به گزارش مشرق، بیماری های مادرزادی هزاران دلیل می توانند داشته باشند. ولی اینکه با دستان خودتان باعث عقب ماندگی نوزادتان شوید امری کاملا غیر قابل باور است. این مطلب را دنبال کنید تا از این حقایق آگاه شوید.
تولد در روزهای خاص؛ مدی که بسیاری از والدین برای به روز بودن یا ناآگاهی از عوارض زایمان زودرس، اصرار دارند تا برای متفاوت بودن، فرزندشان در روز خاصی متولد شود و یک عمر با عذاب و احساس گناه توأم با سختی و درد تن به زندگی میدهند که به دلیل این باور غلط نوزاد و مادر در بلند مدت با مشکلات عدیدهای دست و پنجه نرم میکند.
بیشتر بخوانید:
مادرانی که سلامت کودکشان را فدای تاریخ شیک و لاکچری میکنند
طی سالهای اخیر زوجین علاقه زیادی پیدا کردهاند تا فرزندشان در روزهای خاصی از سال متولد شوند؛ روزهایی مانند روز تولد مادر، پدر، سالگرد ازدواج و حتی روزهای خاصی از سال؛ اما 97.7.7 از روزهای رند سال 97 بود که باعث شد بسیاری از والدین به دلیل تفکر اشتباه و باور غلط برای تولد فرزندشان در این تاریخ اتاق زایمان بیمارستانها را شلوغ کنند. در همین راستا گوهر یسنا انزانی- روانشناس تخصصی کودک با اشاره به علت گرایش والدین برای تولد فرزندشان در این تاریخ اظهار کرد: به طور معمول بسیاری از افراد عدد هفت را مقدس میدانند حتی در ادیان متفاوت و قرآن هم به شکل مقدسی از این عدد یاد میشود.
او با بیان اینکه بسیاری از افراد هفت را نماد کثرت و فراوانی میدانند تصریح کرد: با توجه به تحقیقاتی که در این زمینه انجام شد متوجه شدیم که بسیاری از والدین به دلیل مقدس بودن عدد هفت، اصرار داشتند فرزندشان در این تاریخ متولد شود.
زایمان زودرس عامل بروز اثرات مخرب در نوزاد و مادر
وی با بیان اینکه زایمان زودرس عامل بروز اثرات مخربی در نوزاد و مادر است گفت: بسیاری از والدین اطلاع مناسبی از عوارض زایمان زودرس ندارند و تنها بر مبنای باورهای غلط ذهنی، شنیدهها و احساساتی که از محیط و اطرافیان دریافت کردهاند عمل میکنند که طی سالهای اخیر شاهد رشد این باورها در جامعه هستیم.
به گفته این روانشناس، «باورها» اندیشه و رفتاری هستند که فرد در اثر تکرار، به بودن آنها عادت و به صحیح بودن آن اعتقاد قلبی پیدا کرده و درنهایت به عنوان یک رفتار کاملا پذیرفته شده در انجام آن اصرار می ورزد.
انزانی با اعتقاد به اینکه افکار انسانها منطبق بر باور و متأثر از محیط شکل میگیرد، افزود: با توجه به اینکه در بسیاری از افسانهها و انیمیشنها مانند سفید برفی و هفت کوتوله و اژدهای هفت سر عدد هفت را مقدس میدانند، این موضوع میتواند به صورت کلیشهای باورها را از همان کودکی و با دیدن کارتونها شکل دهد که این باور غیر منطقی تا بزرگسالی هم ادامه پیدا میکند. (مثل باور به نحس بودن روز ۱۳ فروردین که عده زیادی از افراد در این روز برای این که درگیر نحسی سیزده نشوند در خانه میمانند)
وی باور را عمیقترین رفتاری دانست که در ناخوآدگاه انسان و تا قبل از 10 سالگی شکل میگیرد و میتواند منشاء بسیاری از رفتارهایی باشد که فرد در سنین بزرگسالی از خود بروز میدهد.
این روانشناس با بیان اینکه باور میتواند موجب افزایش انرژی و یا بروز رفتارهای غیر اصولی شود، تاکید کرد: به طور کلی باورها به دو دسته منطقی و غیرمنطقی تقسیم میشوند؛ باورهای منطقی با ارزیابی و انطباق با واقعیت در افراد شکل میگیرد و صحیح بودن آن در حیطه آزمایش سنجیده میشود و فرد تمام رفتارها و افکارش را منطبق با واقعیت شکل میدهد، اما باورهای غیرمنطقی با منطق هماهنگی نداشته و با شواهد عینی تایید نمیشود، مثل تولد کودک در روز خاص که مورد تایید هیچ پژوهشی نیست و فرد با باور غیر منطقی بر مبنای گفته های بررسی نشده دیگران عمل میکند و علی رغم آسیبهای بسیار خواهان تولد فرزندش میشود.
به گفته وی، این نوع از باورها موجب تصمیمگیریهای نادرستی خواهد شد که در پس آن پوچی، استرس، اضطراب ،ترس های درونی، احساس گناه و... وجود دارد که افراد آن را از والدین و اطرافیان کسب میکنند و به دنبال تأیید و حمایت افرادی هستند که آن را به او منتقل کردهاند.
انزانی معتقد است افرادی که باورهای غلطی در آنها شکل گرفته است ترسهای بیشماری از جمله ترس از بیارزشی و مورد تایید نبودن در جامعه در رفتارهای آنها مشاهده میشود که میتواند موجب کاهش تمرکز و انجام کارهای اشتباه و جبران ناپذیری شود.
