این گزارش واقعی است
حمایت کیهان ازشهرداری محسنهاشمی!
صاحبخبر - اصولگرایان با علم به اینکه خروج محسنهاشمی از شورای شهر منجر به حضور مهدی چمران در شورا میشود بهصورت یکپارچهدر حال حمایت از شهردارشدن فرزند آیتالله هستندآفتاب یزدـ گروه سیاسی: پست شهرداری تهران و رابطه انکار ناپذیر آن با تجهیز منابع گسترده پایتخت برای انتخابات 1400 دیگر یک مسئله پوشیدهسیاسی نیست. سالها تقسیم صندلیهای مدیریتی و قراردادهای مالی، مدیریت این نهاد شهری را به امری پیچیده بدل ساخته است. پساز استعفای نجفی بازار گمانهزنیهای رسانهای بیش از پیش داغ شده است. آخرین مورد آن مربوط به خبرگزاری کار است که در آن از قول یک منبع آگاه نوشته است رئیس دولت اصلاحات تمایل بیشتری بر شهردار شدن بیطرف معاون فعلی وزیر نفت دارد. احزاب مختلف اصلاحطلب نیز سعی میکنند تا گزینههای خود را اصلح تر معرفی نمایند، افرادی همچون ترکنژاد، افشانی، حناچی و حتی کولایی بهعنوان کاندیداهای احتمالی مطرح شدهاند. گزارش جلسه محرمانه تعدادی از اعضای شورای شهر با محمدرضا عارف برای دعوت او در کنار حمایت محکم حزب کارگزاران از محسنهاشمی به نوعی باعث شده تا همزمان نام عارف به عنوان گزینهای مناسب برای تصدی شهرداری مطرح گردد. حزب اتحاد ملت نیز به نظر تمایل بیشتری به چند گزینه تکنو کرات نزدیک به این حزب دارد. بدیهی است که احزاب سیاسی اصلاحطلب سعی کنند تا کاندیدای مورد نظرشان را بهعنوان گزینهای مطلوب برای جلوس بر صندلی مدیریت بهشت تبلیغ کنند و این خروجی طبیعی تحزب و تلاش سیاسی از طریق فعالیت احزاب است، اما آنچه در این بین عجیب مینمایاند، لابی و تلاش سخت رسانهها و چهرههای اصولگرا برای شهردار شدن رئیس شورای شهر تهران محسنهاشمی است! ادبیات خاص برخی رسانههای اصولگرا در حمله رسانهای به هر شخصیت اصلاحطلب در برابر محسنهاشمی تنها سکوت بود، سکوتی که اخیراً جای خود را به حمایت علنی داده است تا آنچه را که عارف و شورای عالی سیاستگذاری اصلاحطلبان با اعتماد مردم کاشت را بنحوی ناکارآمد جلوه دهند.کیهان:هاشمی یک مدیر با برنامه است!در واکنشی بسیار جالب توجه، کیهان در شماره 29 فروردین 1397 خود به نقل از یک مقام آگاه در مورد شهردار شدن محسنهاشمی نوشته است:«هاشمی برای اداره تهران برنامه دارد. این مقام مسئول ادامه داد: توسعه حملونقل عمومی، رفع معضل پسماند و رفع مشکلات بافتهای فرسوده از جمله برنامههایی است که باید شهردار آینده تهران داشته باشد و اگر کسی بتواند این کارها را انجام دهد شورای پنجم دستاورد خوبی خواهد داشت. به گفته این مقام مسئول، در حال حاضر گزینههای اصلیهاشمی، افشانی و انصاریلاری، حناچی و تقیزاده خامسی هستند. البته اگرهاشمی از گردونه خارج شود دوباره معادلات به هم میخورد. در حال حاضرهاشمی 10 رای موافق برای شهردار شدن دارد که البته اگر برنامههای خود را ارائه دهد ممکن است تغییر در تعداد آرایش ایجاد شود.» این لحن نرم، حمایت گرانه و خوشایند کیهان در برابر محسنهاشمی که او را به نقل از یک