صاحبخبر - اسماعیل امینی گفت: در دنیا، رسانههای تخصصی طنز، بی پروایی و فحاشی را در خود جای نمیدهند. کسی که فحاشی نمیکند، به این دلیل نیست که جسارتش را ندارد، بلکه نقد خود را از دریچه هنر بیان میکند.
به گزارش مهر به نقل از روابط عمومی حوزه هنری، ۱۱۷اُمین نشست دگرخند با موضوع معرفی و بررسی مجموعه شعر طنز «بوقلمان» اثر سعید طلایی با حضور اسماعیل امینی، سید اکبر میرجعفری و سعید طلایی، در حوزه هنری برگزار شد.
اسماعیل امینی شاعر و منتقد ادبی در این نشست با بیان این که این روزها با مسئله تعریف طنز در ادبیات مواجه هستیم، اظهار کرد: اغلب گفته میشود، طنز خوب، طنزی است که حرف مردم را بگوید و هر فردی در جامعه، حرفها و دغدغههای شخصی خود را دارد. مردم دغدغههای کوچک و بزرگ دارند، اما این دغدغهها در ماهیت، هیچ تفاوتی برای طنزنویس ندارند؛ چرا که اگر طنزنویس متکی به نظام اندیشه قوی و عمیق نباشد، درباره هر چیزی که بنویسد مضحک خواهد بود و در نهایت تنها با موج ها حرکت خواهد کرد.
وی ادامه داد: معیار عامتری که برای طنز در نظر میگیرند، این است که خندهدار باشد، این هم معیار ارزیابی طنز نیست. برخی متون خندهدار هستند و برخی نیستند و در هیچ جایی نوشته نشده است که متنی که خندهدار نباشد طنز نیست. همچنین معیار دیگری که برای طنز قائل میشوند، این است که طنز هر چه بیپرواتر و گستاختر و فحاشتر باشد؛ طنز بهتری است. تعدادی طنزپرداز داریم که از این طریق معروف شدهاند و علت معروف بودنشان تنها این است که خوب فحش میدهند.
امینی خاطرنشان کرد: نقد من بر بیپروا بودن برخی طنزنویسان از منظر سانسور و عرف و این گونه مسائل نیست. در هیچ کجای دنیا، نشریات و رسانههای تخصصی طنز، بیپروایی و فحاشی را در خود جای نمیدهند و کسی که فحاشی نمیکند، به این دلیل نیست که جسارتش را ندارد، بلکه نقد خود را از دریچه هنر ارائه میکند.
این نویسنده و شاعر عرصه طنز کشور گفت: گزندگی اثر هم یکی دیگر از معیارهایی است که باعث میشود مخاطبان تصور کنند هر که گزندهتر می نویسد، طنازتر است، که این نوع نگاه هم اشتباه است. در واقع معیار شناخت طنز، یکی زبان و بیان و دیگری نوع نگاه طنزنویس به موضوعات پیرامونش است. موضوعی که طنزنویس به آن میپردازد؛ میتواند بسیار ساده باشد؛ اما نوع نگاه و استفاده طنزنویس از این موضوع است که اثری خلاقه و عمیق را به وجود میآورد. طنزپرداز در تمام عالم به عنوان متفکر شناخته میشود و عمله طرب نیست.
امینی در بخش دیگری از سخنانش با اشاره به استفاده به جای سعید طلایی از صنایع ادبی در اشعار مجموعه «بوقلمان» گفت: به طور مثال طلایی از صنعت «ضد ارصاد و تسهیم» به خوبی استفاده کرده است. ارصاد و تسهیم صنعت بدیعی است که در آن خواننده کلام را به گونه ای مسجع و با نظم بیان میکند که شنونده میتواند خود، ادامه کلام را بگوید، پیش از آن که اصل آن را بداند. بنابر این شنونده در آن شعر با شاعر سهیم میشود و میبینیم که در اشعار مجموعه بوقلمان در بخشهایی شاعر به شکلی طنازانه ضد این صنعت ادبی عمل کرده است. در شعرهایی از این مجموعه هم میبینیم که شاعر از صنعت ضد مراعات نظیر استفاده کرده و این تضادها باعث قوت طنز او بوده اند.
