شناسهٔ خبر: 34784588 - سرویس علمی-فناوری
نسخه قابل چاپ منبع: صدا و سیما | لینک خبر

یادداشت روز؛

ابن الرضای دوّمین آمد به دنیا

صاحب‌خبر -

   امروز نیمه ذی الحجه سالروز ولادت امام علی بن محمد الهادی علیه السلام در سال ۲۱۲ هجری قمری است.
سحرگاه ۱۵ ذی الحجه هنگامی که خورشید اشعه تابناک خود را بر روی زمین نزدیک می‌گسترد نزدیک شهر مدینه در روستای صریا، ​مولود مسعود خاندان رسالت حضرت امام علی النقی (علیه السلام) دیده به جهان گشود نوزادی که در طول عمر شرفش در راه اعتلای تعالیم ارزنده اسلام و در پیشبرد هدف‌های الهی از هیچ گونه کوشش و فعالیت و مجاهده مضایقه نکرد.
   نام مادر آن حضرت سمانه مغربیه بود البته او را مدنب، حدیث و غزال هم می‌نامیدند، ​ ایشان معروف به سیده و صاحب کنیه «ام الفضل مقربیه» از شاهزادگان رومی بود که به اسارت لشکر مسلمانان در آمده بود و به عنوان «ام ولد» آزاد شد و افتخار همسری امام را پیدا کرد. او یکی از آشنایان حقیقی به مقام ولایت کبری و از مدافعان سرسخت زعامت و خلافت الهی بود، بانوی با فضیلت و با تقوی و دانشمندی بود که در نهایت فداکاری و دلسوزی یکی از بانوان صالح و درستکار شایسته روزگار خود محسوب می‌شد به حدی که خود امام علیه السلام درباره او چنین می‌فرماید: مادرم عارف و آشنا به مقام امامت و ولایت بود. او با عنایت و لطف پروردگار اهل رحمت و بهشت است. هرگز فریب شیطان و مکر و کید تجاوزکار و ستمگر را بخود ندید و از نظر رتبه و مقام کمتر از مادر انبیاء و مردان شایسته الهی نبود».
   لقب‌های حضرت هادی علیه السلام را نقی، هادی، امین، طیب، ناصح، مرتضی و... ذکر کرده اند. کنیه اش ابوالحسن است و به ایشان ابوالحسن ثالث می‌گویند.
   ایشان در تیره‌ترین دوران اختلافات خلفای عباسی همانند پدر بزرگوارش به توسعه و گسترش آئین اسلام پرداخت و اصالت تعالیم اسلامی را از گزند حوادث و آفات محفوظ داشت.
   آن امام همام از همان دوران نوجوانی از آن هنگامی که در مکتب پدر بزرگوارش درس علم و معرفت می‌آموخت به راهنمائی و ارشاد مردم می‌پرداخت و در مکتب عالی دانش و فضیلت خود، گروه هائی از علاقه‌مندان و ارادت ورزان خاندان نبوت را می‌پروراند.
   در عصر خود در دانش و فضیلت و شرف انسانی، مجاهدت‌های اسلامی نظیر و همتا نداشت و علاقه‌مندان همچون پروانه گرد شمع وجودش می‌گشتند و از خرمن علم و دانش و فضیلت او بهره‌ها می‌بردند.
آن حضرت تحت تربیت‌های الهی و معنوی پدر، هفت سال و اندی زندگی کرد و بعد از وفات پدر بزرگوارش (حضرت امام محمدتقی جوادالائمه علیه السلام) ​ درخشان‌ترین و شامخ‌ترین چهره اسلام بود که مشکلات فقهی و علمی جهان اسلام را با دانش و بینش خود حل و فصل می‌کرد.
   پیشوای نهم که جز علی و موسی فرزند دیگری نداشت و از آنجا که میان علی و موسی در دانش و تقوی و پرهیزکاری و فضایل معنوی از وجود تا عدم و از زمین تا آسمان فاصله وجود داشت برای هیچ انسانی این شبهه پدید نمی‌آمد که او در پیشوائی رقیب امام هادی (علیه السلام) شود به ویژه اینکه بار‌ها حضرت هادی از طرف پدر عالیقدرش امام جواد (علیه السلام) به امامت تعیین شده بود.
   امام هادی علیه السلام از آغاز امامت نیز در مدینه حضور داشتند و در مدت اقامت در این شهر نقش بسیار مهمی در رهبری شیعیان ایفا کردند؛ به طوری که حکومت عباسی از موقعیت ممتاز امام احساس خطر کرد و حضور ایشان در مدینه را به صلاح ندانست، متوکل برای کنترل بیشتر امام علیه السلام تصمیم گرفت ایشان علیه السلام را از مدینه به سامرا منتقل کند.
   در سال ۲۳۳ هجری قمری بنا به گزارش‌هایی که جاسوسان از فعالیت‌های امام علیه السلام داده بودند، متوکل به یحیی بن هرثمه مأموریت داد تا این انتقال را انجام دهد. با ورود یحیی بن هرثمه به مدینه، مردم که سخت مشتاق و شیفته امام خود بودند، اعتراض خود را علنی کردند؛ به طوری که یحیی بن هرثمه اعلام کرد که کاری به امام علیه السلام ندارد و هیچ خطری امام علیه السلام را تهدید نمی‌کند. پس از مدتی به بهانه این که در منزل امام بر علیه حاکم عباسی سلاح جمع آوری می‌شود به خانه امام علیه السلام حمله بردند، ولی چیزی جز قرآن و ادعیه نیافتند. جالب اینکه خود یحیی بن هرثمه پس از بازگشت می‌گوید: «چیزی جز بزرگواری، ورع، زهد و شجاعت در او نیافتم».
   متوکل در ساعات اولیه ورود امام به سامرا به شکلی اهانت آمیز با امام برخورد کرد و نه تنها به استقبال حضرت نیامد، بلکه دستور داد ایشان را در محلی که مخصوص گدا‌ها بود و به «خان الصعالیک» شهرت داشت، وارد کنند.
   بعد از استقرار امام هادی علیه السلام در سامرا تمامی رفت و آمد‌ها و ارتباطات امام تحت کنترل بود و به محض شنیدن اینکه امام علیه السلام از اموال و سلاح شیعیان نگهداری می‌کند، نظامیان شبانه به خانه امام علیه السلام هجوم می‌بردند؛ ولی چیزی به دست نمی‌آوردند.
   در طول مدت حضور امام علیه السلام در سامرا هر روز بر عظمت و محبوبیت آن حضرت افزوده می‌گشت و همه ناخواسته در برابر امام علیه السلام متواضع و خاشع بودند و سخت محترمش می‌داشتند.
   البته نفوذ امام منحصر به شیعیان نبود و شامل درباریان عباسی هم می‌شد، حتی اهل کتاب هم به امام علیه السلام احترام می‌گذاشتند.
   متوکل وقتی در اقدامات خود علیه امام علیه السلام ناکام ماند، به نزدیکان خود اعلام کرد که در کار امام هادی علیه السلام درمانده شده است؛ از این رو به محدودیت و فشار اکتفا نکرد و تصمیم به کشتن امام علیه السلام گرفت و حتی اقداماتی هم انجام داد؛ اما پیش از آنکه موفق شود، خود به هلاکت رسید.

