به گزارش سینماپرس، در این نشست که چهرههای مختلفی از عکاسان و فیلمسازان و تصویرپردازان حضور داشتند، بزرگمهر حسینپور همزمان با استقرار میهمانان در تالار، کشیدن تصویری از کامبیز درمبخش را آغاز کرد.
پس از پخش سرود و قرآن و تیزر شانزدهمین جشن تصویر سال، هادی حیدری، چهرهی نامآشنای دنیای کارتون و تصویرسازی بهعنوان آغازگر برنامه در جایگاه قرار گرفت و گفت: بعضی وقتها باخود میاندیشم آیا حق داریم از فشارها، کاستیها و شرایطی که خود را بر ما تحمیل کردهاند، شکوه کنیم و بنالیم در جایی که شخصیتی چون عالیجناب کامبیز درمبخش با وجود تمام این شرایط و در آستانه هفتاد و هفت سالگی، همچنان در جستوجو، حرکت و خلق جهانهای تازه و شگفتانگیز است؟ کامبیز درمبخش به ما آموخته است که خلاقیت هنری حد و مرزی نمیشناسد.
ما از او آموختهایم که هنری زیستن به ادا و اطوار هنری درآوردن نیست؛ که به هنرمندانه اندیشیدن است. به پالایش و رسیدن به جوهر وجودی ذهن و درون آدمی است. به خوب دیدن و مکث کردن در برابر مظاهر هستی است؛ به صبوری و حرکت مداوم و مستمر است و در نهایت، رسیدن به خلوص و سادگی شخصیتی و هنری است. درست در این نقطه است که شخصیت هنرمند با اثر هنری او، یگانه و همآهنگ میشود و تجلی همهی اینها را میشود در جناب استاد درمبخش مشاهده کرد و چه خوشبختیم ما که معاصر با او زیست میکنیم.
هادی حیدری ادامه داد: آثار درمبخش مشحون از بازیگوشیهای تصویری و معنایی است. چه آنجا که فضای بیرون از چارچوب کاغذ را به کمک میگیرد تا مفاهیم تازهای منتقل کند، چه زمانی که با عکاسی و یا ترکیب عکسها به آفرینش هنری دست میزند. در رسیدن به ایدههای کارتونهایش وقتی روی یک موضوع متمرکز میشود به حدی کنکاش کرده و از زوایای مختلف به آن مینگرد تا عصارهاش را بیرون کشیده و دهها سوژه از یک موضوع مشخص استخراج میکند. در بازی با فرم چیرهدست است و بخش قابل توجهی از کارتونهای کامبیز درمبخش از دل بازیهای فرمی خلق شدهاند. اما قلب تپنده کارتونهای او «خط» است. او معجزهی خط را بهخوبی میشناسد و با بهرهگیری مناسب و بهجا از این عنصر مهم بصری، سمفونی گوشنواز خطوط را در آثارش مینوازد.
هادی حیدری گفت: در دورههای مختلف حرفهای کامبیز درمبخش موضوعات متنوعی دستمایهی کارتونهای او شدهاند. در دورههایی به موضوعات اجتماعی پرداخته و در زمانهای دیگر سوژههای سیاسی بهانهی خلق آثار او بودهاند. اما بهطور عمومی دغدغه و محور اصلی کارتونهای جناب درمبخش «انسان» است. او موقعیت کنش و واکنش انسان را در شرایط مختلف جستوجو و به تصویر میکشد.
بزرگداشت کامبیز درمبخش، بزرگداشت هنر، فرهنگ و تجلیل از اندیشهی جستوجوگر برای کشف ظرائف هنرمندانهی هستی است.
هادی حیدری همچنین بهعنوان مجری برنامه دعوت از دیگر میهمانان را به عهده گرفت تا این برنامه هر چه جذابتر ادامه پیدا کند.
