
در گزیده ای از این گزارش آمده است: «با تاسف تمام به استحضار میرساند مطابق شواهد به دست آمده در محل و نظریه قاطع مقامات چینی و کارشناسان ایرانی در حوزه نفت و گاز سازمان بنادر و دریانوردی، انفجار به این گستر و حجم آتش و نیز گازهای سمی متصاعد شده منجر به فوت خدمه قهرمان اقتصاد مقاومتی در ساعات اولیه گردیده است.» نامه علی ربیعی، وزیر کار که به عنوان رییس کمیته پیگیری حادثه نفتکش انتخاب شده بود خطاب به رییسجمهور است و در عین حال اعلام پایان یک هفته امیدی بود که به خانواده کارکنان نفتکش سانچی و مردم ایران داده میشد. امید به اینکه خدمه سانچی جایی در پناه موتورخانه کشتی در امان باشند؛ موتورخانهای که از حادثه پلاسکو تا به حال تبدیل به اسم رمز امید و انکار شده است.
حالا که آخرین شعلههای نفتکش سانچی هم در دریای چین شرقی خاموش میشود، گمانهزنیها در مورد احتمال نجاتیافتن سرنشینان سانچی ناگهان تبدیل شد به این جمله وزیر کار که «ما تمام تلاشها و هرکاری که میتوانستیم انجام دادیم. بسیاری از کارشناسان معتقد بودند عزیزان ما در ساعات اول جانشان را از دست دادهاند. فعلا امیدی به پیداکردن پیکر دریانوردان وجود ندارد.» آن جمله «بسیاری از کارشناسان معتقد بودند عزیزان ما در ساعات اول جانشان را از دست دادهاند.» در میان خبرهایی که هفته گذشته منتشر میشد جایی نداشت، همه مسوولانی که به نحوی در خصوص حادثه نفتکش سانچی اظهارنظر میکردند تمایل داشتند ضمن ارایه گزارش کار، مخاطبان خبرها و خانواده سرنشینان کشتی را به سوی امیدواری هل بدهند.
یک روز پس از حادثه مدیر عامل شرکت ملی نفتکش اعلام کرد: «در میان خدمه چهار نفر دانشجو، دو نفر با ملیت بنگلادشی و یک خانواده حضور دارند که امیدواریم همگی سالم باشند، چون یکی از قایقهای نجات نفتکش حادثه دیده سانچی از این کشتی جدا شده و این کورسوی امید ما برای احتمال زنده ماندن خدمه است.» چهار روز پس از حادثه، حسن قشقاوی، معاون وزیر امور خارجه کشورمان گفت: «اگر خدمه ایرانی در قسمتهای پایینی کشتی باشند امیدواریم بتوانیم آنها را پیدا کنیم.»
همه تلاش بر این بود تا احتمال تصادف و آتشسوزی در نفتکشی که ١١٥ هزار تن میعانات گازی حمل میکرد، جایی در میان اظهارنظرها و تیتر خبرها پیدا کند، در این میان خانوادههای بیقرار کارکنان سانچی در کنار هم جمع میشدند، همین خبرها و اظهارنظرها را از طریق مقامات مسوول و اخبار رسمی دنبال میکردند و به همان بارقههای امیدی که در میان نقل قولها دیده میشد، چنگ میزدند.
«شب گذشته همکاران من به موتورخانه ساختمان پلاسکو رسیده و وارد آنجا شدند؛ اما پس از ورود آنها و حتی با وجود استفاده از سگهای زندهیاب برای ما محرز شد که کسی در موتورخانه حضور ندارد.» آنچه سوم بهمن ماه سال گذشته از سوی سخنگوی سازمان آتشنشانی و خدمات ایمنی شهر تهران اعلام شد هم پاسخ به یک انتظار همراه با امید بود که همراه با فروریختن ساختمان پلاسکو در ذهن مردم ایجاد شده بود. چهار ماه بعد مدیرکل مدیریت بحران استان گلستان در پنجمین روز از حادثه انفجار و فروریختن معدن زمستان یورت از احتمال زندهماندن معدنچیان گرفتار خبر داد.
یک هفته گذشته در امتداد همان انتظارهایی بود که در دو اتفاق قبل تکرار شدند. مسوولان به هنگام اعلام خبر در نقش پزشکی فرو میروند که از دادن خبر بیماری لاعلاج به بیمارش هراس دارد و امیدوار است که بار خبر بد را به دوش یکی از همراهان و وابستگان بیندازد. در این میانه خانواده کسانی که در زیر آوار پلاسکو، معدن زمستان یورت و بقایای سوخته نفتکش سانچی ماندهاند دل به یک موتورخانه فرضی، یک محل امن، یک معجزه میبندند.
