اما سخنان جنجالی جهانگیری آنجا بود که در پاسخ به برخی از حرفهاي شریعتمداری این بار شاید بی محاباتر از زمان مناظره های انتخاباتی به توصیفی از وضعیت خود در دولت پرداخت.معاون اول رییس جمهوری با اشاره به بخشهایی از صحبتهای شریعتمداری در مراسم اشاره کرد و گفت:«آقای شریعتمداری از این موضع صحبت کرد که مدیران کشور ترسیدهاند. این در حالی است که من بارها گفتهام در شرایط فعلی مدیران ریسکپذیر را میخواهیم. در واکنش به این صحبتهای من برخی میگویند چرا در این شرایط مدیران را برکنار نمیکنید؛ آنها فکر میکنند که در دستان من قلم و کاغذ است و راه که میروم، میتوانم مدیر را برکنار کنم. این در حالی است که من تا الان اجازه برکناری مدیرم را پیدا نکردهام چه برسد به وکیل، وزیر و ... ».
اظهارات معاون اول؛ روی سخن جهانگیری با کیست؟
این سخنان بود که واکنش های بسیاری را به ناگاه برانگیخت. درماه های گذشته روایت های بسیاری از احتمال جدایی جهانگیری از دولت مطرح شده بود. این موضوع که رییس دفتر روحانی یعنی واعظی و اسحاق جهانگیری با هم اختلاف دارند و تکیه روحانی بیشتر به رییس دفتر خود است و نه معاون اولش، بارها دستمایه گزارشهايي مطبوعات شد و حتی در مراحلی کار چنان بالا گرفت که گفته شد جهانگیری استعفای خود را داده است در بهار سال 97 خبرهایی حکایت از این داشت که معاون اول قصد جدایی از دولت را دارد و درمحل کارش حاضر نمیشود. اولويتهايي که هرکدام فقط در حد همان شایعه باقی ماندند اما وجودشان و سخن از این موقعیت ها نشان می داد که قطعا حرف هایی در پس پرده پنهان مانده است.سخنان دیروز جهانگیری اما بار دیگر شائبه اختلافات عمیق در دولت و میان رییس جمهور و معاونش را به صدر اخبار بازگرداند.
شهرداری يا معاون اولی؟
سوال این که چرا جهانگیری با همه این شائبه ها همچنان در دولت مانده است و البته سوال مهم تر اينکه چرا در همان ابتدای تشکیل دولت و شورای شهراصلاح طلبان که بسیاری معتقد بودند جهانگیری مناسب ترین گزینه برای شهرداری تهران است، وی از کابینهای که حالا حتی در حد جابه جایی منشی در آن توان ندارد، خارج نشد.نکته مهم دیگر اما این است که جهانگیری در روزی عدم اختیار و قدرت خود در کابینه روحانی را مطرح می کند که پس از مدت ها بالاخره روحانی ، وزرای جدید را به جای دو وزیر استیضاح شده و دو وزیر مستعفی اعلام کرده است.هر چند یکی از وزرای پیشنهادی همچنان محمدشریعتمداری وزیر مستعفی وزارت صنعت، معدن و تجارت بوده است و اتفاقا در همایش دیروز نیز جهانگیری به این موضوع اشاره کرده است اما شاید بتوان اشاره معاون رییس جمهور به عدم اختیارش در حد یکی منشی را تعبیر به این موضوع کرد که جهانگیری در جریان انتخابات وزرای تازه هیچ تاثیری نداشته است.طبق آنچه تاکنون گفته شده است، آقایان محمد اسلامی برای تصدی پست وزارت راه، فرهاد دژپسند برای تصدی پست وزارت اقتصاد، رضا رحمانی برای وزارت صنعت، معدن و تجارت و محمد شریعتمداری برای تصدی پست وزارت کار از سوی ريیسجمهور انتخاب شده اند و البته بر اساس شنیده ها هر سه عضو تازه ای که روحانی امیدوار است پس از رای اعتماد از مجلس به کابینه خود اضافه کند،به جریان مشهور واعظی-لاریجانی نزدیک هستند.به نظر می رسد با جدایی های رخ داده در کاروان دولت و از ابتدای تشکیل کابینه دولت دوم روحانی، گردش رییس این کاروان به سمت اصولگرایان معتدل بوده و باعث قدرت گرفتن واعظی در پاستور شده است. این در حالی است که پایگاه اصلی اجتماعی که روحانی از آن طریق به کرسی ریاست جمهوری رسیداز طریق اصلاحطلبان بوده که نماینده اصلی خود در کابینه را اسحاق جهانگیری می دانستند.
با توجه به آنچه دیروز جهانگیری بیان کرد كه گلایه ای تلویحی از انتخاب وزرای تازه هیات دولت محسوب می شد، حال به نظر می رسد باردیگر بخشی از بدنه اصلاح طلبان و بخشی از سیاسیون کارکشته تر معتقد هستند جهانگیری باید از دولت جدا شود. بسیاری از این بدنه اجتماعی معتقد هستند جهانگیری بارها خود را هزینه دولتی کرده است که به وی تقریبا هیچ اختیاری طبق گفته خودش نمیدهد و حالا زمان آن رسیده است که جهانگیری از دولت خارج شود و حتی برخی معتقد هستند در صورت خروج جهانگیری از دولت دو اتفاق خوب برای اصلاح طلبان رخ خواهد داد. اول اینکه جهانگیری امتیاز و توان آن را دارد که به راحتی ردای شهردار تهران که به نظر می رسد با حکم دیروز مجلس باید عوض شود، را بر تن کند.