کامبیز درمبخش غربت را به غربت فرستاد
سیفاله صمدیان، دبیر جشن تصویر سال و جشنواره فیلم تصویر، نیز به حاضران و میهمانانش خوشآمد گفت و اظهار داشت: ما چهار است که به نامِ نامی تصویر نکوداشت کسانی که وجودشان آبرودار تصویر شده است را برگزار میکنیم. سال اول با اکبر عالمی این برنامه آغاز شد. چرا که تلاشهای او برای معرفی تصویر عده زیادی را با این وادی در سینما و تلوزیون آشنا کرد. دومین سال محمود کلاری و تصاویر جاودانهاش در سینما میهمان ما بود. تجلیل از عباس کیارستمی با همکاری رضا میرکریمی و جشنواره بینالمللی فیلم فجر انجام شد و سال گذشته در ستایشِ تصویر به علیرضا زریندست اختصاص یافت که کلمه در بیان آنچه او به تصویر کشیده است قاصر است نقشی که برای بزرگکردن کیفیت تصویر ایران، تربیت شاگران فراوان و کمک به فیلم اولیها و... انکار نشدنیست.
صمدیان اضافه کرد: امسال وقتی برای برگزاری مراسم «در ستایش تصویر» در پنجمین سال وارد حوزهی هنرهای تجسمی شدیم، کسی آن بالا ایستاده بود که میگفت کجا میخواهید بروید؛ درباره کارهایش نمی خواهم چیزی بگویم. دیگران که متخصصاند خواهند گفت. آمدهام از تصمیم بزرگ او بگویم که اگر او این تصمیم را نمیگرفت، ما چه چیزهایی را نداشتیم.
صمدیان با اشاره به خاطرهای از زندهیاد احمد شاملو گفت: دههی هفتاد یک دوره چند هفتهیی وقتی داشتم از شاملو در خانهاش عکاسی میکردم به او گفتم شما در مصاحبهای گفته بودید که «من اینجاییام چراغم در این خانه میسوزد». گفتم هم زیباست و هم خطرناک است؛ نگران نبودید که این نگاه نوعی از شوونیسم و ناسیونالیزم کور را در میان جوانان دامن بزند؟ از آدمی مثل شما که جهان وطنید و مرز ندارید چه حرف جانسوز و رمانتیکی بود که درآمد؟ شاملو گفت زمانی که برای معالجه و جراحی مغز در نیویورک، مستقر بودم، منِ مجنون هر روز از ساعت هشت تا ۹ صبح جلو در پستخانهای که میدانستم که قبل از ساعت ۹ باز نمیشود، قدم میزدم تا پستخانه باز شود که شاید کاغذی از ایران به دستم برسد. آن روزها شاملو و دکتر کاووسی با هم اختلاف زیادی داشتند در فضای مطبوعات منعکس میشد. از شاملو با شیطنت پرسیدم حتی اگر کاغذی از دکتر کاووسی باشد. گفت حتی از او.
دبیرجشن تصویرسال و جشنواره فیلم تصویر ادامه داد: من آمدهام اینجا تا از درمبخش بهخاطر یک تصمیم بزرگ تشکر کنم. یک تصمیم بزرگ گرفت و غربت را از رو برد و برگشت؛ او از استثنائاتی در هنر ایران است که وقتی به هر دلیلی پایش را از ایران بیرون گذاشت، به هر دلیلی آنجا نماند و به یک غربت ناخواسته یا خودخواسته پایان داد؛ درمبخش ثانیهای بدون کاغذ سفید و قلمی که راه میرود، نمیبینید. من فقط تا به حال فقط زندهیاد عباس کیارستمی بزرگ را دیدم که ثانیه ثانیهی زندگیاش را به خلق و تولید و کار میگذراند. خلاصهاش کنم که کامبیز درمبخش غربت را به غربت فرستاد.
پخش فیلم کوتاه «هشدار» ساخته کیومرث درمبخش برنامه بعدی این آیین نکوداشت بود.
شایسته تمام وجوه احترام
مجید رجبی معمار - مدیرعامل خانه هنرمندان - هم به عنوان سخنران به جایگاه آمد و گفت: کلامی در سخنان بزرگان هست و ما یاد گرفتهایم که با بزرگانمان با احترام و با کوچکترها با مهربانی برخورد کنیم. وجه اول این احترام باید در قلب و ذهن آدم باشد. وجه دوم این است که احترام باید به زبان جاری شود و مرحله سوم هم احترام در عرصه عمل است و باید این احترام در تلاش روزمره و قدردانی از حضور آنان جلوهگر شود تا شاگردپروری کنند و مسیر این حرکت تداوم پیدا کند.