**رفتار مسوولان بازتاب رفتار جامعه
عالیه شکربیگی جامعهشناس به «اعتماد» میگوید نحوه برخورد مسوولان با این حادثه و نوع اعلام خبرها از سوی آنها بازتاب رفتاری است که در سطوح مختلف جامعه ایرانی وجود دارد، بازتاب عادت به مقدمهچینی، مصلحتاندیشی، محافظهکاری و تعارف: «اینکه پس از یک هفته وزیر میگوید که از روز اول به آنها گفته شده بود که امیدی به زنده بودن خدمه کشتی سانچی نیست و با این حال آنها همچنان به خانوادهها امیدواری میدادند، نشان میدهد که طبق عادت میخواستند برای اعلام خبر مقدمهسازی کنند.
بخشی از آن هم شاید ترس از واکنشهای منفی بود چون اعلام ناگهانی جان باختن ٣٢ سرنشین متوجه مسوولان میشد. اما به صورت کلی نباید فراموش کنیم که سیاستمداران ما هم بخشی از جامعه ایرانی هستند، رفتار آنها بازتاب آن رفتاری است که در نهاد خانواده ایرانی شکل میگیرد و بعد میتوان بازتاب آن را در میدان سیاست و فرهنگ و اجتماع دید.»
شکربیگی میگوید که توجیه کردن و تعارف کردن را میشود در رفتار مسوولان به هنگام بحران دید، رفتاری که در حوادثی نظیر پلاسکو، معدن زمستانیورت و حالا نفتکش سانچی هم دیده شد: «دیدهاید که هنگام دادن خبر مرگ در یک خانواده چه اتفاقی میافتد؟ میگویند به فلان نفر نگوییم چون راه دور است، فلانی را آرامآرام بگویید و... ما مردم رک و صریحی نیستیم.
پنهانکاری میکنیم، تعارف میکنیم، مصلحتاندیشی داریم و همه اینها را میتوان در رفتار دانشگاهیان و سیاستمداران هم درست مانند رفتار اجتماع دید. برای همین است که وزیر و مسوولان هم مانند سایر افراد جامعه در دادن خبرهای بعد تعلل میکنند، برای همین است که پس از اطمینان نسبتا بالا از جان باختن دریانوردان به جای اینکه خبر را اعلام کنند، یک هفته تمام خانوادهها را در انتظار و امید نگه میدارند.»
«تمام تلاش نیروهای ما صرف رسیدن به. . . . شده است، امیدواریم زنده باشند.» به جای آن سه نقطه میتوان آتشنشانان، معدنچیان یا دریانوردان گذاشت و بعد ردپای این یک خط خبر را در حوادث بزرگ یک سال اخیر دنبال کرد. در اعلام این اخبار نکات فنی، ابعاد حادثه و احتمالات منطقی به نفع ناامید نکردن یکباره خانوادهها عقب مینشینند و جای خود را به انتظاری طولانی و دردناک میدهد. تا آخر ختم به این جمله وزیر کار شود: «آرزویمان این بود که بتوانیم دریانوردانمان را سالم بیرون بیاوریم اما از روز اول چینیها به ما گفتند تمامی آنها فوت شدند.»
**محمد ایوب
بر اساس طبقهبندی بینالمللی، مواد نفتی، نفت خام، بنزین و نظایر آن در ردیف مایعات قرار میگیرند و به دلیل قابلیت تجزیه و اکسیداسیون اگزوترومیک، ماده سوختنی به شمار میآید. حریق مواد نفتی گازهایی تولید میکند و بخارات داغ، یکی از خطرناکترین محصولات حریق مواد نفتی است که بیشتر تلفات انسانی هم بر اثر استنشاق این بخارات داغ است. این بخارات حاوی دود (ذرات بسیار ریز جامد کربن معلق در هوا) آروسل (ذرات بسیار ریز مایع معلق در هوا که در اثر سوختن و تجزیه حاصل میشود) دوده (مجموع دود و آروسل معلق در هوا) میست (ذرات بسیار ریز جامد و مایع) است که انرژی هم تولید میکنند و قابلیت اشتعال و ایجاد حرارت دارند.
میعانات نفتی سطحی سوز است و فقط سطح مایعات میسوزد اما میعانات گازی قابل انفجار است و پدیده «بلیوی» هم انفجار ناشی از انبساط بخارات حرارت دیده گاز مایع است. میعانات گازی، نفت خام فوق سبک است که حتی به بنزین طبیعی هم موسوم است و درجه فراریتش بسیار بالا و قابل انفجار است و متفاوت از نفت خام سنگین است چون نفت خام فقط میسوزد و قابل انفجار نیست ولی در مورد میعانات، اشتعال شدیدتر و حجیمتر است و پایداری بیشتری دارد چنانکه در روزهای اول هم صداهای پی در پی انفجار شنیده میشد.
