بهگزارش خبرنگار حوادث «ایران»، اواسط پاییز سال گذشته گزارش
مرگ مشکوک زنی 19 ساله بهنام «نازنین» در یکی از بیمارستانهای تهران به کلانتری 129 جامی اعلام شد.
با حضور مأموران در محل مشخص شد زن جوان بههمراه یک متخصص زنان و زایمان و در حالی که وضعیت بحرانی و خونریزی شدید پس از زایمان داشته به بیمارستان منتقل شده بود. کادر درمانی بیمارستان تلاش زیادی برای نجات او کردند اما بهدلیل اعتیاد زن جوان و زایمان پرخطر در مطب
پزشک به کما رفته و جان باخت. خانم دکتری که همراه بیمار به بیمارستان آمده بود در تشریح موضوع به مأموران گفت: «نزدیک ظهر بود که «نازنین» با مطب من تماس گرفت. او در ماه گذشته دو بار برای معاینه به مطب آمده بود. آن روز درد زایمان داشت، به او گفتم خودش را به بیمارستان برساند اما آنقدر اصرار کرد که پذیرفتم خودم معاینهاش کنم. «نازنین» با مرد جوانی آمده بود که میگفت همسرش است. هرلحظه احتمال وضع حمل وجود داشت. به همین دلیل با همان امکانات کم داخل مطب دست بهکار شدم و بالاخره او با سختی بسیار دخترش را به دنیا آورد. بچه سالم بود اما «نازنین» بعد از زایمان دچار خونریزی شدید شد. آنجا بود که از زبان همسرش شنیدم «نازنین» معتاد است. تلاش زیادی برای کنترل وضعیت او کردم اما تجهیزاتم در مطب کافی نبود. دقایقی بعد نیز همسرش ناگهان ناپدید شد. بههمین دلیل با بیمارستان تماس گرفتم و درخواست آمبولانس کردم.»
با این اظهارات پرونده به دادسرای ناحیه 19 تهران فرستاده شد و جسد با دستور بازپرس برای تعیین علت دقیق مرگ به پزشکی قانونی انتقال یافت. با توجه به اینکه هیچ آدرس و نشانی از «نازنین» در پرونده پزشکی او ثبت نشده بود، جست و جو برای یافتن خانوادهاش در دستور کار مأموران قرار گرفت.
پشت پرده یک زندگی تلخ
تحقیقات برای شناسایی خانواده «نازنین» ادامه داشت که مأموران حقایق تلخی را درباره این مادر جوان به دست آوردند. در حالی که هیچ خبری از همسر این زن و پدر نوزادش وجود نداشت، مأموران پس از چند ماه جست و جو توانستند پدر و مادر نازنین را پیدا کنند.
بررسیها نشان میداد والدین «نازنین»سال ها قبل از هم طلاق گرفتهاند. آنها پس از دعوت به دادسرا از خانم دکتر بهخاطر زایمان غیرقانونی در مطب و از کادر بیمارستان برای اهمال در درمان تنها دخترشان شکایت کردند. پدرش به قاضی گفت: «من و همسرم چند سال قبل از هم جدا شدیم. در این سالها من حتی یک بار هم دخترم را ندیدم و فکر میکردم پیش مادرش زندگی میکند. او هم هرگز سراغم را نگرفته بود و از شرایط زندگیاش خبر نداشتم. حالا هم از عاملان مرگ او شکایت دارم.»
مادر او نیز مدعی شد دخترش زندگی مستقلی داشته و از وضعیت او بیخبر بوده است.
این زن و شوهر که پیگیر پرونده مرگ دخترشان بودند، بهدلیل شرایط خاص زندگیشان حاضر به نگهداری از نوهشان نشدند و نوزاد دختر تا پیدا شدن پدرش به پرورشگاه سپرده شد.
دردسر خانم دکتر پس از زایمان
با شکایت والدین «نازنین» در دادسرا، پرونده به دستور بازپرس به
کمیسیون پزشکی فرستاده شد. در نخستین جلسه که حدود 6 ماه پس از مرگ «نازنین» تشکیل شد، سه کارشناس پس از شنیدن اظهارات خانم دکتر و کادر درمانی بیمارستان، وی را بهدلیل بیتوجهی به امکانات زایمانی در مطب، نادیده گرفتن احتمال زایمان پر خطر، پذیرش بیمار در مطب و اهمال در انتقال بیمار به نزدیک ترین مرکز درمانی به میزان 30 درصد مقصر شناختند و از کادر درمانی بیمارستان نیز برائت گرفتند.
اعلام این نظریه، با اعتراض خانم دکتر همراه شد و در حالی که مدعی بود این کار را بدون هیچ چشمداشتی و فقط برای نجات جان زن باردار انجام داده، خواستار برگزاری دوباره
کمیسیون پزشکی شد. اما اعتراض او با توجه به شواهد و مدارک رد شد.
به این ترتیب پرونده پس از صدور
کیفرخواست با عنوان قتل غیرعمد ناشی از عدم رعایت موازین علمی و فنی، برای رسیدگی به شعبه 1043 دادگاه کیفری 2(مجتمع شهید قدوسی) به ریاست قاضی محبوب افراسیاب ارسال شد. قاضی پس از بررسی مدارک، نظریه
پزشکی قانونی و شنیدن اظهارات طرفین، خانم دکتر را به پرداخت
10 میلیون تومان جزای نقدی جایگزین، یک سال حبس از جنبه عمومی و پرداخت 30 درصد دیه کامل زن مسلمان از جنبه خصوصی محکوم کرد.
نظر شما