شیفتگی او ما را جدیتر میکرد
جواد علیزاده سردبیر مجله طنز و کاریکاتور سخنران بعدی برنامه بود که گفت: من خیلی خوشبختم که کاریکاتور را در کنار آقای درمبخش در مجله کاریکاتور آغاز کردم. شیفتگی و عشق ایشان به کار باعث میشد که ما هم کارمان را جدیتر بگیریم.
هر روز تازهتر میشود
مسعود شجاعی طباطبایی مدیر واحد تجسمی حوزه هنری سازمان تبلیغات اسلامی نیز در این برنامه گفت: کامبیز درمبخش بدون شک هنرمندی جهانی است، بنابراین نمیتوان او را در طیفی خاص و جغرافیایی محدود معنا کرد، او حتی متعلق به ایران هم نیست. هنرمندی بیبدیل که دامنه شهرت او در خارج از کشور باعث فخر و مباهات ایران زمین است. شهرت درمبخش هیچگاه مقطعی نبوده. او هنرمندی است که هر روز تازهتر میشود و توانسته است حرفهای بسیاری در عرصه کارتون و طنز ترسیمی بزند. درمبخش بهخوبی نقشمایههای ایرانی را با نوعی زیباشناسی نوین در هم آمیخته و زبان شیرین طنز این مرز و بوم را در دو قالب طرحهایش به نمایش میگذارد. شوخطبعیهای زیرکانه و ظریف او، در بیشتر اوقات نمایش مسرتبخشی ایجاد میکنند که با نوآوری، بیننده را بهطور دائم شگفتزده میکند.
به تعبیر او، بخش عمدهای از حضور درمبخش در تعریف کارتون مطبوعاتی یا ژورنالیستی میگنجد، اما این هنرمند با ذهن خلاق خود همزمان پایهگذار مفهوم تازهای از هنر کارتون میشود که با شرح همراه نیست. ولی در یک ماهیت مشترک مجموع آثار درمبخش، هنری نوآورانه مبتنی بر خلاقیتهای فردی اوست. یعنی عنصر واحدی که به هنر او سبک و سیاق خاص میبخشد و طرحهای او را بهسان موج نوینی در کالبد تصاویر طنزآمیز در ایران و جهان معرفی میکند. این توان بالای هنری همگی نشات گرفته از توانمندیهای فردی او در این عرصه است. بهیاد ندارم که درمبخش حرف از آموختن این زبان هنری در نزد استادی بزند.
او همواره معنی و مفهوم نو با قالبهایی که در بستر زمان جاریست را ارایه میکند و بدعتگذاری او در ارایه آثارش، وزن و فرم طرحهایش بهطور دائم ارزش آثار او را مضاعف میکند.
شجاعی طباطبایی گفت: بدون شک درمبخش نمایندهی اندیشهای تازه و جسورانه در هنر کارتون ایران است که با حذف قید و بند از شیوهی کلاسیک وارداتی قالب خود را یافته و در سبکی خلاصه میشود که کاملا متعلق به خود اوست.
در یک مقطع از زندگی هنری این هنرمند بزرگ، تلفیقی از مینیاتورهای ایرانی را شاهدیم که تداعیگر آثار سلطان محمد بهزاد و مظفرعلی هستند. او در این محموعه پا را از چارچوبهای سنتی قرون گذشته فراتر میگذارد و به دوران معاصر کوچ میکند. در این طرحها شخصیتهای شاهنامه، خمسه نظامی، یوسف و زلیخای جامی و دیوان حافظ و بوستان سعدی بهگونهای دیگر سرگرم امور روزانهی زندگی نوین و مسایل عصر جدید میشود.
او اضافه کرد: درمبخش در ترکیببندی آثار خود به فصاحتی زیبا در بیان تصویری دست مییابد که در اولین نگاه شامل خطوطی زیبا با فرمهایی خلاقانه است و در بیان تصویری به زیبایی در بازی با کادر ترکیبی طنزآمیز از هنری مدرن در کارتون را بهنمایش میگذارد. درمبخش در فرمهای ساده و ناباش حسی از شاعرانگی و طنز را بهدنیای کارتون عرضه میکند. در عین حال رمزگشایی از مضمون این طرحها برای مخاطبین او در ایران و جهان کار چندان دشواری نیست و این همه نشان از توان بیبدیل او درعرصهی کارتون و طنز ترسیمی دارد.