این گروه معتقد هستند اما و اگرها در مورد جهانگیری برای رسیدن به کرسی شهرداری بسیار کمتر و اجماع بر وی بیشتر از هر گزینه دیگری است و همچنین آنان اعتقاد دارند دولت روحانی کمترین نسبت با اصلاحات و بیشترین هزینه را بر دوش اصلاحطلبان و پایگاه اجتماعی آنان تحمیل کرده است و خروج اسحاق جهانگیری در این برهه می تواند بخشی از این هزینه را کم کند چرا که جهانگیری که خود از عدم اختیارش در دولت سخن می گوید وحداقل با خروج از دولت می تواند به شائبه و خطای اینکه دولت روحانی را دولت اصلاح طلبان ميدانند، پایان دهد.
حال باید منتظر بود و دید پس از سخنان دیروز معاون اول رییس جمهور که واکنشهای بسیاری برانگیخت،اخبار پشت پرده از چه حکایت خواهدکرد؟آیا همان واکنش های بین سیاسیون و شبکه های اجتماعی در بدنه دولت نیز دیده می شود یا خیر؟ و در نهایت آیا پس از همه اما واگرهای حضور جهانگیری در کابینه دولت دوازدهم که از همان ابتدای تشکیل کابینه وجود داشت،در نهایت منجر به جدایی معاون اول خواهد شد؟ جداییاي که شاید برای دولت ، سنگین باشد اما احتمال آنکه بالاخره شهرداری تهران را به ثبات و سامان برساند نیز پس از آن وجود دارد.
پیش از این نیز اخباری جسته و گریخته در خصوص استعفا از معاونت اولی یا بروز اختلاف میان وی و رییس دولت یا رییس دفتر رییسجمهور شنیده میشد که معمولا مسکوت گذاشته یا حل میشد ولی این سخنان را میتوان نشانهای از افزایش و تشدید اختلافات تلقی کرد. در نتیجه برخی از سیاستمداران حتی پیشنهاد کردند که با این شرایط بهتر است وی صندلی معاونت اولی را ترک کند.
از سال 1368 که ساختار جدید قانون اساسی اجرا شد، معاون اول رییسجمهور بهطور کامل در طول رییسجمهور تعریف میشد و بیشتر نقش تشریفاتی داشت. حساسیت زیادی هم نسبت به او وجود نداشت. وظایفش ذاتی نیست، حتی از یک وزیر هم کمتر است. در غیاب رییسجمهور وظیفه اداره دولت را برعهده دارد یا وظیفه هماهنگی معاونان رییسجمهور را دارد. همه اینها نیز مشروط به موافقت رییسجمهور است.
انتصاب و عزل او نیز نیازمند هیچ موافقت و مخالفتی قانونی جز اراده رییسجمهور نیست. اینها به لحاظ حقوقی است ولی قضیه از منظر حقیقی تا حدی تفاوت دارد. بهویژه در دولت آقای روحانی. زیرا انتخاب وی عموما ناشی از حمایت اصلاحطلبان بوده است. و اگر چنین حمایتی نبود، رایآوری ایشان موضوعا منتفی بود. البته حمایت اصلاحطلبان هم نوعی ضرورت و اجبار برای آنان محسوب میشد و چنان دستشان باز نبود که بخواهند یا بتوانند از فرد دیگری حمایت کنند.
با این حال به طور ضمنی چنین برداشت شد که حضور آقای جهانگیری در مقام معاون اولی نه چون روال معمول، بلکه با اختیاراتی بیشتر برای حضور متعادل جریان اصلاحات در دولت است. ولی تجربه چهار سال اول نشان داد که این شرط یا حداقل برداشت در عمل محقق نشده است و آقای جهانگیری همچنان در جایگاه معاون اولی معمولی انجام وظیفه میکند.
دور اول گذشت ولی در دور دوم قضیه قدری پیچیدهتر شد.اینبار اصلاحطلبان و به طور مشخص آقای جهانگیری مستقیمتر وارد عرصه شدند و به نوعی به یار کمکی آقای روحانی در انتخابات وارد شد و شاید برای آقای جهانگیری این نوعی از خودگذشتگی فراتر از انتظار بود، کاری که انجام داد و بهطور قطع امروز باید از آن پشیمان باشد. اینبار تصور آن بود که گروه اقتصادی دولت در زیرمجموعه معاون اول عمل کند. من نمیدانم که آیا این را با آقای روحانی شرط کردند یا خیر. اگر شرط کردند و معاون اولی را پذیرفتند در این صورت در اولین لحظهای که خلاف آن را دیدند باید کنارهگیری میکردند و اگر شرط نکردند که هیچ ادعایی نمیتوانند داشته باشند.
