افراد باهوشتر پاسخ درست را به دست آوردند و تحت تأثیر نظرات دیگران قرار نگرفتند.
هوش
پژوهشهای کلاسیک مربوط به انطباق و پیروی پس از جنگ جهانی دوم توسط سالومان اش (Solomon Asch) صورت گرفت. این پژوهشها نشان میدادند که مردم اطلاعات ناخواسته را از احساسات خود برای مطابقت با دیگر افراد انکار میکنند.
دکتر موتهاکریشنا معتقد است که پیروی بهتنهایی و در کل چیز بدی بهحساب نمیآید. وی در این رابطه گفت: "تمام جهان ما از چیزهایی ساختهشده که ما انجام میدهیم و تقلید در بسیاری موارد برای ما خوب است. ما فقط نیاز داریم بدانیم که بیشتر مردم این کارها را انجام میدهند. "
او در ادامه توضیحاتش اظهار داشت: «این نظریهها و آزمایشهای ریاضی کمک میکند تا درک بهتری ازآنچه باعث میشود گونه ما به گونه منحصربهفرد، بافرهنگ تبدیل شود، داشته باشیم. هوش ما چیزی است که به دست میآید و سختافزاری نیست.» شرح کامل این پژوهشها و نتایج به دست آمده از آن در آخرین شماره مجله تکامل و رفتار (Evolution and Behavior) به چاپ رسیده و قابلدسترس است.
منبع:سیمرغ
∎
نظر شما