به گزارش ایسکانیوز از برنامه سی و پنج، در ابتدای این برنامه فریدون جیرانی بحث خود را با معرفی مهمان و اینکه قصد دارد در این برنامه درباره شورای صنفی و مسائل این شورا و خانه سینما با اسعدیان صحبت کند و مسائل را شفافسازی کند.
پس از آن تیزری از فیلمهای همایون اسعدیان و صحبتهای محمدمهدی عسگرپور درباره همایون اسعدیان پخش شد و با ورود اسعدیان به استودیو جیرانی سوالات خود را آغاز کرد.
من از همین ابتدا، گیج هستم و نمیدانم درباره «عصبانی نیستم» سوال کنم یا نه؛ اهالی سینما معترض هستند که در شورای صنفی تخلف صورت گرفته و از طرف دیگر از ترس و احتیاط مدیران اطلاع دارم. چطور این مساله را باز کنیم؟
در ابتدا میخواهم درباره شورای صنفی صحبت کنم و بعد به این سوال میپردازم. یعنی هر کسی از راه میرسد باید یک نیشی به این شورا بزند. واقعیت این است که زمانی با دو الی سه رسانه سروکار داشتیم که شناسنامه داشتند و وقتی حملهای صورت میگرفت باید پاسخگو میبودیم و با یک تشکیلات شناسنامهدار روبهرو بودیم، اما الان دنیای مجازی ما را در مقابل انبوهی از سایتها قرار میدهد که شناسنامهای ندارند و مرتب نیز در حال جوسازی و حملات هستند و اگر قرار باشد هر روز پاسخگوی اینها باشیم، اتفاقا خواست آنهاست که دوباره داغش کنند و جنجال را دوست دارند. به همین دلیل معمولا ما در مقابل اینها سکوت میکنیم و مواقع رسمی پاسخگو هستیم.
نکته دیگر اینکه من چه در ارتباط با خانه سینما و چه در ارتباط با شورای صنفی در مقام مدافع سخن نمیگویم و دوست دارم وضعیت را تشریح کنم چراکه همه ما نسبت به مشکلات خانه سینما و شورای صنفی مطلعیم ولی واقعیت این است که باید واقعبینی پیدا کنیم. شورای صنفی درست مثل صندلی بازی شده است؛ ما در سال بیش از 100 فیلم تولید داریم و ظرفیت اکران ما در بهترین حالت، 60 فیلم است. هر دو سال یک بار نماینده تهیهکنندگان و سینماداران، آییننامه شورای صنفی نمایش را مینویسند و آنچه خرد جمعی آنها میگوید این است که این آییننامه را اجرا کنند. هر کسی مدعی است یا طرحی دارد که میتواند در طول سال 100 فیلم با شرایط ایدهآل و مناسب که همه قبول داشته باشند، اکران شود الان وقتش است که پیشنهادات خود را ارائه دهند تا جلوی این اجحافی که معتقدند در مورد برخی فیلمها رخ میدهد را بگیرند.
ما از یک طرف با وضعیتی روبهرو هستیم که امروز رئیس انجمن سینماداران مصاحبه میکند و میگوید که شورای صنفی نمایش باید حذف شود و آن را یک معادلهای بین صاحب فیلم و سینمادار میخواند و از طرف دیگر عدهای نیز معتقدند که محدودیتها باید شدیدتر شود و دولت باید دخالت کند! البته من به شدت مایلم که دولت امسال بیاید و وزارت ارشاد این مساله را در دست بگیرد. به نظر من بزرگترین خدمت را الان شورای صنفی نمایش میکند که موج حملات را به سمت خودش کشیده و دوستان ما در وزارت ارشاد از این موج حملات راحت هستند. یادتان است زمانی جدول اکران داشتیم که در این جدول خودی و غیرخودی مطرح بود و همه فیلمها یک ماه اکران میشدند، اما الان دعوا داریم که چرا وقتی یک فیلم تجاری قوی میآید طبق قرارداد باید حداکثر 10 هفته اکران باشد اما سینمادار میگوید در حال فروش است و بگذارید ادامه دهد! این میزان عدالتی است که ما فکر کردیم باید اجرا کنیم.
