راهپیماییهای بزرگ بازگشت در غزه درحالی ادامه مییابد که به نظر می رسد حکّام مرتجع عرب بررسی ابعاد منافع و مصالحشان در «معامله قرن» را مهمتر از آن قلمداد میکنند.
به گزارش خبرگزاری مهر، راهپیماییهای بزرگ بازگشت در مرزهای نوار غزه در حالی وارد پنجمین هفته خود شده است که تاکنون و طی چهار هفته گذشته قریب به ۵۰فلسطینی در جریان این تظاهراتها به شهادت رسیده اند. این در حالی است که قریب به ۵هزار فلسطینی دیگر نیز در جریان تظاهراتهای بزرگ بازگشت به ضرب گلولههای جنگی نظامیان صهیونیست به شدت زخمی شده و حال شمار زیادی از آنها وخیم گزارش شده است. این در حالی است که سازمان ملل و اتحادیه اروپا خواستار حمایت از شرکتکنندگان در تظاهرات مسالمتآمیز بازگشت در نوار مرزی باریکه غزه و تامین دارو و تجهیزات پزشکی لازم برای آنان شده اند. جیمی مک گولدریک هماهنگکننده سازمان ملل در امور بشردوستانه در اراضی اشغالی فلسطین اظهار داشت که رژیم صهیونیستی باید نهایت خویشتنداری را به خرج داده و از بکارگیری قدرت علیه تظاهراتکنندگان همسو با قوانین و معاهدات بینالمللی اجتناب ورزد.مک گولدریک تمامی طرفهای بینالمللی فعال در زمینههای بشردوستانه را به جمع آوری ۵.۳میلیون دلار برای تامین فوری نیازهای پزشکی، معنوی و اجتماعی و استقرار تیمهای متخصص پزشکی برای اجرای عملهای جراحی پیچیده همزمان با افزایش شمار مجروحان و قربانیان تظاهرات بازگشت فراخواند. از سوی دیگر، پارلمان اروپا نیز از رژیم صهیونیستی خواست نهایت تلاش خود را برای خودداری از استفاده بیرویه از قدرت نظامی علیه تظاهراتکنندگان غیر مسلح به کار گرفته و حق اساسی آنها در برگزاری تظاهرات مسالمتآمیز را به رسمت بشناسد.
از سوی دیگر، «اسماعیل هنیه» رئیس دفتر سیاسی جنبش مقاومت اسلامی «حماس» در واکنش به شهادت شماری از شهروندان فلسطینی به دست نظامیان صهیونیست عنوان کرد: رژیم صهیونیستی از مدتها پیش از برگزاری راهپیماییهای حق بازگشت، نیت و قصد قتل فلسطینیان را داشته است، چرا که هیچ اقدامی که نیازمند این جنایت علیه ملت فلسطین باشد، صورت نگرفته بود.رئیس دفتر سیاسی حماس افزود:کشتار کودکان و جوانان فلسطینی به دست دشمن صهیونیستی همواره در دستور کار این رژیم قرار داشته است. هنیه از جامعه بین الملل خواستار عمل به مسئولیت خود در زمینه محاکمه مقامات ارشد رژیم صهیونیستی شد.
