به هنگام انتخابات دولت دوازدهم شاهد تلاش اصلاحطلبان برای جدایی جهانگیری از دولت یازدهم و معرفی وی به عنوان کاندیدای اصلاحطلبان بودیم، اما بسیار گفتند که جهانگیری آمده بود تا سپر بلای روحانی در برابر موج انتقادات جناح رقیب باشد.
اما موضوع فراتر از این حرفها بود، اصلاحطلبان که پیشتر تلاش میکردند تا از روحانی برای رسیدن به اهدافشان استفاده و وارد هرم قدرت شوند، باز هم در دولت دوازدهم به اهداف زیادخواهانه خود در تعیین وزرا دست نیافتند و حالا که دولت نتوانسته است علیرغم پذیرش برجام در برنامههای خود پاسخگوی مشکلات اقتصادی، بیکاری، فقر و... باشد، دیگر نمیخواهند تا پاسخگوی عملکرد روحانی باشند. از اینرو با همان سازی که پیشتر برای حمایت از روحانی کوک کرده بودند بر علیه روحانی نواختند.
اینک به نظر میرسد که اصلاحطلبان تلاش میکنند تا بخواهند جهانگیری را در قامت کاندیدا در انتخابات ریاست جمهوری سیزدهم معرفی کنند به ویژه اینکه رزومه کاری جهانگیری پُر و پیمانتر از روحانی است و میتواند مهره مناسبی برای عملیاتی کردن پروژه عبور از رئیسجمهور باشد. بنابراین لازمه این کار جدایی وی از بدنه دولت است.
محمدعلی ابطحی معاون پارلمانی دولت اصلاحات درباره انتخابات ریاست جمهوری ۱۴۰۰ گفته است: اگر کاندیداتوری جهانگیری قطعی است باید از دولت جدا شود. وی افزود: در این صورت شرایط بهتری برای رای آوردن خواهد داشت.
وی با بیان این که عملکرد دولت روحانی هم جنبههای منفی و هم جنبههای مثبت دارد اظهار داشت: اگر جهانگیری خودش را از دولت فعلی کنار بکشد میتواند تنها پاسخگوی کارهای خودش باشد.
در دولت دوازدهم رفتن نهاوندیان و آمدن واعظی و چیدن ترکیب تیم اقتصادی دولت نشانههایی از افتراق میان روحانی و جهانگیری بود. پیش از این نیز برخی شبهات درخصوص اختلاف جهانگیری و دولت و رئیسجمهور وجود داشت و صحبتهای در مورد کاهش اختیارات جهانگیری شده بود. اما «محمود واعظی» رئیس دفتر رئیسجمهور در آن زمان این اختلافات را رد کرد. اما حالا شاهد جان گرفتن انتقادات معاون اول از رئیسجمهور هستیم.
حضور در قامت اصلاحطلب
حضور جهانگیری در دولت یازدهم میتوانست تا اندازه بسیاری ردپای اصلاحطلبی را در پاستور پررنگ کند و حتی تلاش کرد که رابطه اصلاحطلبان با رهبری بهبود بخشد و راه را برای رسیدن آنها به ارکان قدرت هموار نماید. حتی گزارشی از دیدار وی با رهبری و گفتوگو در این رابطه در رسانهها منتشر شد.
در آن زمان با درگذشت هاشمیرفسنجانی، احساس میشد جریان اصلاحات عملا ارتباطش را با بیت رهبری از دست داده است. بنابراین جهانگیری میتوانست دغدغههای اصلاحطلبان را برطرف کند.
بعد از انتشار این خبر، جهانگیری خودش این دیدار را تایید کرد و گفت: «اصل ملاقات که انجام شده است. ما با دوستان و بزرگان اصلاحطلب مذاکرهای داشتیم، آنها تاکید کردند که این کار انجام شود. من هم با آقای رئیسجمهور مشورت کردم و نهایتا به این نتیجه رسیدم که این ملاقات انجام شود که انجام هم شد. هم درباره شرایطی که مرحوم آیتالله هاشمیرفسنجانی داشت، صحبت شد و هم شرایط اصلاحطلبان. درباره موقعیت، جایگاه و نقش آنها در انقلاب و نظام و نیز درباره سران اصلاحطلب هم صحبت شد. جلسه بسیار خوبی بود و من گزارش کامل را به سران اصلاحطلب دادم.»
البته این مسئله تنها در حد یک دیدار ساده نبود و قرار شد تا در مقام یک کانال ارتباطی باشد: «من به سهم خودم سعی میکنم تا آنجا که امکان دارد، در ایجاد و برقراری این کانال ارتباطی تلاش کنم.»