ما تا وقتی تعداد صندلیها را به 10 و 15 نرسانیم هیچ کاری نمیتوانیم بکنیم و این صندلی بازی ادامه خواهد داشت.
یعنی صندلیهای شورای صنفی زیاد شود؟
خیر، تعداد کرسیها را نمیگویم. صندلی بازی چیست؟ 5 صندلی میگذارند و میگویند هر که زودتر نشست؛ الان اکران فیلمها اینگونه است 120 فیلم است، نهایتاً 10 صندلی وجود دارد و میگوییم هر که زودتر نشست راه مییابد. باید تعداد سالنها افزایش یابد. در سال گذشته چیزی حدود 13 سالن سینما به سینماهای تهران اضافه شده است؛ آیا این تعداد کفاف 120 فیلم را میدهد.
خیلی از سالنهای سینما هم خالی است. همیشه حرف این است که تعداد سالنها کم است اما سالنهای خالی با فیلمها اکران میروند. این موضوع را باید چه کنیم؟
جغرافیای سیاسی - اجتماعی شهر تهران به هم ریخته است و برای مثال فروش فیلم شما تنها در 5 سالن سینما بوده است و آن 5 سالن نیز پردیسهایی است که تازگی افتتاح شدهاند، مثل مگامال و کورش و آزادی؛ نباید انتظار داشته باشید سینما ناهید، شاهد و کارون فروش داشته باشند، چراکه حتی آدمهای آن منطقه هم دوست دارند فیلمها را در جای دیگری ببینند. دعوا سر سینماهایی که از دور تجاری خارج شدهاند، نیست بلکه دعوا سر سینما آزادی و ملت و فرهنگ است که همه فیلمها میخواهند در این سینماها اکران داشته باشند. ما معضل سالنسازی داریم که این موضوع ارتباطی به اهالی سینما ندارد. من خیلی خوشحالم که با راه افتادن پردیسهای سینمایی، تجاری کسانی که این پاساژها و مالها را میسازند متوجه شدند که چقدر خوب جواب میدهد و الان در حال سینماسازی هم هستند. به زودی در منطقه نازیآباد هم مجتمع تجاری بزرگی ساخته میشود که 12 الی 13 سالن سینما دارد. هر چقدر از این نوع پردیسها ساخته شود مطمئن باشید دعوای اکران کمتر خواهد شد.
ما در تیرماه فراخوان دادیم که هر کسی اکران آزاد برای نیمه دوم سال میخواهد تقاضایش را تا شهریورماه ارائه بدهد. وقتی در شهریور بررسی کردیم 40 فیلم متقاضی اکران آزاد برای این 5 ماه بودند، غیر از آنهایی که سرگروه گرفتند! که خیلی زیاد است. من هم قبول دارم که فیلمسوزی اتفاق میافتد و طبیعتاً اینها به هم لطمه میزنند اما باز هم خواهش میکنم هر دوستی که ایدهای برای اکران دارد، مطرح کند. منتقدان عملکرد ما چند گروه هستند؛ عدهای هستند که واقعاً شرایط خوبی نداشتند و ما هم آنها را درک میکنیم.
وی افزود: عدهای هستند که اساساً آمدهاند تاریخ سینمای ایران را به قبل و بعد خودشان تقسیم کردهاند و مصاحبهای از اینها نیست که به این موضوع اشاره نکنند که وقتی ما در خانه سینما بودیم وضعیت خوب بود و الان که نیستیم وضعیت بد است. اینها برخوردهای حقیرانهای است چراکه چه من در هیات مدیره خانه سینما باشم و چه نباشم، سینمای ایران مسیر خود را طی میکند و متکی به فردی نیست و معضلاتش را من و همه میتوانیم حل کنیم.