واقعیت این است که مسأله «حق بازگشت آوارگان فلسطینی» به سرزمین مادری خود نه تنها یک خواسته و آرمان ملی برای فلسطینیان به شمار می رود، بلکه مسأله ای است که حتی رژیم صهیونیستی همچنان حاضر نیست به قطعنامه شماره ۱۹۴مجمع عمومی سازمان ملل متحد مبنی بر لزوم بازگشت آوارگان فلسطینی به اراضی خود تَن دردهد.در حال حاضر بیش از نیم قرن از پیدایش مشکل آوارگان فلسطینی سپری می شود اما رژیم صهیونیستی همچنان حاضر نیست به قطعنامه شماره ۱۹۴مجمع عمومی سازمان ملل متحد مبنی بر لزوم بازگشت آوارگان فلسطینی به اراضی خود تَن دردهد.از آنجایی که سازمان ملل متحد در قطعنامه شماره ۱۹۴خود بر لزوم بازگشت آوارگان فلسطینی به سرزمین خود تأکید کرده است، بنابراین پر واضح است که ممانعت صهیونیستها و متحدان آمریکاییها از تحقق این مهم، نقض آشکار قوانین بینالمللی و قطعنامههای الزام آور است. رژیم صهیونیستی به منظور فرار از عمل کردن به قطعنامه سازمان ملل متحد، اساسا صلاحیت مجمع عمومی در صدور قطعنامه مذکور را زیر سؤال برده است.این رژیم اعتقاد دارد که مجمع عمومی تنها صلاحیت ورود به مسائل و مباحث مالی ـ بودجهای و مواردی از این قبیل را دارد و نمیتواند در مسأله ای همچون حق بازگشت فلسطینیان مداخله کند!
از سوی دیگر می توان گفت که راهپیماییهای بازگشت خونی تازه در رگهای انتفاضه در اراضی اشغالی تلقی میشود. این اقدام به موقع فلسطینیان در واقع، بار دیگر موجب شد تا مسأله فلسطین در کانون توجه رسانهها و افکار عمومی قرار گیرد و تلنگری برای کسانی باشد که که از روی آگاهی یا ناآگاهی چشمان خود را به روی واقعیتهای فاجعه آمیزِ امروز در فلسطین بسته اند.جای هیچ شکی نیست که قرار گرفتن مسأله فلسطین در کانون توجهات کمک شایانی به شعله ورتر شدن بیش از پیشِ آتش انتفاضه در سرزمینهای اشغالی خواهد کرد؛ مسأله ای که طی روزها و ماههای آتی به منصه ظهور خواهد رسید.درهمین ارتباط، «یاسر زعاتره» تحلیلگر عرب زبان در مطلبی در خصوص راهپیماییهای بازگشت می نویسد: برنامههای تظاهرات بزرگ بازگشت برای چهارمین هفته متوالی در مرزهای باریکه غزه ادامه یافت و به موازات آن خشم و تهدیدات تجاوزات صهیونیست نیز استمرار پیدا کرد. این نشان می دهد که این راهپیمایی دستاوردهای مهم بسیاری را محقق ساخته است؛ هر چند که برخی آنرا اقدامی نمادین می دانند.وی همچنین می افزاید:اهمیت این راهپیمایی زمانی زیاد می شود که بدانیم متجاوزان همزمان با این راهپیمایی امیدهای زیادی به استفاده از آتش شعله ور شده در منطقه داشتند و از سوی دیگر، دونالد ترامپ در راس قدرت آمریکا قرار دارد و تیم وی در کاخ سفید شدیدا از رژیم صهیونیستی حمایت می کند و از سوی دیگر، وضعیت جهان عرب به شکل بی سابقه ای به قهقرا می رود و این مساله را به راحتی می توان در اقدامات عملی و مواضع شفاهی در قبال دشمن صهیونیستی مشاهده کرد.در این میان باید به نقش منفعلانه سران کشورهای عربی ازجمله حکام مرتجع عرب نیز اشاره کرد که به تحولات چهار هفته اخیر در اراضی اشغالی به ویژه در نوار غزه کوچکترین واکنشی نشان نداده اند. به نظر می رسد که حکام عرب هم اکنون هیچ کاری را مهمتر از بررسی ابعاد مختلف معامله قرن و سنجش سود و منفعت آن برای خود، نمی دانند. لذا نسبت به آنچه که در غزه می گذرد و قلب هر انسان آزاده ای را به درد می آورد، سکوت اختیار کرده اند. حتی سران کشورهای عربی در بیست و نهمین نشست خود در شهر ظهران عربستان هم موضعی علیه رژیم صهیونیستی و در همبستگی با مردم مظلوم و بی دفاع فلسطین اتخاذ نکردند. اتحادیه عرب تاکنون از عمل به وظایف و مسئولیتهای خود در قبال ملتهای مظلوم و بی دفاعی همچون سوریه، یمن، عراق و فلسطین اجتناب ورزیده و همین تغافل، سبب بسیاری از درد و رنجهای ملتهای نامبرده بوده است. درهمین راستا، کارشناسان و ناظران مسائل سیاسی براین باورند که عدم اتخاذ مواضع قاطعانه از سوی اتحادیه عرب علیه رژیم صهیونیستی و همچنین تلاشهای روزافزون اعضای این اتحادیه برای تقویت روابط با رژیم صهیونیستی از جمله عوامل اصلی تداوم سرکوبگریهای این رژیم علیه فلسطینیان است.
