
نوسنده: مهرآسا جانعلی پور
روزگاری مردم ایرانزمین قائمشهر را شهری صنعتی میشمردند و این شهر را با نساجیاش یاد میکردند. یادمان نمیرود صدای سوت کارخانه شماره دو که در سراسر شهر میپیچید و نوید آمدن پدر به خانه و تعویض شیفت کاری دیگر را میداد و ما با عشق کودکانه خود، پدران مان را تا پای سرویس بدرقه میکردیم و تا فردایی دیگر که پدر به آغوش خانواده برگردد ثانیه شماری میکردیم. حالا سالهاست صدای سوت آشنای کارخانه نساجی را کسی نشنیده است انگاراین سوت نوستالژیک هم مانند قاب عکس پدر که روی دیوار خانه جا خوش کرده، تبدیل به خاطرهای شیرین شده است. بیکفایتی و سوء مدیریت دست در دست هم گذاشتند تا کارخانه را به تعطیلی و نابودی بکشانند و تنها شهرت کارگری بر پیشانی شهر بماند و کارگرانش اخراج شوند. سالهاست نساجی غم بزرگ مردم و زخم کهنه بر پیکره قائمشهر است که در انتظار علاجش نشستهاند و سؤالی به وسعت سالها بیکفایتی ذهنهایشان را خسته کرده که چرا با وجود نیاز ضروری کشور به صنایع تولیدی همچون نساجی و لزوم حمایت از تولید داخل، باید کارخانهای ویران شود و صدها نفر بیکار!
نساجی مازندران در سال ۱۳۳۶ در زمینی به مساحت تقریبی ۳۰ هکتار در شرق قائمشهر ایجاد شد تا منسوجات پرده یی، ملحفه یی، پیراهنی، فاستونی و... را به تولید برساند. هزینه این واحد تولیدی بزرگ صنعتی از محل اعتبارات دولتی تامین مي شد. نساجی مازندران از سه کارخانه شماره یک، دو و سه تشکیل شده بود که در شماره یک واحد چیت سازی ، در شماره دو منسوجات پرده یی، ملحفه یی، پیراهنی، فاستونی و... به تولید میرسید و کارخانه شماره سه که در سال ۱۳۵۶ به بهره برداری رسید، برای تولید نخ و منسوجات نخی و مصنوعی به کار گرفته مي شد. نساجی مازندران، قائمشهر را که روستایی بیش نبود، تبدیل به شهری بزرگ کرد تا به غیر از مازندرانیها کارگرانی از سراسر کشور به این شهرستان هجوم آورده و در آنجا سکنی گزینند تا به برکت وجود این کارخانه روزی خود و خانوادهشان را دشت کنند.
کسي پاسخگوي وضعيت نساجي نيست!
حالا دیگر ابهت چندین ساله نساجی شهر خسته درهم شکست و خرابههایش مأمنی برای دورهمیهای غیر متعارف شده است و بی مبالاتی، این کارخانه را که روزگاری فرصتی برای شهر به شمار میرفت به تهدید برای اهالی منطقه تبدیل کرده است . کسانی در این سالها آمدند که با تصمیمهایشان نه فقط چراغ یک کارخانه بلکه چراغ هزاران خانه را خاموش کردند و عرق شرم را بر پیشانی مردان خانواده و بغضی بزرگ را بر گلوی این شهر نشاندند .
جایی که روزی هزاران کارگر و کارمند در سه شیفت در آن مشغول به کار بودند و سوت زندگی در آن دمیده میشد حالا جز ویرانهای از آن باقی نمانده است و سکوت آن، حزن عظیمی در دل جان میاندازد. حالا حیاط نساجی، پر از سکوتی است که بیکفایتی مدیران را در طول سالها فریاد میزند . افشین حسینزاده، رئیس شورای اسلامی قائمشهر در مورد آخرین وضعیت زمین نساجی شماره 2 با بیان اینکه برای تعیین قدر و سهم شهرداری از ملک نساجی شماره دو، سرپرست شهرداری نامهای فرستاد، اظهار کرد: سالها بعد از تخریب این مکان، کسی نمیدانست باید با چه دستگاهی نامهنگاری کنند تا قدر و سهم شهرداری از این ملک مشخص شود . وی افزود: قرار است ظرف 10روز آینده، مدیرعامل و هیأت مدیره جدید نساجی مازندران مشخص شود و بعد از آن نخستین مکاتبه را برای تعیین قدر و سهم شهرداری انجام میدهیم .
یکی از اعضای شورای اسلامی قائمشهر هم در جمع خبرنگاران با بیان اینکه بازدیدی از زمین کارخانه نساجی شماره 2 انجام دادیدم، اظهار کرد: این زمین به دلیل خرابی سولهها و ساختمانهای کارخانه به خرابه تبدیل شده و همین امر سبب شد تا محل تجمع معتادان شود و منطقه را تهدید کند . غلامرضا میرزایی گفت: بعضی از تأسیسات موجود در کارخانه که میتوانست برای پدافند غیرعامل و یا انبار آذوقه مورد استفاده قرار گیر بدون هیچ توجیهی خراب شد . کارخانه نساجی شماره 2 از سال 80 به ورشکستگی کامل رسید و حالا پس از 16 سال به مخروبهای تبدیل شده است . هر چند امیدها برای حفظ نساجی شماره دو به یأس بدل شده است ولی امیدواریم مسؤولان شهری ، استانی و کشوری برای سرنوشت زمین نساجی، تصمیمی درست بگیرند تا از این یادگار گذشته، به نحو مطلوب برای رفاه مردم شهر استفاده شود.