آرزو احمدزاده ، راهنمای طبیعتگردی
اگر خاطرتان باشد چندی پیش از سفرمان به تکاب و تخت سلیمان برایتان نوشتم. حال به ادامه آن سفر بپردازیم. بعد از بازدید از کوه میان تهی که به زندان سلیمان شهرت دارد به سمت شهر شاهیندژ رفتیم. شاهیندژ در قدیم به صاییندژ معروف بوده است. در دوران ساسانیان بزرگان زرتشتی که برای نیایش به آتشکده آذرگشسب واقع در مجموعه تخت سلیمان میرفتهاند در فاصله 30 کیلومتری آتشکده، قلعهای به عنوان استراحتگاه بنا نهاده بودند، این قلعه به تدریج بزرگ و بزرگتر و درنهایت تبدیل به یک شهر کوچک شد. شاهین به عنوان نگهبان این قلعه مورد استفاده قرار میگرفته و هماکنون نیز در شمال این شهر صخرههایی معروف به لانه عقاب موجود است. نام این شهر پس از اسلام به «صائینقلعه» و در دوره پهلوی نیز به «صائیندژ» تغییر پیدا کرد. پس از پیروزی انقلاب اسلامی به همان نام تاریخی «شاهیندژ» خوانده شد. در پارکی که بر بلندای شهر است و روبروی زرینهرود واقع شده است چادرمان را برپا کردیم و بعد از خوردن شامی مختصر، خوابیدیم. صبح در آرامش و سکوت کامل شهر بیدار و راهی تپه باستانی شهر شدیم. تپهای دستساز که گفته میشود در زمان حکومت مغولها به منظور مقابله با حمله دشمنان احداث شده است؛ اما در حفاریهای باستانشناسی بر این تپه آثاری از دوران نوسنگی تا دورههای اسلامی یافت شده است. بعد از بازدید از تپه باستانی شاهین شهر به سمت جاده تکاب رفتیم تا از محل سکونت ایرانیان باستان دیدن کنیم، آری، غار کرفتو منزلگاه باستانی است که در دل کوه جای گرفته است. در جاده تابلوهای قهوهای رنگ را دنبال کردیم. تابلوهای با رنگ قهوهای در اغلب کشورهای دنیا نشان از یک مکان دیدنی دارند. به محوطه پارکینگ غار کرفتو رسیدیم.
ورودی غار از سطح زمین بالاتر است و از طریق پلههایی که تعبیه شده است به داخل غار هدایت شدیم. غاری با دیوارهای آهکی و دالانها و اتاقهای تو در تو رو به رویمان بود. راهنما درباره پیشینه غار توضیح داد که: «این غار آهکی در دوران سوم زمینشناسی شکل گرفته است و با توجه به پژوهشهای به عمل آمده، در دوران میانزیستی کرفتو در زیر آب بوده است و در اواخر این دوره ارتفاعات آن از آب خارج شده است.» غار کرفتو از غارهای آهکی و طبیعی است که در ادوار مختلف جهت استفاده و سکونت انسان تغییر حالت داده و با معماری صخرهای در چهار طبقه در دل کوه حفر شده است. در راهروهای غار قدم میزدم و به دیوارها نگاه میکردم، در بعضی از اتاقها نقوشی از حیوانات، انسان و گیاه حجاری شده بود که در طبقه سوم کتیبهای با خط یونانی توجهام را به خود جلب کرد، از راهنما در مورد کتیبه پرسیدم که اینگونه گفت:« این کتیبه اینجا را معبد هراکلوس یا همان هرکول خوانده است». چه غار عجیبی است اینجا: غاری جامانده از دوران مزوزوئیک با کتیبهای یونانی، دالانهایی آرام برای پرستش، اما تاریک و بسته مناسب برای گریختن و پنهان شدن. از پلههای فلزی غار پایین آمدیم و به سمت سقز حرکت کردیم. در مسیر سقز به روستای زیویه رسیدیم که قلعه تاریخی آن بر بلندای تپهای قرار دارد. قدمت این قلعه به حدود 700 سال پیش از میلاد و دوره حکومت اقوام ماد بازمیگردد. این قلعه روی یکی از تپههای نسبتا مرتفع منطقه ساخته شده و بر محیط اطراف اشراف و تسلط کامل دارد. در سال ۱۳۲۵، بر اثر عوامل طبیعی همچون باد و باران، بخشی از این تپه ریزش کرد و باعث نمایان شدن قلعه شد. امروز روز عجیبی بود، گویی در تونل زمان سفر کردهام.