قبلاً در اواخر ۹۱ نیز خبری از سه اصلاحطلب با رهبری مطرح شد. که آنجا هم اسم جهانگیری همراه با مجید انصاری و موسویلاری به گوش رسید. او در مناظرات ریاست جمهوری دوازدهم نیز در واکنش به انتقادات رقبا به عنوان کاندید پوششی گفت: آمدهام تا به عنوان نماینده اصلاحطلبان صحبت کنم.
انتقاداتی از جنس اقتصادی
اخیرا اسحاق جهانگیری در دومین همایش اقتصاد ایران؛ به نکات اشاره کرد که به نظر میرسد ادامه همین سیاستهای اخیر اصلاحطلبان درخصوص جدایی از روحانی است. وی درباره دلیل حل نشدن مشکلات اقتصاد گفت: با تغییر دولتها سیاستهای ما عوض میشود و رئیسجمهور جدید فکر کرده هر چه رئیسجمهور قبلی کرده همه را باید تغییر دهد و یا با تغییر یک وزیر و یا یک مدیر خیلی از سیاستها تغییر یافته است.
معاون اول رئیسجمهور با انتقاد از سیاستهای اقتصادی، محیط زیستی افزود: با وجود آنکه در برنامههای قبل و بعد از انقلاب اهداف مهم اقتصادی در برنامهها همواره تکرار شده اما همچنان مهمترین دغدغه اصلی مردم ما باز مسائل اقتصادی است. وی تصریح کرد: استنباط من این است که در سیاستگذاری ضعف اصلی را داشتیم.
وی گفت: بعنوان مثال با تغییر دولتها سیاستهای ما عوض میشود و رئیسجمهور جدید فکر کرده هر چه رئیسجمهور قبلی کرده همه را باید تغییر دهد و یا با تغییر یک وزیر و یا یک مدیر خیلی از سیاستها تغییر یافته است.
معاون اول رئیسجمهور با بیان اینکه موضوع آب دیگر یک موضوع ساده در حوزه وزارت نیرو و یا کشاورزی نیست گفت: امروز وزارت کشور در مهمترین مسائل امنیتی خود موضوع آب را در دستور کار قرار داده است. وی افزود: امروز محیطزیست فقط یک موضوع فانتزی نیست بلکه یک واقعیت است که تالابهای کشور خشک شده و تبدیل به کانونهای ریزگرد شده است.
جهانگیری با بیان اینکه امروز کشور با معضل ایجاد اشتغال برای فارغالتحصیلان دانشگاهی مواجه است گفت: مشکلات نظام بانکی پیچیدگیهایی دارد که نمیتوانیم خیلی از مسائل داخلی آن را باز کنیم. وی با بیان اینکه قبلا فرض بر این بود که با بازنشستگی یک کارمند دولت سبک میشود افزود: اما امروز با بازنشسته شدن دولت ردیف بودجه این کارمند از یک ردیف به ردیف دیگر منتقل میشود و اتفاقی در بودجه دولت نمیافتد. جهانگیری گفت: با این همه یک بازنشسته را پیدا نمیکنید که از دریافتی خود راضی باشد.
اما چنین اظهاراتی آیا میتواند از سوی مردم پذیرفتنی باشد؟
یادمان باشد که معاون اولی رئیسجمهور جایگاه خیلی مهمی است، به خصوص در تنظیم مناسبات دولت، تنظیم مناسبات بین وزرا و همچنین وظایف قانونی که بر عهده این مقام مهم است.
در این میان آقای جهانگیری به لحاظ شخصیت و نوع تعاملاتی که در سپهر سیاسی کشور دارد آیا نمیتوانست مانع از چنین رویکردهای از سوی دولت شود که اینک زبان به انتقاد از دولت گشوده است ؟
از سوی دیگر ایشان تا رسیدن به معاون اولی رئیسجمهوری به گفته خودش در مناظره ها، راه پلههای مدیریتی بسیاری را از پایین ترین سطوح تا سطح عالی طی کرده است. از مسئولیتهای محلی جهاد سازندگی گرفته تا هشت سال نمایندگی مجلس، استانداری در دولت هاشمی، مسئولیت وزارت معادن و صنایع در دولت اصلاحات و... در دولت یازدهم نیز هم نفر دوم پاستور شد.
آیا در ۴ سال گذشته نمیتوانست در مورد این نکات برجسته و مواردی که نیاز به اصلاح دارد به دولتمردان تذکر دهد یا برنامهای در اینباره ارائه دهد؟ ایشان در انتخابات اخیر نیز وعدههای برای رشد اقتصاد و حل مشکل معیشتی مردم ارائه داد آیا نباید پاسخگوی این وعدهها نیز باشد.
زمزمههای جدایی در دولت به گوش میرسد
نامزد پوششی جداییطلب میشود
صاحبخبر -
∎