امتداد جنایات صهیونیستها؛ کشتار در سکوت و هیاهو
تازه ترین جنایات نظامیان رژیم صهیونیستی و به خاک و خون کشیدن تظاهرکنندگانِ بازگشت به اراضی اشغالی در شرایطی روی می دهد که توجهات جهانی از رخدادهای فلسطین پراکنده شده است.به گزارش گروه تحلیل، تفسیر و پژوهشهای خبری ایرنا، چهارمین جمعه از تظاهرات بازگشت یا روزسرزمین باز هم به صحنه خشونت بی حد و مرز صهیونیستها مبدل گشت و علاوه بر ۶۰۰ زخمی، چهار فلسطینی دیگر قربانی جنایات اشغالگران شدند. از زمان آغاز تظاهرات ضدصهیونیستی (۱۰ فروردین- ۳۰ مارس) که در نوار غزه و امتداد مرزهای ساختگی صهیونیستها برگزار می شود نزدیک به ۴۵ فلسطینی در حملات هوایی و گلوله باران اشغالگران به شهادت رسیده اند.۴۲ سال پیش صهیونیستها اراضی را به وسعت بیش از ۲۰ هزار کیلومتر مربع در منطقه الجلیل مصادره کردند تا برای سکونت یهودیان مهاجر در آن شهر شهرک سازی کنند.بنا بر اعلام گروههای فلسطینی، امسال به خاطر اعلان پایتختی قدس برای صهیونیستها که از سوی رییس جمهوری آمریکا صورت گرفت، تظاهرات روزسرزمین تا «روز نکبت» و سالگرد تاسیس رژیم اشغالگر قدس (۲۵ اردیبهشت- ۱۵ ماه می) ادامه خواهد یافت.صهیونیستها اما با شدت عمل در برابر تظاهرکنندگان، بسیاری از آنان را به خاک و خون کشیده و نکته قابل تامل اینکه در برابر اقداماتی چون کشتار خبرنگاران، زنان و کودکان، نظامیان صهیونیست مورد تشویق سیاستمداران و مقامات تل آویو قرار گرفته اند.در پاسخ به جنایتگری صهیونیستها، سخنگوی تشکیلات خودگردان از توسل به شورای امنیت برای رسیدگی به تحولات اراضی اشغالی خبر داد.از دید بسیاری از ناظران، چشم پوشی بسیاری از دولتهای اسلامی به ویژه کشورهای عربی منطقه از این تحولات سبب شده تا صهیونیستها گستاخ تر از قبل برای شلیک به سمت معترضان به اشغالگری، انگشت به ماشه برده و آنان را هدف گلولههای خود قرار دهند.فراتر از این بی توجهی، شتاب برداشتن برخی دولتهای منطقه و در راس آنها عربستان سعودی به سمت سازش و عادی سازی روابط با تل آویو، صهیونیستها را در جنایتگری افسارگسیخته تر ساخته است.نکته قابل تامل اینکه رویکرد سران تشکیلات خودگردان فلسطین نیز به این اوضاع دامن زده است. سپاسداری اخیر «محمود عباس» رییس تشکیلات خودگردان از پادشاه سعودی به خاطر حمایت از فلسطینیان که چند روز پس از مصاحبه جنجالی «محمد بن سلمان» ولیعهد سعودی و شناسایی و تایید رژیم صهیونیستی صورت گرفت، تصویری از سازشکاری و فاصله گرفتن برخی از مقامات و گروهها از آرمان فلسطین را در ازای دریافت دلارهای نفتی ارایه می دهد.تغییر جدی در مواضع واشنگتن در موضوع فلسطین، پایان دادن کاخ سفید به بازی میانجیگری بین اعراب و اسراییل و حمایت صریح «دونالد ترامپ» از تل آویو با نمود آشکارِ امضای فرمان انتقال سفارت آمریکا از تل آویو به بیت المقدس نیز در کنار سیاستهای ریاض و تحولات منطقه وضعیتی خاص را برای فلسطینیها پدید آورده است.