سرویس حوادث جوان آنلاین: به گزارش جوان، ساعت۲۲:۴۵ شامگاه سهشنبه ۱۴آبانماه بود که کارکنان یکی از بیمارستانهای جنوب تهران مأموران کلانتری۱۵۲ خانیآبادنو را از مرگ مشکوک پسری ۱۸ساله با خبر کردند. با حضور مأموران پلیس در بیمارستان مشخص شد که پسر نوجوان با اصابت ضربه چاقو به گردنش مجروح شده و پس از انتقال به بیمارستان جان باختهاست. بعد از تأیید خبر قاضی مرادی، بازپرس شعبه دوم دادسرای امور جنایی و تیمی از کارآگاهان ادارهدهم پلیسآگاهی تهران در محل حاضر شدند.
تحقیقات بیشتر نشان داد که حادثه در کوچه ۴۱خیابان ماهان، حوالی شهرک شریعتی و از سوی دو زورگیر خشن رقم خوردهاست. همزمان با انتقال جسد به پزشکی قانونی تحقیقات برای بازداشت عاملان حادثه به جریان افتاد.
مادر مقتول در شرح ماجرا گفت: پسرم در یک تولیدی کفش در بازار تهران کار میکرد. البته شوهرم هم در بازار مغازه کفش فروشی دارد. ابوالفضل هر روز ساعت هشتصبح خانه را ترک میکرد و شب هنگام همراه پدرش به خانه برمیگشت. شب حادثه در مسیر از پدرش جدا شد تا برای خودش شارژ تلفن و مقداری وسایل دیگر بخرد، اما دیگر از او خبری نشد تا اینکه یکی از همسایهها به ما خبر داد زورگیران پسرم را با چاقو زخمی کردهاند. وقتی خودمان را به بیمارستان رساندیم متوجه شدیم که او به علت شدت جراحت فوت شدهاست.
تحقیقات کارآگاهان ادارهدهم پلیسآگاهی با بررسی دوربینهای مداربسته نشان داد که ابوالفضل لحظاتی قبل از حادثه در حال حرکت به سمت فروشگاهی در نزدیکی خانهشان بودهاست. او در حال حرف زدن با تلفن همراهش بود و نایلونی هم دست دیگر داشت. براساس تصاویر به دست آمده، دو زورگیر موتورسوار هم در تعقیب پسر نوجوان بودند که در نزدیکی فروشگاه، ترکنشین در حالی که چاقو به دست داشت برای سرقت گوشی تلفن همراه به ابوالفضل نزدیک و سپس با او درگیر میشود. وقتی پسر نوجوان مقابل مرد زورگیر مقاومت میکند، با ضربه چاقوی وی از ناحیه گردن هدف قرار میگیرد و سرانجام مرد زورگیر با سرقت گوشی به همراه همدستش متواری میشود.
در شاخه دیگری از بررسیها کارآگاهان در جریان بررسی تصاویر بیشتری از دوربینهای مداربسته موفق شدند چهره یکی از سارقان را به دست آوردند. آنها با مراجعه به بانک اطلاعات مجرمان سابقهدار متوجه شدند که متهم مردی ۳۰ساله به نام سامان است. سامان از مجرمان سابقهدار بود که بارها به اتهام سرقت بازداشت و به زندان افتاده بود. او آخرین بار به ششسال زندان محکوم و مهرماه امسال پس از تحمل دوران محکومیتش آزاد شده و سرقتهایش را دوباره شروع کرده بود.
بعد از به دست آمدن این اطلاعات بود که مخفیگاه سامان در یکی از شهرهای غربی استان تهران شناسایی شد و کارآگاهان روز پنجشنبه ۳۰ آبان ماه با در دست داشتن نیابت قضایی راهی آن شهر شده و متهم را در مخفیگاهش غافلگیر و بازداشت کردند. سامان در اولین بازجوییها به قتل پسر نوجوان و زورگیری از وی با همدستی دوستش که شاهین نام داشت و شب حادثه راکب موتورسیکلت بود اعتراف کرد.
با اطلاعاتی که سامان در اختیار پلیس گذاشت کارآگاهان مخفیگاه شاهین را در همان حوالی شناسایی و او را بازداشت کردند.