مقام آگاه شخصی «با برنامه» اعلام میکند در مقایسه با سایر مطالب این روزنامه در نقد هر شخصیت اصلاحطلبی در نوع خود جالب است. گلایه اصولگرایان از سنگ اندازی پیش پای محسنهاشمی خبرگزاری تسنیم در مطلبی به نقل از سایت مشرق نیوز، با عنوان سنگ اندازی اصلاحطلبان پیش پای محسنهاشمی، اصرار آنها را مبنی بر عدم خروج محسنهاشمی از شورا و ورود چمران به شورای پنجم را ناشی از انحصارطلبی اصلاحطلبان و عدم اعتقاد آنها به تکثر دانسته و میگوید: «... اینگونه برداشت اصلاحطلبان از حضور مهدی چمران در شورای شهر پنجم نشان از وجود انحصارگرایی عمیقی دارد که در زمینه قدرت در این طیف وجود دارد. علیرغم شعارهایی که اصلاحطلبان درباره تکثرگرایی سر میدهند ولی در کوچکترین سطوح مانند شواری شهر نیز حاضر نیستند که یک قدم از موضع قدرت عقب نشینی کنند! هرچند در این بین کارگزاران سازندگی کمتر درباره حضور چمران در شورای شهر ابراز نگرانی میکنند...»، ظاهراً این خبرگزاری شهردار شدن محسنهاشمی را دارای نفع مضاعف تشخیصداده است. مشرق نیوز: شانس محسنهاشمی بالا ست در راستای تاثیرگذاری بر فرآیند انتخاب شهردار، سایت محافظهکار مشرق نیوز از شخصی بهنام محمدابراهیم انصاری لاری بهعنوان یکی از شانسهای بالای شهرداری یاد کرده. هیچ یک از اصلاحطلبان و اعضای احزاب اصلاحطلب تا کنون از این شخص که ریاست سازمان ثبت احوال را در کارنامه خود دارد، نام نبردهاند. البته مشرق نیوز در ادامه مطلب جالب توجه خود شانس این شخص را پس از محسنهاشمی «بالا» ارزیابی کرده و محسنهاشمی را شانس اول شهرداری تهران دانسته است. مجتبی شاکری در گفتوگو با تسنیم: مخالفت با شهردار شدن محسنهاشمی لجبازی است از سوی دیگر مجتبی شاکری از چهرههای اصولگرا و دبیر حزب ایثارگران در مصاحبهای با خبرگزاری اصولگرای تسنیم ضمن انتقاد از اصلاحطلبانی که بهزعم وی در حال لجبازی با محسنهاشمی هستند، میگوید: «آقای دکتر نجفی خود به این موضوع اذعان داشت که قادر به انجام کار شهرداری نیست اما اعضای شورای شهر بر ماندن وی اصرار داشتند، مسئلهای که تا پیش از این غریب و نادر بود! به هر حال بنده به اعضای شورای شهر تهران توصیه میکنم بهجای لجبازی و مقاومتهای سیاسی با شهردار شدن آقای محسنهاشمی موافقت کنند.» چرا محسنهاشمی؟در روزهای اخیر روند تحولات در شهرداری تهران سیر پر سرعتتری به خود گرفته است. حراست یک مجموعه خبری از ورود یکی از خبرنگاران اصلاحطلب به آن مجموعه جلوگیری کرده و تعدادی از آقازادههای اصولگرا به پستهای حساسی از جمله در شرکت شهروند گمارده شدهاند. حال که اصولگرایان نتوانستند در انتخابات شورای شهر پیروز شوند، قرارگرفتن شخصی در مسند شهرداری پایتخت که اهل سازش و توافق همهجانبه باشد دومین گزینه ایدهآل است که بهنظر میرسد سخت در تلاشاند تا آن را محقق سازند. سایت انتخاب نزدیک به کارگزاران در مطلبی از شخصی که او را از نظریهپردازان مشهور اصلاحطلب دانسته(!) نوشته است: «چقدر زیباتر است اگر شهردار یکی از اعضای شورای شهر باشد.» این شخص توضیح نداده که به چه دلیل خروجهاشمی از شورای شهر و ورود چهرهای که نتوانست رای مردم را برای حضور در شورا کسب کند و تفاوت رای معنادار با نفر آخر ورودی شورا داشت؛ به شورا میتواند «زیبا» باشد. چرا فقط نوک پیکان هجوم متوجه عارف است؟