به گزارش ایسکانیوز، همچنین در یک دهه گذشته بارها درخشش مشهدیها در جشنوارههای ادبی بر جایگاه والای مشهد در عرصه فرهنگ به ویژه ادبیات مهر تأیید زده است. احسان غدیری یکی از نویسندگان شهر ماست که هم رتبههای متعدد در جشنوارهها کسب کرده و هم اینکه چند کتاب به چاپ رسانده است.
گفتوگوی شهرآرا با او که ٢۵ سال پیش نوشتن جدی را با نگارش داستان کوتاه آغاز کرد و به تازگی نیز تازهترین رمانش را روانه بازار کتاب کردهاست، بخوانید.
آقای غدیری کارنامه ادبی شما نشان میدهد که در جشنوارههای زیادی شرکت کرده و در خیلی از آنها نیز رتبه کسب کردهاید. به نظر شما شرکت زیاد در این جشنواره ها روی کار نویسنده تاثیر منفی نمیگذارد؟
در مورد شرکت در جوایز ادبی و جشنوارهها باید بگویم که این رویه در سالهای ابتدایی فعالیتم بیشتر بود ولی هماکنون به ندرت پیش میآید که اثری برای جوایز ادبی بفرستم. پیشترها به دلیل علاقه به رقابت با دیگر نویسندهها در جوایز ادبی معتبر شرکت میکردم که عناوین زیادی هم به دست آوردم. به نظرم رقابت با دیگران به هنرمند این فرصت را میدهد که عیار خودش را به سنجش بگذارد، به هر حال وقتی تو در بین ۱۰۰۰ نفر رتبه اول یا دوم و سوم را کسب میکنی شیرینی خاص خودش را دارد و این یعنی داوران کار تو را دیدهاند. داوران جوایز ادبی هم از بزرگان ادبیات هستند و این خودش افتخاری است که کار تو به چشم آنها آمده است.
خب به نظر شما همین باعث نمیشود تا قلم نویسنده ها به سمتی برود که پسند داوران باشد؟ یعنی نویسنده کاری به این نداشته باشد که خودش چه بنویسد، بلکه جوری کار کند که بتواند برنده جشنواره شود.
البته که نه! زمانی که شما در جشنواره ای با موضوع آزاد شرکت میکنید هیچ مانعی برای خلق اثری مستقل و دارای نگاه جدید وجود ندارد. البته درباره جشنوارههای موضوعی باید مواظب بود که به سمت پیداکردن رگ خواب جشنوارهها نرویم چون نویسنده را در سطح و جایگاه عادی نگه میدارد.
از رمان «سپاه پرشیا دختر اورشلیم» چه خبر؟ گویا سالهاست منتظر کسب مجوز برای این رمان آخرالزمانی هستید.
در مورد رمان دختر اورشلیم تنها میتوانم بگویم متأسفم در فضایی کار میکنم که سلیقه فردی عدهای کارشناس که هیچ سر رشتهای از ادبیات ندارند حاکم است و این یعنی اختناق ادبی. سه سال برای نگارش دختر اورشلیم زمان گذاشتم و در این مدت هیچ فعالیت ادبی دیگری نکردم واما ثمره آن چه بود؟ غیر قابل چاپ! وقتی شما رمانی ۶۰۰ صفحهای مینویسید حتما حرفهایی هم برای گفتن دارید!
وقتی صحبت از اثری آخرالزمانی میشود پیش از هر چیز نام سینمای هالیوود به ذهن متبادر میشود که در عرصه فیلمهای آخرالزمانی بسیار جدی و قوی کار میکند؛ آیا در نگارش این رمان از هالیوود هم تأثیر گرفتهاید؟
به نظرم خلق آثاری با فضای آرماگدونی را نمیتوان منحصر به هالیوود دانست و نباید انگ تقلید به کسانی زد که در این باره اثری ادبی خلق میکنند. به قول قدیمیها هر سری فکری دارد! نوشتن در مورد وقایع آخرالزمانی یکی از رؤیاهای کودکی من بود که با دختر اورشلیم به آن جامه عمل پوشاندم.