گاز حاصل از اشتعال میعانات گازی، ترکیبی از SOX و NOX و اکسید نیتروژن و اکسید سولفور و دیاکسید کربن و مونواکسید کربن حاصل از احتراق ناقص است که همه اینها گازهای کشنده است و البته دود سیاه حاصل از اشتعال، حجم قابل توجه کربن نسوخته است که همه مرگآور است. آتش نشان حوزه نفت، برای مهار کردن آتش میعانات نفتی یا گازی باید منطقهبندی کرده و سه منطقه داغ، گرم و سرد تعیین کند که آتش نشانهای عملیات، با تعداد هرچه کمتر، وارد منطقه داغ میشوند و نیروی پشتیبانی در منطقه زون گرم مستقر میشود و محل استقرار خودروها و تجهیزات و آمبولانس هم در منطقه سرد است. وسعت منطقه داغ، از کانون حریق شروع میشود و بستگی به حجم آتش دارد.
مثلا برای یک تانکر حامل مواد نفتی حداقل وسعت منطقه داغ ٨٠ الی ١٥٠ متر است و تا ٣٠٠ متر دورتر، به منطقه گرم میرسیم اما با توجه به تجاربی که داریم، افراد محاصره شده در منطقه داغ، اکثرا دچار سوختگی شدید شده و حداکثر پس از یک یا دو روز فوت میکنند چون بر اثر استنشاق گازهای داغ و سمی، امعا و احشا هم از بین میرود و امکان زنده ماندن به حداقل میرسد. برای نجات محصورین آتشسوزی میعانات نفتی یا گازی، حداکثر زمان طلایی نجات افراد محصور در منطقه داغ ٥ دقیقه است. بعد از شنیدن خبر حادثه نفتکش سانچی، میدانستیم که کشتی، دارای مخزن بوده و وقتی مخزن نفتی دچار آتش سوزی شود، اطرافش را به طور کامل از بین میبرد چون شعلهاش بسیار زیاد است و نزدیک شدن به آن غیر ممکن است.
چنانکه ارتفاع شعله سانچی هم حدود ١٠٠ متر و نزدیک بودن به آن بسیار خطرناک بود ضمن آنکه امکان انفجارهای دوبارهای هم وجود داشت. سانچی از نوع کشتیهای VLCC و با ظرفیت حمل ١٦٠ هزار تن میعانات نفتی بود که ٢٧٤ متر طول داشت و ارتفاع پایینترین نقطه کشتی تا بالاترین نقطه و اتاق فرماندهی حدود ٥٠ متر بود. درجه حرارت در منطقه داغ هم بستگی به وزش باد دارد که صبح روز گذشته و تا قبل از انفجار به ٣٥٠ درجه رسید و وقتی نفتکش به طور کامل شعلهور شد، درجه حرارت به ٩٠٠ درجه رسیده بود.
اما به طور میانگین درجه حرارت منطقه داغ حدود ٤٠٠ درجه است که نقطه ذوب محسوب میشود و البته هر کدام از بارهای حریق، درجه مقاومت متفاوت دارد، مثلا آهن در ٥٥٠ درجه سانتیگراد دفرمه میشود. حادثه نفتکش سانچی ابهامات فراوانی دارد و خانواده ٣٢ خدمه این نفتکش و همچنین مردم ایران خواستار شفافسازی هستند. دولت چین باید توضیح بدهد که چرا عملیات سرد کردن که یک اقدام ٢٤ ساعته و غیرقابل توقف است را شبها متوقف میکرده و همین توقف باعث میشد مخزن کشتی داغ و داغتر بشود. کشتی نفتکش، مینیبوس یا اتوبوس نیست بلکه پیشرفتهترین سیستمهای ناوبری را دارد و چرا نتوانست نزدیک شدن یک کشتی فلهبر را محاسبه کند.
نفرات نفتکش موظف به رعایت دستورالعملهای اضطراری هستند ضمن آنکه کشتی، سازه مقاومی داشته و افراد، پیش از آغاز ماموریت، تمرین آتشسوزی و تمرین فرار و تمرین خروج از کشتی را انجام میدهند و باید پاسخ داده شود که چرا وقتی موتورخانه در پایینترین نقطه کشتی بوده، کل ٣٢ نفر کشته شدهاند و چرا هیچ کدامشان، در طول یک کشتی ٢٧٥ متری فرصت فرار پیدا نکردهاند در حالی که کل کشتی هم در ساعات اول دچار اشتعال نشده بوده و چرا اولین عملیات موثر امداد، ٤ روز بعد از وقوع حادثه انجام شده و چرا ارتباطات موثر رادیویی برقرار نشده و چرا...؟
**کارشناس آتش نشانی حوزه نفت
درپی اعلام رسمی جان باختن دریانوردان نفتکش ایرانی سانچی، بیژن نامدار زنگنه، وزیر نفت پیام تسلیتی صادر کرد و نوشت: «سرانجام پس از قریب 8 روز نگرانی و امید برای جان کارکنان خدوم نفتکش سانچی، متاسفانه خبر از دست دادن همه این عزیزان، همچون آواری سنگین فرود آمد. لذا با اندوه و تاثر فراوان ضایعه دلخراش از دستدادن جمعی از دریانوردان عزیز شرکت ملی نفتکش را به خانوادههای داغدار و همکاران ارجمندشان تسلیت عرض میکنم. بیگمان درد و آلام خانوادههای عزادار بزرگتر از آن است که در وصف بگنجد و کلمات، تسلیبخش دلهای بیقرارشان باشد.»