برخی از اقدامات امام هادی علیه السلام
۱. ایجاد آمادگی فکری شیعیان جهت ورود به عصر غیبت
فراهم کردن زمینه ورود شیعه به عصر غیبت، از اقدامات اساسی امامان شیعه علیه السلام بود، که همواره شیعیان را متوجه این امر می‌کردند. در این راستا امام هادی علیه السلام هم اقداماتی انجام داده اند:
الف) بیان روایات فراوان در مورد فرا رسیدن و نزدیک بودن عصر غیبت.
ب) بشارت به ولادت حضرت حجت ومخفی بودن ولادت و هشدار این که مبادا مخفی بودن باعث تردید شما شیعیان شود.
ج) کم کردن تماس مستقیم شیعیان با حضرت؛ به طوری که در سامرا مسائل شیعیان از طریق نامه یا نمایندگان حضرت پاسخ داده می‌شد؛ تا از قبل برای شرایط و تکالیف عصر غیبت و ارتباط غیر مستقیم با امام آمادگی داشته باشند.
د) تأیید برخی از کتب فقهی و اصول روایی شیعه
و) ارجاع سؤالات شیعیان به وکلا و توجیه وکلا نسبت به پرسش‌های شیعیان؛ با توجه به انحرافات و شبهات آن روز.