بسیار متاسفم شرایط به گونهای پیش رفته است که فقط فیلمهای تجاری موفق هستند و عرصه به شدت بر فیلمهای فرهنگی تنگتر میشود و این مساله نیاز به تحلیل همه جانبه دارد و من نمیتوانم از دوستان سینمادار انتظار داشته باشم توجه به فیلمهای فرهنگی داشته باشند. آنها فیلمی که بهتر بفروشد را قبول میکنند. این معضلات وجود دارد و من از شرایط فعلی دفاع نمیکنم و صرفاً تشریح وضعیت فعلی را انجام دادم.
ساختار فعلی شورای صنفی بر اساس تعداد زیاد آدمها را نمیتوان تغییر داد و تعدادشان را کم کرد؟
از دید من چرا؛ یک سینمادار، یک کارگردان، یک تهیهکننده و یک پخشکننده از نظر من کافیست و این بحث هر سال در تنظیم آییننامه شده است اما یک نگرانی در همه گروهها وجود دارد که اگر تعداد آنها کم شود نکند حرف بقیه به کرسی بنشیند و ترجیح میدهند گروهی باشند تا مشورت کنند و نظر بدهند. یک واقعیت وجود دارد؛ وقتی جشنواره فیلم فجر برگزار میشود، تیپهایی مثل من و شما میرویم و فیلمها را نگاه میکنیم و خوب و بد آنها را ارزیابی میکنیم اما در کنار ما برخی فیلمها را برای اکران میسنجند. یعنی زمانی که ما با نگاه کیفیتی فیلمها را میبینیم، همان موقع تکلیف اکرانهای سال بعد روشن میشود.
یعنی پشت پرده شورای صنفی واقعیت دارد که عدهای تکلیف اکران را روشن میکنند؟
به اعتقاد من در جشنواره فیلم فجر، اکرانها تعیین میشود. سینماداران و پخشکنندهها در همین جشنواره انتخاب میکنند که به سراغ کدام فیلمها بروند و هماهنگیها در این زمان صورت میگیرد. شورای صنفی آییننامهای دارد که خارج از آن حرکت نمیکند و هر کسی که مدعی است آییننامه امسال را ما زیر پا گذاشتیم خوشحال میشوم بیاید و مطرح کند. ما حتی ابزارمان در شورای صنفی محدود است و از یک سال و نیم گذشته بازرسی راه انداخیتم که هر شب تمام سینماها رصد میشوند و اگر تخلفی کنند به آنها اخطار و کارت زرد و قرمز میدهیم اما ابزار اینکه بخواهیم آن سینما را جریمه کنیم دست ما نیست و به وزارت ارشاد برمیگردد. ما باید تخلفات را به وزارت ارشاد گزارش دهیم تا آنها برای جریمه اقدام کنند.
آدمهایی که منافعی دارند و در شورای صنفی حضور دارند میتوانند تاثیرگذار روی اکران فیلمها باشند؟ چون یکسری انتقادات به این مساله وجود دارد.
من نه سربسته بلکه خیلی باز میگویم که این اتفاقات در خارج از شورای صنفی میافتد؛ من مخصوصاً جشنواره فیلم فجر را مثال زدم چون این اتفاقات از قبل نوروز میافتد و تقریباً اکران سال بعد بین پخشکنندههای قدرتمند و فیلمهای پرفروش چیده میشود.
این موضوع طبیعی است؟
طبیعی است، نمیدانم چرا ما گاهی اوقات این واقعبینی را از دست میدهیم. وقتی پخشکنندهای هم تهیهکننده است و به تدریج سینمادار هم میشود، طبیعتاً قدرت مانورش از یک پخشکننده کوچکی که سالی یک فیلم میگیرد خیلی بیشتر است. ما الان با حدود 5 تهیهکننده و پخشکننده روبهرو هستیم و چطور میتوانیم انتظار داشته باشیم که سطح مانور اینها در سطح مانور یک پخشکننده کوچک باشد!؟ این، کمی تخیلی نگاه کردن به مسائل است. عرضه و تقاضا مناسبات خودش را دارد.