**پیام همدردی رییس مجلس
علی لاریجانی، رییس مجلس جان باختن شهادتگونه سرنشینان نفتکش ایرانی را تسلیت گفت و نوشت: «وقوع حادثه آتشسوزی و غرق شدن نفتکش ایرانی که موجب جان باختن شهادتگونه پرسنل آن شد، موجب تاثر و اندوه ملت گردید. این عزیزان مشغول انجام خدمت به کشور و در خط مقدم جهاد اقتصادی بودند که دچار سانحه گردیدند. متاسفانه با وجود تمامی تلاشهای انجام گرفته از سوی گروههای امداد و نجات و پیگیریهای بینالمللی در جهت مهار آتش و نجات سرنشینان نفتکش، این امکان میسر نشد و با کمال تاسف شاهد از دست رفتن فرزندان دریادل و دلاور کشورمان شدیم و به طور یقین نام و خاطره این قهرمانان در تاریخ کشور باقی خواهد ماند.»
**تسلیت معاون اول
اسحاق جهانگیری، معاون اول رییسجمهور جان باختن مظلومانه و شهادتگونه سرنشینان کشتی نفتکش را تسلیت گفت. در پیام وی آمده است: «متاسفانه یک هفته تلاش شبانهروزی تیمهای امداد و نجات و اقدامات و پیگیریهای مستمر برای نجات جان جمعی از عزیزان سختکوش و تلاشگر نفتکش سانچی که در سواحل شرقی چین دچار سانحه و آتشسوزی شد، بینتیجه ماند و حادثه جانکاه و دردناک جان باختن مظلومانه و شهادتگونه این عزیزان، ملت ایران را داغدار کرد. این ضایعه تاسفانگیز ملی را به عموم ملت ایران و به ویژه به خانوادههای شریف و عزادار صمیمانه تسلیت میگویم و از خداوند بزرگ برای جانباختگان عرصه تلاش و خدمت غفران و رحمت واسعه الهی و برای بازماندگان صبر و اجر مسالت دارم.»
**درگذشت غریبانه
محسن رضایی، دبیر مجمع تشخیص مصلحت نظام نیز در پیامی توییتری گفت: درگذشت غریبانه و مظلومانه سرنشینان ایرانی کشتی سانچی را به خانوادههای داغدار تسلیت میگویم.
**گروه اقتصادی
یکی میگفت صدا و سیما دیر اقدام کرد و دیگری از جامعه جهانی برای نجات پاره تنشان استمداد میطلبید، یکی چین را مقصر میدانست و آن دیگری از دیر اقدام کردن دولتمردان گلهمند بود؛ هر چی بود؛ «ناگهان چقدر زود دیر شد.»
حوالی ظهر دیروز بود که انتظارهای بیهوده برای نجات جان سرنشینان نفتکش «سانچی» به پایان رسید؛ ٩ روز انتظار برای نجات جان ٣٢ خدمه نفتکش که از آن به عنوان یکی از سرحالترین نفتکشهای شرکت ملی نفتکش ایران نام برده میشد به پایان رسید و ساعت حدود ١٢ به وقت ایران خبر آمد که نفتکش «سانچی» در آبهای اوکیناوای ژاپن غرق شد.
