فرض کنید پس از مدتها با تعدادی از اعضای خانواده به قصد خرید به فروشگاهی میروید، به محض اینکه به ورودی
میرسید مشاهده می کنید که ورودی فروشگاه با زمین همسطح نیست و برای رسیدن به در ورودی باید چندین پله را طی کرد، به علاوه اینکه فاصله بین خیابان تا پلهها را نیز جوی نسبتا عریضی پر کرده که هیچ رمپ یا پلی بر روی آن دیده نمی شود.
حال شما مجبورید که پدربزرگ سالخورده یا خواهر باردار یا یکی از نزدیکان دارای معلولیتتان را برای چند ساعت در ماشین رها کرده و به خرید بروید چرا که عبور از جوی عریض یا بالا رفتن از پله برایشان دشوار و دردسرساز است. این داستان و داستانهایی مشابه این دستکم یک بار برای ما یا برای اطرافیانمان اتفاق افتاده است.
در سالهای اخیر اصطلاح مناسب سازی فضاهای شهری برای افراد دارای معلولیت را زیاد شنیده یا میشنویم.
اما این نوع مناسب سازی به چه معنی است؟ در تعریف این اصطلاح آمده: مناسبسازی محیط برای افراد دارای معلولیت، اصلاح محیط و تدارک تجهیزات مورد نیاز این افراد است به گونهای که افراد دارای معلولیت قادر باشند آزادانه و بدون احساس خطر از محیط پیرامون خود، اعم از اماکن عمومی، معابر و محیط شهری استفاده کرده و از تسهیلات و خدمات محیطی، اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی با حفظ استقلال فردی بهرهمند شوند. هدف کلی از مناسب سازی محیط شهری دستیابی افراد دارای معلولیت به استقلال نسبی و به عبارتی تساوی فرصتها، عدالت اجتماعی و پیوستن تمامی این افراد به جامعه و ایجاد اجتماعی بدون مانع است.
رفع موانع برای افراد دارای معلولیت نتایج درخور اهمیت فراوانی را نظیر حضور در اجتماع و فعالیتهای اجتماعی، کسب مهارتهای مختلف، کاهش اثرات معلولیت، خودشکوفایی، استقلال فردی و…برای این افراد در پی خواهد داشت.
اما اینکه این تعاریف در کشور یا شهر ما تا چه اندازه مصداق دارد یا بدان اهمیت داده می شود، سوالی است که سعی می شود در این مقال بدان پاسخ داده شود.
در بدو ورود به بحث شایان ذکر است که بدانیم مناسب سازی فضای شهری فقط مختص افراد دارای معلولیت جسمی و حرکتی نیست و این مسئله طیف وسیعی از افراد جامعه نظیر سالمندان، کودکان و زنان باردار، افرادی که اضافه وزن دارند و به طور کلی تمامی افراد کم توان یا ناتوان را در بر می گیرد که در اینجا به طور سنتی برای همه این افراد، از اصطلاح «افراد دارای معلولیت» استفاده می شود.
یکسان سازی فرصتها فرآیندی است که طی آن سیستمهای عمومی جامعه از جمله حمل و نقل، خدمات بهداشتی و اجتماعی، فرصتهای آموزشی و اشتغال و برخورداری از امکانات رفاهی، فرهنگی و اجتماعی برای تمامی افراد قابل دستیابی و استفاده می شود.بدین ترتیب می توان گفت که با حذف و رفع موانع، امکان دستیابی این افراد به کیفیتی از زندگی که معادل و برابر با دیگران باشد، مقدور می شود؛ به عنوان مثال طراحی صحیح
پیادهروها می تواند تأثیر بسزایی بر افزایش کاربری، ایمنی و دسترسی عابران پیاده، به خصوص افراد کم توان و ناتوان، داشته باشد. از جمله معیارهایی که در طراحی صحیح پیاده روهای ویژه افراد کم توان یا ناتوان باید بدان توجه کرد، می توان به مواردی نظیر برخورداری پیاده رو از شیب مناسب، همسطح و هموار بودن پیاده رو، لغزنده نبودن پیاده رو و عرض کافی پیاده رو، کف سازی مناسب پیاده رو و… اشاره کرد چرا که اگر پیاده رو همسطح و هموار نباشد، چرخهایهای وسایلی چون ویلچر، کالسکه بچه و زنبیل خریدی که جزو وسایل کمکی افراد کم توان یا سالمند یا باردار به حساب می آیند، به درستی نمی چرخد.