فیلم پرفروش که اکرانش را میگیرد اما اینجا فیلمهای متوسط هستند که شورای صنفی باید حمایتشان کند.
آییننامهای که در شورای صنفی نمایش تنظیم میشود برای حمایت از فیلمهای متوسط است؛ اگر این آییننامه بگوید فیلم «گشت ارشاد» باید سر 10 هفته از سینماها خارج شود. در حالی که این فیلم میتوانست 15 هفته روی پرده بماند! فیلم «نهنگ عنبر» میتوانست 20 هفته اکران داشته باشد و «خوب بد جلف» هم همین طور. چون قرار است به فیلمهای متوسط هم فرصت اکران داده شود و فروش معقولی داشته باشند.
قرار نیست شورای صنفی از فیلمهای بفروش حمایت کند! شورا قرار است شرایط را طوری فراهم کند که فیلمهای متوسط امکان اکران داشته باشند. الان دعوا سر اکران فیلمهای متوسط است و مقابله با بخشی از سینماداران که طالب آن فیلمهای پرفروش هستند! حضور افراد بیطرف در شورای صنفی هم به این دلیل است که بتوانیم این تعادل را برقرار کنیم وگرنه همین صحبتی است که آقای اشرفی در مصاحبه گفتند که شورای صنفی حذف شود! بعد هم مثالی میزنند که در هیچ کجای دنیا شورای صنفی وجود ندارد؟ خب در هیچ کجای دنیا محدودیتهای اکران و شورای پروانه ساخت وجود ندارد و اصلا مقایسه با دنیا درست نیست. مثل اکران فیلمهای خارجی که میگویند باید رقابت ایجاد کند اما مساله این است که رقابت بین چه کسانی؟ بین منی که دستش را بستید با یک مشتزنی که دستش باز است و میتواند مرا بزند!
این نوع مقایسهها، عوامفریبانه است چراکه سینمای ایران مکانیزم بسیار پیچیدهای دارد. اگر گروهی مثل هنر و تجربه وجود نداشت که سالی حدود 40 فیلم را اکران کند، چه فاجعهای در اکران اتفاق میافتاد.
در ادامه برنامه صحبتهای محمدمهدی عسگرپور درباره مسائل صنفی پخش شد و پس از آن فریدون جیرانی بحث را با مسائل «عصبانی نیستم» آغاز کرد.
ظاهرا در ارتباط با این فیلم ما متهم به تخلف شدهایم چون یک پخشکننده نمیتواند در آن واحد دو فیلم را پخش کند. واقعیت این است زمانی که بحث 4 فیلم که قرار شد از توقیف خارج شوند، مورد استقبال همه قرار گرفت. نماینده وزارت ارشاد در شورای صنفی حضور دارد اما حق رای ندارد و در موارد زیادی نیز نقطه نظراتشان را به ما میگویند و با هم تعامل داریم. همان زمان ما توافق کردیم که این 4 فیلم را جزء گردونه اکران سالیانه نبینیم چون هیچ کدام برای ثبت قرارداد نیامده بودند و در نوبت هم قرار نداشتند. قرار بر این شد که این 4 فیلم خارج از قواعد دیگر فیلمها به فاصله دو سه هفته از یکدیگر اکران شوند. وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی هم این نحوه اکران را پذیرفت و قرار شد «خانه پدری» در گروه هنر و تجربه و «خانه دختر»، «عصبانی نیستم» و «آشغالهای دوست داشتنی» در اکران عمومی بیاید.