پیام تصویری اردشیر رستمی اتفاق بعدی برنامه بزرگداشت درمبخش بود که گفت امیدوارم من را به عنوان شاگردتان قبول داشته باشید؛ او به دو دلیل از درمبخش تشکر کرد، اول اینکه کارهایش خیلی زیباست و جهان را قابل زیست کرده و هر کجای دنیا که بوده با اسم ایران در جشنوارههای جهانی شرکت کرده است.
او ادامه داد: کارهای شما انسانی، مهربان و صمیمی هستند. در همه جای جهان تأثیر گذاشتید و شاگردهای زیادی دارید که یکی از آنها من هستم. درست است که پرچمها معنی ندارند و باید برداشته شوند، ولی تا آنجا فاصله زیادی داریم. مرسی که ایران عزیز را هیچوقت فراموش نکردید.
هنرمند جهانی، اما همیشه در دسترس
احمد مسجدجامعی عضو شورای شهر تهران بهعنوان سخنران بعدی در جایگاه حاضر شد و گفت: من از منش و رفتار کامبیز درمبخش بسیار خوشم میآید. ایشان با این موقعیت بینالمللی همیشه در دسترس علاقهمندان و دانشجویان است. این رفتار در آثار ایشان هم متجلی است. مهربانیای که نسبت به طبیعت دارند؛ باعث میشود که آدم با ایشان راحت باشد و احساس نزدیکی کند. درمبخش جهانی میاندیشد، اما تک تک اجزای آثارش ایرانی است. برای من جالب است که ایشان با این همه سابقه و تدام فعالیت، همچنان با طراوت کار میکند و آدم میتواند در کنار آثارش زندگی کند. در فضای کوچکی که در کتابفروشی نشر ثالث دارد، هر موقع از روز او را ببینید در حال کار است و رابطهاش با جوانها رابطه استاد-شاگردی نیست، رفاقتی است.
سادگی او اوج پختگی است
هوشنگ گلمکانی، سردبیر ماهنامهی فیلم، نیز در این مراسم به جایگاه آمد و گفت: کامبیز درمبخش بسیار چهره محترمی است و من چهل سال قبل در روزنامه آیندگان بهعنوان یک جوان تازه از شهرستان و سربازی آمده افتخار میکردم در روزنامهای کار میکنم که او نیز در آنجا مشغول کار است. اتاق فرهنگ در ساختمان پیچ در پیچ آنجا در گوشهای قرار گرفته بود که برای من رفتن به آن آرزو بود و در چهار سالی که آنجا کار میکردم؛ سهبار به بهانهای خودم را به آن اتاق رساندم و هنوز هم بعد از چهل و خردهای سال اگر بگویند یک تصویرگر نام ببر بهغیر از نام کامبیز درمبخش نام دیگری به یادم نمیآید، همانطور که در فضای فیلمبرداری سینما بهنام علیرضا زریندست میرسم؛ یا در فضای عکاسی به غیر از کاوه گلستان نام دیگری در ذهنم نمیآید. درمبخش نشان میدهد که سادگیاش اوج پختگی اوست.
کامبیز درمبخش به دعوت هادی حیدری و در میان تشویقهای حاضران روی سن آمد و از همهی حاضران تشکر کرد و گفت برای امروز خیلی خوشحال است؛ بعد ادامه بعضی میپرسند تو سوژههات را از کجا گیر میآوری و من میگویم از زندگی روزمره. آن زمان که میگفتند میخواهی گوجه بخری بیا محله ما؛ خبر دادند که بیا قرار است از شما تجلیل کنند. در آن مراسم از آقای منوچهر معتبر هم تجلیل میشد. مراسمی بود شبیه این پذیراییهای مراسم شام عروسی که ژله و قرمهسبزی قاطی میشود. حدود ده دقیقه خواندن بیوگرافی من طول کشید و قاب خاتمی بهم هدیه دادند که یک جعبه مخملی هم به آن چسبانده شده بود. توی تاکسی که نشستم دیدم دو تا کارت خرید ۱۵۰هزارتومانی شهروند توی جعبه بود. تماس گرفتم و گفتم من میخواهم اینها را پس بدهم.
