شناسهٔ خبر: 23137238 - سرویس فرهنگی
نسخه قابل چاپ منبع: ایبنا | لینک خبر

حسن میرعابدینی در نشست نقد رمان «کافور خانه» مطرح کرد:

هیولا در درون خود ماست

حسن میرعابدینی نویسنده صد سال داستان نویسی در نقد رمان «کافور خانه» تاکید کرد که نویسنده باید از قضاوت شخصی به دور باشد.

صاحب‌خبر -
 
  به گزارش خبرگزاری کتاب ایران(ایبنا) 28 اذر ماه 96 سالن فرهنگسرای مس واقع در شهر سرچشمه میزبان جمعی از فرهیختگان استان کرمان بود که در سی امین نشست «یک مولف یک کتاب»ویژه نقد و بررسی رمان «کافورخانه»نوشته زهرا میمندی پاریزی حضور پیدا کرده بودند.

در ابتدای این نشست محمد شریفی نعمت آباد کتاب کافورخانه را در زمره کتاب‌های سخت خوان معرفی کرد و این سخت خوانی را بواسطه استفاده همزان از دو راوی اول شخص و نیز دانای کل نامحدود دانست.

وی افزود که استفاده از دو راوی همزمان ما را با بحث پیچیده تر focalization  یا همان کانونی‌گری در این کتاب روبرو می‌کند. متاسفانه راوی اول شخص ما در این کتاب و تا پایان مساله خود را نمی‌داند.

نویسنده باغ اناری پنجره ای را که توسط راوی اول شخص ما در عمارت اربابی کشف می‌شود، مشابه پنجره ای دانست که صادق هدایت در کتاب بوف کور از آن برای ورود به دنیای دیگر استفاده کرده است.

محمد شریفی با اشاره به بینامتنیت صریح در این رمان، صد سال تنهایی مارکز را رمان دیگری دانست که ردپای ان در پس ذهن نویسنده رمان کافورخانه و نیز در خلال داستان بوضوح احساس می‌شود.

شریفی گفت: کتاب روایتگر خرده روایت های بسیار زیادی از گذشته و نیز خرده پیرنگ‌هایی در زمان حال است؛ خرده روایت‌ها و حتی شخصیت‌هایی که گاه به حال خود بی‌سرانجام و بدون گره گشایی و یا رسیدن به مقصدی رها می‌شوند.

محمد شریفی در ادامه سخنان خود گفت: اینکه یهودیان در این کتاب نماد شر مطلق در نظر گرفته شده‌اند را می‌توان یکی از نقاط ضعف ایده رمان دانست و افزود دیگر در رمان مدرن تعبیر سیاه و سفید و خیر و شر مطلق از میان رفته است.

شریفی نعمت آباد اینکه در تمام طول داستان تکیه بر این باشد که یکی از شخصیت‌ها دارای نیروهای ویژه‌ای است و یا اینکه پایه تمام حوادث را بر جادو شدگی بدانیم و حتی سرنوشت فلاکت باری را که نصیب بسیاری از شخصیت‌ها می شود، مربوط به این نیروی جادویی قلمداد کنیم اندکی ساده انگارانه است.

محمد شریفی در پایان صحبت‌های خود گفت: رمان کافورخانه دارای ویژگی‌ها و مختصات بسیار خوبی است از جمله توصیفات زیبا،فضاسازی بی‌نظیر و تخیل قوی نویسنده. او خلق شخصیتی مانند میراث را که دختر او در کنارش هرگز بزرگ نمی‌شود، شاهکار زهرا میمندی دانست بطوریکه هیچ نمونه‌ای نه تنها در ادبیات ایران که در ادبیات دنیا نیز مشابه این شخصیت تاکنون نداشته‌ایم.

حسن میرعابدینی از صاحبنظران و پژوهشگران آشنای کشورمان، منتقد دیگری بود که صحبت‌های خود را با این جملات اغاز کرد:جان مایه بسیاری از رمان‌های سه چهار دهه اخیر را طرح سوالاتی من کی هستم و در کجای جهان قرار دارد و چه در پیش رو دارم تشکیل می‌دهد. بحث هویت بحث مهمی است و رمان بعنوان مهم‌ترین گونه ادبی می‌تواند به این موضوع بپردازد.

نویسنده کتاب صد سال داستان نویسی گفت: رمان کافورخانه با استفاده همزمان از fact و fiction  جهان موازی را برای ما روایت می‌کند.

میرعابدینی گفت: مشخص است که نویسنده کافورخانه قصه‌گوی خوبی است و موفق می‌شود مخاطب رمان خود را تا پایان در کنار خود نگه دارد.

میرعابدینی گفت: طرح ریزی هر رمانی نشان از نوع نگاه نویسنده به جهان بیرون و نیز جهان درون خودش دارد. اما این طرح ریزی در این رمان به خوبی اتفاق نیافتاده است و خرده داستان‌ها و خرده روایت‌های فراوان به خوبی بهم متصل نمی‌شوند. و بدلیل بی‌زمان و بی‌مکان بودن داستانی که کافورخانه در آن اتفاق می‌افتد گاه حتی خط ربط روایت‌ها نیز گم می‌شود.

حسن میر عابدینی با اشاره به نظر هایدگر که هیولا در درون خود ماست، افزود: اینکه در این کتاب گروهی یا قومیتی نماد شر قلمداد شده‌اند میتواند نویسنده را به ورطه نژادپرستی سوق بدهد در حالیکه نویسنده باید همیشه از قضاوت شخصی به دور باشد.

میرعابدینی داستان رمان کافورخانه را از جمله داستان های جادویی با شخصیت‌های به قول داستایفسکی جن زده و یا تسخیر شده دانست که در برابر سرنوشت خود هیچ مقاومتی نشان نمی‌دهند.


میرعابدینی مشکل عمده این رمان را اتصال امور معقول و نامعقول بدون توضیح و توجیه دانست و گفت: حوادث جادویی این رمان در بستری رئالیستی روایت می‌شنود که به باورپذیری کار لطمه میزند.

میرعابدینی در نقد این رمان گفت: از ضعف های عمده کتاب توضیحات اضافه‌ای است که از زبان راوی اول شخص در این رمان گفته می‌شود و گویی راوی مدام در حال فلسفه‌بافی است.

حسن میرعابدینی در پایان سخنان خود گفت: با قدرت قصه گویی و تخیل قوی که زهرا میمندی پاریزی در این کتاب از خود نشان داده است میتوان یقین داشت که رمان بعدی ایشان نیز در جذب مخاطب موفق باشد.

در پایان جلسه نیز نویسنده رمان کافورخانه طی سخنانی کوتاه با اشاره به اینکه همیشه در زندگی خود سعی داشته نگاه سیاه و سفید به مطالب نداشته باشد افزود:هرگز دلش نمی‌خواهد به ورطه قضاوت های نژادی بیفتد و از نگاه افراطی و یکطرفانه و مغرضانه بیزار است.

او از هر دو عزیز منتقد نیز تشکر کرد و ایرادات گرفته شده را درس آموز خواند و با اشاره به اینکه رمان بعدی وی نیز به پایان رسیده است تاکید کرد: از راهنمایی اساتیدی همچون محمد شریفی و حسن میرعبادینی بهره خواهد برد.
 
                   گزارش از:  حامد حسینی پناه کرمانی                                                                        

نظر شما