طبیعتاً وقتی این روند را در پیش میگیریم بحثهای اینکه یک پخشکننده نمیتواند دو فیلم را در یک زمان اکران کند، غیر منطقی است.
آقای عسگرپور درست میگوید، طبیعی است اعضای شورای صنفی ممکن است اختلافاتی با مسئولان وزارت ارشاد داشته باشند که داریم، اما علاقهای به این نداریم که مطبوعاتی و جنجالی شوند و مرتب در حال گفتوگو هستیم و با هم به تفاهم میرسیم. ما هم به این نتیجه رسیدیم که دنبال جوسازی نباشیم. باورمان این است که به همراهی و توافق برسیم نه اینکه از حقوق صنف بگذریم. فقط کافی است دوستان وزارت ارشاد صریحاً به ما بگویند که اکران فیلم «عصبانی نیستم» بهتر است دو سه هفتهای عقب بیفتد که تکلیف همه مشخص میشود و هیچ اشکالی هم ندارد و ما هم این مصلحتها را درک میکنیم.
کاری که ما کردیم پیرو توافق شفاهی بود که صورت گرفت. بنابراین ما برای این چند فیلم توقیفی خارج از قواعد شورای صنفی برنامه اکران قابل قبول پیش بینی کردیم و فکر میکنم هیچکسی با این وضعیت مخالفتی نداشت. حالا الان اگر پخش کنندهای احساس کند که ممکن است اکران یک فیلم توقیفی بر اکران فیلمش تاثیر گذارد، بحث دیگری است چون ممکن است این اتفاق برای فیلم ما بیفتد. دیدن منافع فردی ما را از حرکتهای جمعی دور میکند.
مساله دیگر اینکه میگویند همه فیلمهای من عید اکران شدهاند که این دروغ است. از طرف دیگر من پروانه نمایش فیلمم را مهرماه سال قبل گرفتم پس از همه جلوتر بودم و حق داشتم که اکران نوروز داشته باشم. البته فیلم من در اکران عید شکست خورد و من حتی آگهی به جای فیلم دیگری هم ندادم چون منافع سینما برایم مهمتر بود. اگر اکران «عصبانی نیستم» و «آشغالهای دوست داشتنی» به منافع کلان سینمای ایران صدمه بزند، قطعا باید جلوی آن بایستیم.
خب باید به شما بگویند؟
بله، هیچ حرفی در این ارتباط به ما نزدند و نگفتند که مثلا یک ماه دیرتر اکران شود! اما از طرف رضا درمیشیان به شدت در فشار بودیم که چرا نمیگذارید این فیلم را ثبت کنم!
در این بخش از برنامه علی سرتیپی مدیرعامل شرکت پخش فیلمیران روی خط تلفن آمد و در بخشی از صحبتهایش درباره شرایط اکران فیلم «عصبانی نیستم» توضیح داد که قرارداد این فیلم ثبت شده و تا این لحظه قرار است در موعد مقرر (29 آذر) اکران شود.
محافظه کاری جلوی شفافیت را میگیرد. الان شما هم در خانه سینما گرفتار این محافظهکاری شدهاید.
این ماجرا که آقای عسگرپور گفتند، درست است. یادم است زمانی که آقای ایوبی آمد یک مهمانی شام دادند و همان جا گفتند که اتفاقی نیفتاده است و معلوم نیست اتفاقی بیفتد. من به شخصه حالم خوب بود چون برخوردها مودبانه بود. باور من این است که فکر میکنم ما در سینما مثل بقیه بخشهای مملکت در زنجیره قرار داریم. اگر کلان مملکت رونق بگیرد قطعا بر سینما هم تاثیر دارد یا اینکه دچار مشکلات اقتصادی خواهیم بود که عجیب است اگر فکر کنیم در این حالت سینما رونق میگیرد.