مانیرضوی زاده، کارشناس ارشد
برنامهریزی اجتماعی و مدیر بانک اطلاعات مناسب سازی، در پاسخ به این سوال که به نظر شما که یک فرد دارای معلولیت نیز هستید آیا اقدامات صورت گرفته توسط مسئولان و نهادهای مختلف برای مناسب سازی و دسترس پذیر کردن فضاهای شهری و اماکن عمومی برای افراد دارای معلولیت، کافی یا راضی کننده بوده اند؟ می گوید:
بله، در زمینه دسترس پذیری و مناسب سازی فضاهای شهری و اماکن عمومی تلاشهایی صورت گرفته اما این اقدامات، آن گونه که باید و شاید، راضی کننده نیست؛ به عنوان مثال مراکز استانها به لحاظ مناسب سازی تفاوت چشمگیری با گذشته پیدا کرده است، پیاده روها به استانداردها نزدیک تر شده اند، به تعداد پارکینگهای مخصوص افراد دارای معلولیت افزوده شده است، خودروی افراد دارای معلولیت به آرم مخصوصی مجهز شده است، تعداد رمپها و پلهایی که مخصوص عبور ویلچر است، افزایش یافته است، در ساخت ساختمانهای جدید الاحداث سعی شده قوانین و ضوابط مناسب سازی رعایت شود، ستادهای مناسبسازی در وزارت کشور، شهرداری، شهرسازی، بهزیستی، بنیاد شهید و… به هنگام تصمیم گیری و برنامه ریزی افراد دارای معلولیت را طرف مشورت قرار میدهند و… ادعا نمی کنیم که مناسب سازی اکنون در وضعیتی عالی است ولی قبول کنیم که در این خصوص اوضاع با یک دهه پیش قابل مقایسه نیست اما
میدانیم که هنوز تا رسیدن به استانداردهای مطلوب مناسب سازی و دسترس پذیری راه زیادی در پیش داریم.
وی با تاکید بر این نکته که در حال حاضر «نحوه اجرای مناسب سازی» بزرگترین مانع و مشکلی است که مناسب سازی در ایران را تحت الشعاع خود قرار داده، افزود: چنان که
میدانیم قوانین مناسب سازی زیرمجموعه قوانین معماری و شهرسازی است، بدین صورت که ضوابط و دستورالعملهای مناسب سازی از سوی شهرداریها به مجریان پروژهها، پیمانکاران و مهندسان مشاور ابلاغ شده و نظام مهندسی کشور نیز مسئول نظارت بر اجرای این پروژههاست؛ اما اینکه این ضوابط و دستورالعملها تا چه حد و چگونه عملی و اجرا میشوند، خود جای بحث دارد، به طور مثال گاه دیده شده که همه نقشههای یک ساختمان درست و دقیق و بر اساس ضوابط و دستورالعملها تهیه و تنظیم شده و به لحاظ
مناسبسازی و دسترس پذیری فضا در آنها مشکلی دیده نمی شود، اما زمانی که در عمل با طرح اجرا شده این نقشهها رو به رو می شویم، می بینیم که مثلاً در مسیر رسیدن به آسانسوری که در نقشهها و پلانها، اصولی و بی عیب و نقص طراحی و ترسیم شده بود، دو پله وجود دارد یا از رمپ ویژه معلولان اثری نیست.
در برخی موارد نیز دیده شده که پیمانکاران برای گرفتن مجوز پایان کار ساختمانهای اداری، تجاری یا مسکونی، بالابر اجاره میکنند. این روزها در آگهیهای روزنامهها عبارت «اجاره جک
معلولبر» زیاد به چشم می خورد؛ ماجرای جک معلول بر از این قرار است که کسانی که دنبال گرفتن مجوز پایان کار یک ساختمان هستند، چنین جکهایی را برای یک هفته تا یک ماه اجاره میکنند و بعد از اینکه مجوز پایان کار را گرفتند، آن را پس میدهند که در این صورت حاصل کار، ساختمان نوسازی خواهد بود که اصول و ضوابط اولیه مناسب سازی در آن رعایت نشده است.ماجرای مناسب سازی فضاهای شهری فقط به پیادهروها و ساختمانهای مسکونی و تجاری ختم نمی شود، از این لحاظ سیستم حمل و نقل عمومی نظیر اتوبوس و مترو، پلها و زیرگذرهای عابر پیاده نیز بسیار قابل تامل و توجهاند.
