به گزارش سرویس بین الملل
خبرگزاری صدا و سیما، پایگاه اینترنتی فارن پالسی در گزارشی به قلم مایکل موران با عنوان " نیروی دریایی آمریکا آمادگی مقابله با ایران را ندارد" نوشت: توانایی آمریکا در قدرت نمایی در منطقه خلیج فارس ازطریق ناوگروههای هواپیمابر - که گزینه همیشگی آمریکا در طول چند دهه اخیر در اینگونه موارد به شمار میرود - نه آن چیزی است که قبلاً بوده و نه چیزی است که ممکن است باشد.
این نشریه نوشت“: تا همین چندی پیش، نسخه معاصر دیپلماسی قایق توپدار - یعنی اعزام ناوهای هواپیمابر یا کشتیهای مجهز به موشک هدایت شونده به منطقه برای خنثی کردن تهدیدهای دریایی- میتوانست به گونهای موثر بر روند حوادث تاثیر بگذارد.
این نشریه نوشت“: تا همین چندی پیش، نسخه معاصر دیپلماسی قایق توپدار - یعنی اعزام ناوهای هواپیمابر یا کشتیهای مجهز به موشک هدایت شونده به منطقه برای خنثی کردن تهدیدهای دریایی- میتوانست به گونهای موثر بر روند حوادث تاثیر بگذارد.
در سال ۱۹۸۱ یک فروند ناو هواپیمابر با ساقط کردن دو فروند جنگنده لیبی در خلیج سرت مانع از اقدامات معمر قذافی در منطقه شد. پهلو گرفتن یک ناو هواپیمابر درسواحل لبنان یکسال بعد از آن موجب برقراری آتش بس میان اسرائیل و جناحهای لبنانی و خروج نیروهای سازمان آزادیبخش فلسطین شد.
همچنین در سال ۱۹۹۶ بیل کلینتون رئیس جمهور وقت آمریکا با اعزام دو فروند ناو هواپیمابر به خلیج تایوان به مانور تحریک آمیز جنگی چین در سواحل تایوان واکنش نشان داد و موجب شد پکن به گونهای تحقیر آمیز از منطقه عقب نشینی کند به گونهای که گفته میشود امروزه دلیل تقویت بنیه نیروی دریایی چین همین موضوع بوده است.
اما امروز، چنین صف آرایی و استقرار ناوهای جنگی دیگر نمیتواند مانند گذشته همان واکنش را در یک دشمن بالقوه به وجود آورد. تا حدودی، این تغییر بر پایان برتری فناوری که نیروی دریایی آمریکا برای چندین دهه در برابر هر رقیب واقع گرایانه برخوردار بوده است، دلالت دارد. ساخت کلاسهای جدید زیردریاییهای دیزلی و بروز تحولات جدید در فناوری مینهای دریایی و اژدر باعث میشود اجرای عملیات نزدیک به خطوط ساحلی به مراتب پرتنش امروز، بسیار خطرناکتر از گذشته شود. در نتیجه ناوهای هوایپمابر آمریکایی دیگر هنگام ورود به آبهایی که در برد حملات نیروهای دشمن قرار دارد، به اندازه سابق ایمن و از خطر در امان نیستند.
از اینها جدیتر استقرار سامانههای بازدارنده فعال چین و روسیه مانند موشکهای ضد کشتی موسوم به دی اف- ۲۱ درطول یک دهه گذشته است. به طور مثال این روزها عبور یک ناوگروه تهاجمی هواپیمابر آمریکایی از تنگه تایوان –برای نشان دادن حمایت از نیروهای طرفدار دموکراسی در هنگ کنگ - میتواند خطر بروز وقایع فاجعه باری را به دنبال داشته باشد.