در ایران، فشارها به دولتی که با نگاه دولت آقای روحانی و دولتی که سال 76 سرکار آمد، به بخش فرهنگی و هنری بیشتر است و انکار بخشی است که میتوان روی آن دست گذاشت و آن دولت را از این طریق تحت فشار گذاشت.
بله، از زمانی که این فشارها زیاد شده صنف هم به دولت نزدیکتر شده است و در واقع صنف در کنار دولت است و کار به محافظهکاری رسیده است.
بله دقیقاً. به همین علت است که میگویم اختلافاتمان را با وزارت ارشاد علنی نمیکنیم چون آنها کمکهای زیادی به ما میکنند و از فشارهای آنها خبر داریم. اگر با دولت دهم درگیر شدیم و آن اتفاق عظیم رخ داد که آقای عسگرپور درست تشریحش کردند. آن اتفاق به صنف هویت داد. من فکر میکنم اساساً یک نگاه به خانه سینما وجود دارد که به اعتقاد من غلط است؛ ما در دولت دهم ناگهان در صفحه اول رسانهها قرار گرفتیم. ما به گونهای در صفحه اول بودیم که وقتی به انتخابات ریاست جمهوری نزدیک میشدیم، همه کاندیداهای ریاست جمهوری یکی از وعدههایشان باز شدن خانه سینما بود. این در حالی است که جای ما صفحه اول نیست چراکه به ضرر خانه سینماست و تحت فشار زیادی هستیم. ما باید در صفحههای وسط جراید قرار بگیریم و حتی پشت جلد هم نباید باشیم. دوستان در مدیریت قبلی خانه سینما سعی کردند جایگاه ما را به صفحه وسط جراید ببرند ولی به این فضا عادت کردیم که صفحه اول باشیم. الان هیات مدیره و مدیرعامل خانه سینما تمامی وظایف صنفی خود را درست انجام میدهند.
جزء وظایف خانه سینما دخالت در سیاست کلان سینما و اظهارنظر نیز هست؟
بله و انجام میدهیم. برای مثال این همه حمله به آقای شاهسواری در مورد 12 شغله بودنش میشود که اول با دو شغله بودن من شروع شد. الان حضور در هیات امنای فارابی، هیات مدیره صندوق اعتباری هنر و موزه سینما جزء الزامات است که اتفاقاً به اینها حمله میشود! ما باید در همه جا حضور داشته باشیم اما این حضور را نباید با نگاه دولت دهمی داشته باشیم و در واقع جهان، جهان معالمه و بده بستان است. ما باید سعی کنیم خانه سینما را حفظ کنیم و شرایط اقتصاد قابل قبولی برای آن داشته باشیم و در عین حال باید موضعگیریهای فرهنگیمان را نیز داشته باشیم.
این تعامل باعث نمیشود موضعگیریهای فرهنگیتان دچار مشکل شود؟
وظیفه صنوف است که این طور اوقات ترمز ما را بکشند.
این کار را میکنند؟
بله. اشکال سر این است که ما عدهای را انتخاب میکنیم و از سر بازشان میکنیم در حالی که باید مرتب عملکرد آنها ارزیابی شود و مرتب مورد بازخواست قرار دهیم. ما الان باید خانه سینما را واقعی کنیم؛ ما الان صنوفی داریم که بسیاری از اعضایشان غیرواقعی هستند. باورت میشود که صنف داریم که 1200 نفر عضو دارد که حدود 700 نفرشان غیرواقعیاند!؟ اینها در حال سرویس و سوبسید گرفتن هستند. یکی از کارهایی که در خانه سینما در حال انجام است، واقعی کردن صنوف و اعضای آنها است. ما الان در هیات مدیره خانه سینما اختلاف داریم که در مواردی این اختلافات شدید هم میشود اما این دعوای درون خانواده است و قرار نیست به بیرون منتقل شود. قشنگی این روابط همین است که بعد از دعوا گفتوگو و صلح میشود.
