شناسهٔ خبر: 33910251 - سرویس اجتماعی
نسخه قابل چاپ منبع: جوان | لینک خبر

متهم: شوهرم می‌خواست به دخترم تعرض کند

روزنامه جوان

زن جوانی که متهم است شوهر صیغه‌ای‌اش را به قتل رسانده و در کمد دیواری خانه‌اش دفن کرده‌است مدعی است مقتول قصد تعرض به دخترش را داشته است.

صاحب‌خبر -
سرویس جامعه جوان آنلاین: به گزارش خبرنگار ما، اعتیاد به مواد‌مخدر خانواده‌های زیادی را از هم پاشیده است و زنان زیادی به دلیل اعتیاد شوهرشان تصمیم به جدایی می‌گیرند، اما این جدایی نه تنها مشکلی از آن‌ها کم نمی‌کند که مشکلات دیگری هم به مشکلات آن‌ها افزوده می‌شود. زنی که متهم است شوهر صیغه‌ای خود را چند ماه قبل به قتل رسانده‌است، زن بی‌سرپرستی است که از شوهر اولش به خاطر اعتیاد طلاق گرفته‌است و به گفته خودش اگر بی‌سرپرست نبود، هرگز قاتل نمی‌شد.
رسیدگی به پرونده متهم از عصر روز جمعه‌۱۴‌تیرماه هنگامی آغاز شد که مردی با اداره پلیس تماس گرفت و گفت بوی تعفن زیادی از داخل کمد دیواری خانه‌اش به مشام می‌رسد و درخواست کمک کرد.
پس از اعلام این خبر، تیمی از مأموران پلیس راهی محل حادثه که خانه‌ای در خیابان شکوفه حوالی میدان شهدا است، شدند. صاحبخانه گفت: این خانه را چند سال قبل به مردی به نام کیومرث که همراه دختر و همسرش زندگی می‌کرد، اجاره دادم. کیومرث همیشه اجاره‌اش عقب می‌افتاد به طوریکه چند ماه قبل از دادگاه حکم تخلیه گرفتم و در نهایت دو ماه قبل همسر و دخترش کلید خانه را تحویل من دادند و خانه را تخلیه کردند. پس از این من خانه را دوباره برای اجاره به مشاور املاکی سپردم و تصمیم گرفتم خانه را نقاشی کنم. چند روزی است نقاشی در خانه‌ام در حال کار است تا اینکه امروز به من گفت از داخل کمد دیواری بوی بدی به مشام می‌رسد که احتمال می‌دهد جسد داخل آن دفن شده باشد.
پس از این مأموران با دستور قضایی و کمک عوامل آتش‌نشانی کف کمد دیواری را که به نظر می‌رسید تازه تعمیر شده است، برداشتن که با جسد مردی دست و پا بسته روبه‌رو شدند.
پس از کشف جسد مرد جوان، قاضی مرادی، بازپرس ویژه قتل دادسرای امور جنایی تهران همراه تیمی از کارآگاهان اداره‌دهم پلیس‌آگاهی در محل به تحقیق پرداختند. تحقیقات مأموران نشان داد کیومرث که قبلاً این خانه را اجاره کرده چند ماهی است به طرز مرموزی ناپدید شده است و همسر صیغه‌ای و دختر خوانده‌اش نیز خانه دیگری را برای زندگی اجاره کرده‌اند. از سوی دیگر مأموران در بررسی‌های میدانی دریافتند جسد کشف شده متعلق به کیومرث است. بدین ترتیب مأموران همسر صیغه‌ای و دختر نوجوانش را به عنوان مظنون به قتل بازداشت کردند. صبح دیروز مادر و دختر به دادسرای امور جنایی تهران منتقل شدند. زن جوان در بازجویی‌ها به قتل شوهر صیغه‌ای‌اش اعتراف کرد. دو متهم برای تحقیقات بیشتر به دستور قاضی مرادی در اختیار کارآگاهان اداره دهم پلیس آگاهی قرار گرفتند.

گفتگو با متهم
خودت را معرفی کن؟
خاتون هستم ۴۶ ساله.
مقتول همسر دوم شما بود؟
بله، از همسر اولم طلاق گرفته بودم.
چرا طلاق گرفته بودی؟
حدود ۱۵‌سال قبل در حالی که وضع مالی خوبی داشتم و ارثیه زیادی گیرم آمده بود، ازدواج کردم. بعد فهمیدم شوهرم به خاطر اموالم با من ازدواج کرده‌است و در حالی که یک دخترم داشتم، او اموالم را بالا کشید که از او شکایت کردم. پس از این شوهرم معتاد شد در نهایت از او جدا شدم و همراه دخترم زندگی تازه‌ای را شروع کردم.

چطور با مقتول آشنا شدی؟
من زن بی‌سرپرستی بودم و پس از جدایی در تولیدی کفش کار می‌کردم و علاوه بر فروش، بازاریابی و تراکت هم پخش می‌کردم و کیومرث هم آنجا کارگری می‌کرد که با هم آشنا شدیم. زنان بی‌سرپرست همیشه در جامعه با مشکلات زیادی روبه‌رو هستند که یکی از این مشکلات اجاره کردن خانه برای زندگی است که معمولاً صاحبخانه‌ها به زنان بی‌سرپرست و تنها خانه اجاره نمی‌دهند به همین خاطر صیغه کیومرث شدم که او هم خانه‌ای برای ما اجاره کرد.
کیومرث متأهل بود؟
بله، اما همسرش از او جدا شده بود. چون کیومرث هم معتاد بود البته من بعد از اینکه صیغه او شدم، فهمیدم که معتاد است.
چرا او را به قتل رساندی؟
من قصد قتل نداشتم. فقط می‌خواستم از خودم دفاع کنم که این اتفاق افتاد.
چرا با هم درگیر شدید؟
کیومرث خلافکار بود و دست بزن داشت. همیشه من و دخترم را اذیت می‌کرد و گاهی هم توهم می‌زد. روز حادثه بیرون بودم که دخترم به خانه می‌رود. پس از او کیومرث به خانه رفته بود. وقتی رسیدم دیدم کیومرث قصد تعرض به دخترم را دارد و با او درگیر شده است. من به کمک دخترم رفتم و با کیومرث درگیر شدم که چوب دستی برداشت و ضربه‌ای به من زد. در حالی که قصد داشت مرا دوباره بزند تعادلش را از دست داد و قسمت حساس بدنش به وسیله چوبی برخورد کرد و چوب از دستش افتاد که چوب را برداشتم و ضربه‌ای به سرش زدم. کیومرث حالش بد شد و فوت کرد.
بعد چه کار کردی؟
خیلی ترسیده بودم که تصمیم گرفتم برای پنهان ماندن این راز جسدش را در کف کمد دیواری دفن کنم.

نظر شما