شناسهٔ خبر: 3343531 - سرویس فرهنگی
نسخه قابل چاپ منبع: مهر | لینک خبر

به قلم ارنست همینگوی؛

رمان «داشتن و نداشتن» به بازار آمد

رمان «داشتن و نداشتن» نوشته ارنست همینگوی با ترجمه احسان لامع توسط انتشارات بوتیمار منتشر و راهی بازار نشر شد.

صاحب‌خبر -

به گزارش خبرنگار مهر، این کتاب نهمین عنوان از مجموعه داستان جهان است که توسط انتشارات بوتیمار چاپ می‌شود و دارای ۳ بخش است که هر بخش به فصل‌های مختلف تقسیم می‌شود. این رمان درباره زندگی مردی به نام هری مورگان است که بین فلوریدا و هاوانا با یک قایق موتوری به قاچاق اشتغال دارد. او قایقش را به ثروتمندان آمریکایی هم کرایه می‌دهد و آنها را با قایقش به دریا می‌برد. هری مرد خوبی نیست اما ذاتش هم پلید نیست و با گردشگران و افراد عشرت‌طلب سر سازگاری ندارد.

روزی یکی از مسافران هری، بی‌آنکه کرایه‌اش را بپردازد، او را در هاوانا رها می‌کند و می‌رود. هری برای به دست آوردن هزینه بازگشت خود، گروهی از چینی‌ها را با وعده بردن به ساحل آمریکا فریب می‌دهد و پول لازم را به دست می‌آورد. سپس در زد و خورد با مأموران گمرک دستش قطع می‌شود و سرانجام هنگامی که یک دسته از جوانان انقلابی کوبا را به هاوانا می‌برد در جریان نزاعی که میان آنها درمی‌گیرد، کشته می‌شود.

بخش اول رمان با عنوان «هری مورگان»، ۵ فصل دارد. بخش دوم با عنوان «هری مورگان - پاییز» دارای ۳ فصل است و بخش سوم نیز با عنوان «هری مورگان - زمستان» ۱۸ فصل را دربرمی‌گیرد.

در قسمتی از این رمان می‌خوانیم:

سوار قایق شد. درپوش موتور را برداشت و مسلسل را پنهان کرد. شیر بنزین را باز کرد و هر دو موتور را به کار انداخت. یکی از موتورها خوب کار می‌کرد اما دومی به خاطر نقصی در سیلندرهای دوم و چهارم روشن نشد و هری متوجه شکستگی شمع‌ها شد. دنبال شمع یدکی گشت اما چیزی پیدا نکرد با خودش فکر کرد که باید شمع تهیه کند و بنزین بزند. جلد مسلسل را باز کرد و قنداق آن را بست. با پیدا کردن چند پیچ و مهره مسلسل را در سمت چپ موتور نصب کرد و بعد آن را خشاب‌گذاری کرد. سپس دو زانو، طوری بین دو موتور نشست که اسلحه کاملاً در دسترس‌اش قرار گرفت. کافی بود تسمه را باز کند و اسلحه را بیرون آورد. یک دستی امتحان کرد و همه چیز رو‌به‌راه بود. مسلسل را از حالت نیمه‌اتوماتیک به اتوماتیک تغییر داد و مجدداً اسلحه را وارسی کرد. پیدا کردن جایی برای پنهان کردن خشاب‌ها کار ساده‌ای نبود و جایی نیافت ولی فکری کرد و خشاب‌ها را زیر مخزن بنزین به نحوی قرار داد که به‌راحتی بتواند برشان دارد...

این رمان که آذرماه امسال مجوز چاپ گرفته بود، اخیراً در ۲۵۲ صفحه، با شمارگان هزار نسخه و به قیمت ۱۶ هزار و ۵۰۰ تومان منتشر شده است.

نظر شما