این خطر ما را نیز تهدید میکند که این تعامل منجر به محافظهکاری شود که چه کسی باید جلوی ما را بگیرد؟ صنوف با انتقاد سازنده از درون خودمان. ما الان از همه صنوف خواهش کردیم که ثبت قانونی وزارت کار شوند تا تابع قانون کار شویم و هویت صنفی پیدا کنیم. 18 صنف این کار را انجام دادند و 12 صنف دیگر باقی ماندهاند.
نکته دیگر اینکه نوعی بی انگیزگی و ناامیدی بین اهالی سینما به وجود آمده که آقای عسگرپور درست مطرح کرد. بعضیها مثل من پوست کلفت هستند که فکر میکنم باید حضور داشته باشیم اما خیلی از دوستان بریدهاند و خسته شدهاند و وقتی هم حرف میزنیم میگویند صنف برای ما چه کرده است؟ ما در ایران این عادت را داریم که نمیگوییم ما چه کردهایم؟ ما هم خیلی تربیت صنفی نداریم و نگاهمان به صنف خیلی خیلی فردی است. همه اینها از ما شتر گاو پلنگی میسازد که من به شخصه ناامید نیستم چراکه قرار نیست در طی 10 سال به این تربیت برسیم اما در آینده قطعا ما را پایهگذاران سندیکاهای آینده خواهند خواند.
در بخش بعدی ادامه صحبتهای عسگرپور پخش شد که اسعدیان بعد از پخش این سخنان، نکته دیگری را مطرح کرد.
در زمان آقای صالحی امیری، جلسهای با نمایندگان صنوف گذاشت که نقطه نظرات مطرح شد. وقتی زمان صحبت من رسید به همه آدمهای حاضر اشاره کردم و گفتم که ما 40 سال پیش همه با هم شروع به کار کردیم و نباید نگران ما باشید. سونامی پشت در است. متاسفانه ما همیشه دیر متوجه تغییر و تحولات میشویم. جهش دیجیتال نیاز به مناسبات جدید سینما دارد و ما هنوز با شورای پروانه ساختی که مکانیزم 30 سال پیش را دارد، حرکت میکنیم. امروز اساساً نمیتوانیم کنترل داشته باشیم. تا وقتی درک نداشته باشیم که این جهش اتفاق افتاده و مکانیزمهای قدیمی نظارت مثل پروانه ساخت را ارتقا ندهیم، درجا خواهیم زد. درست مثل زمانی که ویدئو و ماهواره وارد شد و نتوانستیم جلوی آنها را بگیریم.
آقای شمقدری میگفت اگر فیلمها خارج بروند فلان کار را میکنیم که فیلمها خارج رفتند و هیچ اتفاقی هم نیفتاد. در مورد نکاتی که آقای عسگرپور میگویند، باید بگویم که اولا من هم باور دارم که مدیران ارشاد نگاه بلندپروازانهای دارند اما آنچنان درگیر مسائل روزمره چون خواستههای فردی امثال ما و فشارهای وارده از همه جا میشوند که با چشم بهم زدنی چهار سالشان تمام میشود و طبیعتاً آییننامه شورای صنفی همچنان مغفول باقی میماند.
نه تنها راهروهای ارشاد فرقی نکرده بلکه مکانیزمهای اجرایی هم تغییر نکرده است. جرأت تغییر و ایجاد تحول را نداریم.
البته من در حرفهای آقای حیدریان نشانههایی از تحول دیدم
از ابتدا که آمدند نشانههای تحول دیده میشد اما هم ایشان به خاطر فشارها دچار روزمرگی میشوند و هم دست زدن به سیستمی که سالهاست کار میکند ظاهراً خیلی سخت است و میترساند.