۲. مبارزه با انحرافات
غالیان کسانی بودند که بر مبنایی نادرست، امامان معصوم علیه السلام را تا مقام خدایی (نعوذبالله) بالا می‌بردند. امام هادی علیه السلام ـ همانند امامان قبلی ـ موضع خویش را در قبال آنان روشن می‌ساخت و آنان را از گروه شیعه نمی‌دانست و حتی در نامه‌های مختلف، غالیان را افرادی مشرک و کافر معرفی می‌فرمود و بیزاری خویش را از آنان به صورت آشکار اعلام می‌کرد.
گروه دیگری از منحرفان، صوفیان بودند که با کناره گیری از دنیا، به شکل ریاکارانه در مقابل امام هادی علیه السلام می‌ایستادند. امام هادی علیه السلام شیعیان را از نزدیک شدن و هم نشینی با آنان و ورود به جلسه هایشان به شدت برحذر می‌داشت و آنان را هم نشینان شیطان و نابود کننده پایه‌های دین و پیروان این گروه را نادانان می‌دانست و کسانی را که به آن‌ها گرایش پیدا می‌کردند، احمق معرفی می‌فرمود.

۳. تربیت نیرو و افراد شایسته
یکی از اقدامات و فعالیت‌های ائمه علیه السلام پرورش شاگردان و افراد شایسته بوده است.
امام هادی علیه السلام نیز با توجه به پراکندگی شیعیان در مناطق مختلف و وجود شبهات و انحرافات، نیرو‌هایی را که استعداد‌های لازم را داشتند شناسایی کرده و آنان را جهت پیش برد اهداف اسلامی تربیت می‌فرمودند؛ این افراد افزون بر راویانی هستند که سخنان و روایات امام هادی علیه السلام را نقل می‌کردند. برخی از این افراد همان کسانی هستند که وکالت آن حضرت را عهده دار بودند. برجسته‌ترین این افراد عبارتند از:
۱. عبدالعظیم حسنی (ره)، که مرقد وی در شهر ری و از یاران امام عسکری علیه السلام بوده است.
۲. حسن بن راشد، مشهور به ابوعلی و وکیل امام هادی علیه السلام بوده است.
۳. عثمان بن سعید عمری، که از یازده سالگی در محضر امام هادی علیه السلام بود و بعد‌ها یکی از نایبان خاص امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف شده است.

۴. تقویت سازمان وکالت
با توجه به لزوم ارتباط بین رهبری و پیروان و پراکندگی شیعیان در اقصی نقاط بلاد اسلامی و با وجود خفقان عباسی و لزوم حفظ شیعیان و از همه مهمتر با توجه به اینکه امام علیه السلام در حصر و تحت نظارت و کنترل بوده اند، خیلی از شیعیان در بلا تکلیفی به سر می‌بردند. به همین علت سازمان وکالت که به صورت مخفی شکل گرفته بود و از زمان امام صادق علیه السلام فعالیت خود را آغاز نمود، در دوران امام هادی علیه السلام نیاز به تمهیدات بیشتری داشت.
در زمان امام هادی علیه السلام شیعیان ایران، عراق، یمن ومصر ارتباط مستمر و خوبی با حضرت داشتند. وکلای امام علیه السلام علاوه بر جمع آوری خمس و ارسال آن به امام علیه السلام، در مسائل کلامی و فقهی نیز نقش سازنده‌ای داشته اند و در جا انداختن امامت امام بعدی و ورود شیعه به عصر غیبت، تلاش خستگی ناپذیری از خود به نمایش گذاشتند. (البته گاهی افرادی از این وکلا دستخوش انحراف از خط امام علیه السلام شده و مورد تکذیب آن حضرت هم واقع می‌شدند. در این شرایط کسان دیگری جایگزین آن‌ها می‌شدند.
این شبکه ارتباطی چنان اهمیت داشت که متوکل را به فکر کنترل و نابودی آن انداخت و با تشکیل نیرو‌هایی ویژه به دستگیری، شکنجه، حبس و شهادت برخی از وکلای امام علیه السلام در نقاط مختلف اقدام کرد؛ اما موفق نشد این شبکه گسترده را از میان بردارد.

