شناسهٔ خبر: 33937891 - سرویس سیاسی
نسخه قابل چاپ منبع: ایرنا | لینک خبر

رهایی از فشارهای سیاست خارجی

تهران- ایرنا- در چنین شرایطی که تقریباً همه مسئولان کشور از لزوم کاهش تعهدات برجامی ایران سخن می‌گویند و فراتر از اینکه پشت‌گرمی به سلاحی متفاوت و شگفت‌آور باشد یا نباشد، شاید جا داشته باشد از نیاز ملی به بازگشت آرامش و خودداری از التهاب و برقراری جَو و زمینه مسالمت‌آمیزی نیز سخن به میان آید تا با هیجان سخنان و اقدامات تحریک‌آمیز، خطری برای مردم و وحدت کشور پدید نیاید.

صاحب‌خبر -

فریدون مجلسی تحلیلگر روابط بین‌الملل در یادداشتی در روزنامه شرق، نوشته است: خبر این بود که نفت‌کشی ایرانی که از بزرگ‌ترین نوع خود در جهان است، در تنگه جبل‌الطارق به دست نظامیان بریتانیایی توقیف شد. نخست اینکه چرا نظامیان بریتانیایی؟ بهانه این بود که چون دماغه استراتژیک جبل‌الطارق در قرن‌ها پیش از مستملکات بریتانیا و تحت سلطه آن کشور است؛ ازاین‌رو نظامیان بریتانیایی دخالت کرده‌اند؛ هرچند تملک بریتانیا بر جبل‌الطارق مورد قبول کشور ساحلی اصلی، یعنی اسپانیا نیست؛ اما به فرض قانونی‌بودن سلطه بریتانیا، رژیم تنگه‌های بین‌المللی این‌گونه آبراه‌های بین‌المللی مانند تنگه‌های هرمز، باب‌المندب، بُسفر و داردانل برای عبورومرور آزاد هستند.

دوم اینکه به چه دلیل باید بازرسی و توقیف می‌شد؟ اعلام کرده بودند که این سوپرتانکر که دماغه امید را دور زده بود، نفت خام یا مازوت ایران را به سوریه حمل می‌کرده که چون سوریه مورد تحریم اتحادیه اروپاست، به‌این‌دلیل کشتی از طرف نیروهای بریتانیایی توقیف شده است! این بهانه در شرایطی اعلام می‌شود که بریتانیا بعد از رفراندوم خروج از اتحادیه اروپا از دو سال پیش غیرعضوترین کشور وابسته به اتحادیه اروپا و از قضا نزدیک‌ترین دوست آمریکا محسوب می‌شود؛ ضمن اینکه اتحادیه اروپا می‌تواند سوریه را به بهانه‌ای تحریم کند؛ یعنی نفت به آن کشور نفروشد یا از آن کشور نخرد. کسی حق تعمیم‌دادن تحریم خود به دیگر کشورها را ندارد! پس وجود سازمان ملل متحد و شورای امنیت برای چیست؟

تحریم اتحادیه اروپا هم که مربوط به دوران جنگ داخلی سوریه بود، هرگز عملیاتی نشد. چطور حالا که جنگ اصلی پایان یافته و دولت مرکزی تقریباً در سراسر کشور مستقر شده است، به یاد آن تحریم نامربوط افتاده‌اند؟ بدیهی است ایران به مراجع بین‌المللی رجوع کرده و خواهد کرد؛ اما هم‌زمانی این اقدام سرخودانه با توقیف تانکر دیگر ایرانی در سواحل چین و باز با توقیف تانکر دیگر ایرانی که به دلیل نقص فنی و به دعوت کشور ساحلی برای تعمیر در بندری در عربستان سعودی پهلو گرفته، محل تأمل است. وقتی دو نوبت انفجار و تخریب مشکوک تانکرها را در فجیره و دریای عمان به یاد می‌آوریم، ماجرا می‌تواند ابعاد دیگری پیدا کند.

به‌تازگی گشت تجسسی پهپاد گرانبهای آمریکا نیز به وسیله پدافند هوایی ایران، سرنگون شد و در چند ماه اخیر وزرای خارجه بریتانیا هم برای پادرمیانی برای عفو خانم زاغری - که به آن جنبه بسیار عاطفی هم داده‌اند- به ایران سفر کرده‌اند. به دلیل قطع طولانی روابط اقتصادی، بریتانیا هیچ نفعی هم در صورت عملیاتی‌شدن برجام برای خودش متصور نیست و همچنین با توجه به تذکر وزیر خارجه اسپانیا درباره اینکه بریتانیا سوپرتانکر ایرانی را به اشاره آمریکا توقیف کرده است، می‌توان نتیجه گرفت نوعی یارگیری خصمانه جهانی برای مقابله با ایران و تشدید تحریم و تبدیل آن به محاصره دریایی در دستور کار غرب است. ایران در این مسیر، روش خود را دارد. اتمام حجت دوماهه اخیر مقامات ایرانی درباره خروج تدریجی از تعهدات برجامی که دیروز گام دوم آن برداشته شد، می‌تواند تأثیر کوتاه‌مدتی برای برانگیختن برخی از مقامات اروپایی، چینی و روسی داشته باشد که درگیری بیشتر در منطقه خاورمیانه را با منافع منطقه‌ای خود همساز نمی‌بینند و خواهان نوعی میانجیگری هستند.

درعین‌حال نباید فراموش کرد برخورد سرد مسئولان ایرانی و تأکید بر کارایی‌نداشتن برجام و نارضایتی آنان از کم‌کاری اروپا آن‌هم در برابر کنایه‌های افرادی که از عملیاتی‌شدن برجام خشنود نبودند، باعث شده طرف ایرانی با صدای بلندتر و لحن قاطعانه‌تری دوران برجام را پایان‌یافته اعلام و به برنامه‌های فرابرجامی اشاره و استناد کند. اسرائیل، آمریکا و عربستان از مدت‌ها پیش برای جمهوری اسلامی این دام را گسترده‌اند که هدف آن بهانه‌جویی برای ضربه‌زدن فرسایشی به منظور مشغول‌کردن کشور به ترمیم خسارات و بی‌خطرکردن کشور است. در چنین شرایطی که تقریباً همه مسئولان کشور از لزوم کاهش تعهدات برجامی ایران سخن می‌گویند و فراتر از اینکه پشت‌گرمی به سلاحی متفاوت و شگفت‌آور باشد یا نباشد، شاید جا داشته باشد از نیاز ملی به بازگشت آرامش و خودداری از التهاب و برقراری جَو و زمینه مسالمت‌آمیزی نیز سخن به میان آید تا با هیجان سخنان و اقدامات تحریک‌آمیز، خطری برای مردم و وحدت کشور پدید نیاید. بیشتر مردم با خستگی از تنش‌های ممتد به صلح و آرامش و زندگی هم می‌اندیشند. تصور آنان که در دو بار انتخابات نظر خود را به کلید صلح اعلام کردند، این است که باید از این شرایط رهانیده شویم.