جوان آنلاین: پایان یک سال ابتدایی مدیریت جدید شهر تهران هرچند که با کارنامهای تهی از پیشرفت پروژههای عمرانی و در عین حال مصادیق متعدد فعالیتهای تبلیغاتی همراه بود، اما سرنوشت نهچندان مبارکی را برای مهمترین رسانه و دستگاه تبلیغاتی شهر تهران فراهم کرد. تغییرات مداوم تیم مدیریتی «همشهری» و خبرهایی که از تعطیلی سلسلهوار نشریات این گروه مطبوعاتی به گوش میرسد همگی حاکی از روند رو به افولی است که فضای مهمترین رسانه شهری تهران را در یک سال اخیر فرا گرفته است.
«همشهری» را علاوه بر رسانه رسمی شهرداری تهران میتوان از جهات مختلف از مهمترین مجموعههای رسانهای کشوری دانست که در ۲ و نیم دهه گذشته و با تجربه مدیریت جریانهای مختلف حاکم بر شهرداری تهران همیشه از مهمترین جریانهای مطبوعاتی کشور بوده است. هرچند تغییر شهرداران و مدیریت شهری تهران همشهری را در بیش از ربع قرن عمر خود تبدیل به رسانهای با جهتگیریهای متفاوت کرده است و از همین جهت نمیتوان آن را رسانه هیچکدام از گروههای سیاسی کشور دانست، اما تغییر مدیریتهای مختلفی که در شهرداری تهران رخ داده است هیچگاه باعث آن نشده است این رسانه از جایگاه تعیینکننده خود در میان مطبوعات افول کند و رسانه شهرداری تهران همیشه بهعنوان یکی از مهمترین رسانههای کشور شناخته شده است. همشهری که کار خود را بهعنوان روزنامهای با شکل مدیریتی جدید در اوایل دهه ۷۰ آغاز کرده بود با گذشت زمان از حد یک روزنامه نیز خارج شده و با انتشار مجلات مختلف تبدیل به یک مجموعه رسانهای همهجانبه شد. نخستین تجربه همشهری در انتشار مجلاتی موازی با روزنامه به «همشهری جوان» بازمیگردد که در سال ۸۳ و با فضایی متفاوت منتشر شد. استقبال نسبتا چشمگیر از همشهری جوان در آن برهه باعث شد مدیریت بعدی موسسه همشهری به دنبال تکرار تجربه موفق همشهری جوان در سایر حوزهها باشد و با انتشار مجلات تخصصی گستره مخاطبان رسانه شهرداری تهران را نیز افزایش دهد. همشهری خانواده، دیپلماتیک، تندرستی، معماری، اقتصادی، تماشاگر، سرنخ، گردشگری، پایداری، خردنامه، ماه، ۲۴، داستان و... مجلات مختلفی بودند که تحت لوای این گروه مطبوعاتی منتشر شدند تا همشهری در مدتی کوتاه فراتر از یک روزنامه تبدیل به یک هلدینگ مطبوعاتی فعال شود.
با تمام این اوصاف همشهری بهعنوان مهمترین رسانه شهری تهران در دوره مدیریت جدید با مشکلات متعددی مواجه شده است که آن را به ضعیفترین وضعیت دوران انتشار خود رسانده است. خبرهای متعددی که حکایت از تعطیلی نشریات زیرمجموعه این روزنامه دارد و خبر واگذاری غیرحرفهای آن که حتی صدای حامیان مدیریت فعلی شهری را نیز در آورده است، باعث شده نگرانیها نسبت به آینده این گروه مطبوعاتی بیش از هر زمان دیگری شود.
