شناسهٔ خبر: 23066652 - سرویس سیاسی
نسخه قابل چاپ منبع: روزنامه اطلاعات | لینک خبر

بررسی دلایل افزایش طلاق توافقی

صاحب‌خبر -
 

ظاهرا دوره‌ای که زن با لباس سفید به‌خانه بخت می‌رفت و با کفن سفید برمی‌گشت به‌پایان رسیده است. طبق آخرین آمار در هر ساعت ۲۱ طلاق در کشور ثبت می‌‎شود که این هم می‌تواند نشانه‌ای باشد از فروپاشی بنیان خانواده هم ریختن قبح طلاق در جامعه. اینکه حدود ۸۰ درصد از طلاق‌ها به‌صورت توافقی انجام می‌شود ممکن است گویای بسیاری از مسائل باشد. از خسته شدن مردم از پیچ و خم های طلاق عادی تا تفاوت دیدگاه زنان در جامعه امروز٫ به‌هرحال پدیده طلاق توافقی با میانبر زدن طلاق سرعت بیشتری به‌این پدیده می‌دهد.
فرارو در گفتگویی با مریم جمشیدی جامعه‌شناس به‌بررسی علل و پیامدهای آمار بالای طلاق توافقی در کشور می‌پردازد:
طبق آماری که از سال ۹۴ موجود است ۹۷ درصد از طلاق‌های صورت گرفته در تهران به‌صورت توافقی بوده است. از سال ۹۵ هم اعلام آمار طلاق به‌صورت عمومی و رسانه‌ای متوقف شد. اگر بخواهیم طلاق توافقی را با انواع دیگر طلاق مقایسه کنیم به‌نظر می‌رسد نقش زن در طلاق توافقی پررنگ‌تر باشد. شما دلیل گرایش بیشتر به‌این نوع از طلاق را در جامعه چه می‌دانید؟
طلاق یکی از پدیده‌ها و اتفاقات مهم مربوط به‌حیات انسان است و ابعاد متعددی هم دارد. برای طلاق نیز چهار بعد در نظر گرفته می‌شود.
یکی از مهمترین ابعاد پدیده طلاق، بعد روانی آن است یعنی طلاق یک پدیده روانی است که هم مربوط به‌شخصیت مرد و زن است و هم فرزندان آنان. طلاق در عین حال، یک پدیده اقتصادی نیز است چراکه خانواده در جامعه یک واحد اقتصادی محسوب می‌شود. درواقع یکی از کارکردهای خانواده تنظیم مسائل اقتصادی افراد جامعه و تامین معاش خانواده‌هاست که با وقوع طلاق این کارکرد خانواده دچار اختلال می‌شود. از طرف دیگر طلاق یک پدیده فرهنگی نیز هست و این همان چیزی است که می‌تواند در جامعه فراگیر یا محدود شود یعنی به‌لحاظ کمیت، کم یا زیاد شود. اما بعد مهم دیگر طلاق، بعد جمعیتی آن است. به‌هرحال یکی از کارکردهای خانواده فرزندآوری و کمک به‌بقای نسل بشر است که این کارکرد هم در صورتی که طلاق به‌وقوع بپیوندد می‌تواند دچار اختلال بشود.
اما با توجه به‌سوال شما می‌رسیم به‌انواع طلاق که طلاق توافقی یکی از آن‌ها است. در جامعه ما طبق آماری که به‌درستی اشاره کردید آمار طلاق توافقی به‌شدت رشد پیدا کرده است تا جایی‌که برخی مسئولان تصمیم گرفته‌اند درخصوص آمار آن به‌طور مداوم اطلاع‌رسانی نشود. اینکه شما می‌گویید تمایل زنان به‌طلاق توافقی بیشتر است، من نمی‌توانم این موضوع را تایید یا تکذیب کنم، چون با تحقیقی در این‌باره مواجه نشده‌ام. اما واقعیت آن است که متاسفانه در کشور ما نیز طبق مشاهدات عینی و همچنین آمار رسمی، میزان طلاق توافقی بالا رفته است. یکی از مهم‌ترین دلایل راحت‌الوصول بودن این نوع طلاق است.
قوانینی که برای طلاق توافقی در کشور ما وجود دارد پروسه زمانی طلاق را کوتاه‌تر می‌کند. همچنین آن مناقشاتی که زن و مرد احتمالا در طلاق غیرتوافقی مثلا در مورد نفقه، حضانت فرزند، تقسیم اموال و… دارند، در طلاق توافقی وجود ندارد زیرا از قبل درباره آن توافق صورت می‌گیرد به‌همین خاطر مناقشه و جدال بین زن و مرد کاهش پیدا می‌کند و درنتیجه آرامش روانی خاصی بین دو طرف به‌وجود می‌آورد. این‌ها مجموعه دلایلی است که می‌تواند در افزایش تمایل به‌طلاق توافقی در زوجین دارای مشکل، موثر باشد.