به عنوان نویسندهای که بیش از دو دهه در فضای ادبی مشهد زیست داشتهاید، وضعیت امروز این فضا را چگونه ارزیابی میکنید؟
فقط میتوانم بگویم فضای ادبی مشهد خشک و سرد است؛ مثل آب و هوایش! اگر سروکار شما با کتابی بازاری و غیرادبی باشد حتما کارتان چاپ خواهد شد و گرنه پس از سختیهای نگارش یک اثر ادبی، تازه در خان اول هستید و باید با مسائلی نظیر حمایت نکردن سازمانهای متولی ادب و هنر، نبود ناشران فعال در زمینه ادبیات و در مراحل بعدی اگر کارتان چاپ شود نبود یک توزیع کننده قوی دست و پنجه نرم کنید. نویسندههای جوانی هستند که در گوشه و کنار شهر کار میکنند اما نبود یک بانک اطلاعاتی جامع از سوی متولیان فرهنگ و هنر باعث شده اینها از هم دور بیفتند و به صورت جزیرهای کار کنند و دیده نشوند. چرا باید یک نویسنده شهرستانی برای چاپ اثرش تلفن را بردارد و با تک تک ناشران پایتخت تماس بگیرد و نمونه کار بفرستد تا یکی پیدا شود و کارش را چاپ کند؟به داستان نویسان توصیه میکنم کار خود را فدای هنر خود نکنند چون کسی به ویژه برای داستان کوتاه تره هم خرد نمیکند. مسئله اینجاست که نویسنده هم دغدغه معیشت دارد. چه ایرادی دارد همانگونه که سینمای بدنه می فروشد، داستان هم بفروشد تا دلخوشی باشد برای نویسنده، اما این مهم مستلزم حمایت است. اگر متولیان هنر به نویسنده ممتاز بها بدهند و برای دیده شدن او سرمایهگذاری کنند، مشوقی است برای ادامه
حیات هنری او.
افزون بر داستان و رمان نویسی دستی هم بر فیلمنامه دارید. آیا این یک مسئله تفننی است یا با برنامه سراغش رفته اید؟
به فیلمنامه نویسی علاقه زیادی دارم و چندین کار هم نوشتهام که در جشنوارهها جوایزی هم گرفتهاند. منتها اولویتم داستان کوتاه و رمان است و سعی میکنم تمرکزم را روی ادبیات داستانی بگذارم چون به نظرم بخت اینکه در این فضا زودتر دیده شوی بیشتر است. دو، سه فیلمنامه بلند برای ارشاد تهران ارسال کردم که گمانم در انبارهایشان خاک میخورند چون یکی از تهیهکنندگان سینما به من گفت فیلمنامه کسی فیلم میشود که جزو مافیای پیچیده سینما باشد و گرنه باید خودت
فیلمنامهات را فیلم کنی!
چرا با وجود این همه فعالیت ادبی تنها چهار، پنج کتاب از شما منتشر شده است؟
به نظرم تعداد آثار چاپ شده از یک نویسنده نباید ملاکی برای محاسبه سالهایی که در این عرصه فعالیت کرده، قرار بگیرد. چه بسا سالی بوده که من سه داستان کوتاه نوشتهام ولی سالها زمان میبرد تا بتوان همان چند داستان را در یک مجموعه گردآوری کرد. البته به کم کار بودن یا پرکار بودن نویسنده هم بستگی دارد، به جیب نویسنده هم بستگی دارد و همینطور به اقلیمی که در آن کار میکند! مطمئنا چهار کتاب برای نویسندهای که درگیر روزمرگیهای زندگی و خرج و برج آن است خیلی هم عالی است! چون نویسندگی اینجا شغل نیست. دغدغه هنرمندیاست که در کنار مخارج کمرشکن زندگی در کلانشهر، میخواهد ایده ها و آرمانهایش را هم به زبان بیاورد.