«همشهری» را علاوه بر رسانه رسمی شهرداری تهران میتوان از جهات مختلف از مهمترین مجموعههای رسانهای کشوری دانست که در ۲ و نیم دهه گذشته و با تجربه مدیریت جریانهای مختلف حاکم بر شهرداری تهران همیشه از مهمترین جریانهای مطبوعاتی کشور بوده است. هرچند تغییر شهرداران و مدیریت شهری تهران همشهری را در بیش از ربع قرن عمر خود تبدیل به رسانهای با جهتگیریهای متفاوت کرده است و از همین جهت نمیتوان آن را رسانه هیچکدام از گروههای سیاسی کشور دانست، اما تغییر مدیریتهای مختلفی که در شهرداری تهران رخ داده است هیچگاه باعث آن نشده است این رسانه از جایگاه تعیینکننده خود در میان مطبوعات افول کند و رسانه شهرداری تهران همیشه بهعنوان یکی از مهمترین رسانههای کشور شناخته شده است. همشهری که کار خود را بهعنوان روزنامهای با شکل مدیریتی جدید در اوایل دهه ۷۰ آغاز کرده بود با گذشت زمان از حد یک روزنامه نیز خارج شده و با انتشار مجلات مختلف تبدیل به یک مجموعه رسانهای همهجانبه شد. نخستین تجربه همشهری در انتشار مجلاتی موازی با روزنامه به «همشهری جوان» بازمیگردد که در سال ۸۳ و با فضایی متفاوت منتشر شد. استقبال نسبتا چشمگیر از همشهری جوان در آن برهه باعث شد مدیریت بعدی موسسه همشهری به دنبال تکرار تجربه موفق همشهری جوان در سایر حوزهها باشد و با انتشار مجلات تخصصی گستره مخاطبان رسانه شهرداری تهران را نیز افزایش دهد. همشهری خانواده، دیپلماتیک، تندرستی، معماری، اقتصادی، تماشاگر، سرنخ، گردشگری، پایداری، خردنامه، ماه، ۲۴، داستان و... مجلات مختلفی بودند که تحت لوای این گروه مطبوعاتی منتشر شدند تا همشهری در مدتی کوتاه فراتر از یک روزنامه تبدیل به یک هلدینگ مطبوعاتی فعال شود.
با تمام این اوصاف همشهری بهعنوان مهمترین رسانه شهری تهران در دوره مدیریت جدید با مشکلات متعددی مواجه شده است که آن را به ضعیفترین وضعیت دوران انتشار خود رسانده است. خبرهای متعددی که حکایت از تعطیلی نشریات زیرمجموعه این روزنامه دارد و خبر واگذاری غیرحرفهای آن که حتی صدای حامیان مدیریت فعلی شهری را نیز در آورده است، باعث شده نگرانیها نسبت به آینده این گروه مطبوعاتی بیش از هر زمان دیگری شود.
تضعیف به نام کوچکسازی!
از نخستین روزهای تغییر شهردار تهران و در شرایطی که جای پای شهردار جدید هنوز چندان محکم نشده بود تغییر مدیرمسؤول همشهری و موضع گیری محمدعلی نجفی درباره تغییر روش مدیریت همشهری حاکی از آن بود که عزمی جدی در جهت استفاده بهینه از این روزنامه و نشریات آن بهوجود آمده است که به دنبال تغییرات گسترده در جهت افزایش کیفیت این رسانه شهری است، اما نخستین نکتهای که شهردار سابق تهران در اوایل کار خود به آن اشاره داشت این بود که همشهری تبدیل به نهادی پرهزینه شده است که باید از هزینههای آن کاست. وی برای نخستینبار در نشست خبری ۲۴ مهر ۹۶ با اشاره به آنچه «انتقادهای بخش زیادی از فعالان رسانههای مکتوب به ایجاد شرایط غیررقابتی توسط نشریات همشهری روی دکه» خواند، گفت: «در بررسیهای ما مشخص شد تعدادی از این مجلات زیر ۲۰درصد مورد استفاده قرار میگیرند و ۸۰ درصد برگشتی دارند، در حالی که برای آنها یارانههای فراوان توسط شهرداری پرداخت میشود». وی این سخن را کمی بیش از یک ماه بعد از واگذاری سکان هدایت موسسه همشهری به «مرتضی حاجی» و چند روز بعد از اینکه تصمیم مدیریت این موسسه برای تعطیلی ۴ عنوان از نشریات گروه مجلات علنی شد، بیان کرد که عبارت بودند از دوماهنامههای «همشهری اقتصادی» و «همشهری دیپلماتیک» و نیز ماهنامههای «همشهری خردنامه» و «همشهری ماه». شهردار وقت تهران این هشدار را هم داده بود که «من معتقدم بیش از این تعداد مجلات باید تعطیل شود». اما صاحبان این مجلات تعطیل شده ادعاهای دیگری داشتند و تعطیلی این مطبوعات را به دلایلی سیاسی مرتبط میکردند. هرچند که موج تعطیل سازی نشریات با این ۴ نشریه آغاز شد و بارها وعده به این داده شد که باقی نشریات همشهری با کیفیتی بهتر از سابق ادامه حیات خواهند داد، اما این تعطیلیها خود آغازکننده وضعیتی بود که در آن هر روز خبری جدید از توقف در روند کار سایر نشریات به گوش میرسید.
واگذاری عجیب!
