شناسهٔ خبر: 29751594 - سرویس فرهنگی
نسخه قابل چاپ منبع: روزنامه فرهیختگان-قدیمی | لینک خبر

گزارش مراسم تشییع پیکر ابوالفضل زرویی نصرآباد

بدرقه با گل‌آقای شهر

صاحب‌خبر - مراسم تشییع پیکر ابوالفضل زرویی نصرآباد، نویسنده، شاعر، طنزپرداز و پژوهشگر روزگذشته دوشنبه، ۱۲آذرماه در حوزه هنری برگزار و در قطعه هنرمندان بهشت‌زهرا به خاک سپرده شد. سیدعلی موسوی‌گرمارودی، ساعد باقری، ناصر فیض مدیر دفتر طنز حوزه هنری و غلامعلی حدادعادل رئیس فرهنگستان زبان و ادب فارسی از سخنرانان این مراسم بودند که با اجرای شهرام شکیبا همراه بود. شهرام شکیبا که اجرای مراسم را به عهده داشت با بیان خاطره آشنایی‌اش با ابوالفضل زرویی‌نصرآباد در حوزه هنری اظهار کرد: «زرویی هیچ وابستگی سازمانی نداشت. بعد از آنکه او رفت، آمدند و کردند آنچه نباید می‌کردند. اما برخلاف گفته‌ها، هرگز تا آخرین روز، مهر از حوزه نبرید و به حوزه بی‌مهری نکرد. شاید خیلی چیزها بگویند، اما او تا آخرین لحظه در حوزه هنری کار می‌کرد و اتفاقاتی درشأن او شکل می‌گرفت.» این طنزپرداز افزود: «اتفاقی که برای جسم زرویی افتاد، شاید خودخواسته بود. خودش می‌خواست تیشه به ریشه قامتش بزند. قدیم این مجالس را مجلس تذکر می‌گفتند.» شکیبا اظهار کرد: «اگر در سه سال گذشته هر کدام از ما حاضران درِ خانه‌اش را می‌زدیم، او سه سال تنها نبود و نیازی نبود که بالای سر خود این شعر را بزند؛ «مرا ز روز قیامت غمی که هست این است / که روی مردم عالم دوباره باید دید». ببینید با او چه کردند.» او با تاکید بر اینکه این مراسم تذکر است، بیان کرد: «بیایید بیشتر قدر هم را بدانیم و خط‌کشی‌ها را کنار بگذاریم. آنچه ما را به‌هم پیوند می‌دهد ادبیات است. ادبیات سرشار از انسانیت است؛ چطور می‌شود آن را بخوانیم و به آن عمل نکنیم؟ شرایط کمیکی ایجاد می‌شود.» این طنزپرداز با اشاره به این حرف علی موسوی‌گرمارودی که گفته است ‌زرویی عبید زمانه ماست، گفت: «شاید همین‌طور بود. ابوالفضل اگر می‌خواست رساله بنویسد می‌توانست رساله بسیار بنویسد، اما او طنز را انتخاب کرده بود. زرویی ادیب بود. همه کسانی که با او سروکار داشتند بر این موضوع صحه می‌گذارند که او درک عمیقی از ادبیات داشت.» در ادامه مراسم سیدعلی موسوی‌گرمارودی درباره ابوالفضل زرویی گفت: «من دلم می‌خواست در این مراسم یادداشتی را که در تحلیل کارهای اوست، بخوانم و درباره استعداد او حرف بزنم، اما فرصت زیاد نیست. او در نقیضه‌پردازی تقریبا بی‌نظیر بود. کسی به پای کارهایی که در «تذکرةالمقامات» می‌نوشت، نمی‌رسد.» او سپس شعری را که در سوگ برادرش گفته بود برای زرویی‌نصرآباد خواند. همچنین ساعد باقری در این مراسم گفت: «دیروز به سهیل محمودی می‌گفتم با داغ قیصر فرو ریختیم و شکستیم و ناگهان و یک‌باره با داغ این عزیز روبه‌رو شدیم. داغ این عزیز از جنسی است که هرچه بگذرد عمق خود را نشان می‌دهد. چیزی که در ذهنم بود تا درباره زرویی بگویم اصالت اوست؛ این گوهر شریف کمیاب زمانه ما. او ریشه‌دار بود و این موضوع در آثارش هم پدیدار بود. او از متون کهن فارسی رگ و ریشه می‌گرفت. اگر کسی اندک انس و الفتی