سامان ۳۰ساله در بازجوییهای بیشتر هم به قتل اعتراف کرد و در شرح بیشتر حادثه گفت: من ششسال قبل به اتهام سرقت بازداشت و به زندان افتاد تا اینکه مهرماه امسال آزاد شدم. بعد از آزادی از زندان بود که تصمیم گرفتم برای تأمین هزینههای زندگی و مصرف موادمخدر سرقت کنم. ماجرا را با شاهین که از دوستانم بود در میان گذاشتم که موافقت کرد. بعد از آن سوار بر موتورسیکلت شاهین در خیابانها پرسه میزدیم و گوشی تلفن همراه یا اموال دیگر شهروندان را سرقت میکردیم.
متهم در شرح حادثه هم گفت: آن شب مثل همیشه به دنبال سوژهای برای سرقت بودیم که متوجه پسر نوجوانی شدیم که در حال حرف زدن با گوشی تلفن همراه گرانقیمتش بود، برای همین تصمیم به سرقت گوشی او گرفتیم و پسر نوجوان را تعقیب کردیم. در محلی خلوت من چاقو کشیدم و از موتور پیاده شدم و به دنبالش رفتم. وقتی به او رسیدم خواستم که گوشیاش را بدهد که مقاومت کرد برای همین ضربهای به او زدم و بعد از سرقت تلفن همراهش فرار کردیم و گوشی را به فردی رهگذر به قیمت ۳۰۰هزار تومان فروختیم و با پول آن مواد خریده و مصرف کردیم تا اینکه بازداشت شدیم.
سرهنگ کارآگاه علیگودرزی، معاون مبارزه با جرائم جنایی پلیس آگاهی تهران گفت: دو متهم در بازجوییها به جرم خود اعتراف کردهاند. وی ادامه داد: با صدور قرار قانونی از سوی بازپرس شعبه دوم دادسرای امور جنایی تحقیقات برای کشف جرائم بیشتر متهمان در اداره دهم پلیس آگاهی تهران جریان دارد.
حرفهای مادر مقتول پس از دستگیری متهمان
مادر ابوالفضل پس از شنیدن خبر دستگیری قاتلان پسر نوجوانش به خبرنگار ما گفت: پس از قتل پسرم شب و روزم سیاه شد و شادی از زندگی ما رفت. الان دو هفته است که سیاهپوش پسرم هستم و در این مدت هر شب دعا میکنم که قاتل پسرم دستگیر شود تا پس از محاکمه طناب دار به گردنش بیندازم و آرام گیرم. وی ادامه داد: در این مدت فقط به قصاص متهمان فکر میکردم و الان هم اعلام میکنم مهم نیست که قاتل پسرم چه کسی است و من فقط درخواست قصاص دارم و تا زمانی که قاتل پسرم قصاص نشود آرام نمیشوم. من دلم روشن بود و میدانستم قاتل پسر بیگناهم به زودی دستگیر میشود. ساعت ۸ شب پنجشنبه مأموران پلیس به من خبر دادند که متهمان را شناسایی و دستگیر کردند و از شوهرم خواستند روز یکشنبه یا دوشنبه به اداره آگاهی برویم. من به مأموران گفتم که چند ساعتی است در انتظار شنیدن این خبر هستم. چون ساعتی قبل خواهرم با من تماس گرفت و گفت شب قبل ابوالفضل به خوابش رفته و گفته که شماره تلفن قاتل و همدستش داخل گوشی است. ابوالفضل حتی رمز گوشیاش را مقابل چشمان خالهاش باز کرده و شماره آنها را نشان داده که من و خواهرم حدس زدیم این خواب نشان میدهد که مأموران پلیس در یک قدمی متهمان هستند و این موضوع را ابوالفضل خواسته زودتر به ما خبر دهد.
وی گفت: من میخواهم قاتل پسرم و همدستش را ببینم و به آنها بگویم به چه گناهی پسر نوجوانم را به قتل رساندید. میخواهم به آنها بگویم کاش پسرم را گروگان میگرفتید و از ما و پدرش پول میخواستید تا ما برای شما پول فراهم کنیم نه اینکه به خاطر یک گوشی، ناجوانمردانه پسرم را در تاریکی شب به قتل برسانید و بدون اینکه به اورژانس خبر بدهید از محل فرار کنید و اینگونه پسرم جانش را از دست بدهد. مادر ابوالفضل در حالی که گریه میکرد، گفت: امیدوارم به زودی متهمان محاکمه شوند و به سزای عملشان برسند تا برای دیگر مجرمان که برای جان انسانها ارزشی قائل نیستند درس عبرتی شود و بدانند که در نهایت در دام قانون گرفتار میشوند.
نظر شما