درمبخش تعریف کرد: توی دورهی کلید هم با من تماس گرفتند و گفتند برای تجلیل به موزه زندان قصر بیا. رفتم و دیدم که جمعیت زیادی هستند و خواستم جلو بروم که گفتند برو تو صف. وارد که شدیم یک لوله سفید به ما دادند و یک جعبه پذیرایی مثل مجالس ختم. بعد دیدم از این لوله سفید گچ بیرون میریزد و متوجه شدم که ساندویچ آیداست. بعد از کلی سخنرانی و سینهزنی و ... کلی اسم خواندند که فلانی به عنوان بهترین هنرمند ناحیه فلان به فلان اتاق برود. در پایان مراسم باز هم یک قاب خاتم بود و این بار پیشرفت کرده بود. با دو تا کارت خرید ۵۰۰ تومنی!
تقدیرهایی از جنس ستایش تصویر
حرفهای شوخی-جدی درمبخش حاضران را بهوجد آورده بود و دقایقی ایستاده به احترامش کف زدند.
در ادامه این مراسم، سیفاله صمدیان و مجید رجبی معمار، نمایندهای از سوی هادی مظفری مدیرکل مرکز هنرهای تجسمی، محمود کلاری و علیرضا زریندست دو هنرمند تجلیل شده در سالهای گذشته مراسم «در ستایش تصویر» و احسان رسولاف از سوی بنیاد رسولاف، برای تجلیل از کامبیز درمبخش روی صحنه آمدند.
نشان سرو خانه هنرمندان را مجید رجبی معمار به درمبخش اعطا کرد؛ رجبی معمار متن لوح سپاس را خواند که چنین نگاشته شده بود: به پاس ۶۰ سال تلاش هنرمندانه حضرتعالی و خلاقیت بصری در عرصهی فرهنگ و هنر ایران زمین و خلق هزاران اثر ماندگار کاریکاتور، انیمیشن، پوستر و ... که مورد ستایش هنرشناسان ایران و جهان است.
در لوح سپاس هادی مظفری، ریاست اداره کل هنرهای تجسمی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی که اردشیر میرمنگره - معاون امور هنرهای تجسمی-، همراه با سکه بهار آزادی آن را اهدا کرد، آمده بود: سالهاست که با لبخند حالمان را خوب کردید و در خلال این لبخند به ما آموختید و پند دادید. آنچنان که آثار کاریکاتور و کارتون شما تبسمی شیرین را بر لبها مینشاند. حضور و تلاش مستمر و تاثیرگذار شما در عرصهی هنرهای تجسمی این سرزمین، برگ زرینی در هنر معاصر ایران است که همهی ما به آن افتخار میکنیم. همیشه و همواره برقرار باشید که باعث افتخارید.
احسان رسولاف از سوی بنیاد بنیاد فرهنگی – هنری رسولاف در سخنانی کوتاه به حضور کامبیز درمبخش بهعنوان داور ثابت بخش کاریکاتور ده سال جایزه جوانان زیر ۲۵ سال (جایزه محسن رسولاف) از او بهعنوان استاد و حامی معنوی یاد کرد و گفت یکی از آرزوهای محسن دیدن شما از نزدیک بود. شما مثل یک آرزو همیشه برای محسن بودید. کار بزرگ شما فقط خلق تصاویر ماندگار نبوده، بلکه شورمندی آفرینشگرانهای است که منتقل میکنید. قدردان این همه دستاورد برای جهان تصویر، جایزه محسن و تصویر سال هستم. او سپس از سوی بنیاد رسولاف با اهدای سکه از درمبخش قدرشناسی کرد.
اما بزرگمهر حسینپور، آخرین نفری بود که در این مراسم سخن گفت؛ او که لحظاتی قبل از آنکه روی سن بیاید کارش با بوم و تصویر درمبخش تمام شده بود، از حضور خالصانه و متواضعانه درمبخش در نشریات گل آقا و... یاد کرد و گفت خوشحالم که در زمانهای زندگی میکنیم که او هم نفس میکشد. سپس تابلویی را در طول برنامه خلق کرده بود به کامبیز درمبخش تقدیم کرد.
مراسم با نمایش فیلم مستند « سینمای کاغذی» ساخته جواد آتشباری ادامه پیدا کرد.
مراسم پایانی شانزدهمین جشن تصویر سال و جشنواره فیلم تصویر ۲۴ اسفند ۱۳۹۷ در خانه هنرمندان ایران برگزار میشود.