امیرمحمد سلیمانی: تب شهرت و عناوینی که مدیران ناموفق و غیر متخصص انتخاب شده از سوی وزارت ورزش برای اداراه استقلال و پرسپولیس در این چند سال حکم گرفته اند در کنار فضای احساسی هواداری شبکه های اجتماعی فضایی را ساخته که هر چند وقت یکبار یکی در این دو تیم به فکر قهرمان هاداران بودن بیفتد و چه سرنوشت شومی هم تا به حال برای این افراد رقم خورده است. ترکاشوند و خبیری را در پرسپولیس به یاد بیاورید یا حتی پندار خمارلو که هنوز هم هست. اینها نمونه هایی در تیمی بودند که تازه در این چند سال فقط برد بدست آورده اما سرانجام هر کدام شان چه بوده؟ خیلی خوشنام و موفق نبوده اند قطعا و زیاد انتقاد شنیده اند و بی تردید خیریتی در این همه انتقاد که از آنها شده، وجود داشته است!
در استقلال ماجرا بدتر است. پندار توفیقی را یادتان هست؟ ماجرای قراردادهای پندار تایم و فرجام کابوس واری که داشت؟ او با اندک تجربه ای از مدیریت ورزشی خود را معاون ورزشی باشگاه استقلال خواند و به خاطر آشنایی به زبان شد مسئول نقل و انتقالات باشگاه. سرانجام این اتفاق اما چه شد؟ چون او ادبیات فوتبال را نمی دانست.
شرایط درباره علی خطیر هم همین است. او دوره مدیریت فیفا مستر که بالغ بر چند صد میلیون برایش باید هزینه شود را پرداخته تا مدرکی داشته باشد در حد یک مدرک مدیریت دولتی، از همین مدارکی که زیاد در مراکز آموزشی غیردانشگاهی کشورمان هم داریم!
او به پشتوانه این مدرک بدون سابقه فوتبالی و ورزشی می شود معاون ورزشی استقلال در حالی که در مدیریت اجرایی و بین الملل خیلی هم توانمند است. وارد بازی نقل و انتقالات می شود و هیجان سوپراستارشدن در شبکه های اجتماعی هم به سرش می زند. او حالا با شفر در بحران است. فرهاد مجیدی علیه اش دست به افشاگری زده و فضا بر سر انتخاب ها و خریدهایش هم ملتهب هستند و دارد جای سرمربی تیم بازیکن می گیرد. این درست همان مدل منسوخ و شکست خورده پندار توفیقی در فصل قبل است. مسیری که انگار خطیر خیلی زود به ته خطش دارد می رسد.
255 41
نظر شما