در اینکه محسنهاشمی گزینه عالی و مطلوب اصولگرایان است شکی نیست، چرا که حضور او برکات مضاعفی برای آنها به دنبال خواهد داشت، اما خروج وی از شورا میتواند چند امتیاز عالی برای اصولگرایان به همراه داشته باشد، چمران که از طراحان سیستم مدیریتی فعلی در طول سالها مدیریت قبلی شهرداری بوده است با مهارتهای سیاسیای که دارد میتواند به پایین آمدن اندک عیار اصلاحطلبی موجود در شورای شهر و ایجاد چالشهای سیاسی هر روزه برای آنها کمک شایانی کند. او میتواند وقت و انرژی اعضای اصلاحطلب را از مسائل اصلی به سمت اهداف نامعلوم و آشفته سیاسی منحرف سازد. قرار گرفتن محسنهاشمی در مسند شهرداری میتواند خیال محافل اصولگرا را از تغییرات در پستهای حساس و انجام پروژه تعدیل به نفع اصلاحطلبان راحت سازد. محسنهاشمی نشان داده است که در این آزمون وحدت اصلاحطلبان تنها رایش را میخواهد و اهل تفاهم صد در صدی با حریف قدرتمند در تقسیم مناصب شهرداری است. در این بین اگر بتوان این مسئله را به یک نقطه کانون بحران در اتحاد احتمالی اصلاحطلبان برای تجهیز منابع جهت انتخابات 1400 تبدیل کرد، این میتواند یک پیروزی بزرگ برای اصولگرایان باشد. شاید به همین خاطر است که اصلاحطلبان تاکید دارند که شهردار تهران یک «شخصیت ملی» باشد. این شخص باید بتواند میان افکار متفاوت اصلاحطلب هماهنگی ایجاد کند و آشفتهبازار فعلی را به نفع انتخابات 1400 راهبری نماید. در این بین قرار است بنا بر گفته حقشناس عضو شورای شهر تهران، هر نفر از اعضای شورا پنج نفر را بهعنوان کاندیدای شهرداری پیشنهاد دهد و از این تعداد هفت نفر بهعنوان گزینه نهایی انتخاب شوند و دست آخر از این هفت نفر، دو نفر بهعنوان گزینههای اصلی در شورای شهر حضور یابند و از برنامههای خود دفاع کنند، با توجه به تعدد گمانه زنیها، اسامی و افراد مختلفی مطرح شده تا رقیب محسنهاشمی در جلوس بر صندلی شهرداری باشند و در کنار این اسامی متعدد به صورت نجوا نام محمد رضا عارف نیز مطرح شده است، بدون آنکه خود وی چیزی بگوید. همین زمزمه باعث شد تا توفانی از سوی رسانههای مایل به کارگزاران سازندگی که حامی محسنهاشمی هستند به راه افتد. حال تمام رقبای دیگر رها شدهاند و تنها او با خشنترین کلمات در سیبل قرار گرفته است، اما چرا؟ چرایی این موضوع را میتوان در سه مسئله جستوجو کرد. عبدالله ناصری دربارهمنظور اصلاحطلبان از لزوم سپردن سکان شهرداری به یک «شخصیت ملی» میگوید: «برخی در برداشت از این سخن (شخصیت ملی شهردار آینده) دچار اشتباه شدند و گمان کردند اینکه شهردار انتخابی، وزیر یا مشاور رئیسجمهور باشد، کفایت میکند، در حالیکه منظور از شخصیت ملی این بود که فرد با تمام ارکان حکومت بتواند ارتباط برقرار و کار کند و همه ارکان حکومت