حتی برای جشنواره فجر هم نتوانستند کاری کنند؟
سالهاست در مورد جشنواره فیلم فجر صحبت میکنیم که مثل همه جای دنیا بگذارید اسکار مثل جشن خانه سینما باشد که همه جایزهها را بدهد و فجر مثل کن تنها 4 جایزه بدهد. انگار میترسند که دچار بحران و انتقاد شوند! هر سال دوباره به همین شیوه برگزار میشود و هر سال هم حملات صورت میگیرد.
من باور دارم که سونامی جوانان در راه است. من در شورای پروانه ساخت بودم؛ یک سال ما 120 فیلم اولی تقاضا داشتیم و سال بعد بالای 300 و سال بعدش بالای 500 تقاضا داشتیم. ببینید با چه خیل عظیمی از جوانان روبهرو هستیم و وارد هم میشود و جلویش را نمیتوان گرفت. جوانان با محافظهکاری وارد نمیشوند و حتی اگر به او پروانه ساخت ندهیم، میرود و زیرزمینی میسازد. اگر هم اجازه اکران به آنها ندهند فیلمش را به خارج از کشور میفرستد تا دیده شود. باید این جوانان را وارد بازی کرد اما نه بازی که 30 سال است در حال اجراست. شرایط نظارت باید تغییر کند و شیوه جدیدی به خود بگیرد.
خیلی سوالات در مورد شورای صنفی داشتیم که در مورد اکران نامناسب بود. اما...
اکران نامناسب یعنی چه؟ در شورای صنفی وقتی فیلمی ثبت میشود دقیق نوشته میشود که بعد کدام فیلم اکران میشود اما دقیق گفته نمیشود که بعد از چند هفته این اکران صورت میگیرد چون پیشبینی شده که 4 هفته بعد است، اما گاهی ممکن است به فیلم پرفروش بخورد که باید 10 هفته اکران شود. شرایط اکران را نوبت فیلمها میسازد و ارتباطی به ما ندارد. ما هیچوقت تاریخ دقیق به فیلمها نمیدهیم چون قراردادها پشت هم هستند.
نکته دیگر در مورد نهادهای دولتی و حمایت آنهاست؛ اگر این حمایتها برداشته شود سینمای ما کامل در اختیار سینمای تجاری میافتد و بخش فرهنگی را از دست خواهیم داد.
نکته دیگر این است که نهادهای دولتی که سینما هم دارند وقتی خودشان فیلمهای فرهنگی و ارزشی را قبول نمیکنند پس دیگر نباید انتظاری از بخش خصوصی داشت که این نوع فیلمها را اکران کنند. با این شیوه نمیتوانیم جلو برویم؛ امسال فروش اکثر فیلمها پایینتر از 2 میلیارد بوده و این شکست است و نباید گول چند فیلم ۲۰ میلیاردی را خورد. سالنهای سینما را رونق داده اما فقط همین است. امروز اگر فیلمی بخواهد به سود برسد باید بالای 3 میلیارد فروش کند.
ما خیلی خوشحالیم که فیلمهایی مثل «آینه بغل» میفرشند اما باید ساختار و شکل تولید را بررسی کنیم.
نکته دیگر نیز باید بگویم. یادت هست وقتی «گلهای داوودی» اکران شد فیلمهای دیگر هم سرریز آن فروش میرفتند؟ از سال گذشته ما سرریزها را از دست دادهایم و چیزی در سینمای ایران به نام سرریز دیگر وجود ندارد و اگر «گشت ارشاد» میفروشد سرریزی برای فیلم من و دیگر فیلمها نخواهد داشت. چرا؟ شما چند سال است صف سینما ندیدهاید؟ چیزی به نان صف وجود ندارد چون اینترنتی بلیت میگیریم. قبلاً بیرون میآمدیم و اگر بلیت یک فیلم را گیر نمیآوردیم بلیت فیلم دیگری را میگرفتیم اما الان این اتفاق نمیافتد. الان فیلمهای با فروش بالا فیلمهای دیگر را نابود میکنند و باید برای این وضعیت فکری شود.
502
∎