شناسهٔ خبر: 23080037 - سرویس اقتصادی
نسخه قابل چاپ منبع: دانشجو | لینک خبر

یادداشت دانشجو

التهابات ارزی زیر سر رشد نقدینگی است یا جنگ ارزی غرب؟

افزایش تورم و گرانی بی وقفه اجناس تداعی کننده بحران ارزی سال ۹۱ و بالارفتن نرخ تورم و قیمت کالاهاست.

صاحب‌خبر -
گروه اقتصادی خبرگزاری دانشجو؛ افزایش تورم و گرانی بی وقفه اجناس از گوشت و لبنیات تا خودرو و طلا تداعی کننده بحران ارزی سال ۹۱ و بالارفتن نرخ تورم و قیمت کالاهاست.
 
این‌ها تصاویر شادی طرفداران دولت بعد از پذیرفتن برجام در خیابان‌های تهران است که به معنای برداشت آنها از توافق هسته‌ای است ، یعنی برابری ارزش هزار تومانی و دلار. اکنون پس از گذشت ماه‌ها نه تنها ارزش ریال بیشتر نشده؛ به اعتراف سیف رئیس بانک مرکزی ایران در لندن پس از برجام تقریباً هیچ اتفاقی نیفتاده است و ایران همچنان امکان برقراری ارتباط با سیستم مالی جهانی را ندارد.
 
دوباره دلار گران شده است. نرخ فروش دلار در تابلوی صرافی‌ها چند روزی است دستخوش نوساناتی است که به موجب آن رکوردهای تازه‌ای در بازار ارز به ثبت رسیده است. چرا علی‌رغم وعده‌های انتخاباتی حسن روحانی و تیم مذاکره کننده هسته‌ای هیچ بهبودی در وضعیت ارز، تورم و بیکاری اتفاق نمی‌افتد؟

در هفته گذشته نرخ دلار در بازار از ۴۲۰۰ تومان عبور کرد. قیمت سکه هم به یک میلیون و ۴۰۰ هزار تومان رسیده است. این در حالی است که رئیس‌جمهور در گزارش صد روزه خود تاکید کرده بود دولت به‌دنبال گران شدن دلار نیست.

تعدادی از صرافی‌ها و کارشناسان اقتصادی، دلیل اصلی افزایش قیمت دلار در بازار آزاد را نرخ گذاری بالای ارز بانکی از سوی بانک مرکزی اعلام کردند.
 
اقتصاد ایران در غل و زنجیر رشد بی‌رویه نقدینگی!
براساس آخرین آمارهای منتشر شده بانک جهانی شاخص بهای مصرف‌کننده کل جهان در سال ۲۰۱۶، نسبت به سال ۲۰۰۰، ۵ / ۲ برابر شده، که به معنی ۵ / ۲ برابر شدن قیمت کل کالاهای محاسبه شده در این فاصله است. این گزارش همچنین نشان می‌دهد این شاخص برای مصرف‌کننده ایرانی در همین زمان، ۳ / ۱۲ برابر شده، که ۵ برابر میانگین جهانی است.

این تفاوت به معنی رشد بی‌ملاحظه نقدینگی اقتصاد ایران نسبت به اقتصاد جهانی است. بسیاری از کارشناسان، تعمیق سازوکارهای ربوی در اقتصاد ایران و عدم توجه به تولید را علت اساسی این مشکل می‌دانند.

دولت در عمل موافق افزایش قیمت دلار و به تبع موافق کاهش بیش از پیش ارزش ریال است. چرا که خود دولت ارز مرجع را نسبت به هفته‌های گذشته تا حدود ۱۰۰ تومان گران‌تر کرده است.
 

حال و هوای این روزهای بازار ارز و گرانی بی وقفه اجناس که خود را در اقلام خوراکی مردم از گوشت و لبنیات و حبوبات گرفته تا برنج و میوه و سبزی نشان می‌دهد تداعی کننده بحران ارزی سال ۹۱ و بالارفتن نرخ تورم و قیمت کالاهاست.

تجربه بحران ارزی سال ۹۱ نشان می‌دهد، تنها راهکار مناسب آن زمان برای کنترل نقدینگی افزایش سود بانکی بود، چیزی که منجر به افزایش تورم و نهایتا افزایش بیکاری و نارضایتی اقشار متوسط به پایین شد. ایجاد حباب ۲۰۰ هزار تومانی در بازار امروز سکه نیز نشان می‌دهد بانک مرکزی در مقطع نامناسب اقدام به کاهش نرخ سود بانکی کرده است و این که پنج سال بعد از تابستان ٩١ باز هم همان مسیر آزمون و خطا را طیّ کنیم، نتیجه‌ای بهتر را نخواهد ساخت.

