به گزارش شبکه اطلاع رسانی راه دانا؛ به نقل ازندای اصفهان ؛در این گفتگو قصد داریم در خصوص پیشگیری از پدیده طلاق و راهکارها، با دکتر داود حاج‌خدادادی متخصص مشاوره، مدرس دانشگاه، دکتری مشاوره و مشاور مرکز مهرآفرین گفت و گو کنیم.
آنچه در ادامه می آید، متن مصاحبهی ندای اصفهان با ایشان حول موضوع طلاق است.
به نظر جنابعالی، شیوع آسیب های اجتماعی بویژه طلاق چه علل و ریشه هایی دارد؟
در ابتدا بهتر است در مورد چیستی پدیده ی طلاق گفت و گو کنیم. طلاق به معنای رایج آن ترک رابطه ی زن و شوهری به دلیل عدم رضایت یک همسر یا هر دو طرفین از وضعیت زندگی زوجی است. طلاق پدیده ای چندعلتی است و عوامل روانشناختی، اجتماعی، اقتصادی و مسائل فرهنگی میتواند در وقوع آن تاثیرگذار باشند.
امروزه گرایش به طلاق افزایش یافته است و هر روز شاهد این پدیده در جامعه و حتی نزدیکان و اقوام خود هستیم، شما از ریشه های روانشناختی آن سخن گفتید، لطفا بیشتر شرح دهید.
یکی از مواردی که می تواند از وقوع طلاق پیشگیری کند آموزش های روانشناختی زوج، بویژه پیش از ازدواج است. باورهای ناکارآمد در رابطه با ازدواج، خودآگاهی پایین، رفتارهای پرخاشگرانه، سبک های ارتباطی معیوب و اطلاعات ناکافی درباره ی ویژگی های جنس مخالف، از مواردی هستند که از طریق آموزش های پیش از ازدواج قابل اصلاح است. این آموزش ها نباید به صورت صوری و فقط به هنگام آزمایش های اولیه و صرفا در مورد آموزش های بهداشتی – جنسی باشد بلکه نیاز به یک دوره ی جامع و منظم آموزش روانی- رفتاری زوج است.
فکر می کنید چند درصد زوج ها از این نوع آموزش ها استقبال می کند؟
تعداد اینگونه زوج ها در حال افزایش است و امروز به نسبت دهه های قبل وضعیت روبه رشدی داریم. اما آنچه باید قابل توجه قرار گیرد اهمیت و لزوم اجرای آن است. این مسئله باید فرهنگ سازی شود به طوری که افراد نسبت به آن مقاومت نکنند. زیرا بخش بزرگی از جامعه از اهمیت و کارکرد آن بی اطلاع هستند. بگذارید این ضرورت را با یک مثال روشن کنم؛ امروزه هر فردی برای کسب مجوز رانندگی باید گواهی نامه ی مهارت اخذ کند که مستلزم آموزش های مختلفی از آیین نامه گرفته تا تمرین رانندگی زیرنظر مربی، است. قطعاً امر خطیر ازدواج کم اهمیت تر از رانندگی نیست و افراد همانند آموزش هایی که برای کسب مهارت رانندگی می بیینند، باید آموزش هایی برای کسب آمادگی برای ازدواج داشته باشند.
برخی اعتقاد دارند ازدواج هایی به طلاق منجر می شود که افراد سنخیت کمتری با هم دارند. نظر شما در این مورد چیست؟
این موضوع درست است که افراد باید پیش از ازدواج از نظر شخصیتی، ارزش ها و سایر ابعاد تطابق نسبی با یکدیگر داشته باشند و البته شناخت کافی و پرهیز از شتاب زدگی در انتخاب می تواند به این امر کمک کند. ولی برخی بر این باور هستند که آنها دنبال کیس (مورد) مناسب برای ازدواج اند، در صورتی که برای پیدا کردن کیس مناسب، خود نیز باید کیس مناسب ازدواج باشیم. آموزش های پیش از ازدواج به ما کمک می کند که با آگاهی بیشتر رفتارهای ناکارامد خود را اصلاح کرده و با افزایش ظرفیت روانی خود، وارد رابطه زوجی شویم.
سوال دیگری که در باره ی این آموزش ها وجود دارد این است که چرا در گذشته با اینکه این آموزش ها وجود نداشته ، نرخ طلاق بالا نبوده است؟
این سوال در عین اینکه سوال مهمی است دقیق نیست؛ شاید بهتر است بگوییم در گذشته آموزش رسمی امروزی وجود نداشته ولی آموزش ها به صورت غیررسمی و در خانواده انجام می شده است. البته ممکن است در مواردی هم اشکالاتی داشته است. نکته دوم اینکه نرخ پایین طلاق حقوقی به معنای رضایت از زندگی نیست، چه بسا روابطی که تعارضات بالایی در آن بوده است ولی به دلیل فشارهای اجتماعی و قبح امر طلاق، به هر شکل، ظاهر حفظ شده است ولی فرسودگی زناشویی وجود داشته و در واقع طلاق عاطفی رخ داده است.
و سخن آخر اینکه نباید فراموش کنیم، به دلیل تغییر سبک زندگی و نیز وجود منابع استرس متنوع در دنیای امروز و نیز تأثیر رسانه ها بر فضای خانواده، نیاز به این آموزش ها در عصر حاضر بیشتر حس می شود.
انتهای پیام/