ستاره صبح-حجتالاسلام مسیح مهاجری، مدیرمسئول روزنامه جمهوری اسلامی در ارتباط با هجمههایی که طی سالیان گذشته علیه آیتالله هاشمی رفسنجانی وارد شد، گفت: «آقای هاشمی رفسنجانی بعد از اتمام جنگ توانست مملکت را که تمام زیرساختهایش از بین رفته بود و دیگر چیزی نداشت، بازسازی کند و آن را به نقطهای برساند که دیگر کشور روی غلتک افتاده بود؛ اما مخالفانش در پاسخ چه کردند؟ تمام تهمتهای مالی را به هاشمی رفسنجانی زدند، اما وقتی پروندههای «شهرام جزایری»، «بابک زنجانی» «مهافرید خسروی» یا جزئیات پروندههای «۸۰۰۰ میلیاردی» و «16000 هزار میلیاردی» رو شد در هیچکدام از این پروندهها هاشمی رفسنجانی حضور نداشت. ما هیچگاه نشنیدیم آقای هاشمی کوچکترین دخالتی در هیچکدام از این پروندهها داشته باشد. این یعنی یک جریان، یک فردی را آنچنان بمباران تبلیغاتی کرد که در جامعه منزوی شود و کسی نتواند از وجود ایشان بهرهای ببرد. اینکه فردی به عنوان رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام هر هفته یا هر دو هفته جلسهای را بگذارد و هر سال یکی دو بار برای یک مشکل مملکتی در جلسهای با یک رأی جمعی تصمیمی گرفته شود را نمیتوان استفاده از افراد بزرگی مانند هاشمی رفسنجانی دانست». وی در گفتوگو با خبرآنلاین در پاسخ به سؤالی در ارتباط با اینکه حد و مرز پیوند روحانیت و سیاست چه اندازه و چگونه باید باشد و اینکه گفته میشود زمانی که پیشنهاد ریاست جمهوری به آیتالله بهشتی داده شد، ایشان به دلیل آنکه قبول نداشتند روحانیت وارد سیاست شود آن پیشنهاد را نپذیرفتند، اظهار داشت: «اجازه دهید اول من آن مطلبی که درباره آقای بهشتی گفتند را تصحیح کنم. در حقیقت اینطور نبود که خود آقای بهشتی با رئیسجمهور شدن موافق نباشند، بلکه ماجرا این بود که امام خمینی موافق نبودند که افراد روحانی وارد کار اجرایی شوند و در جایگاه ریاست جمهوری یا حتی وزارت قرار گیرند. این یک داستانی دارد که به نظرم لازم و مهم است این موضوع را مطرح کنم». حجتالاسلام مهاجری در ادامه افزود: «در آن مقطع ما (حزب جمهوری اسلامی) آقای بهشتی را به عنوان رئیسجمهور در نظر داشتیم که به دلیل ملاحظات امام از این موضوع صرفنظر کردیم. بعد از عزل بنیصدر نوبت به آقای رجایی رسید که ایشان، هم روحانی نبود و هم حزب از او حمایت کرد و رئیسجمهور شد. البته آقای رجایی فقط ۲۸ روز در این جایگاه قرار گرفتند و درنتیجه بمبگذاری هشت شهریور به شهادت رسیدند. بعد از شهادت آقای رجایی، جلسهای در دفتر آقای هاشمی رفسنجانی با حضور اعضا شورای مرکزی حزب جمهوری اسلامی تشکیل شد (بعد از بمبگذاری هفتم تیر جلسات حزب را در دفتر آقای هاشمی برگزار میکردیم) در این جلسه قرار بود بررسی کنیم که بعد از آقای رجایی چه کسی را برای ریاست جمهوری کاندیدا کنیم. اسامی مختلفی مطرح میشد که آقای هاشمینژاد (دبیر حزب جمهوری اسلامی در مشهد) گفتند اصلاً آقای خامنهای را چرا کاندیدا نمیکنید؟ آن زمان تازه آقای خامنهای ترور شده بودند و دوران نقاهت را پشت سر میگذاشتند که برخی با اشاره به همین مسئله میگفتند آقای خامنهای به دلیل ضعف جسمانی نمیتوانند وظیفه ریاست جمهوری را انجام دهند که به این ایراد پاسخ داده شد و گفتند اولاً رئیسجمهور ستادی عمل میکند و قرار نیست خودش همه امور را انجام دهد، ثانیاً وضعیت جسمانی ایشان که تا ابد اینگونه باقی نمیماند، بلکه چند ماه دیگر ایشان در سلامت کامل خواهند بود؛ بنابراین از این بابت ایرادی وجود نداشت. اشکال دومی که گرفته شد این بود که امام با رئیسجمهور شدن روحانیون مخالف بودند. اینجا برخی از جمله خود من پیشنهاد کردیم با امام صحبتی داشته باشیم، شرایط را توضیح دهیم شاید نظر امام تغییر کرد که قرار شد آقای هاشمی رفسنجانی با امام در این رابطه صحبت کنند و از ایشان بخواهند که امام این نظر را کنار بگذارد. همینطور هم شد و آقای هاشمی صحبت کردند و امام هم پذیرفت که آقای خامنهای برای ریاست جمهوری کاندیدا شوند». وی با اشاره به عملکرد روحانیون در عرصههای اجرایی بیان داشت: «با این جریاناتی که تا امروز گذشت نمیتوان به قطعیت گفت روحانیت در مسئله اجرایی خوب عمل نکرده است. کسانی که روحانی بودند و در این مصادر قرار گرفتند مانند آقایان خامنهای، هاشمی رفسنجانی، خاتمی و روحانی کارنامه موفقی داشتند. این حرف من به معنای آن نیست که هیچ ایرادی در کار نبود، اما جمعبندی این است که عملکرد خوبی داشتند. همین آقای روحانی که امروز انتقادات زیادی به او میشود در دولت اول خیلی خوب عمل کرد».
حجتالاسلام مهاجری در ادامه با اشاره به اینکه در برخی موارد بخشی از روحانیت خود را وارد سیاستبازی کرده، اظهار داشت: «سیاستی که پدرسوخته بازی باشد، فریب باشد، برای پر کردن جیب باشد، برای به کرسی رساندن دوست و فامیل باشد، خلاف شایستهسالاری باشد و در یک کلمه سیاست نه، بلکه سیاستبازی باشد؛ با آن مخالفیم. مخالفیم اگر روحانیت به سیاستبازی پیوند بخورد که متأسفانه یک جاهایی خورده و این خطرناک است. الان ما این خطر را برای روحانیت احساس میکنیم، اما اگر روحانیت در چهارچوب واقعی سیاست جلو برود، چه کسی بهتر از روحانیت که بتواند مملکت را اداره و سیاست را پیش ببرد؟ خیلی هم اتفاق خوبی است».
∎
نظر شما