در این میان، دولتهای اروپایی به عنوان منتقدان گهگدار اقدامات تل آویو نیز تا حدی تحت تاثیر سیاستهای ترامپ، گرفتاریهای خود و نیز نفوذ لابیهای صهیونیستی در برابر جنایاتی که در اراضی اشغالی به وقوع می پیوندد سکوت پیشه ساخته اند. سیر تحولات بین المللی و رخدادهای مهمی که در سوریه، شبه جزیره کره و … به وقوع می پیوندد نیز موجب شد تا تحولات فلسطین به عنوان اصلی ترین مساله جهان اسلام در این هیاهو به حاشیه رفته و در این وضعیت، صهیونیستها فضا را برای یکه تازی در مسیر جنایت مساعد ببینند.در این شرایط جهان اسلام و کشورهای مستقل منطقه مسوولیت سنگین تری را برای برانگیختن جامعه جهانی علیه رژیم صهیونیستی و توجه دادن جهانیان به رخدادهای فلسطین پیش رو داشته و نیاز به اقدامی عاجل و موثر در این زمینه بیش از پیش احساس می شود.
راهپیمایی بازگشت؛ ایستادگی یک
دهم فروردین ماه سال جاری بود که نخستین راهپیمایی ‘بازگشت’ در فلسطین برپا شد. این راهپیمایی که خواهان بازگشت همه ی شش میلیون آواره ی فلسطینی به سرزمین مادری آنها است، برای سومین هفته ی پیاپی نیز برگزار گردید و همانطور که انتظار می رفت با سرکوب وحشیانه ی سربازان رژیم اشغالگر قدس روبرو شد که تاکنون دهها شهید و بیش از ۳۰۰۰ زخمی برجای گذاشته است.
امیرحسین رجبی معمار در ایرنا نوشت:راهپیمایی بازگشت آخرین نمونه از تلاشهای فلسطینیان در سالهای اخیر برای احقاق حقوق از دست رفته شان است که صد البته در فضای جدید منطقه پیامدهای خاص خود را نیز در پی خواهد داشت. اینکه چرا و چگونه این موج بیداری در میان ملت فلسطین پدیدار شده نیازمند واکاوی بیشتر است که تلاش می کنیم به بررسی علل و عوامل آن بپردازیم .
شکست فتنه تکفیری و احیای مساله فلسطین :
یکی از اهداف اصلی شکل گیری، گسترش و قدرت یابی جریانهای تروریستی سلفی- تکفیری در غرب آسیا که از خلا قدرت پیش آمده ی پس از انقلابهای عربی سال ۲۰۱۱ نهایت بهره را بردند، درگیر کردن جهان اسلام در یک جنگ داخلی گسترده و در پی آن به دست فراموشی سپردن مساله ی اول مسلمین جهان یعنی فلسطین بود.ناگفته پیداست که وقتی کشورهای اسلامی و عربی در باتلاق بحران ناامنی، تروریسم و جنگ داخلی فرو روند حتی اگر بخواهند هم نمی توانند پشتوانهی خوبی برای فلسطین باشند به ویژه آن که نوک پیکان این ناامن سازی به سوی کشورهای محور مقاومت یعنی عراق و سوریه نشانه رفته بود .به هر روی با گذشت چندین سال و تحمل خسارتهای جانی و مالی بسیار، مجاهدت رزمندگان جبهه ی مقاومت به بار نشسته و بخش بزرگی از توش و توان گروههای تکفیری مانند داعش گرفته و سرزمینهای در اشغال آنان آزاد شده است.نشستن گرد و غبار فتنه بار دیگر فرصت پرداختن به مساله ی فلسطین و برجسته شدن آن را فراهم آورد و محور غربی- عربی هوادار سازش نتوانستند به اهداف خود رسیده، فلسطین را به حاشیه برده و بر سر آن معامله کنند.