۵. تبیین مقام شامخ امامت از طریق زیارت غدیریه و زیارت جامعه
در زمان امام هادی علیه السلام اصل امامت باید معرفی می‌شد؛ چون ائمه علیهم السلام و فضائل و جایگاه ایشان رو به فراموشی می‌رفت.
امام هادی علیه السلام پدران و اجداد گرامی خود را با بیان زیارات معرفی می‌کردند؛ مجموعه این زیارات و ادعیه به عنوان یک دائرة المعارف شیعه به حساب می‌آید و در بردارنده دلایل بسیار استوار در حقانیت ائمه اطهار و اهل بیت علیهم السلام است.
الف) زیارت جامعه کبیره
این زیارت از مشهورترین، برترین و شناخته شده‌ترین زیارات ائمه علیهم السلام است. شیعیان نسبت به خواندن آن بخصوص روز‌های جمعه توجه خاصی دارند. شیخ طوسی (ره) در التهذیب و شیخ صدوق (ره) در الفقیه آن نقل کرده اند. علامه مجلسی (ره) در مورد صحت سند آن ـ که به درجه قطع رسیده ـ می‌گوید: این زیارت دارای بهترین سند، عمیق‌ترین مفهوم، فصیح‌ترین الفاظ، بلیغ‌ترین معناو عالی‌ترین شأن است.
امام هادی علیه السلام در این زیارت شاخصه‌ها و پایه‌های اصلی شیعه را بیان فرمودند.

ب) زیارت غدیریه
این زیارت به زیارت امیرالمؤمنین در عید غدیر خم معروف است. در سالی که معتصم امام علیه السلام را از مدینه به سامرا فراخواند، ایشان به زیارت امام علی علیه السلام در نجف اشرف رفته و این زیارت را قرائت کردند که در ضمن آن ۱۵۰ منقبت از مناقب امام علی علیه السلام بیان فرموده و از برخی مشکلات سیاسی و اجتماعی که ایشان را آزرده کرده بود، سخن گفتند.
این زیارت از زیباترین، اصیل ترین، بدیع‌ترین و پربارترین زیارت هاست. در زمانی این زیارت توسط امام هادی علیه السلام قرائت شد که امامت به فراموشی سپرده شده بود. امام هادی علیه السلام در ضمن زیارت با ترسیم مظلومیت امام علی علیه السلام و هشدار به مردم، آنان را از خواب غفلت بیدار می‌کند.
   مدت عمر وزندگی امام هادی علیه السلام بسیار محدود بود (۲۱۲-۲۵۴هجری قمری) امام دهم در زمان حکومت معتز عباسی مسموم شدو به شهادت رسید. ابن شهر آشوب بر این باور است که وی در اواخر حکومت معتمد مسموم و شهید شده است و از ابن بابویه نقل کرده که معتمد به او سم داده است. شیخ مفید گفته است او در ماه رجب سال ۲۵۴ هجری قمری پس از ۲۰ سال و ۹ ماه اقامت در سامرا در ۴۱ سالگی از دنیا رفت. برخی منابع، شهادت وی را در ۳ رجب و برخی دیگر ۲۵ یا ۲۶ جمادی‌الثانی ذکر کرده‌اند.
   امام حسن عسکری بر پیکر پدرشهیدش قبل از آنکه خلیفه عباسی در تشییع شرکت کند نماز خواند. سپس آن را در یکی از خانه‌هایی که حضرت در آن زندانی بود، به خاک سپردند.
   مزار امام هادی در سامرا است که به دلیل اینکه فرزندش امام حسن عسکری (ع) هم آنجاست، حرم عسکریین خوانده می‌شود و از زیارتگاه‌های شیعیان در عراق است.
   حرم عسکریین در سال‌های ۱۳۸۴ و ۱۳۸۶ شمسی حملات تروریستی تخریب شد که ستاد عتبات عالیات ایران از سال ۱۳۸۹ تا ۱۳۹۴ آن را بازسازی کرده است.

 
 

 

نظر شما