شناسهٔ خبر: 30494497 - سرویس سیاسی
نسخه قابل چاپ منبع: خبرآنلاین | لینک خبر

یک جای کار می‌لنگد و شاید بیش از یکی!

غلامرضا فدایی: من با آن‌که نماینده مجلس بوده‌ام و رشته تحصیلی‌ام بیش از آن‌که اقتصادی باشد فرهنگی است ولی این روزها که اقتصاد کشور دچار بحران شده است خیلی نگران هستم و بیشتر اخبار و گزارش‌های اقتصادی را پیگیری می‌کنم و در بسیاری از موارد جز غصه چیزی ندارم.

صاحب‌خبر -

در اغلب گزارش های شبکه ۲، گزارش ویژه خبری ۲۲ و ۴۰ دقیقه و یا سایر شبکه ها و مصاحبه با کارگزاران و مسئولان در بسیاری از موارد انگشت اتهام به سمت وزارت صمت می رود و اینکه مقصر اصلی آنجاست. اما افسوس که وزیر مربوطه حضور ندارد و مهم تر اینکه در جای دیگر به رتق و فتق امور در حال پرداختن است.  البته وزارت اقتصاد هم با دو بازوی قوی مالیات و گمرک کم مسئله نیست. این دو به تنهایی می توانند کشور را از همه مصائب نجات دهند و یا بر عکس به زمین بکوبند!

آنچه مردم را نگران  و کلافه می کند این است که این گزارش ها چه سودی دارد و پس از مدتی به فراموشی سپرده می شود. و بدیهی است مردم اعتمادشان را به آن از دست می دهند و مصاحبه ها صرفا بحثی مربوط به خود آقایان می شود.

این نوع عملکرد فقط مربوط به این دولت نیست در دولت های گذشته هم چنین بوده است  که مثلا وزیری به هنگام مأموریت در سفر خارجی عزل می شود و هیچ سند و مستندی برای این کار برای مردم و نمایندگان ملت ارائه نمی شود.

قاطعیت برای مدیر و به ویژه رئیس جمهور خوب و بسیار ضروری است ولی در صورتی است که اثرات آن را مردم ببینند. قبلاً هم گفته ام اینکه وزیری در معرض استیضاح قرار می گیرد و قبل از انجام استیضاح استعفا می دهد و گاهی دو باره همان مجلس استیضاح گر با رأی بسیار بالا او را به وزارت دیگر منصوب می کند بسیار سؤال برانگیز و مسئله ساز است و موجب بی اعتمادی مردم هم به قوه مجریه و هم به قوه مقننه می شود زیرا:
- اولا چرا وزیر در بین کار باید استعفا بدهد آیا در روز اول خود توان خود را برای تصدی کار نسنجیده بوده است و حال پس از اقداماتی چه خوب و یا بد باید بگوید نمی توانم.
- آیا رئیس جمهور در جابجایی مسئولیت یک وزیر خواست مجلس را که بارها و با امضای نامه مطرح و هم در استیضاح کرده بود، آنهم پس از مدتی برآورده کرده است؟
- آیا رئیس جمهور و هیئت گزینشگر او، او را و توان او را نسنجیده بودند که ناگاه استعفا می دهد. این البته با آنهایی که مجلس استیضاح می کند و رأی نمی دهد فرق دارد.
- آیا این اختلاف به لحاظ اختلاف سلیقه است؟ آیا وزیر مستعفی با رئیس جمهور نساخته است؟ یا به خاطر نافرمانی است و یا مسائل دیگر؟ در این صورت نمایندگان مردم نباید بدانند کدام یک حق دارند و کدام ناحق می گویند؟ چرا نباید مردم از طریق نمایندگان از آن مطلع شوند؟ البته ممکن است هم دولت و هم مجلس برای خود استدلالاتی داشته باشند ولی مهم این است که قابل پذیرش برای عموم مردم باشد.  
انتخاب بعد از این ماجرا خود بسیار سؤال برانگیز است و بیش از آنکه به قوه مجریه برگردد باعث وهن مجلس است همانند زمانی که نامه استیضاح را امضا می کنند اما در نهایت معلوم می شود که کار یا سیاسی بوده و یا بی مطالعه صورت گرفته است؟