این دکتر روانشناس با بیان اینکه باورها اکتسابی و قابل تغییر هستند، ادامه داد: باورهای غیرمنطقی برداشتهای ذهنی است که فرد در سالهای اولیه زندگی آن را کسب کرده و میتواند با کسب اطلاعات جدید افکار خود را بازبینی کند و آن را به راحتی تغییر دهد.
انزانی با بیان اینکه باورهای غلط موجب شده تا والدین بر تولد فرزندشان در روزهای خاص اصرار داشته باشند، مهمترین اتفاق زندگی هر زوج را تولد فرزند دانست و گفت: رابطه هیجانی مطلوب میان مادر و کودک از لحظه تولد در رشد کودک اثر معناداری دارد.
وی با بیان اینکه در سه ماهه اول بعد از تولد، کودک در همه لحظات با مادر ارتباط مستقیم برقرار میکند گفت: سبک دلبستگی مادر در رشد عاطفی و جسمانی کودک و نحوه ارتباط کودک با دنیای اطراف تا دوران سالمندی او اثر زیادی دارد که زمان زایمان در این رابطه بسیار موثر است.
مادران با زایمانهای زودرس پیامدهای ناگواری را تجربه میکنند
این روانشناس در ادامه با اشاره به عواقب زایمان زودرس برای مادران تاکید کرد: سلامت مادران عامل مهمی در ایجاد دلبستگی ایمن میان مادر و کودک است که ویژگیهای آسیب شناختی مانند استرس و افسردگی در مادر میتواند به شدت به این رابطه لطمه بزند به همین دلیل مادری که ترجیح دهد فرآیند باروری خود را زودتر از زمان موعد به اتمام رساند به طور حتم پیامدهای بسیار ناگواری تجربه خواهد کرد.
انزانی افزود: باتوجه به اینکه مادر در فرآیند زایمان و روزهای اول بعد از زایمان استرس و تغییرات روانی زیادی را تحمل میکند لازم به ذکر است که زایمان زودتر از موعد میتواند موجب کاهش میزان حساسیت مادر و اهمیت به نیازهای نوزاد شود. به همین دلیل زایمان زودرس باعث اثرات منفی در تکامل روانی اجتماعی کودک و اختلال در ارتباط بین مادر و کودک خواهد شد و کودک نمیتواند در دوران تحول خود از رشد شخصیتی و روانی به هنجار برخوردار شود.
این روانشناس معتقد است مادرانی که زایمانهای زودرس را تجربه میکنند و اصرار دارند تا فرزند خود را در روزهای خاصی به دنیا آورند علاوه بر دردهایی که به دلیل زایمان تجربه میکنند مشکلات بسیار زیادی هم از نظر روحی و روانی متحمل میشوند و همچنین کودکان زودرس هم مشکلات عدیدهای از نظر جسمانی و روانی تجربه میکنند.
وی با اشاره به پژوهشهایی که در این زمینه انجام شده، ادامه داد: مادران کودکان زودرس کمتر پذیرای کودک خود هستند و توجه کمتری به او دارند به همین دلیل مادران باید بدانند که فرزندان در زایمان زودرس حتی در دوران میانسالی هم قادر به برقراری ارتباط موفق نیستند.
انزانی در ادامه با اشاره به نوزادانی که به دلیل تولد زودرس مجبور به استفاده از دارو و بستری در مراقبتهای ویژه هستند گفت: این شرایط میتواند موجب بروز اثرات مخربی در کودک گردد ، همچنین مادرانی که زایمانهای زودرس را به دلیل باورهای غیر منطقی تجربه میکنند در سالهای بعد احساس گناه و اضطراب دارند که این احساس گناه رابطه مادر و کودک را به سمت رابطهای ناایمن سوق میدهد و موجب میشود مادر در سالهای آینده با توجه بیش از حد کودک را کنترل کرده و او را به طور افراطی حمایت کند تا از این طریق بر احساس گناهی که در ذهن او شکل گرفته غلبه کند.
به گفته وی، استرس ناشی از تولد فرزند در جدول استرسهای روانی-اجتماعی و استرسهای شدید قرار گرفته است که باتوجه به پژوهشهای انجام شده زایمان زودرس موجب میشود که مادر نسبت به فرزند خود دید مثبتی نداشته باشد و نتواند نقش حمایتی مناسبی نسبت به فرزند خود ایفا کند.
این روانشناس معتقد است مادران کودکان زودرس فرزندان خود را منفی ارزیابی کرده و در مقابل نیازهای کودک راهبرد خوبی از خود نشان نمیدهند که این بیتوجهی در کودک احساس تنیدگی بالایی ایجاد میکند.
وی با اشاره به عوارض زایمان زودرس در نوزادان افزود: نوزادان زودرس در بلند مدت عملکردهای شناختی ضعیفتری در آزمونهای رشدی و ارزیابی از خود نشان میدهند؛ به طور کلی 20 درصد از نوزادان زودرس طی سالهای اولیه دچار اختلالات یادگیری زیادی میشوند به همین دلیل در سه سال اول بعد از تولد نیاز است کودک در محیط پزشکی، عاطفی و همراه با مشاوره بیشتری رشد یابد تا مشکلاتی که به دلیل عدم تکمیل فرآیند زایمان تجربه کرده را تاحدودی جبران کند.
تولد زودرس عامل مساعدی برای عقب ماندگی ذهنی نوزادان
انزانی با بیان اینکه تولد زودرس عامل مساعدی برای عقب ماندگی ذهنی نوزاد است گفت: والدینی که به دلیل باورهای غلط بر تولد فرزندشان در روز خاص اصرار میورزند لازم است از عوارض آن اطلاع کافی داشته باشند و در همین راستا باورهای منطقی و غیر منطقی خود را ارزیابی کنند و در صورت غیرمنطقی بودن باورهایشان، خود را به چالش بکشند.
نظر شما