محمد راستاد، مدیرعامل سازمان بنادر و دریانوردی ساعت ١١ و ٣٠ دقیقه دیروز درگذشت ٢٩ خدمه دیگر نفتکش سانچی را تایید کرد و این یعنی اینکه دیگر امیدی نیست؛ امیدی که از همان روزهای نخست حادثه به اذعان فرمانده چینی عملیات اطفای نفتکش سانچی وجود نداشت. «بنابر شواهد و قراین موجود خدمه نفتکش «سانچی» در ساعت اولیه حادثه، به دلیل انتشار گازهای سمی و شدت انفجار، جان باختهاند. » اما چرا مدیران شرکت ملی نفتکش ایران تلاش داشتند این موضوع را از خانوادهها پنهان دارند؟ آیا بهتر نبود از همان روز نخست آنها را در جریان فراز و فرودهای حضور در نفتکش قرار میدادند تا اینگونه چشم انتظار و بیقرار نباشند؟
**تکاوران دست خالی بازگشتند
١٢ تکاور نیروی دریایی ارتش جمهوری اسلامی ایران شامگاه شنبه به شانگهای رسیدند؛ اما خیلی دیر بود. این را خانوادههای دریانوردان ایرانی میگویند که در ٩ روز گذشته یک چشمشان اشک بود و چشم دیگرشان خون. میگفتند که چین اهمال میکند اما دیر توجه کردند به این خواستهشان. هادی حقشناس، معاون سازمان بنادر و دریانوردی اما شامگاه جمعه بالاخره اعلام کرد «تیم تجسس و نجات ایران عازم چین خواهد شد تا پس از پایین آمدن دمای کشتی برای تجسس مفقودین وارد سانچی شوند.» صبح شنبه (٢٣ دیماه) تکاوران نیروی دریایی ارتش جمهوری اسلامی ایران عازم محل حادثه شدند. اما بدون بالگرد و فقط با یک تندرو.
علی ربیعی، نماینده ویژه رییسجمهوری اما در بهت و حیرت مجری شبکه خبر که چرا تیم تجسس نجات ایران به جای بالگرد با قایق تندرو به محل اعزام شد و آیا این موضوع عملیات را به تاخیر نمیاندازد، اظهار کرده بود: «آنها دلیل فنی آوردند که نمیتوان بالگرد به محل حادثه فرستاد چون حدود ٢٥٠ مایل تا محل حادثه فاصله است و بالگرد باید در این فاصله سه بار سوختگیری کند.» آیا این دلیل قانعکننده است؟
خورشید شنبه که درچین غروب کرد همانند روزهای دیگر دستور توقف عملیات اطفای حریق صادر شد و این توقف پایان «سانچی» بود. با اینکه تکاوران صبح یکشنبه به محل وقوع حادثه رسیدند تا آماده هر گونه عملیات باشند اما آتش چنان زبانه کشیده بود که یارای نزدیک شدن به آن نبود. آتشخوارها هم از نفتکش فاصله گرفتند، درجه به ٩٠٠ رسیده بود و این یعنی پایان.
کشتی سانچی، یک کشتی سوئزمکس ١٥٨ هزار تنی است که از سوی صنایع سنگین هیوندای سامهو کره جنوبی در سال ٢٠٠٨ ساخته شده و یکی از بهترینهای ناوگان شرکت ملی نفتکش ایران محسوب میشده است.
**محیط زیست؛ اولویت نخست، نجات خدمه؛ دوم
«سانچی» در مقابل چشمان منتظر میلیونها ایرانی غرق شد، چون برای فرمانده عملیات، اطفای حریق یعنی حفظ محیط زیست چین و جلوگیری از آلودگی آن، اولویت داشت. چون آنها ترجیح میدادند نفتکش بسوزد و دود شود تا میعانات گازی و سوخت کشتی وارد دریا نشود، چون نجات جان خدمه برای آنها اولویت نداشت. البته جلوگیری از نشت سوخت کشتی به دریا تصمیم درستی بود اما کاش برای پیدا کردن مفقودان نفتکش هم تصمیم درستی گرفته بودند؟
گروه «صلح سبز در شرق آسیا» در بیانیهای که روز سهشنبه در اختیار خبرگزاری فرانسه گذاشته بود، نوشته بود: «با توجه به آتش سوزی در کشتی سانچی، انتظار میرود بیشتر نفت آن بسوزد و وارد دریا نشود. با این حال اگر کشتی پیش از سوختن نفت غرق شود، فرآیند پاکسازی بسیار سخت خواهد بود.»
وزارت خارجه چین هم روز دوشنبه در بیانیهای گفت که کشتیهای پاکسازی برای جلوگیری از «یک فاجعه دوم» به محل اعزام شدهاند.
**دیماه پرحادثه
نمیخواهیم به دی ماه پرحادثه عادت کنیم. ٣٠ دیماه پارسال و فداکاری ١٦ آتشنشان هنوز از خاطرمان پاک نشده است که حال ٣٢ خدمه نفتکش «سانچی».
**خانوادهها چه کردند؟
خبر کوتاه و در عین حال دردناک بود «سانچی غرق شد.» آخرین امیدهای خانوادههایی که هشت شبانهروز چشم به مونیتور سالن کنفرانس شرکت ملی نفتکش دوخته بودند هم بر باد رفت. خانوادههای دریانوردان هرکدام در کناری در حال دعا بودند، که خبر جدید صدای ناله و شیون را بر سکوت سالن کنفرانس شرکت ملی نفتکش مستولی کرد.
