شناسهٔ خبر: 30461978 - سرویس فرهنگی
نسخه قابل چاپ منبع: ایرنا | لینک خبر

هم‌آیی قلم و دوربین در نگاه مسعود کیمیایی

تهران - ایرنا - مسعود کیمیایی کارگردان و «واسینی الاعرج» رمان‌نویس الجزایری و استاد دانشگاه‌های الجزایر و «سوربون» از هم‌آیی قلم و دوربین گفتند.

صاحب‌خبر -

به گزارش روز دوشنبه خبرنگار فرهنگی ایرنا، مسعود کیمیایی در سلسه نشست‌های سینما و ادبیات با عنوان «هم‌آیی قلم و دوربین» در سالن اندیشه پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی، با اشاره به تاریخ پیوسته جمهوری اسلامی ایران با الجزایر بخصوص در ادبیات و سینما ، گفت: «جیلو پونته کوروو» برای ساخت نبرد الجزایر وارد کارزار شد ولی شکل به تصویر کشیدن آن نبرد با انقلاب اسلامی ایران در ماهیت فرقی نداشت.
وی با اشاره به اینکه هنر باید بیانگر حس زمان و مکان هر منطقه باشد، افزود: هنری که به جامعه‌اش نگاه نکند سرد است؛ هنر سرد با دوره‌هایی که ما گذراندیم هیچ سنخیتی ندارد.

** زنان در فیلم‌های من دروغ نیستند

این کارگردان سینما تاکید کرد: من داستان «داش آکل» را به فیلم تبدیل کردم، خاک را بر اساس داستان «اوسنه بابا سبحان» ساختم و فیلم کوتاه «مزاحم» را بر اساس داستانی از بورخس لذا براین باورم ادبیاتی که از دل مردم می‌آید با سینما فاصله ندارد چراکه تفاوت موجود در سینما و ادبیات به این دلیل است که ادبیات ذهن مخاطب را باز می‌گذارد و هر فرد دنیای ذهنی خودش را می‌سازد ولی کارگردان فقط تصویری را که می ‌خواهد به مخاطب ارائه می‌دهد.
کیمیایی ادامه داد: وقتی به من می‌گویند فیلم‌هایم فضایی مردانه دارند ناراحت می‌شوم به عنوان مثال در فیلم‌های «گروهبان» و «غزل»، مردها علمدار نیستند آن طور که زندگی را تجربه کردم به خانم‌ها نگاه می‌کنم، اندازه‌های معین از زن و مرد در جامعه، زنان در فیلم‌های من دروغ نیستند و نمی‌خواهم به اثرم دستور دهم با زن‌ها کنار بیاید، بلکه نگاه به جامعه‌ام دارم.

** اسم فیلم را متن به من می دهد

وی درباره کاربرد استعاره در فیلم‌هایش، افزود: باید بگویم که من در میانه رئالیسم زندگی می‌کنم و همان را هم نشان می‌دهم. اگر از ریل خارج شوم زیاده‌گویی کرده‌ام؛ بنابراین استعارات من برگرفته از همان رئالیسم است. همانطور که شخصیت‌هایی که انتخاب می‌کنم همه از عامه مردم هستند؛ یعنی واقعیتی که در جامعه اکثریت است.
کارگردان فیلم سینمایی «جرم» در پاسخ به اینکه چرا نامگذاری شخصیت‌ها یا فیلم‌هایش کوتاه هستند و اینکه عموما آنها را چگونه انتخاب می‌کند گفت: باید بگویم متنی که می‌نویسم به من می‌گوید نام فیلم چیست یا شخصیت چه نامی داشته باشد بهتر است. مثلا «قیصر» ، «غزل» ، «سلطان»، «جرم»، «حکم»، «ضیافت» و… همه از متن آمده‌اند.

** تروریسم فرهنگ را از بین می برد
در ادامه این نشست واسینی الاعرج، اظهار کرد: تروریسم در الجزایر بسیاری از جنبه‌‌های فرهنگی ما را از بین برد. انقلاب الجزایر گویی تازه از قرون وسطی خارج شده بود.
رمان‌نویس الجزایری، افزود: من در آثارم از شخصیت‌‌های شناخته شده ادبیات جهان استفاده می‌‌کنم.
وی افزود: مثلا شخصیت «دن کیشوت» را به کار بردم؛ زیرا کشور ما پدیدآورنده آن را می‌‌شناخت. سروانتس پنج سال در الجزایر زندگی کرد و زندانی شد. او دیدگاهی بسیار زیبا از ما الجزایری‌‌ها ارائه داده است. اگر دقت کنید می‌‌بینید که سه فصل از رمان «دن کیشوت» در الجزایر می‌‌گذرد؛ بنابراین ادبیات من ادبیات غربی نیست و من در فرهنگ غربی زندگی نکرده‌‌ام، بلکه نگاهی انسانی دارم.

** توجه به زنان در آثار واسینی
الاعرج افزود: سروانتس جزئی از زمان و مکانی که در آن زندگی می‌‌کرد، شده است، خواندن مسائل فرهنگی انسانی به ما کمک می‌‌کند مثلا شخصیت لولیتا وسیله‌‌ای است که در من سیاق ادبی را زنده کرد. توجه به زنان در آثار من زیاد است. برای اینکه در جامعه من به زنان زیاد ظلم شده است. مثلا در کتاب «زنان کازانوا»، این شخصیت چهار زن دارد و به همه هم ظلم کرده است. هنگام مرگ از آنها طلب بخشش می‌کند ولی آنها نمی‌پذیرند.
رمان‌نویس الجزایری، گفت: کاربرد استعاره در آثار من خاص است. بدون اینکه بخواهم نصیحت کنم استعاره می‌‌آورم. استعاره لایه‌های مختلف دارد. غسان کنفانی هم اینگونه است. مثلا در یکی از داستان‌هایش، خانواده فلسطینی هنگام فرار، پسرشان را در خانه جا می‌گذارند و بعد از سالها دنبالش می‌‌گردند و می‌فهمند به خدمت ارتش اسرائیل درآمده‌اند. او با این کار می‌خواهد تاثیر شرایط بر زندگی و انتخاب را نشان دهد.
این نویسنده الجزایری با تاکید بر اینکه استعاره باید قابل درک باشد گفت: در یکی از رمان‌هایم با عنوان «داستان یک پروانه»، شخصیت اصلی، یاما، هم داروخانه دارد و هم نوازنده زیرزمینی است گویا هم داروی جسم و هم داروی جان به مردم می‌‌دهد.
وی با اشاره به اینکه برای انتخاب نام شخصیت‌‌هایم معیار خاصی ندارم ولی عموما به دو دسته تقسیم می‌‌کنم ، گفت: آنها یا اسامی خاص و حقیقی هستند مثل امیر عبدالقادر که قهرمان ملی الجزایر است و یا نام‌هایی انتخاب می‌کنم که معنای آنها بازگو کننده شخصیت یا روحیات آنها باشد.
سلسله نشست‌‌های «هم‌آیی قلم و دوربین» تا 17 دی‌ جاری با حضور «هوشنگ مرادی کرمانی»، «چیستا یثربی» و «حسن فتحی» در پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی ادامه خواهد داشت.
روز سه‌‌شنبه 18 دی نیز، کارگاهی با موضوع «اقتباس سینما از ادبیات» در محل مدرسه ملی سینمای ایران برگزار خواهد شد.
فراهنگ ** 9246 ** 1355 **

نظر شما