بازخوانی تحولات ارزی و اقتصادی که از سال ۹۰ شروع شد و خود را در پاییز ۹۱ به خوبی نشان داد، می‌تواند مسئولان را در اتخاذ تصمیمی صحیح یاری کند. چه اگر از گذشته عبرت نگیریم محکوم به تکرار آنیم.

محرمانه‌های اقتصادی ایران
یکی از منابع مرور حوادث ارزی و اقتصادی سال‌های ۹۰ به بعد، گفته‌های وزیر وقت اقتصاد و دارایی کشور، شمس‌الدین حسینی استاد دانشگاه علامه طباطبایی است. وی شرح این وقایع را در کتابی به نام محرمانه‌های اقتصاد ایران آورده است. کتاب محرمانه‌های اقتصاد ایران روایتی از پشت پرده اقتصاد ایران در چهار دهه اخیر است که با روایتی جذاب از سوی فردی که در آن دوران جز افراد تاثیرگذار دولت بوده به تصویر کشیده شده است.

در جلد اول این کتاب حسینی، وزیر اقتصاد دولت‌های نهم و دهم از ناگفته‌های آن دوران تقریباً ۸ ساله می‌گوید. بخش مهم این ناگفته‌ها، اتفاقات مربوط به تحولات ارزی سال‌های ۹۰ و ۹۱ است؛ تحولات عمیقی که به کاهش یک‌باره ارزش ریال انجامید و قیمت دلار را دو برابر کرد. هر چند از مطالعه کتاب مشخص می‌شود، جناب وزیر فهم مشخصی از اتفاقات در حال وقوع ارزی نداشته‌اند! اما حملات ارزی آمریکا علیه ایران را تا حدودی مشخص می‌کند.

عنوان جلد یکم این کتاب «جنگ اقتصادی» است. محرمانه‌های اقتصاد ایران مشتمل بر نه فصل است که فصل ششم آن حاوی ماجرای تحریم‌ها و بحران ارزی و راه‌اندازی جنگ تمام عیار اقتصادی آمریکا علیه ایران است.


بحران ارزی از سال ۹۰ / تحریم بانک مرکزی ایران توسط آمریکا، سلاح کشتار جمعی
روایت شمس‌الدین حسینی وزیر اقتصاد دولت دهم از وقایع ارزی سال ۹۰: "خاطرم هست نرخ ارز در زمستان ۱۳۹۰ با یک شوک جدی مواجه شد و به ۱۸۰۰ تومان رسید. واقعیت این بود که عرضه ارز محدود و محدودتر می‌شد. از سویی تقاضای سفته‌بازی نیز شکل‌گرفته و افراد دارایی‌شان را به ارز تبدیل می‌کردند. درواقع نقدینگی به سمت بازار ارز سرازیر می‌شد و به دلیل تحریم بانک مرکزی و محدودیت نقل‌وانتقال و عدم امکان استفاده از ذخایر ارزی، قدرت مداخله بانک مرکزی نیز به‌شدت کاهش‌یافته بود.
 
یبسیب 

ما از سال ۱۳۹۰ با پدیده‌های فضاسازی رسانه‌ای غربی‌ها و دیگری مسائل سیاسی داخل ایران مواجه بودیم. از طرفی تحریم بانک مرکزی دسترسی درآمد‌ها به ذخایر ارزی و امکان نقل‌وانتقال پولی‌مان را به‌شدت تحت تأثیر قرارداد. در کنار این‌ها درآمدهای جاری نفتی نیز به‌شدت کاهش یافت؛ لذا در سال ۱۳۹۰، اقتصاد وارد یک‌فاز و دشواری‌های جدید می‌شود. دشواری‌هایی که حتی ما به‌عنوان دولت نمی‌توانستیم برخی از آن‌ها را بیان کنیم.