با ادبیات داشته باشد، می‌داند زرویی بر ریشه‌ها استوار بود. زرویی آزاده بود و آزاده زیست.» غلامعلی حدادعادل نیز در مراسم تشییع پیکر ابوالفضل زرویی‌نصرآباد با تسلیت به طنزپردازان، خانواده زنده‌یاد زرویی و اهل ادبیات گفت: «درکنار پیکر مردی ایستاده‌ایم که در کمتر از یک عمر ۵۰ ساله، خودش را به‌عنوان یک چهره موثر و ماندگار در عرصه ادب فارسی تثبیت کرده است. مانند خورشیدی که در نیمروز غروب می‌کند، این مرد در نیمروز غروب و ما را ترک کرد.» حدادعادل سپس بیان کرد: «زرویی توانسته در کنار کار اجتماعی و مدیریت در حوزه هنری به ادبیات خدمت کند. او در مجلات مختلف حضور داشت و معرف ادبیات بود. تصور بسیاری این است کسی که شعر طنز می‌گوید از سر ناچاری به این سمت آمده و خود را به لودگی زده است. فارغ از اینکه این حرف درست باشد یا غلط، مصداقش زرویی‌نصرآباد نیست. کسی که با شعر آشنا باشد این موضوع را تصدیق می‌کند که زرویی با تاریخ کهن ادب فارسی آشنا بود و سیر تحول آن را مطالعه می‌کرد. همچنین از ادبیات معاصر هم غافل نبود. عبارت‌های عربی که در «تذکرةالمقامات» به کار می‌برد نشان از آشنایی او با ادبیات عرب دارد. اشعار جدی زرویی نیز قدرت شعری او را نشان می‌دهد. شاعری که داشته‌های ادبی زیادی داشت و طنز را انتخاب کرده معلوم است که طنزپردازی‌اش از سر ناچاری نبوده است. او طنز را انتخاب کرده و مسئولیت خود را از طریق طنز می‌داند و از این طریق به مردم خدمت می‌کند. بسیاری که طنز نمی‌نویسند نمی‌توانند از عهده آن بربیایند. تک‌تک افراد جامعه به خنده نیاز دارند و طنز جزء لوازم اجتماعی ماست. جامعه‌ای که از طنز محروم باشد، نقص دارد. حرف‌های بسیاری را که نمی‌توان به صورت جدی زد طنزپردازان با زبان طنز می‌گویند. ابوالفضل زرویی طنز را انتخاب کرده و طنز او را غافلگیر نکرده است.» سپس ناصر فیض -‌مدیر دفتر طنز حوزه هنری‌- با تسلیت درگذشت ابوالفضل زرویی اظهار کرد: «ابوالفضل را خاص و عام می‌شناختند. او محبوب، عزیز و ارجمند بود. همه مردم به او احترام می‌گذاشتند و به او علاقه‌مند بودند. این پذیرش دلیلی نداشت جز اینکه او به حق و درستی پاسدار زبان فارسی بود. اگر نیکو سخن می‌گفت حرمت سخن نیکو را می‌دانست. او ادبیات و اخلاق را با هم می‌دید و برای خوشامد این و آن حرف نمی‌زد. او نمونه بارز انسان شریف و خردمند بود. زمانی که در حوزه هنری بود در طول همکاری‌مان چیزی جز مهربانی و انتقال داشته‌هایش از او ندیدیم. او آدم کریمی بود. زرویی اصیل و اصیل‌زاده بود. به‌خاطر نگرانی از بیراهه رفتن طنز، دفتر طنز حوزه هنری را ایجاد کرد تا جریان منسجم و هدفمندی را پایه‌گذاری کند.» شهرام شکیبا در پایان این مراسم گفت: «به من اعلام شد خیابانی که ابوالفضل زرویی در احمدآباد مستوفی در آن زندگی می‌کرد یا خیابان دیگری به نام او نام‌گذاری خواهد شد.» در این مراسم، محسن عرب‌خالقی مرثیه‌خوانی کرد و حجت‌الاسلام و‌المسلمین محمد قمی، رئیس سازمان تبلیغات اسلامی بر پیکر زرویی‌نصرآباد نماز میت را اقامه کرد. سپس پیکر این چهره ادبیات و طنز به خانه ابدی خود در قطعه هنرمندان بهشت‌زهرا بدرقه شد.

نظر شما