نمایندگان حق دارند بدانند که چرا فردی را که رئیس جمهور با همه تلاش خودش، وی را به مجلس معرفی کرده است باید کنار برود. آخر برای نمایندگان با رأیی که داده اند دست کم حقِ پرسش ایجاد شده است.
وقتی نمایندگان به همان فرد مورد استیضاح برای وزارت دیگر رأی بالائی می دهند و یا برای دیگری نامه تشکر آمیز تهیه می کنند به این معنا است که به آنها علاقمند بوده اند و یا برای آنکه روزی ممکن است به وی نیاز داشته باشند چنین کاری را می کنند.، باید تحقیق کرد که کسانی که هم نامشان در شمار استیضاح کنندگان است و هم به آن وزیر رأی برای وزارت دیگر داده اند و یا نامه تشکر تهیه کرده اند کیانند و یا دست کم خودشان در تصمیم گیری هاشان کمی تأمل کنند.

البته بلاتکلیفی عده ای از نمایندگان و نداشتن رأی ثابت از جانب آنان را نباید از نظر دور داشت و آن این است که یا اصلا در رأی گیری در انتخابات وزرا مبنایی ندارند و یا کاملاً سیاسی عمل، و یا مصلحت اندیشی می کنند و به خاطر رئیس جمهور کوتاه آمده اند و در هر حالت اثرش بر مردم جز گیج کردن آنها چیز دیگری نیست. 

وقتی که بدون گزارش، وزیری استعفا می دهد واقعا مسائل چه خوب و یا بد آن نادیده گرفته می شود و مسائل پشت پرده فقط برای محققان و تاریخ نویسان می ماند که بروند و زحمت بکشند و ناگفته ها و ناشنیده ها را به زحمت در آورند تا نوشته های تاریخی آنها بارورتر شود و قضاوت تحلیلگران آینده را آسان تر کند ولی چه فایده؟ مگر تا کنون از حوادث تاریخی ما بهره لازم را  گرفته ایم تا نسل های بعدی بهتر از ما عمل کنند؟

ممکن است گفته شود که این حق رئیس دولت است که با هر کس نخواست کار کند او را عزل کند و یا استعفایش را بپذیرد ولی حق مردم و نمایندگان مردم هم هست تا بدانند که چرا به چنین سرانجامی ختم شده. کار وزارت و تصدی خدمتگزاری برای مردم یک خدمت شخصی نیست که بتوان از آن گذشت.  دست کم رئیس جمهور باید به جای تشکر و یا با تشکر، علت واقعی این موارد را برای مردم توضیح دهد.

ممکن است بگوئید که این در دنیا مرسوم است همچنانکه ترامپ چنین می کند ولی باید گفت اولاً مگر ما هم باید مثل ترامپ عمل کنیم و ثانیاً اینجا جمهوری اسلامی است که ما با رعایت حفظ حرمت افراد اجازه ندهیم که سرنوشت کشور به سُخره گرفته شود. چه بسا حرف وزیر مستعفی قوی تر از حرف رئیس جمهور باشد و یا برعکس آن، دست کم نمایندگان باید بدانند.

البته مردم هم نسبت به نمایندگانشان با این تلوّن مزاج پرسشگر خواهند بود که آیا رأی دادن و استیضاح کردن بر طبق ضابطه و برنامه است  یا مناسبات دیگر و این بسیار امر مهم و سرنوشت سازی در انتخابات  است.

پیشنهاد می شود در اینگونه موارد مجلس آئین نامه تصویب کند که وقتی وزیری به هر دلیل استعفا می دهد و یا برکنار می شود اگرچه حق رئیس جمهور است ولی مجلس هم با رأیی که داده صاحب حق و یا دست کم صاحب انتظار و توقع شده که رئیس جمهور باید به آن احترام بگذارد و گزارشی به مجلس بدهد. البته وزیر مستعفی یا برکنار شده هم می تواند همین کار را انجام دهد تا در جائی علل این اتفاقات ثبت شود. 

این عمل سبب خواهد شد تا قوت و ضعف استدلال های رئیس جمهور و نیز وزرای مستعفی و یا معزول معلوم شود تا برای پست های بعدی با مظلوم نمایی و یا بزرگ نمایی کار را بر تصمیم گیرندگان مشتبه، و ذهن ملت را مغشوش و مشغول نکنند و پیگیری روند کارها را چه در جهت مثبت و یا منفی با اخلال مواجه نسازند و عبرتی باشد برای دیگران که بدانند که باید کار کنند و برای آن از همه چیز حتی آبروی خود مایه بگذارند و گرنه مسئولیت ها می شود فال و تماشا و این‌که: 
هر که آمد عمارتی نوساخت
رفت و آن را به دیگری انداخت!