خبرهای بعد یکی بعد از دیگری میرسد. سانچی در حال غرق شدن است و دیگر امیدی به دسترسی به داخل نفتکش ایرانی نیست. از گوشه سالن صدای جیغ و شیون مادری برمیخیزد و از کناری دیگر، پدری که تاکنون امید داشت دوباره فرزندش را ببیند روی زمین میافتد. تصاویری که طی هشت روز پیش بارها دیده شده، سالن کنفرانس شرکت ملی نفتکش دیگر آرام نمیگیرد. خبرهای جدید از چین همه امیدها را ناامید میکند. حالا دیگر مسوولان هم بیپردهتر از قبل در مورد این حادثه صحبت میکنند. چینیها که همچنان در مظان اتهام کمکاری در مواجهه با خاموش کردن سانچی هستند با مسوولان ایرانی جلسه میگذارند.
حالا زمانی است که علی ربیعی، وزیر کار و مسوول کمیته بررسی حادثه نفتکش در نامهای که به رییسجمهور مینویسد به موضوعی اشاره میکند که کمی امیددادنها به خانوادههای این دریانوردان طی هفته گذشته را زیر سوال میبرد. وی در نامهاش به رییسجمهور ضمن درخواست برای اعلام عزای عمومی در پی این حادثه اعلام کرده است که«خدمه نفتکش سانچی در ساعت اولیه سانحه فوت کرده بودند. مطابق شواهد بهدستآمده در محل و نظریه قاطع مقامات چینی و کارشناسان ایرانی در حوزه نفت و گاز سازمان بنادر و دریانوردی، انفجار به این وسعت و حجم آتش و نیز گازهای سمی متصاعدشده منجر به فوت خدمه قهرمان اقتصاد مقاومتی در ساعت اولیه حادثه شده است. تلاشهای طاقتفرسا برای اطفای حریق و انتقال پیکرهای مطهر نیز میسر نشد.»
**کمکاری چینیها
طی روزهای گذشته و در پی حادثه سانچی اخبار بسیاری در مورد این نفتکش منتشر شده است اما وجه اشتراک برخی خبرهای منتشر شده در خصوص سانچی به تعلل چینیها در اطفای حریق باز میگردد؛ موضوعی که برخی فعالان محیط زیستی آن را به مسائل زیست محیطی انتشار مواد نفتی در دریا مرتبط میکنند و برخی دیگر به مسائل مالی در خصوص هزینههای اطفا و حتی نحوه برخورد کشتی باربری چینی با سانچی مرتبط میدانند.
موضوعی که چینیها سعی دارند آن را تکذیب کرده و با دفاع از خود اعلام کنند که تعللی در اطفای حریق سانچی انجام ندادهاند.
اما بر اساس گزارشهای موجود از عملیات اطفایی که از چند ساعت بعد از برخورد کش تی باری چینی با سانچی روی داده است، نشان میدهد که در روزهای گذشته بارها چینیها عملیات اطفا را متوقف کردند و آتشخوارهای چینی در کنار سانچی متوقف شدهاند و تیم عملیاتی چین به بهانههای مختلف اعم از احتمال بروز انفجار جدید و انتشار گازهای سمی، از نزدیک شدن به نفتکش برای مهار کامل آتش آن جلوگیری کردهاند.
البته مجموعه واکنشهای چینیها موجب شد تا شرکت ملی نفتکش با ژاپنیها وارد مذاکره شده و از آنها استمداد بخواهد و ٣ روز بعد از حادثه ژاپنیها با ایرانیها به توافق رسیدند و بعد از ٥ روز تجهیزات ژاپنی به محل حادثه رسید.
اما همکاری ژاپنیها هم تحت لوای مدیریت عملیات چینیها به نتیجه نرسید و در نهایت شنبهشب چینیها دستور توقف عملیات خنکسازی سطح نفتکش را که برای جلوگیری از تسری آتش انجام میشد، صادر کردند.
مجموعه تصمیمگیریها در خصوص اهمال چینیها در اطفای حریق، کار را به جایی رساند که حتی نمایندگان مجلس قصد دارند موضوع تعلل چینیها را به صحن سبزرنگ مجلس بکشانند تا حداقل مسوولان چینی پاسخی روشنتر در خصوص برخی تصمیمهایشان در مورد اطفا اعلان کنند.
**دلیل فنی ماندگاری آتش
موضوعی که باز هم مسائل زیست محیطی را در تعلل چینیها دخیل میکند و عدم انتشار فرآوردههای نفتی که ظاهرا از نوع بسیار سبک و و احتمالا پروپان و بوتان و بنزین بوده است که بهشدت اشتعالزا، سمی و فرار است؛ آلودگیای که این آبها ایجاد میکنند بسیار خطرناکتر از نفت خام است و اگر این کشتی در ابتدا غرق میشد این مواد به تدریج در آب حل میشدند و آلودگی کرونیک خیلی بزرگی ایجاد میکرد که میتوانست تا سالها ماهیان و پلانکتونهای منطقه تاثیر بگذارد. موضوعی که باز هم تعلل چینیها در اطفا را کمی پوشش میدهد اما هنوز چینیها حاضر نشدهاند در این مورد اظهارنظر کنند.