برخی بر این باورند با توجه به‌این که در شرایط عادی، حق طلاق با مرد است لذا به‌نظر می‌رسد که لازمه طلاق توافقی بیشتر رضایت زن باشد که حتی ممکن است از مهریه یا حضانت فرزند خود برای گرفتن طلاق بگذرد. همچنین به‌گفته دکتر بزرگ‌نژاد، عضو هیئت علمی دانشگاه رودهن‌، آمار‌ها نشان می‌دهد که ۸۰ درصد طلاق‌ها توافقی است، و این بدین معنا نیست که حتماً توافقی در بین باشد بلکه به‌نوعی می‌توان گفت ۸۰ درصد درخواست طلاق‌ها از طرف زن است.
من به‌عنوان یک جامعه‌شناس نمی‌دانم آن تحقیقی که بدان اشاره کردید، در چه سطح و با چه جامعه آماری صورت پذیرفته است. اما در طلاق توافقی معمولا این امر متداول هست که زن از یک سری حق و حقوق خود مثل مهریه و نفقه می‌گذرد تا زودتر به‌خواست خود برسد. شاید از این منظر برخی، طلاق توافقی را طلاقی ارزیابی کنند که بیشتر مورد علاقه زنان است اما این دیدگاه را می‌توان به‌چالش کشید زیرا این نوع طلاق می‌تواند مورد علاقه آقایان هم باشد چراکه ممکن است در طلاق توافقی از حجم تعهدات مالی مرد مانند مهریه کاسته شود.
-فکر می‌کنید از چه طریق می‌توان به‌کاهش طلاق توافقی کمک کرد؟
به‌نظر می‌رسد یکی از مسائلی که باعث استقبال از طلاق توافقی شده، سخت بودن انواع دیگر طلاق است. همان‌طورکه می‌دانید طبق قوانین جامعه ما حق طلاق با مرد است و اگر زنی حق طلاق را به‌عنوان شروط ضمن عقد، قبل از ازدواج دریافت نکرده باشد، چنانچه با فردی معتاد یا کلاهبردار ازدواج کند، دشواری‌های زیادی برای گرفتن طلاق دارد و مثلا برای اینکه اعتیاد همسرش را به‌قاضی ثابت کند، گاهی سال‌های زیادی از عمرش برای گرفتن طلاق از دست می‌رود. بنابراین شاید یکی از راه‌هایی که ما بتوانیم به‌کمک آن آمار طلاق توافقی را کاهش بدهیم تجدیدنظر در برخی از فرآیندهای مرتبط به‌مسائل طلاق است اما در شرایط فعلی، طلاق توافقی یک راهکار میانبر و البته قانونی است که زوجین دارای مشکل از آن استفاده می‌کنند. در چنین شرایطی اگر حقوقدان‌ها و روان‌شناس‌ها در مورد مباحث طلاق و تغییرات اجتماعی، جلسات تخصصی داشته باشند این احتمال به‌وجود می‌آید که از میزان تمایل افراد به‌طلاق توافقی کاسته شود.
- طلاق توافقی چه تبعات منفی‌ای دارد که می‌گویید برای کاهش دادن آن بهتر است تجدیدنظری در روند فعلی طلاق غیرتوافقی کرد؟
مهم‌ترین ایرادی که می‌شود به‌طلاق توافقی گرفت بروز احساس پشیمانی است. فرآیند طلاق توافقی کوتاه است و از آنجا که انسان‌ها در موقع عصبانیت ممکن است تصمیماتی بگیرند که بعدا پشیمان شوند لذا احتمال اینکه در موقع عصبانیت، تصمیم به‌طلاق بگیرند، بالاست که به‌همان میزان نیز احتمال پشیمان شدن بعد از اتخاذ چنین تصمیمی بالاست، اما چه تضمینی وجود دارد که امکان بازگشت به‌قبل برای طرفین باقی بماند آن هم وقتی که این‌گونه تصمیم‌ها می‌تواند تمامی شئونات زندگی افراد را دربربگیرد. بنابراین
مهم‌ترین آسیبی که طلاق توافقی می‌تواند داشته باشد، افزایش هزینه‌های پشیمانی و خسارت‌های ناشی از این تصمیم است.
-مزیت طلاق عادی چه می‌تواند باشد که منجر به‌این پشیمانی زودهنگام نمی‌شود؟
پروسه این قضیه معمولا آنقدر طولانی است که احتمال زیادی وجود دارد که زوجین در این مسیر از خواست خود پشیمان بشوند. البته گاهی طولانی بودن روند طلاق نیز باعث به‌وجود آمدن مشکلانی به‌خصوص برای زنان می‌شود اما با این احوال، امکان بازگشت قبل از وقوع طلاق به‌خاطر بروز احساس پشیمانی وجود دارد. طلاق غیرتوافقی این مزیت را نیز دارد که طرفین به‌همدیگر زمان می‌دهند تا عصبانیتشان فروکش کند.