من تعبیری داشتم؛ تحریم بانک مرکزی در اقتصاد از جنس استفاده از سلاح کشتارجمعی در جنگ است. "

نقش دبی در تحولات ارزی سال ۹۰ علیه ایران
شمس‌الدین حسینی وزیر اقتصاد دولت احمدی‌نژاد یکی از مشکلات ارزی اقتصاد ایران را پیوند خوردن با امارات می‌داند و می‌گوید: "نخستین حمله جد‌ی به بازار ارز ایران در سال ۸۹ اتفاق افتاد. ولی از نیمه دوم تابستان، افزایش قیمتی در بازار ارز مشاهده شد که البته به‌هیچ‌وجه در حد شوک نبود. آن زمان مشکل به این برمی‌گشت که تحت‌فشار آمریکایی‌ها، بانک‌های اماراتی، ازجمله بانک مرکزی آن، در تبدیل ارز همکاری لازم را انجام ندادند.

به هرحال بیشتر تجار ما کارهای‌شان را از طریق دبی انجام می‌دادند. دلارهای ایران به میزان لازم تبدیل به درهم نمی‌شد تا بتوانیم درهم موردنیاز تجار را تأمین کنیم.

اتفاقی که می‌افتاد این بود قیمت درهم در مقابل ریال بالا می‌رفت یا ارزش قیمت ریال افت می‌کرد. به دنبال آن قیمت دلار نیز افزایش می‌یافت، چون درهم به دلار وصل یا به اصطلاح pege است، لذا ما در بازار تهران می‌دیدیم ارزش ریال پایین آمده و ارزش درهم و دلار رو به افزایش است. این مسئله باعث شده بود مبادلات ارزی ما ناخواسته به پول امارات ارتباط پیدا کند. البته این وابستگی در شرایط تحریم خود را نشان می‌دهد."

وزارت خزانه‌داری آمریکا متولی حملات ارزی علیه ایران/ ایران هراسی تجاری
حسینی در ادامه می‌نویسد: "در سال ۹۰ و ۹۱ ایران با دستورالعمل‌های مختلف خزانه‌داری آمریکا و تحریم‌های جدید مواجه بود. ضمن اینکه تحریم‌ها جنبه فرا سرزمینی به خود گرفتند.

آمریکا دست به تهدید دیگران می‌زد و تجار سایر کشور‌ها می‌دانستند اگر با ایران کار کنند باید قید رابطه تجاری با آمریکا را بزنند. چون حجم کاری اکثر کشور‌ها با آمریکا بیشتر بود، کشور‌ها مجبور بودند برای آنکه بتوانند با آمریکا کار کنند قید تجارت با ایران را بزنند.

در بسیاری از موارد وقتی با مسئولین دولت‌های مختلف صحبت می‌کردیم آن‌ها قول همکاری داده و همکاری نیز می‌کردند، اما وقتی بازرگان آن کشور حاضر به همکاری با شما نیست چکار می‌شود کرد؟

این مسائل پیچیدگی‌هایی بود که باعث شد در سال ۹۰ و ۹۱ شرایط سخت‌تر شود. "

شمس‌الدین‌حسینی وزیر اقتصاد دولت دهم می‌افزاید: "سال ۹۱ برای اقتصاد ایران‌یک سال خاص است. اگر دقت کنید هیچ‌کدام از گروه‌های سیاسی یا منتقدان دولت سابق بر روی شاخص‌های اقتصادی سال‌های ۸۹ و ۹۰ بحث و تحلیلی نمی‌کنند و فقط بر سال ۹۱ تأکید و تمرکز دارند.

در این سال‌ها که بزرگ‌ترین حملات از جنس جنگ اقتصادی یا تحریم اقتصادی بر اقتصاد ایران تحمیل شد، از نیمه سال ۹۰ شروع شد، ولی در نیمه اول سال ۹۱ اوج گرفت. "

بسیاری از تشریحات شمس‌الدین حسینی در مورد شرایط اقتصادی سال‌های ۹۰ و ۹۱ هم اکنون که در دوران پسابرجام هستیم هم جاری است. از افزایش روز افزون قیمت دلار، تورم و بیکاری گرفته تا هراس شرکت‌های خارجی از برقراری ارتباط تجاری با ایران.

یبسیب 

اگر به گفته سیف رئیس بانک مرکزی ایران هیچ چیزی از برجام نصیب روابط بانکی ایران نشده باشد و ایران به راحتی نتواند با شرکای تجاری خود ارتباط برقرار کند و به سیستم مالی جهان دسترسی داشته باشد، اساسا ایران بر سر چه چیزی با غرب مذاکره کرده و قول لغو کدام تحریم‌ها را از ۱ + ۵ گرفته است؟