صاحب‌خبر - خاورمیانه را می‌توان اولین کانون بحران­‌های سیاسی جهان، از جنگ گرفته تا تروریسم، کودتا و دیگر موارد دانست. اما با سفر دونالد ترامپ به عربستان سعودی وقایع متعددی در این منطقه بحران‌خیز به وقوع پیوست؛ رویدادهایی چون قطع روابط سیاسی میان دوحه و ریاض، حملات موشکی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی به مواضع تروریست­‌های داعش در دیرالزور و تغییر ولایت­ عهدی در عربستان سعودی. در این بین تغییر ولایت عهدی عربستان را می‌توان مهم‌ترین تحول منطقه بعد از سفر ترامپ دانست. آنچه محمد بن سلمان را به مناسب‌ترین گزینه ولایت‌ عهدی در عربستان تبدیل کرد سیاست‌های پراگماتیستی وی در قبال یمن، عراق، سوریه و ایران و جاه‌­طلبی­‌هایش در کنار مواضع نزدیک به رژیم صهیونیستی و آمریکا بود. با توجه به روحیات خشونت‌‌طلبی و رادیکالیسم محمد بن سلمان باید منتظر سرکوب مخالفان در داخل و ایجاد و تشدید بحران­‌ها در خاورمیانه بود. خیمه‌شب‌بازی اخیر ریاض با مشارکت واشنگتن در رابطه با حمله موشکی اخیر حوثی‌های یمن به ریاض پایتخت عربستان را می‌توان در راستای همان روحیه بحران‌آفرینی و تشدید آن دانست. اما برای تکمیل شدن تئاتری که ریاض و واشنگتن در منطقه کارگردانی می‌کنند نیاز به مترسک ترسناکی است که بتوانند با ادعاسازی‌های موهوم از زیر بار مسئولیت کشتار کودکان، زنان و مردم بی‌گناه در یمن و سوریه شانه خالی کنند. این بار راست‌گرایان آمریکایی و متحد سعودی آنها در خاورمیانه که خود را بازنده اصلی توافق هسته‌ای می‌دانند و از سویی زیر بار فشاری که به واسطه اعلام پایتختی بیت‌المقدس برای رژیم اشغال‌گر قدس بر دوش‌شان سنگینی می‌کند سر خم کرده‌اند، نیاز شدیدی به فرافکنی بین‌المللی دارند. بعد از آنکه تلاش‌های ترامپ و وزیر خارجه‌اش در متقاعد کردن اتحادیه اروپایی علیه ایران با شکست مواجه شد، سناریوی موشکی که چندی قبل مقاومت یمن با آن ریاض را هدف قرار داده بود، بهانه قرار داده‌اند. ترامپ که نشان داده نماینده تفکر ایران‌ستیز و خط عبری- عربی در خاورمیانه است، در راستای یک نمایش ایران‌هراسی و فرافکنانه از سویی برای دور کردن افکار عمومی که به‌شدت نسبت به تصمیم اخیر وی درباره آینده فلسطین و سرزمین‌های اشغالی و شهر مقدس مسلمانان واکنش نشان داده‌اند و از سوی دیگر برای تضعیف اثرات بین‌المللی برجام درصدد برآمده است حمله موشکی یمن به ریاض را به ایران نسبت دهد. تصمیم ترامپ برای انتقال سفارت آمریکا از تل‌آویو به قدس علاوه‌بر دولت‌ها و مردم مسلمان منطقه حتی برای هم‌پیمانان غربی آمریکا نیز بسیار سنگین بود. به‌طوری که نخستین اعتراض‌ها از لندن و پاریس آغاز شد و نخست‌وزیران دو کشور نسبت به تصمیم ترامپ ابراز تاسف کردند و نسبت به وقوع هرگونه خشونتی به وی هشدار دادند. «آنگلا مرکل» صدراعظم آلمان نیز تاکید کرد دولت آلمان از تصمیم رئیس‌جمهوری آمریکا حمایت نمی‌کند. البته مانور روی برنامه موشکی ایران از سوی آمریکا و نسبت دادن حملات موشکی یمن که در واکنش به کشتار مردم یمن رخ می‌دهد موضوع جدیدی نیست. چندی قبل نیز ژنرال «جوزف ووتل» آمریکایی درباره نقش احتمالی ایران در حمله موشکی به سمت ناوهای آمریکایی در دریای سرخ تاکید کرده بود. این ژنرال آمریکایی پیش از این مدعی شده بود در حملات اخیر به کشتی‌های جنگی آمریکایی در ساحل یمن که به جنبش انصارا... نسبت داده شد، ایران نقش داشته است. وی که در اندیشکده «پروگرس» در واشنگتن سخنرانی می‌کرد، گفت: «برخی فناوری‌هایی که ما شاهد بودیم با ایران مرتبط است، هرچند این فناوری‌ها فقط منحصر به ایران نیست و قطعا دیگران هم موشک‌هایی در ساحل دارند که می‌توانند آنها را به این منطقه منتقل کنند.» موشک وحشتناک پشت سر من ایرانی است روز گذشته نیز «نیکی هیلی» نماینده آمریکا در سازمان ملل این ادعاهای واهی را تکرار کرد. کنفرانس خبری «هیلی» و لاشه موشک یمنی‌ها که پشت سرش قرار داشت مهم‌ترین سکانس تئاتر واشنگتن-ریاض بود. اظهارات توام با سوءظن و حاکی از سردرگمی آمریکایی‌ها در حالی از سوی ریاض تایید شد که تهران هرگز حمایت خود از مردم یمن را پنهان نکرده اما همواره شایعات و ادعاها مبنی‌بر ارسال سلاح به یمن را رد کرده است. در عین حال باید به نامه هیات ویژه شورای امنیت سازمان ملل در رابطه با ادعای موهوم سعودی‌ها اشاره کرد. هیات تعیین‌شده از سوی شورای امنیت سازمان ملل در دهم نوامبر نامه‌ای محرمانه به دیپلمات‌ها فرستاده و در آن تاکید کرده هیچ سندی که ثابت کند ادعای سعودی‌ها مبنی‌بر اینکه ایران مسئول حمله موشکی اخیر حوثی‌های یمن به ریاض پایتخت عربستان است، به دست نیاورده است. به این ترتیب باید به دولتمردان آمریکا توصیه کرد که به جای فرافکنی نسبت به تصمیمات نابخردانه‌ای که درهای جهنم را روی آنان و متحدان‌شان بازخواهد کرد-اشاره به بیانیه جنبش حماس- مراقب اقدامات کسانی باشند که با تجاوزهای وحشیانه خود، در باتلاق جنگ یمن دست و پا می‌زنند و برای نجات خود از ورطه این شکست مفتضحانه می‌خواهند با افزایش تنش و گسترش دامنه جنگ و خشونت، دیگران را به صحنه جنگ بی‌حاصل یمن وارد کنند.∎​