حمیدرضا شکوهی
این که هم استعفای محمدعلی نجفی شهردار تهران را خیانت به رای مردمی بدانیم که اصلاح طلبان را به شورای شهر فرستادند و هم مخالفت اعضای شورای شهر با این استعفا را، شاید در منظر اول، کمی غریب به نظر برسد اما اجازه بدهید کمی توضیح دهم.
زمانی که قرار بود شهردار تهران انتخاب شود، به شخصه تصور میکردم محمدعلی نجفی گزینه مناسبی نیست چراکه سابقه نشان داده او در مقابل فشارها، چندان مقاوم نیست و خیلی زود میتواند استعفا دهد کمااینکه در زمانی که مسوولیت سازمان گردشگری را در دولت قبل حسن روحانی بر عهده گرفت خیلی زود و آن زمان هم به بهانه بیماری کنار رفت. اما شورای شهر، به نجفی رای داد تا او سکاندار شهرداری تهران شود.
هنوز شش ماه تمام نشده بود که زمزمههای استعفای او به گوش رسید. عدهای گفتند دلیلش بیماری است و عدهای دیگر آن را به فشارهای سیاسی بر شهردار و ماجرای احضار او به خاطر رقص دخترکان در برج میلاد نسبت دادند. اما در نهایت هم معلوم نشد که دلیل استعفای نجفی چیست. منتظر ماندم ناگفتههای نجفی را در جلسه بررسی استعفای او که یکشنبه ۱۹ فروردین در شورای شهر برگزار شد بشنوم اما آنجا هم همان ماجرای یکی به میخ و یکی به نعل تکرار شد. از یک طرف درباره بیماریش سخن میگفت و از طرف دیگر از حاشیه سازی برای سفره هفت سین ۱۴ میلیون تومانی در این دوره و لاپوشانی تخلف مالی هزاران میلیارد تومانی شهردار قبل و آخرش هم هیچ دلیل قانع کنندهای برای استعفا مطرح نشد.
نجفی اگر صریح و صادقانه با مردم سخن میگفت و کنار میرفت بر او ایراد کمتری وارد بود چرا که حداقل، مردم از صداقت او استقبال میکردند. اما او درباره فشارها بر شهرداری صادقانه و با صراحت سخن نگفت. ضمن اینکه حنای بیماری او هم دیگر رنگی ندارد. چرا که با بیماری قلبی و کمردرد در زمان مسوولیتهای قبلی، به اندازه کافی لوث و بی مصرف شده. چرا که اگر توجیه شهردار برای استعفا، بیماری بود، چرا مدام او و همراهانش بر طبل فشارهای سیاسی بر شهرداری کوبیدند؟ آن هم بدون آنکه به صراحت درباره آن صحبت کنند. نجفی یا نباید مسوولیت را میپذیرفت، یا وقتی پذیرفت باید تا انتها و با قدرت میایستاد. چراکه فشارها بر شهرداری در دوره جدید، اتفاق غیرمنتظره ای نبود که آقای نجفی و همکارانش نتوانند آن را پیشبینی کنند. به همین دلیل به جد اعتقاد دارم نجفی با پذیرش مسوولیت و سپس استعفا در مدت زمان شش ماه، آن هم بدون بیان دلایل قانع کننده، به رای مردمی که شورای شهری اصلاحطلب انتخاب کردند تا او به عنوان شهردار انتخاب شود خیانت کرده است.
اما مخالفت شورای شهر با این استعفا هم خیانت به رای مردم بود. اعضای شورای شهر باید پیشبینی میکردند که نجفی تا چه میزان تاب پایداری در مقابل فشارها را دارد. اما پیشبینی آنها دقیق نبود. اما حالا که نجفی تمایلی به ماندن ندارد و خیلی زودتر از آنچه تصور میشد از زیر بار مسوولیت شانه خالی کرده، باید با استعفای او موافقت میکردند تا کارهای پایتخت معطل شهرداری نشود که انگیزه ای برای کار ندارد و طبیعتا چون انگیزه ندارد، در آینده پاسخگو هم نخواهد بود. این که اغلب اعضای شورای شهر، با افتخار به استعفای نجفی رای مخالف دادند و آرای خود را هم با افتخار به خبرنگاران نشان دادند، نه یک کار بر حسب وظایف آنها در شورای شهر، بلکه یک اقدام سیاسی بود که به عنوان فردی که به آنها رای داده ام حق دارم بگویم که آنها - به جز چهار نفری که به استعفا رای موافق دادند - لااقل به رای من خیانت کرده اند. البته طبیعتا مواضع این یادداشت ارتباطی به سخنان اخیر دادستان کل کشور ندارد.
مردم، یک شهردار توانمند میخواهند که زیر بار مشکلات و فشارها شانه خالی نکند و اگر هم خواست استعفا دهد، دلایلش را واضح و شفاف بگوید و فکر نکند با یکی به میخ زدن و یکی به نعل، میتواند استعفایش را توجیه کند. اعضای شورای شهر هم فکر نکنند میتوانند با این شترسواریهای دولادولا همراهی کنند و انتظار هم داشته باشند مردم از رای خود به آنها راضی باشند. مردم به شورای شهری یکدست اصلاح طلب رای دادند تا نه تجربه تلخ شورای اول که سرنوشتش انحلال بود تکرار شود و نه سرنوشت شوراهای بعدی که حاصلش شهردارانی مثل احمدی نژاد و قالیباف بود. مملکت، قحط الرجال نیست که اعضای شورای شهر معطل مدیری بمانند که به بهانه بیماری، صحنه را خیلی راحت خالی میکند. لطفا در این روزهایی که نارضایتی از عملکرد دولت به اوج رسیده، لااقل شورای شهر در همان مسیر حرکت نکند و به رای مردم احترام بگذارد.
نظر شما