سناریویی که با نام کوچک سازی و تعطیل کردن نشریاتی که فروش پایینی داشتهاند آغاز شده بود طبق پیشبینیها به همان سمت و سویی که انتظارش میرفت هدایت شد و مسؤولان همشهری بحث واگذاری مجموعه مجلات این رسانه شهری را مطرح کردند و برای آن مدت زمانی را نیز معین کردند. بر اساس تصمیمی که مدیریت این موسسه در فروردین امسال در رابطه با مجلات همشهری اتخاذ کرد، مقرر شد این نشریات از آن پس به صورت کاملاً خودگردان و توسط تیم خودشان، منتشر شوند و با توجه به اینکه همشهری مالک حقوقی آنهاست، تنها نظارت محتوایی بر نشریات بر عهده موسسه همشهری باقی بماند و سایر کمکهای این موسسه به نشریات یادشده قطع شود؛ کمکهایی از قبیل: دادن آگهی به مجلات، کمک موسسه به توزیع آنها، جذب مشارکتهای مالی از خارج از موسسه و.... مهلت ۳ ماهه مدیریت موسسه همشهری به پیمانکاران (سردبیران) مجلات این موسسه هم گذشت و در حالی که به نظر میرسید نظر مدیران همشهری در واسپاری امور نشریات به پیمانکاران (منوط به باقی ماندن نظارت محتوایی از طرف موسسه همشهری بر نشریات) تامین نشده است، تابستان از راه رسید و درست در شرایطی که مدیریت همشهری، دیگر عزم خود را برای تعطیلی نشریات (با توجه به تامین نشدن اهداف و نظراتش) جزم کرده بود، پیمانکاران طرف قرارداد این موسسه در مجلات آن یعنی همان سردبیران، با ارائه طرحی آمادگی خود را برای کسر ۲۵ درصد از رقم دریافتی خود در ازای تداوم پشتیبانیهای موسسه در انتشار مجلات اعلام کردند. با نزدیک شدن به مهرماه ۹۷ و در حالی که دومین مهلت (۳ ماهه) سردبیران مجلات «همشهری» نیز برای ارائه طرحهایشان در راستای خودگردانی به پایان رسیده است، با تصمیم «مرتضی حاجی» مدیرعامل همشهری، همه مجلات در حال انتشار این موسسه به یک روزنامهنگار جوان به نام «علی رزاقی بهار» واگذار شد. این جوان ۳۲ ساله خود را اینگونه معرفی کرده است: «دانشجوی دکترای علوم سیاسی هستم و ۱۲ سال سابقه روزنامهنگاری دارم. در روزنامه فرهیختگان و مجله سروش (صداوسیما) کار کردهام و به صورت حقالتحریر هم با برخی روزنامهها همکاری داشتهام. مدیرمسؤول یک روزنامه محلی به نام «بارثاوا» هستم که رویکردش فرهنگی و هنری است و در مشهد منتشر میشود. سرمایه گذار نشریه رهاورد مدیریت هم هستم». عدم توجه به تخصصی بودن کارویژه هرکدام از این نشریات و واگذاری یکباره آن بار دیگر مساله همشهری و آینده مبهم آن را تبدیل به یکی از پرسشهای کلیدی در زمینه نحوه مدیریت آتی مهمترین رسانه شهری تهران کرد.
واگذاری غیرحرفهای و پرحاشیه همشهری به «علی رزاقی بهار» آنقدر سروصدا به پا کرد که علاوه بر فعالان مطبوعاتی تعدادی از اعضای شورای شهر تهران نیز به آن واکنش نشان دادند و آن را قابل تامل دانستند. واکنش محمدجواد حقشناس، عضو حزب اعتماد ملی که در شورای شهر هم حضور دارد نخستین واکنش اعضای شورای شهر به این واگذاری بود. او دلیل اعتراض خود را بیاطلاعی از روند این واگذاری عنوان کرده است. علی اعطا، سخنگوی شورای شهر هم عضو دیگر شورا بود که خواستار توقف این واگذاری تا بررسی اعضای شورا شده بود. همچنین حجت نظری، عضو دیگر شورای شهر تهران درباره این واگذاری گفت: واگذاری مدیریت گروه مجلات همشهری بدون اطلاع شورای شهر تهران و کمیسیون فرهنگی بوده است. تا انتها پیگیر خواهیم بود تا مشخص شود ملاک، معیار و روند واگذاری این مسؤولیت به فردی که اکثریت اصحاب رسانه از او شناختی ندارند چه بوده است.
نکته دیگری که در این میان سوالآفرین شد، قرارداد این واگذاری بود، بهگونهای که براساس این قرارداد رزاقی بهار تا سال ۱۴۰۰ (یعنی سال اتمام شورای فعلی) صاحبامتیاز این نشریات محسوب میشد و در زمان پایان کار خود دیگر شورای فعلی پاسخگویی چندانی نمیتواند در باب نحوه عملکرد همشهری داشته باشد. از سوی دیگر در این قرارداد بدون آنکه اشارهای به نحوه ادامه یافتن انتشار این نشریات شود صرفا طرفی متعهد به ادامه یافتن انتشار آنها میشود و این دست صاحب امتیاز جدید را برای ارائه نشریات با هر کیفیتی و در هر میزان شمارگانی ولو به حداقلیترین حالت ممکن باز میگذارد.