جهانگیری باید هنگام تغییرات در دفتر رئیس جمهور این حرفها را میزد/ واعظی اختیارات فوقالعادهای دارد که در 40 سال گذشته بیسابقه بوده است
عبدالله ناصری، عضو شورای مشورتی رییس دولت اصلاحات درباره اظهارات جهانگیری گفت: در حال حاضر نگاه مردم به گونه ای است که این اظهارات چیزی را تغییر نمی دهد و باور اجتماعی را درباره اینکه آقای جهانگیری، اختیار تغییر یک منشی را نداشته باشد، تقویت نمی کند. در واقع افکار عمومی نمی تواند این موضوع را بپذیرد.
این تحلیلگر اصلاح طلب افزود: همان زمانی که تغییراتی در دفتر رییس جمهور به وجود آمد، و صحبت از کاهش اختیارات آقای جهانگیری شد، می شد این صحبت ها را مطرح کرد. اما اکنون فرصت طلایی که آقای جهانگیری می توانست استعفا بدهد از بین رفته است.
او درباره علت بیان چنین اظهاراتی از سوی معاون اول رییس جمهور در مقطع فعلی گفت: علت این موضوع را نمی دانم. باید از خود آقای جهانگیری پرسید. شاید دلیلش این باشد که وضعیت قوه مجریه و وضعیت اقتصادی را بحرانی تر می بینند و به هر حال در این شرایط لازم دانسته اند که این صحبت ها را مطرح کنند.
ناصری با تاکید بر اینکه این صحبت ها در شرایط فعلی، خیلی شنیده نمی شود، گفت: به هر حال آقای جهانگیری بنا به مقتضیات و جایگاه خودشان تصمیم گیری می کنند و صد البته اگر شان ایشان رعایت نشود در دولت نخواهند ماند.
ناصری درباره اینکه آیا اظهارات جهانگیری هشداری به دولت بود، گفت: آقای واعظی نسبت به روسای دفتر رییس جمهور در دولت های گذشته به جز یکی دو مقطع مانند دولت دوم آقای احمدی نژاد، اختیارات فوق العاده ای دارند که در چهل سال گذشته بی سابقه بوده است.
جای جهانگیری بودم یک روز هم در کابینه نمیماندم
وی افزود: من اگر جای آقای روحانی بودم حتی بعد از عزل وزیرش، معاونش را جایگزین او نمیکردم؛ زیرا اگر معاون او خوب بود همان وزیر، کار خود را خوب انجام میداد اما این سلیقه رئیسجمهور است. بهتر است رئیسجمهور و مجلس در فضای سالم در مورد انتخاب وزیران تصمیم بگیرند و پیشنهاد میکنم مصالح کشور را نیز در نظر داشته باشند.
دبیرکل حزب کارگزاران سازندگی با بیان اینکه روحانی اصرار داشت بعضی از وزیران را با وجود اختلاف همچنان تا آخر کنار خود نگاه دارد گفت: اما بعد به یک جایی میرسند که فکر میکنند دیگر مصلحت نیست بیشتر از این تعلل داشته باشند.
کرباسچی در واکنش به جمله معاون اول رئیسجمهور که در همایش بیست و سومین سالروز ملی صادرات گفته بود «اجازه برکناری منشی خودم را ندارم چه برسد به تغییر مدیران دولتی» گفت: من صحبت آقای جهانگیری را شنیدم اما نمیدانم چرا این حرف را زد؟ اگر من به جای او بودم که حتی نمیتوانستم منشی خودم را تغییر دهم، یک روز هم در کابینه دولت نمیماندم.
غلامعلی جعفرزداده ایمن آبادی، نماینده مردم رشت در مجلس نیز نوشت: حسن روحانی و دولت به اسحاق جهانگیری مدیون است. اگر جهانگیری در مناظرات انتخابات ریاست جمهوری حضور نداشت و به دفاع از روحانی نمیپرداخت، معلوم نبود ایشان رأی بیاورد. از سویی جهانگیری تمام کارهای دولت را مدیریت و هدایت میکند. سخنان رور گذشته معاون اول رئیس جمهور در همایش روز ملی صادرات بسیار تلخ و ناراحت کننده بود. با ایشان به دور از اخلاق حرفهای برخورد شده است. آقایروحانی خاطره و سابقه خوشی از دوستی با آقای جهانگیری به جای نخواهد گذاشت. واقعیت این است که به ایشان باید جایزه سنگ صبوری را داد. با همه این احوال ای کاش چنین مباحثی رسانهای نمی شد. بالاخره کشور در شرایطی نیست که انسجام و وفاق بین اعضای دولت بشکند. به نظر وزرای دولت عصبی و پرخاشگر هستند، صبر و حوصله کمی دارند و زود از کوره در میروند، کم طاقتی و فشار کار روی وزرا و مدیران دولت تاثیر منفی گذاشته است. اما کشور به مردان بزرگ در چنین مواقعی نیاز دارد. کسی که رئیس جمهوری یا وزیر یا مدیر ارشد میشود، باید در چنین روزهای سختی خودش را نشان دهد.
نظر شما