گستاخیهای آمریکا و رژیم صهیونیستی
روی کار آمدن دونالد ترامپ در آمریکا که ارتباط تنگاتنگ و نزدیکی با لابیهای صهیونیستی این کشور دارد موج جدیدی از اقدامات علیه منافع ملت فلسطین را در پی داشت که مهم ترین آن را باید دستور رییس جمهور ایالات متحده مبنی بر انتقال سفارت آمریکا از تل آویو به بیت المقدس به شمار آورد. اعلام این تصمیم سبب واکنش گسترده ی جهان اسلام، سازمان ملل و حتی کشورهای اروپایی شد.همزمان با افزایش فشارها بر فلسطین، شهرک سازیهای بی پروای رژیم اشغاگر قدس نیز به رغم همه انتقادها و در تقابل آشکار با قطعنامههای سازمان ملل و اصول اساسی حقوق بینالملل ادامه یافته و به روشنی می بینیم که هیچ عزمی در جهان برای بازداشتن تل آویو از پیگیری رفتارهای ضد بشری و جنایتکارانه اش وجود ندارد .در چنین شرایطی است که ملت فلسطین به این نتیجه رسیده که جز با اراده خود و یاری گرفتن از کشورهای مسلمانی که همچنان به آرمان آزادی فلسطین پایبند مانده اند، نمی توانند به پیروزی دست یافته و آزادی قدس شریف را محقق کنند. مبارزه با اشغالگران در سالهای اخیر امتحان خود را پس داده و چندین جنگ نوار غزه با رژیم صهیونیستی ثابت کرده که این رژیم تنها زبان مقاومت و پافشاری بر آرمانها را می فهمد.
ناکامی دراز مدت گفتگوهای سازش
از سال ۱۹۹۳ که پیمان اسلو میان سازمان آزادی بخش فلسطین و اسراییل به امضا رسید و منجر به شکل گیری تشکیلات خودگردان فلسطینی شد تا به امروز انواع و اقسام طرحهای سازش و دورهای فراوان گفتگوهای سیاسی و دیپلماتیک پیرامون مساله ی فلسطین جریان داشته است. به جرات می توان گفت که دستاورد این گفتگوها تا به امروز صفر بوده و فلسطینیها از راه پیگیری سازش به هیچ یک از حقوق از دست رفته شان از جمله پایان شهرک سازیها و حق بازگشت آوارگان دست نیافته اند.به نظر می رسد اگر گفتگو و سازش راهگشا بود پس از ۲۵ سال باید آثار مثبت آن هویدا می شد در حالی که هر گام عقب نشینی فلسطینیها چندین گام پیشروی طرف مقابل را در پی داشته است. بنابراین در چنین اوضاعی طبیعی خواهد بود که ملت فلسطین مبارزه با هر شیوه ای را که به تناسب شرایط کارساز می داند در دستور کار خود قرار دهد. قیام و بیداری ملت فلسطین هر روز ابعاد گسترده تری پیدا می کند و بیرون آمدن پیروزمندانه ی محور مقاومت از درون فتنه ی سهمگین تکفیری جان تازه ای به مساله ی فلسطین بخشیده و برای چندمین بار اثبات کرد که ایستادگی در برابر ستم و حق کشی تنها و بهترین راه حل است.موازنه ی قوا در منطقه غرب آسیا به سود کشورهای محور مقاومت تغییر کرده و صفحه ی سرنوشت سازی در تاریخ منطقه ما در حال ورق خوردن است.