تقريبا يک سال از آن روزها ميگذرد. بر اساس اسناد و مدارک و شواهدي که تا مدتها از آنها صحبت ميشد نوراللهي از اواسط نيم فصل اول ميتوانست براي پرسپوليس بازي کند. اما نيم فصل تمام شد و خبري از شماره 8 محبوب نشد. او فقط در بازي رفت پرسپوليس و الهلال در نيمه نهايي ليگ قهرمانان آسيا و از نيمه دوم وارد زمين شد. او در همين نيمه آنقدر خوب و موثر بازي کرد که همه بابت نبودنش در اين مدت حسرت خوردند.
اما از همان بازي به بعد يعني از روز 4 مهر بار ديگر خبري از او نشد. صحبتها درباره دليل غيبت نوراللهي زياد و ضد و نقيض است و هيچ کس توضيح روشني در اين باره نميدهد. اينکه چطور او توانست در مقابل الهلال براي پرسپوليس بازي کند اما حالا گفته ميشود براي گذراندن دوره آموزشي باز هم بايد به تبريز برود باورکردني نيست. بعيد به نظر ميرسد پروسه سربازي يک بازيکن تا اين حد پيچيده باشد و مدت زمان سربازي مشخص است. تخفيفها هم تعريف شده و با کم و زياد کردن اين زمانها الان بايد مشخص باشد که او از چه زماني ميتواند در پرسپوليس بازي کند. چند وقت پيش بود که وکيل نوراللهي صراحتا اعلام کرد خدمت نوراللهي روز 29 شهريور به پايان ميرسد اما حالا پاييز هم تمام شده و خبري از او نيست.
هواداران پرسپوليس از اين قضيه به شدت ناراحتند و به طعنه ميگويند او با اين زمان خدمتش الان بايد تيمسار شده باشد! اما در پس اين شوخي حقيقت تلخي نهفته است. يک مساله ساده که مدتها پيش بايد با يک جمع و تفريق ساده حل ميشد لاينحل مانده و استعدادي مثل نوراللهي که همه به آن اذعان دارند در حال هدر رفتن است. دقيقا مثل اتفاقي که براي سروش رفيعي افتاد و او از دوران خدمتش به عنوان سختترين دوران زندگياش نام برد.
پيگيري اين پرونده نبايد چندان سخت باشد. اتفاقا پرسپوليسيها بايد خيلي زود و با تمام قوا اين مساله را حل کنند. پرسپوليس از فعاليت در دو پنجره آتي نقل و انتقالاتي محروم است و بايد از تمام قواي موجودش استفاده کند. نوراللهي بازيکن پرسپوليس است و بازگشتش به اين تيم شامل حکم محروميت نميشود. مديران باشگاه پرسپوليس بايد اين مساله را به عنوان يکي از اولويتهاي کاريشان قرار دهند. آنها بايد لااقل به اندازه چند هواداري که در فضاي مجازي کمپين حمايتي از نوراللهي به راه انداختهاند در اين زمينه تلاش کنند!
∎