وی همچنین اظهار کرد: گاهی مخاطبان شاعر را بر اساس اشعارش قضاوت میکنند و میپندارند مخاطب و راوی تمام آثار، خود شاعر است. در حالی که لزوما این گونه نیست و شاعر مردی میتواند از زبان یک زن شعر بسراید یا درباره انسانهای دیگر به موضوعی بپردازد.
این شاعر همچنین با اشاره به برخی اشتباهات نحوی در اشعار مجموعه «بوقلمان» عنوان کرد: وقتی کلمهای به شکل متداول در زبان فارسی استفاده میشود، چه اصراری است که آن را به شکل دیگری به کار ببریم؟ بهتر است از کلماتی استفاده کنیم که برای مخاطب هم آشنا است و در زبان هم پذیرفته شده است.
میرجعفری: سادگی و روانی مجموعه «بوقلمان» حاصل تلاش شاعر است
سید اکبر میرجعفری دیگر شاعر و منتقد حاضر در این نشست نیز با اشاره به مجموعه شعر «بوقلمان»، اظهار کرد: در مواجه با اشعار سعید طلایی، می بینیم که با شعرهای روان رو به رو هستیم که به راحتی با مخاطب ارتباط برقرار می کنند. این کتاب فاقد پیچیدگی های زبانی است و البته این ساده ارتباط برقرار کردن به معنای این نیست که شاعر تلاشی برای نگارش اشعارش نداشته است. کلمات و روانی کلامی که در این کتاب میبینیم، حاصل تلاش و ذوق سرشار شاعر است.
وی افزود: نخستین نکتهای که در اشعار طلایی با آن روبهرو هستیم، ارتباط آسان با مخاطبان است. یکی از نکاتی که امینی در این نشست مطرح کرد، پرداختن شاعر به حرف های مردم بود. اگر قرار باشد شاعر حرف مردم را بزند، لزوما به این معنا نیست که حرف ها جنس دغدغه روزمره مردم را داشته باشد، بلکه هنرمند به این حرفها شکل هنری میدهد.
میرجعفری تصریح کرد: بخش زیادی از شعرهای طنز دهه ۵۰ را همین حرفهای مردم به خود اختصاص میدهد. و در آثار شخصیتهایی همچون ابوالقاسم حالت از این نمونهها زیاد است.
این شاعر همچنین گفت: یکی از صنایعی که در شعر به کار میرود ایهام است و خیلی لذتبخش که ببینیم شاعری با تسلط از چنین صنعت ادبی استفاده کند. معتقدم در یک مجموعه شعر اگر چند ایهام ادبی هم پیدا کنیم، میتوانیم آن مجموعه را خوب بدانیم و شاعرش را شاعر موفقی قلمداد کنیم.
از ورودم به عرصه طنز پشیمان نیستم
سعید طلایی شاعر مجموعه «بوقلمان» نیز در سخنان کوتاهی با اشاره به این که در رشته مهندسی عمران تحصیل کرده است؛ درباره چگونگی ورودش به عرصه طنز گفت: دانشگاهی که در آن درس میخواندم در نزدیکی حوزه هنری بود و پس از چند بار حضور در جلسات دفتر طنز، فیض من را جذب کرد و امید مهدینژاد نیز من را ذوب طنز کرد و این گونه شد که به شکل جدی، طنزنویسی را دنبال کردم و هنوز هم از ورودم به عرصه طنز پشیمان نیستم.
وی همچنین نوشته خود در پشت جلد کتاب را خواند که به شرح زیر است: « اینجانب، سعید طلایی همواره در مقابل وسوسه دوستان ناباب مبنی بر چاپ مجموعه اشعارم مقاومت میکردم و پیوسته بر شیطان رجیم لعنت میفرستادم. بنده عمیقاً اعتقاد داشتم که این کار موجب قطع درختانی خواهد شد که بسی بیشتر از شعرهای طنزآمیز شاعری جوان به درد مردمان میخورند. با این حال از آنجا که هیچ انسانی از خطا مصون نیست، شما هماکنون با کتاب بوقلمان روبهرویید. شرمسارم، اما امیدوارم لااقل از خواندن کتاب یکمقداری لذت ببرید، تا گناه همدستی در قطع درختان مذکور یکمقداری شسته شود. به امید آنروز.»
در پایان این نشست، کتاب «بوقلمان» با امضای نویسنده به حاضران اهدا شد.∎