با اینکه ناوگان مترو و BRT سیستمی تقریبا نوساز و درآمدزاست، اما درصد دسترس پذیر بودن آنها برای همه افراد جامعه درصد قابل قبولی نیست؛ به بیان دیگر افراد جامعه در رابطه با استفاده از مترو و اتوبوس فرصت برابر ندارند؛ به عنوان مثال در مترو و اتوبوس کمترین تعداد صندلی به افراد دارای معلولیت یا کمترین فضا به ویلچر آنان اختصاص داده شده است، بیشتر وسایل نقلیه عمومی دستگیرههای مناسبی ندارند تا افراد کم توان یا ناتوان به آنها تکیه کرده و از افتادن در امان بمانند. گاه اتوبوسها عملا هم سطح با رمپ ایستگاه نمی ایستند که این مسئله عملا ورود افراد ویلچر سوار یا سالمندان عصا به دست یا زنانی که فرزند خردسالشان را در کالسکه حمل میکنند یا افراد آسیب دیده ای که با واکر تردد
میکنند، از ایستگاه به داخل اتوبوس را ناممکن
میسازد. مشکل بعدی وسایل حمل و نقل عمومی ازدحام بیش از حد اتوبوس و قطار است که این مسئله استفاده از وسایل نقلیه عمومی را برای افراد معلول، آسیب دیده، سالمند و باردار خطر آفرین، مشکل ساز و نا امن میسازد.همچنین بعضی از ایستگاههای مترو علاوه بر پله برقی، آسانسور هم ندارند و مسافران مجبورند تمامی یا بخش بزرگی از پلههای ایستگاه را که بعضاً به ده ها پله میرسد، با پای پیاده طی کنند که در این میان افراد سالمند، باردار، آسیب دیده و دارای مشکلات جسمی و حرکتی دیگر جای خود را دارند.
علاوه بر ایستگاههای مترو، پلهای عابر پیاده نیز خالی از اشکال نیستند، این پلها با این که جدیدالاحداث اند و به پله برقی نیز مجهز شدهاند، برای هیچ یک از افراد سوار بر ویلچر یا زنانی که کودکان خود را با کالسکه حمل می کنند یا سالمندانی که با واکر حرکت می کنند، قابل استفاده نیست.
اما چه باید کرد؟
امروزه در تمامی کشورهای پیشرفته دنیا در کنار تصویب قوانین حمایتی، مجازاتهایی نیز برای بی توجهی به این قوانین پیشبینی شده است؛ به عنوان مثال در کشور آمریکا
چنانچه فرد دارای معلولیتی نتواند از یک ساختمان عمومی استفاده کند، مسئولان آن ساختمان اولا ملزم به مناسب سازی آن ساختمان و ثانیا مجبور به پرداخت جریمههای سنگین به آن شخص خواهند بود. از این رو به نظر میرسد، تا زمانی که احقاق حقوق افراد دارای معلولیت از طریق نهادهای قضایی نهادینه نشود، عزم راسخی در راستای مناسب سازی فضاها و اماکن شهری به وجود نخواهد آمد.از سوی دیگر لازم است که تصمیم گیری برای دسترس پذیری و مناسب سازی فضاهای شهری با حضور و مشارکت معلولان، شهروندان و مسئولان حوزههای شهرسازی و معماری صورت گیرد تا بتوان شرایطی مناسب برای تردد و استفاده تمامی شهروندان به خصوص افراد کم توان نظیر زنان باردار، کودکان و سالمندان ایجاد کرد.سازمان بهزیستی، وزارت کشور، وزارت راه و ترابری و صدا و سیما از جمله سازمانهایی هستند که می توانند بیشترین سهم را در خصوص مناسب سازی فضای شهری و به ویژه فرهنگ سازی در این زمینه ایفا کنند تا ضرورت این موضوع هم از طرف جامعه و هم از سوی مسئولان بیش از پیش احساس شود.
به یاد داشته باشیم که عدم دسترسی مناسب افراد دارای معلولیت به استفاده از فضاها و اماکن عمومی و نداشتن فرصت برابر این افراد در بهره جستن از این امکانات، باعث حذف خود به خود آنان از چرخه اقتصاد و کار و فعالیتهای اجتماعی شده و به حاشیه رانده شدن هرچه بیشتر این افراد را به دنبال خواهد داشت.
فاطمه صالحی
code