اما امروز، چنین صف آرایی و استقرار ناوهای جنگی دیگر نمیتواند مانند گذشته همان واکنش را در یک دشمن بالقوه به وجود آورد. تا حدودی، این تغییر بر پایان برتری فناوری که نیروی دریایی آمریکا برای چندین دهه در برابر هر رقیب واقع گرایانه برخوردار بوده است، دلالت دارد. ساخت کلاسهای جدید زیردریاییهای دیزلی و بروز تحولات جدید در فناوری مینهای دریایی و اژدر باعث میشود اجرای عملیات نزدیک به خطوط ساحلی به مراتب پرتنش امروز، بسیار خطرناکتر از گذشته شود. در نتیجه ناوهای هوایپمابر آمریکایی دیگر هنگام ورود به آبهایی که در برد حملات نیروهای دشمن قرار دارد، به اندازه سابق ایمن و از خطر در امان نیستند.
از اینها جدیتر استقرار سامانههای بازدارنده فعال چین و روسیه مانند موشکهای ضد کشتی موسوم به دی اف- ۲۱ درطول یک دهه گذشته است. به طور مثال این روزها عبور یک ناوگروه تهاجمی هواپیمابر آمریکایی از تنگه تایوان –برای نشان دادن حمایت از نیروهای طرفدار دموکراسی در هنگ کنگ - میتواند خطر بروز وقایع فاجعه باری را به دنبال داشته باشد.
با این همه موشکهای ساخت داخل ایران موسوم به موشک نور که به نوبه خود بر اساس مهندسی معکوس از نوعی موشک کروز چینی ساخته شده است، تا فاصله ۱۰۰ مایلی برای کشتیهای آمریکایی خطرآفرین خواهد بود. در سال ۲۰۱۶ ناوشکن آمریکایی یو اس اس میسون هدف چندین فروند موشک نور قرار گرفت که ظاهراً توسط انصارالله یمن شلیک شده بود.
ترکیب این موشکها با ناوگان قایقهای گشتی سریع ایران کافی بود تا ناو یو اس اس لینکلن در بحبوحه تنشها میان ایران و آمریکا در تابستان امسال از منطقه خلیج فارس دور بماند.
این یک لحظه مهم برای استراتژیستهای نظامی به شمار میرود. گزینههای واشنگتن حتی در برابر آنچه ارتش آمریکا آن را مانند ایران یک قدرت درجه دوم قلمداد میکند، به شدت محدود است. در نتیجه در شرایطی که دولت ترامپ میاندیشد که چگونه در برابر ایران وارد عمل شود، گزینههای ترامپ محدود خواهد بود و احتمالاً به کشتیهای جنگی و زیردریاییهایی منحصر خواهد بود که قادر به شلیک موشکهای کروز با برد طولانی هستند. همچنین این گزینهها میتواند هواپیماهای جنگنده مستقر در برخی کشورها در منطقه حساس و ملتهب خاورمیانه یا بمب افکنهای استراتژیک مانند بی- ۵۲ و بی - ۲ اس را در بر بگیرد که در آن سوی دنیا مستقر هستند. بدین ترتیب میبینیم یگان هوایی نیروی دریایی آمریکا، که از جنگ جهانی دوم سلاح اصلی در زرادخانه این کشور در چنین سناریوهایی به شمار میرفته است، به طور ناگهانی تقریباً خاصیت خود را از دست میدهد.
برخی افسران نخبه و کارکشته در نیروی دریایی آمریکا از سالها قبل درباره چنین روزهایی هشدار داده بودند، با این وجود هنوز برخی صداها در حمایت از رویکرد قبلی شنیده میشود.
ولی بیایید خود را گول نزنیم.