پایان تلخ «داستان»!
از میان مجموعه نشریات همشهری، «همشهری داستان» را از جهاتی میتوان از موفقترین مجلات در جذب مخاطبان دانست، به گونهای که پس از گذشت دوران اوج «همشهری جوان» این «همشهری داستان» بود که موفق به جذب حد قابل توجهی از مخاطبان به شکلی ثابت شد.
پس از واگذاری عجیب گروه نشریات همشهری به «علی رزاقی بهار»، اما به یکباره خبر توقف انتشار همشهری داستان در میان رسانهها صدا کرد و «نسیم مرعشی» از اعضای هیأت تحریریه نشریه داستان با انتشار پستی در فضای مجازی خبر از تغییرات گسترده در تحریریه جدید و عوض شدن تیم این نشریه به شکلی غیرحرفهای داد و نوشت: «مجله همشهری داستان را همراه ۷ مجله دیگر همشهری دادهاند به جوانی به نام رزاقی بهار که از صنعت پوشاک آمده. چرا؟ چون پول و رانت دارد. آقای رزاقی بهار دلش نخواسته با بچههای تحریریه فعلی کار کند. چرا؟ چون نمیداند تحریریه در مجله چیز مهمی است... ما میخواهیم مجله داشته باشیم و آنها... نتیجه چیست؟ اخراج بچهها و آمدن آدم جدید که قرار است با یکی، دو نفر مجله داستان را درآورد. از هم پاشیدن تحریریهای که شبیه خانواده است و بیکار شدن عدهای در این وضع اقتصادی بماند، ۸ سال است که در مجله داستان حتی اگر کسی رفته و کسی آمده نرم و آرام این کار انجام شده تا مجله ضرر واضحی نکند و خواننده درگیر مسائل داخلی نشود. ولی این فقط برای تحریریه مهم بود. تحریریهای که حقوق پایین، عوض شدن سردبیرها، زجر قلع و قمع شدن مطالب با نظارت، قطع شدن بیمه و ۲ سال یک شماره یک شماره احتمال بسته شدن را تحمل کرده فقط بهخاطر مجله. چون محصول شخصی است. مهم است. حیثیتی است. کار و شغل و درآمد نیست. چیزی که خیلیها آن را نمیفهمند. یک سال بود با فاصله بیشتری با تحریریه داستان کار میکردم و این اولین و دومین بار نیست که از مجلهای که در آن کار میکنم میآیم بیرون. اما اینبار تجربه رانت، فساد، لابیگری، بیتدبیری دولتیها و بیاخلاقی دوستان همکار آنقدر غمگینم کرده که دیگر حاضر نیستم عشقم را بگذارم برای این کار. همکارانی که درکشان آنقدر نیست که بفهمند دامن زدن به فساد یک روز یقه خودشان را میگیرد. شبیه اوضاع این روزهای کشور است. نگاه میکنی و میبینی دارد از دستت میرود. بله! ما صاحب حقوقی مجله داستان نبودیم و به قول... مجله ارث پدرمان نیست، اما مجله داستان را تکتک ما داستان کردهایم و اگر حق معنوی در این روزگار سیاه موضوعیت داشته باشد ما صاحبان حقیقی داستان هستیم. درد توقیف مجله خیلی کمتر از این انتقال کثیف است. مجله شماره ۹۲، مهر ۹۷، که امروز فرستادیم چاپخانه آخرین شماره مجله داستان است برای من و بچههای مجله. بعد از این شماره داستان چیزی نیست که امروز هست. باور کنید یا نه، مجله داستان بدون عشق درنمیآید».
هرچند که روند تغییرات در مجلات همشهری کماکان ادامه دارد و چشماندازی روشن از آینده این نشریات در سایه واگذاری جنجالی به چشم نمیخورد، اما شواهد گویای آن است که مجلات همشهری پس از طی کردن روند عجیب واگذاریشان دستخوش تغییرات متعددی شدهاند که هیچکس از اهالی این نشریات نتوانسته آن را به فال نیک بگیرد. در این میان هرچند که چند هفته از موضع گیری تعدادی از اعضای شورای شهر و هشدار برای توقف روند واگذاری گذشته است، اما تغییرات رخ داده در همشهری حکایتگر چیزی جز کمفروغ شدن چراغ نشریات این رسانه شهری تهران نیست.
نظر شما