از اصول مهم مدیریت، معمول داشتن قاعده تشویق و توبیخ است. در صورتی که در مجموعه و سازمانی اصل تشویق و توبیخ اعمال نشود و بهاصطلاح دوغ و دوشاب یکسان باشد، افراد خدوم و وظیفهشناس در کار خود دلسرد و بیتفاوت میشوند و افراد بیمسئولیت و لاقید در اصلاح خود نمیکوشند.
درنتیجه کارکنان انگیزه خود را از دست داده، بیتفاوت میشوند و چنین مجموعهای کارایی و پویایی خود را از دست خواهد داد. امام علی علیهالسلام در این زمینه به مالک میفرماید: مبادا نیکوکار و خلافکار در نزدت یکسان باشد؛ لازم است با نیکوکار و خلافکار هرکدام متناسب با کارشان برخورد شود.
طرد چاپلوسان و مداحان
یکی از خطرناکترین کمینگاهها برای مدیران، افراد چاپلوس و بهاصطلاح افراد بادمجان دور قابچین هستند که انسان را نسبت به خویش گمراه میکنند و به اشتباه میاندازند.
اینان بوقلمونصفتانی هستند که هر روز به رنگی درمیآیند و میوهچینان ماهری هستند که دسترنج دیگران را با مهارت میربایند، حربه اینان ابنالوقت بودن و چربزبانیشان است. در تاریخ اسلام شبث ابن ربعی یکی از این اشخاص است.
در هر زمانی چنین افرادی که به رنگ زمان درمیآیند، فراوان یافت میشوند. امان از وقتی که گفتار چاپلوسان چربزبان و بیحقیقت، روی انسان اثر بگذارد. مولا علی علیهالسلام به مالک میفرماید: مقدمترین همکارانت نزد تو، کسی باشد که خالصانه سخن حق بگوید. اهل تقوی و راستگویی را به خود نزدیک کن. مبادا در اطرافت کسانی باشند که تو را در کارهایی که نکردهای، بستایند.
مدیر باید از بعضی افراد آگاه و دلسوز درخواست کند که نسبت به او مراقبت کنند و اگر اشکال و ایرادی در او دیدند، او را آگاه کنند و مدیر آن را صمیمانه چون هدیهای ارزشمند بپذیرد. امام صادق علیهالسلام فرمودند: بهترین دوستان برای من کسانی هستند که عیبهای مرا شناخته و به من هدیه کنند. خدا رحمت کند، آیتالله لاهوتی میگفتند: در سال ۱۳۴۲ آنگاه که امام از زندان آزاد شده بودند، انبوه جمعیت از سراسر کشور به دیدن ایشان میآمدند و امام هر از چندی، به پشت بام منزل رفته و جمعیت را دیدار میکردند، مردم ابراز احساسات میکردند و امام به احساساتشان پاسخ گفته و برای آنها دست تکان میدادند؛ این استقبال و تجلیل تا آن زمان بیسابقه بود. امام از ما که نزدیکان ایشان بودیم میپرسیدند، دقت کنید که آیا رفتار من عوض نشده است؟! اینگونه مراقبت میکردند که روی آوردن موقعیت اجتماعی، در اخلاق و رفتار ایشان تغییر ایجاد نکند.
از میان بردن بدگمانیها
در عالم سیاست و رقابت پیش میآید که گاهی علیه انسان تبلیغ سوء شود و اشخاص نسبت به انسان بدبین و بدگمان شوند؛ این سوءظن و بدگمانی در پیشرفت کار مدیر اثر منفی میگذارد و باعث میشود که نتواند کار خود را به درستی انجام دهد و گاه حتی ممکن است منجر به عزل و برکناری او شود. یکی از دانشمندان روانشناسی میگوید: نسبت به کسی بدگویی و جوسازی کن، مردم را نسبت به او بدبین کن، آنگاه اعدامش کن، هیچکس اعتراض نخواهد کرد. در تاریخ اسلام بهترین نمونه دردناک آن، مولا علی علیهالسلام است. معاویه که بزرگترین دشمن سیاسی حضرت بود و تعصب و کینه قبیلهای در قلب او موج میزد، انواع وسایل و ابزار را از منبر و محراب و کرسیهای خطابه بهکار گرفت، با دروغسازی و تهمت و توهین آنچنان ذهنها را نسبت به مولا تخریب و مردم ناآگاه را بدبین کرد که بهترین عابد و نمازگزار درگاه خدا که زادگاهش کعبه بود و شهادتش در محراب مسجد کوفه در سجده نماز، وقتی خبر شهادتش در مسجد و در حال نماز به مردم شام رسید، با تعجب گفتند: مگر علی نماز میخواند؟!!! این است که حضرت علی علیهالسلام به مالک میفرماید: سعی کن مردم به تو حسن ظن داشته باشند و خوشگمان باشند؛ بدگمانیها را نسبت به خودت برطرف کن و این با احسان و نیکوکاری حاصل میشود، جو بدبینی را علیه خود بشکن.
ادامه دارد...
سید علی گرامیان