عطوان امروز (جمعه) در مطلبی در روزنامه فرامنطقه ای رای الیوم، پیوستن رژیم اشغالگر قدس را به ائتلاف آمریکایی که دونالد ترامپ رئیس جمهوری آمریکا به بهانه تامین امنیت کشتی‌های تجاری در خلیج فارس و تنگه هرمز خواستارِ تشکیل آن شده، گامی خطرناک در چارچوب عادی سازی روابط امنیتی و نظامی میان تل آویو و بیشتر کشورهای شورای همکاری خلیج فارس توصیف کرد.

وی افزود: رژیم صهیونیستی ناوگان دریایی ندارد و جزو کشورهای همسایه گذرگاه کشتیرانی بین المللی هم نیست و در کنار مشارکت صدها کشتی جنگی و ناو هواپیمابر آمریکایی و انگلیسی کاری برای انجام دادن، ندارد؛  از این رو حضور بیشتر کشورهای عربی حوزه خلیج فارس به خصوص عربستان، امارات، قطر و عمان در این ائتلاف به معنای کمک به عادی سازی روابط با صهیونیست ها است.

"اسرائیل کاتس" وزیر خارجه رژیم صهیونیستی اولین کسی بود که مشارکت تل آویو در این ائتلاف را به طور رسمی اعلام کرد و در مصاحبه با رسانه های صهیونیستی پیش‌ بینی کرد که گام بعدی اسرائیل امضای توافق عادی‌ سازی کامل روابط با کشورهای عرب حوزه خلیج فارس است.

عطوان نوشت: عضویت اسرائیل در این ائتلاف دریایی جدید، مقدمه آن است که واشنگتن، اسرائیل را نماینده خود برای حفاظت از امنیت کشورهای عربی حوزه خلیج فارس از مترسک تهدیدات ایران معرفی کند. این اقدام به معنای جدا کردن این کشورها به طور کامل از محیط عربی و اسلامی آنها و مرتبط کردن آنها با امنیت رژیم اسرائیل در یک سیستم امنیتی و نظامی جدید است.

** هدف آمریکا مرتبط کردن امنیت اسرائیل به امنیت کشورهای عربی خلیج فارس است

در ادامه این مطلب آمده است: ترامپ از مشغولیت کشورهای عربی مانند عراق، سوریه، مصر و الجزایر به مسائل داخلیشان، استفاده کرده و معتقد است که اکنون مناسب ترین زمان برای ایجاد این سیستم جدید به سرکردگی اسرائیل و تحمیل آن بر کشورهای عربی از طریق رعب و وحشت است. به نظر می‌رسد این گام تا حدی موفقیت آمیز بوده چرا که هنوز اعتراضی از سوی مصر و عراق به آن نشده چه برسد به اینکه کشورهای عربی حوزه خلیج فارس بخواهند به آن اعتراض کنند.

طبق این مقاله، صرفنظر از موفقیت آمیز بودن طرح ترامپ در ایجاد این ائتلاف یا شکست آن، چند تحول و اتفاق در این زمینه روی می دهد که به طور خلاصه به این صورت است:

اول آنکه، پیوستن اسرائیل به سیستم جدید ائتلاف دریایی به این معناست که از این به بعد تل آویو در هر جنگی زیر نظر آمریکا علیه ایران به یک شریک مستقیم تبدیل می شود و در تامین امنیت خلیج فارس جایگاه تعیین کننده ای خواهد داشت و همسایه‌ای قدرتمند برای کشورهای حوزه خلیج فارس به شمار می رود.

دوم آنکه، هرگونه شلیک موشک از سوی ایران یا همپیمانان نظامیاش در منطقه به سمت اسرائیل، در صورت وقوع جنگ، قانونی و در چارچوب سیاست دفاع از خود و حفظ منافع خواهد بود.

سوم آنکه، پیوستن اسرائیل به این سیستم جدید امنیتی، به نفع رهبری ایران خواهد بود،  زیرا می تواند از این طریق،  مردم ایران را بسیج کند و باعث انزوای حکومت های کشورهای عربی حاشیه خلیج فارس شود و نیز آنها را در ردیف دولت هایی قرار دهد که با طرح صهیونیست ها برای ایجاد (رویای) "اسرائیل بزرگ" و یهودی سازی مقدسات اسلامی و مسیحی در قدس اشغالی همدست و همسو  شوند.

چهارم آنکه، بی شک مقامات تل آویو مانند همتایان آمریکایی خود به طور رایگان هیچگونه همکاری امنیتی و نظامی برای حمایت از کشورهای حوزه خلیج فارس انجام نمی دهند و برای این منظور، صورتحساب های خود را به پایتخت های کشورهای عربی ارسال می کنند تا آن را به صورت نقدی یا از طریق سیاستگذاری به طور مستقیم یا غیرمستقیم پرداخت کنند.

** عادی سازی روابط امنیتی و نظامی خطرناک ترین اقدام است

عطوان در ادامه نوشت: ترامپ بیشتر کشورهای خلیج فارس را به دام عادی سازی امنیتی و نظامی با اسرائیل می‌کشاند و این خطرناک ترین نوع عادی سازی است،  زیرا هویت ملی عربی و اسلامی آنها را از بین می برد و این دولت ها را وابسته و سرسپرده تل آویو می کند به نحوی که محتاج حمایت اسرائیل باشند و دیکته های این رژیم را پیاده کنند.

این تحلیل گر مسائل منطقه تصریح کرد: ما به برادران عرب خود در خلیج فارس یادآوری می‌ کنیم که بیشتر سیاست‌های آنها در طول ۲۰ سال گذشته تنها باعث ایجاد فاجعه برای آنها و کشورهایشان شده است. آنها (غرب) علیه عراق توطئه کردند؛ کشوری که هشت سال برای حمایت از آنها در برابر ایران جنگید. هماکنون نیز به شکست خود در یمن اعتراف کرده اند و درصدد آن هستند تا نظامیان خود را پس از پنج سال کشت و کشتار از این کشور خارج‌ کنند و آن را به ائتلاف با اسرائیل که ممکن است سومین مورد باشد، وارد کنند.

عطوان در پایان نوشت: خلاصه آنکه اسرائیل دیگر قادر به حمایت و حفاظت از خود نیست و هم اکنون در شرایطی آکنده از نگرانی و ترس از موشک‌های محور مقاومت به سر می برد؛ همچنین معتقدیم که با توجه به تغییر معادلات قدرت و افزایش توانمندی های محور مقاومت، قادر نخواهد بود در ضمن ائتلاف جدید از دیگران خصوصاً در حوزه خلیج فارس، حفاظت و حمایت کند.