این یک لحظه مهم برای استراتژیستهای نظامی به شمار میرود. گزینههای واشنگتن حتی در برابر آنچه ارتش آمریکا آن را مانند ایران یک قدرت درجه دوم قلمداد میکند، به شدت محدود است. در نتیجه در شرایطی که دولت ترامپ میاندیشد که چگونه در برابر ایران وارد عمل شود، گزینههای ترامپ محدود خواهد بود و احتمالاً به کشتیهای جنگی و زیردریاییهایی منحصر خواهد بود که قادر به شلیک موشکهای کروز با برد طولانی هستند. همچنین این گزینهها میتواند هواپیماهای جنگنده مستقر در برخی کشورها در منطقه حساس و ملتهب خاورمیانه یا بمب افکنهای استراتژیک مانند بی- ۵۲ و بی - ۲ اس را در بر بگیرد که در آن سوی دنیا مستقر هستند. بدین ترتیب میبینیم یگان هوایی نیروی دریایی آمریکا، که از جنگ جهانی دوم سلاح اصلی در زرادخانه این کشور در چنین سناریوهایی به شمار میرفته است، به طور ناگهانی تقریباً خاصیت خود را از دست میدهد.
برخی افسران نخبه و کارکشته در نیروی دریایی آمریکا از سالها قبل درباره چنین روزهایی هشدار داده بودند، با این وجود هنوز برخی صداها در حمایت از رویکرد قبلی شنیده میشود.
ولی بیایید خود را گول نزنیم.
در نهایت ناو هواپیما بر آبراهام لینکلن به همراه نود فروند هوایپمای حاضر بر عرشه آن از ماه مه تاکنون ترجیح داده است در فاصله ۲۰۰ مایلی از سواحل عمان باقی بماند. در بهترین حالت، این اقدام موجب میشود هواپیماهای تهاجمی این ناو به سختی قادر به اجرای عملیات رفت و برگشت و رسیدن به سواحل شرقی ایران و حمله به پایگاههای دریایی ایران در خلیج فارس باشند که از آنها به عنوان اهداف بالقوه در اینگونه حملات نام برده میشود.
نیروی دریایی آمریکا کاملاً از این مشکل آگاهی دارد و در طول چند دهه گذشته بارها تلاش کرده است تا این مشکل بازدارنده را به نحوی حل کند.
نیروی دریایی آمریکا کاملاً از این مشکل آگاهی دارد و در طول چند دهه گذشته بارها تلاش کرده است تا این مشکل بازدارنده را به نحوی حل کند.
شواهد نشان میدهد که قایقهای ماهیگیری فرضی در اطراف جزایر مورد بحث، بخشی از یک نیروی گسترده شبه نظامی دریایی هستند.
سالها طول خواهد کشید تا آمریکا بتواند برتری دریایی قبلی خود را بازیابد - سالهایی که طی آن میتوان پیش بینی کرد چین و روسیه و دیگر کشورها توانمندیهای خود را در بخش سامانههای بازدارنده فعال به مراتب توسعه خواهند داد. حتی اگر ناوهای هواپیمابر چینی در رویارویی با همتایان آمریکایی خود در آبهای آزاد، شانس کمتری برای بقا و پیروزی داشته باشند، ولی هدف آنها قدرتنمایی دریایی در جهان نیست. هدف آنها تنها دور نگهداشتن آمریکا از دریای چین جنوبی و دیگر آبهایی است که پکن آن را حوزه آبهای ملی خود قلمداد میکند.
سالها طول خواهد کشید تا آمریکا بتواند برتری دریایی قبلی خود را بازیابد - سالهایی که طی آن میتوان پیش بینی کرد چین و روسیه و دیگر کشورها توانمندیهای خود را در بخش سامانههای بازدارنده فعال به مراتب توسعه خواهند داد. حتی اگر ناوهای هواپیمابر چینی در رویارویی با همتایان آمریکایی خود در آبهای آزاد، شانس کمتری برای بقا و پیروزی داشته باشند، ولی هدف آنها قدرتنمایی دریایی در جهان نیست. هدف آنها تنها دور نگهداشتن آمریکا از دریای چین جنوبی و دیگر آبهایی است که پکن آن را حوزه آبهای ملی خود قلمداد میکند.