- مدتی است که روال دادگاه‌ها برای ثبت طلاق توافقی تغییر پیدا کرده است به‌این‌صورت که زوجین قبل از ثبت طلاق در دادگاه ابتدا به‌مشاور خانواده ارجاع داده می‌شوند. در سال جاری مدیرکل پیشگیری‌های مردمی معاونت اجتماعی و پیشگیری از وقوع جرم قوه قضائیه از کاهش ۲ر۳ درصدی طلاق توافقی در سه‌ماهه نخست امسال نسبت به‌مدت مشابه‌سال قبل خبر داد. آیا می‌توان این آمار را در راستای توضیحات شما دانست؟
دقیقا و این به‌خاطر همان مشاوره‌ای است که به‌زوجین داده می‌شود. مشکلی که بسیاری از ما با آن درگیریم این است که ما درواقع آموزش ندیده‌ایم که چگونه انتقاد کنیم، چگونه مهرورزی کنیم یا چگونه قبل از شروع زندگی مشترک مهارت‌های زندگی مشترک را آموزش ببینیم. برای همین بسیاری از دختران و پسران تا مرحله ازدواج خیلی خوب پیش می‌روند، اما بعد از ازدواج با شرایطی روبه‌رو می‌شوند که می‌تواند تنش‌زا باشد که متاسفانه آنان نحوه مواجهه با آن را فرانگرفته‌اند.
در همین زمینه روان‌شناسان معتقدند که اگر زن و مردی یک سال اول زندگی مشترک خود را به‌سلامت طی کنند، احتمال وقوع طلاق ۵۰ درصد کاهش می‌یابد. همچنین یک زوج اگر بتوانند ۵ سال اول زندگی خود را بدون مشکل طی کنند، با ضریب بالایی می‌توان پیش‌بینی کرد که این زوج اصطلاحا به‌پای یکدیگر پیر خواهند شد.
با توجه به‌این نکته، جالب است بدانید که طبق گزارش‌های اعلام شده بسیاری از طلاق‌های توافقی، در یک‌سال اول زندگی مشترک رخ می‌دهند و این مسئله نشان‌دهنده آن است که ما به‌لحاظ آموزش مهارت‌های زندگی باید مشاوره‌های لازم را به‌زوجین بدهیم تا آنان یک‌سال اول زندگی‌شان را به‌سلامت طی کنند.
-آیا می‌توان گفت که آمار بالای طلاق نشان‌دهنده سستی در روابط عاطفی بین زن و مرد در جامعه امروز ماست؟ یا اینکه قبلا هم به‌همین صورت بوده است منتها با توجه به‌تغییرات فرهنگی جامعه درحال حاضر بروز و نمود بیشتری مثلا در قالب طلاق توافقی پیدا کرده است؟
این مسئله ارتباط چندانی به‌سستی روابط ندارد. درگذشته شاید رابطه زن و مرد به‌لحاظ عاطفی دچار مشکل بود، اما به‌طلاق فکر نمی‌کردند. آنچه امروزه درخصوص افزایش آمار طلاق مطرح است، مولفه‌های جامعه‌شناختی است. جامعه ما در حال گذار از جامعه سنتی است. قبلا اکثر زنان صرفا خانه‌دار بودند و جامعه نقش‌های سنتی را برای زن تعریف کرده بود. این نقش سنتی به‌زن اجازه نمی‌داد به‌طلاق فکر کند اما همزمان با توسعه جامعه، زنان تحصیل کرده بیشتر شدند و نقش‌های سنتی را کنار گذاشتند. آنان وارد جامعه و بازار کار شدند و ورودشان به‌بازار کار به‌آنان استقلال مالی داد که این مسئله مولفه‌ای قوی برای تغییر وضعیت قبل بود. در واقع نوعی تغییر بینش رخ داد است که از ویژگی‌های جوامع در حال گذار است. به‌همین علت دیگر زنان همانند گذشتگان‌شان، خود را ملزم نمی‌دیدند که مثلا تا آخر عمر با یک مرد معتاد زندگی کنند به‌همین‌خاطر زنان به‌دنبال حق و حقوق و زندگی‌شان می‌روند که بخشی از این امر، در قالب طلاق نمودار می‌کند.
- غیر از راهکار حقوقی درخصوص تغییرات قانون طلاق، چه راه‌حلی را از دید جامعه برای جلوگیری از تبعات پدیده‌ای مثل طلاق توافقی پیشنهاد می‌کنید؟
آموزش مهارت‌های زندگی بزرگ‌ترین کمکی است که جامعه می‌تواند برای کنترل این موضوع، صورت دهد. آموزش مهارت ارتباط با همسر، مهارت بیان دلخوری‌ها، مهارت تعامل با خانواده همسر و…، از جمله مسائل مهمی است که اگر پیش از ازدواج به‌زنان و مردان آموزش داده شود، به‌شدت می‌تواند در کاهش وقوع شکست در زندگی‌های مشترک و افزایش طلاق نقش‌آفرینی کند.

code