البته کارشناسان نفتی وجود همین مواد اشتعالزا را دلیلی بر فوت سرنشینان سانچی در همان ساعات اولیه و انفجار نخست میدانند و دو راه کار را برای موارد مشابه ذکر میکنند و اعلام میکنند که: «در چنین مواردی دو راهکار وجود دارد یکی اطفای حریق و یدککش کردن کشتی تا ساحل و دیگری اطفای سطحی آتش و تخلیه محموله که در مورد سانچی هیچیک از این دو راهکار امکانپذیر نبود و شاید بهترین کار این بود که اجازه دهند نفتکش همچنان در آتش بسوزد.
چرا که خاموش شدن این آتش باعث افزایش غلظت بخارات گازی در اطراف کشتی شده و انفجار مجددی رخ میدهد. ماجرایی که چندین بار در مورد سانچی رخ داد.»
این موضوع حتی موجب شده تا فعالان نفتی بخش دریا معتقد باشند که تعلل چینیها برای کنترل اطفای آتش به همین خاطر روی داده است تا با ادامه آتش از انتشار بیشتر مواد در آب و انفجارهای بیشتر کاسته شود. ماجرایی که از روز دوم امید به زنده ماندن سرنشینان را به صفر رسانده و حتی ورود به کشتی و خروج جعبه سیاه را نیز در همین راستا ارزیابی میکنند.
**خسارت وارده
میگویند سانچی توسط یک شرکت کرهای بیمه شده بود و 70 درصد بیمه پرسنل و کشتی نیز توسط بیمههای خارجی و 30 درصد آن توسط بیمههای ملت و البرز پرداخت خواهد شد.
سیروس کیانارثی، مدیرعامل شرکت ملی نفتکش زمانی که در مورد این نفتکش صحبت میکند، تاکید دارد که: «محموله نفتکش ایرانی که متعلق به شرکت ملی نفت ایران بوده توسط شرکت هانووا توتال کره بیمه شده بود. هزینه محموله بر عهده ایران نیست، هزینه خسارت وارد شده به کشتی هم بعد از بررسی و مشخص شدن نوع خسارت اعلام میشود.»
طبق گزارشها ارزش کشتی سانچی ٣٢ میلیون دلار بوده که توسط بیمه البرز بیمه شده بود و سقف تعهدات این شرکت برای پرداخت خسارت 6 میلیون و 400 هزار دلار است.
به گفته احمدصفرزاده، معاون فنی شرکت بیمه البرز از سهم 20درصدی بیمه البرز در پوشش بیمهای این نفتکش، 15 درصد به صورت اتکایی اجباری نزد بیمه مرکزی قرار داشته ضمن آنکه بخشی نیز به صورت اتکایی داخلی و خارجی بین شرکتهای بیمه توزیع شده است.
شرکت بیمه ملت نیز در اطلاعیهای آمادگی خود را برای پرداخت خسارت ناشی از این حادثه به بیمهگزار اعلام و تاکید کرد: پس از تکمیل گزارش ارزیابی خسارت در اسرع وقت به تعهدات بیمهگری خود عمل خواهد کرد.
نفتکش یاد شده طبق اعلام وزارت نفت در اجاره شرکت «هانووا توتال» کرهجنوبی بود و محموله این شرکت را به مقصد کرهجنوبی حمل میکرد که ارزش آن حدود 60 میلیون دلار برآورد شده است و البته این محموله تحت پوشش بیمهای کلوپهای بینالمللی (P&I) قرار دارد.
**چه کسی مقصر است؟
در حالی که هنوز اطلاعات جعبه سیاه نفتکش سانچی که به پاناما ارسال شده است، منتشر نشده اما از همان ساعات ابتدای انتشار خبر برخورد کشتی باری چینی و نفتکش ایرانی رایزنیها برای مقصر اصلی ادامه دارد. هرچند که انتشار انیمیشنی از سوی صدا و سیما برای نحوه برخورد دو کشتی موجب شده تا برخی رسانههای خارجی آن را سندی بر مقصر جلوه دادن سانچی بدانند اما اکبر جبلعاملی، مدیر فنی و عملیات ناوگان شرکت ملی نفتکش ایران در همان روزهای نخست بعد از حادثه در مورد نحوه برخورد دو کشتی گفته است: «تصادم به سمت راست کشتی بوده و حدس میزنیم کشتی باربری چینی به مخازن چهار و پنج نفتکش برخورد کرده که آسیب شدیدی به آن وارد کرده است.
شدت حادثه در حدی است که با وجود دوجدارهبودن نفتکش، جداره اصلی که جداره تانکهای آب موازنه است آسیبدیده و ضربه به مخازن محموله وارد شده است.»
