به گزارش گروه فرهنگی
خبرگزاری دانشجو، حسین مهری بازیگر نقش عباس زریباف در فیلم سینمایی «ماجرای نیمروز؛ رد خون» به کارگردانی محمدحسین مهدویان که این روزها با استقبال مخاطبان در اکران عمومی همراه شده است، در گفتگو با خبرنگار مهر درباره همکاری با مهدویان گفت: در «ماجرای نیمروز ۱» چند سکانس دیگر از عباس زریباف وجود داشت که حذف شد، اما در «ماجرای نیمروز؛ رد خون» به زوایای بیشتری از این شخصیت پرداخته شده است.
وی ادامه داد: عباس زریباف یکی از شخصیتهای واقعی سازمان مجاهدین خلق و از بزرگترین جاسوسان رخنه کرده در وزارت اطلاعات بود که در عملیات مرصاد کشته میشود. ما هم در این فیلم سعی کردیم تا حد امکان به شخصیت او نزدیک شویم و هر آنچه را که لازم بود انجام دادیم. برای مثال مستندهایی داشتیم که به واسطه آنها به برخی مسایل نزدیک شدیم و یک سری کدها را گرفتیم. در این مسیر با چند نفر از بریدههای منافقین که در عملیات مرصاد بودند، صحبت کردیم که فکتهایی به ما دادند و آن فکتها به ما خیلی کمک میکرد.
وی ادامه داد: عباس زریباف یکی از شخصیتهای واقعی سازمان مجاهدین خلق و از بزرگترین جاسوسان رخنه کرده در وزارت اطلاعات بود که در عملیات مرصاد کشته میشود. ما هم در این فیلم سعی کردیم تا حد امکان به شخصیت او نزدیک شویم و هر آنچه را که لازم بود انجام دادیم. برای مثال مستندهایی داشتیم که به واسطه آنها به برخی مسایل نزدیک شدیم و یک سری کدها را گرفتیم. در این مسیر با چند نفر از بریدههای منافقین که در عملیات مرصاد بودند، صحبت کردیم که فکتهایی به ما دادند و آن فکتها به ما خیلی کمک میکرد.
کمال و عباس؛ رویارویی دو قطب
وی با بیان اینکه کمال و عباس زریباف قطب منفی و مثبت این فیلم بودند به طوری که کمال مدام در پی یافتن عباس بود، اظهار کرد: این فیلم آتش زدن بیمارستانها، کشتار مردم و سوزاندن جنازههای آنها اوج خشونت اعضای سازمان مجاهدین خلق را نشان میدهد. هرچند برخی انتقاد میکنند که این فیلم به ماهیت سازمان مجاهدین خلق نپرداخته، اما بهتر است برای این امر مثالی بزنم؛ تصور عموم ما از یک افسر عراقی در یک فیلم جنگی این است که سبیل دارد، چاق و بهشدت احمق است؛ چنین شخصیتهایی در عموم آثار خلق شده و ما به کرات دیدهایم از همین رو اگر قرار است یک فیلم جنگی بسازیم باید به گونهای عمل کنیم که آن فیلم نزدیک به واقعیات باشد، پس نمیتوانیم آنچه را که در تصور ببینده است را مدام تکرار کنیم.
بازیگر «رد خون» افزود: ما همین کار را در «ماجرای نیمروز؛ رد خون» کردیم البته ممکن است سازمان مجاهدین خلق در ذهن کسی خیلی هیولا و در ذهن کسی کمتر هیولا باشد، اما آنچه که اهمیت دارد این است که ما سعی کردیم آنچه را که در مستندات دیده بودیم، اجرا کنیم.
مهری عنوان کرد: همه خشونتهایی که افراد تولید میکنند و در پی آن میخواهند به هدفی برسند بستگی به جهانبینی انسانها دارد. باید ببینیم اعضای سازمان مجاهین خلق چه جهانبینیای داشتند و به واسطه آن چه کارهایی میکردند. اگر ما هم بتوانیم خودمان را دور بزنیم و از زاویه نگاه آنها به دنیا نگاه کنیم تصورات ما نسبت به جهان پیرامون تغییر میکند.
سکانسی که بازی در آن آزارم داد
وی تاکید کرد: البته اصلا منظورم این نیست که اعضای مجاهدین خلق کار درستی کردهاند اصلا مستنداتی از کارهایشان وجود داشت که وقتی من آنها را میدیدم حالم بد میشد؛ از بازی کردن در سکانس آتش زدن بیمارستان اسلامآباد، بهشدت اذیت میشدم. ولی به هر حال افرادی هستند که میگویند هدف وسیله را توجیه میکند و ما هر کاری میکنیم تا به موفقیت برسیم. این نشان میدهد که جهانبینی آدمها فرق میکند شاید ما دوست نداشته باشیم به مورچهای آزار برسانیم، اما در مقابل کسانی هستند که گرفتن جان آدمها برایشان اهمیتی ندارد، چون به همین طریق بالا میروند.
این بازیگر در پایان توضیح داد: هرچند ممکن است افراد با تماشای «ماجرای نیمروز؛ رد خون» برداشتهای مختلفی داشته باشند، اما مشخص است که برداشت اکثریت از این گروه و دسته چیست واکنش مردم طی این چهل سال به نسبت این گروه واضح است آنها نه علاقهای به این گروه دارند و نه کارهای آنها را تایید میکنند چرا که کارهای اعضای سازما مجاهدین خلق نشان داده است که خشونت چه مرزی میتواند داشته باشد.
نظر شما