هم فارغ از گرایش سیاسی خود با او همراهی کنند.» این ویژگی در دیگر گزینههای خردتر نیست و تنها عارف است که امکان عبور از فیلترهای نامرئی و همچنین توانایی برقراری تعامل با تمام ارکان تصمیم ساز حاکمیتی را دارد. مضاف بر این، عارف با توجه به سوابقش در کمک به حل بحرانهایی همچون بحران دانشگاه تهران و جایگاهش بهعنوان رئیس شورای عالی سیاستگذاری اصلاحطلبان، میتواند با طیفهای مختلف اصلاحطلب از جمله حزب اتحاد در نهایت به تفاهم برسد و برای مشارکتیها نیز دست آخر عارف میتواند گزینهای بهتر از یک شخص کارگزارانی اهل سازش و معامله با رقیب باشد. همچنین حضور عارف به معنای سهم دهی عادلانه به تمام احزاب اصلاحطلب به اندازهای وزن آنهاست و سطح نارضایتی در این بین به حداقل خواهد رسید. علاوه بر این شهرداری در حال حاضر با یک چالش رو به روست که حل آنها مشروط به حل مشکلات درون جبههای اصلاحطلبان و تجهیز نیروی آنها در راستای حل این مشکلات است: بدهی شهرداری تهران تا چندین هزار میلیارد تومان بر آورد میشود که این در ادبیات حسابداری معنیای به غیر از ورشکستگی ندارد، بودجه سالانه شهرداری رقمی بسیار کمتر از این مبلغ است، پرداخت این بدهی با توجه به سطح آشفتگی موجود، به کمک و همیاری سایر نهادها و سطوح قوای مختلف حاکمیتی نیاز دارد.معروف است که شهرداری قریب 60 هزار نفر نیرو دارد اما بیشتر از این رقم حقوق میگیرند، این موضوع از جمله بزرگترین معضلات مدیریتی یک نهاد در ایران است که با معامله و سازش با ساز و کارهای موجود که خصوصیت بارز برخی است محقق نخواهد شد. محمود میرلوحی طی چند مثال یک تصویر کلی از وضعیت شهرداری ارائه میکند، او میگوید : «هیچ پروژه مشارکتیِ بیمشکلی نداریم. برخی از پروژههایمان با ۷۰۰میلیارد تومان اعتبار، قفل شده است. در شهرداری برای هر پستی سهکارمند وجود دارد. ۱۴۰۰ نیرو در حوزه نظارتی شهرداری کار میکنند. اما برای بررسی این موضوع (آن هم در شهرداریای که این همه مسئله دارد) فقط ۱۰ پرونده تشکیل شده است. آشفتگی موجب مسمومشدنِ برخی منابع شهرداری و فریزشدنِ چندین هزار میلیارد اعتبار پروژههای مشارکتی غیرقابلواگذاری شده است. هنوز در پروژه میدان صادقیه مسئله مالکیت زمین حل نشده. برخی از صفحات همشهری (هر صفحه ۵۰۰ هزار تومان هزینه داشته است) مستقیماً از چاپخانه بیرون برده و خمیر میشدند! معاون خدمات مناطق صحبت از مافیای پسماند میکند. وقتی مناقصه و رقابت وجود نداشته باشد و قراردادها در پشت صحنه و غیرشفاف منعقد شود مشکلات شکل میگیرد. طیِ هفتماه تنها ۶۰۰میلیارد قرض کردیم و این مبلغ نیز به مترو اختصاص یافت.» تمام این مثالها نشان میدهد که برای حل این موضوع به شخصی احتیاج است که بتواند نیروی تمام احزاب اصلاحطلب و نه فقط یک حزب انحصارگرا را بسیج کند و به نظر میرسد عارف تنها کسی است که چنین ویژگیای دارد. فراموش نشود شش ماه قبل طی گزارشهای سریالی، فرجام انتخاب دکتر نجفی را هشدار دادیم، حالا نیز فریادمیزنیم امید مردم را باید امتداد داد.∎
نظر شما