**سرنوشت کشتی باربر چینی
جبلعاملی با بیان اینکه کشتی باربری چینی که با نفتکش ایرانی تصادف کرده به شانگهای رفته و خسارت زیاد ندیده است گفته است: «این کشتی چندان آسیب ندیده و قرار است نمایندگان شرکت ملی نفتکش در شانگهای از کشتی بازدید کنند. همینطور بازرسها و نمایندگان بیمه نیز بازدید کرده و مرکز پژوهشی مهندسی دریا (VDR) آن را چک خواهند کرد.»
**حادثه مشابه
طبق گزارشی که رویترز منتشر کرده است این دومین بار در سالهای اخیر است که یک کشتی تحت اداره شرکت ملی نفتکش ایران تصادف میکند و پیش از این هم یک ابرنفتکش ایرانی در اوت سال 2016 با یک کشتی کانتینری در تنگه سنگاپور برخورد کرد اما این حادثه هیچ تلفات انسانی و آلودگی به همراه نداشت.
**سکانس اول
شانزدهم دیماه کشتی نفتکش ایرانی در آبهای بین چین و ژاپن در نزدیکی شانگهای به دنبال برخورد یک کشتی باربری چینی آتش گرفت. این حادثه که در ساعت ٨ شب به وقت محلی روی داده است موجب ناپدید شدن ٣٢ سرنشین این نفتکش شد. ارزش یک میلیون میعانات گازی این کشتی که به مقصد کره در حال حرکت بود ٦٠ میلیون دلار تخمین زده شده است.
**سکانس دوم
«بنابر شواهد و قراین موجود خدمه نفتکش «سانچی» در ساعت اولیه حادثه، به دلیل انتشار گازهای سمی و شدت انفجار، جان باختهاند. » اما چرا مدیران شرکت ملی نفتکش ایران تلاش داشتند این موضوع را از خانوادهها پنهان دارند؟ آیا بهتر نبود از همان روز نخست آنها را در جریان فراز و فرودهای حضور در نفتکش قرار میدادند تا اینگونه چشم انتظار بیقرار نباشند؟
**سکانس سوم
چرا تیم تجسس نجات ایران به جای بالگرد با قایق تندرو به محل اعزام شد و آیا موضوع عملیات را به تاخیر نمیاندازد، اظهار کرده بود: «آنها دلیل فنی آوردند که نمیتوان بالگرد به محل حادثه فرستاد چون حدود ٢٥٠ مایل تا محل حادثه فاصله است و بالگرد باید در این فاصله سه بار سوختگیری کند.» آیا این دلیل قانعکننده است؟
**سکانس چهارم
وجه اشتراک برخی خبرهای منتشر شده در خصوص سانچی به تعلل چینیها در اطفای حریق باز میگردد؛ موضوعی که برخی فعالان محیط زیستی آن را به مسائل زیست محیطی انتشار مواد نفتی در دریا مرتبط میکنند و برخی دیگر به مسائل مالی در خصوص هزینههای اطفا و حتی نحوه برخورد کشتی باربری چینی با سانچی مرتبط میدانند.
**سکانس پنجم
انفجارهای متعدد باعث شعلهورتر شدن آتش چندروزه در کشتی نفتکش ایرانی شد. تصاویر ارسالی از رسیدن آتش به مخازن سمت چپ و شعلهور شدن آتش در کشتی سانچی حکایت دارد. گزارشها حاکی است، علاوه بر آتش، دود وسیعی منطقه را فرا گرفته و در شعاع بزرگی آتش روی آب موجب کند شدن فعالیت امدادگران شده است.
**سکانس ششم
خبر کوتاه و در عین حال دردناک بود «سانچی غرق شد.» آخرین امیدهای خانوادههایی که هشت شبانهروز چشم به مونیتور سالن کنفرانس شرکت ملی نفتکش دوخته بودند هم بر باد رفت. خانوادههای دریانوردان هرکدام در کناری در حال دعا بودند، که خبر جدید صدای ناله و شیون را بر سکوت سالن کنفرانس شرکت ملی نفتکش مستولی کرد.
**سکانس آخر
حوالی ظهر دیروز بود که انتظارهای بیهوده برای نجات جان سرنشینان نفتکش «سانچی» به پایان رسید؛ ٩ روز انتظار برای نجات جان ٣٢ خدمه نفتکش که از آن به عنوان یکی از سرحالترین نفتکشهای شرکت ملی نفتکش ایران نام برده میشد به پایان رسید و ساعت حدود ١٢ به وقت ایران خبر آمد که نفتکش «سانچی» در آبهای اوکیناوای ژاپن غرق شد.
*منبع: روزنامه اعتماد؛ 1396،10،25
**گروه اطلاع رسانی**2059**2002**انتشاردهنده: فاطمه قناد قرصی