صاحبخبر - فاطمه رنجاندیش
در شرایطی که با هدف خصوصیسازی سینما، بودجهها و یارانههای دولتی به حداقل ممکن کاهش پیدا کرده است، تامین بودجه، تهیهکننده و سرمایهگذار به اصلیترین مشکل سینمای ایران بدل شده است. بنابراین حضور کسانی که عملا تجربه حوزه تهیهکنندگی سینما را ندارند اما توانایی تامین بودجههای ساخت یک فیلم را دارند، یکی از موضوعات و مسائل بحثبرانگیز است. در این میان اهالی سینما و به خصوص تهیهکنندگان نظرات مختلفی دارند. از آنجایی تهیهکننده اولین و مهمترین کسی است که وارد پروژه میشود و همچنین آخرین کسی است که از پروژه خارج می شود، نظر و دیدگاهش در تک تک مراحل فیلم نظیر فیلمنامه، انتخاب بازیگران و ... بسیار تاثیرگذار است. تا جایی که تصمیمات نهایی همواره با تایید تهیهکننده صورت میگیرد. چه بسیار مواردی که اختلاف تهیهکننده با عوامل و به خصوص کارگردان، یک فیلم را به نابودی کشانده است. به همین دلیل اهالی سینما همواره در مقابل کسانی که صرفا به دلیل تامین مالی پروژه وارد سینما شدهاند و به چم و خم این حرفه آگاهی ندارند، موضعگیری میکنند. از سویی دیگر تامین بودجه فیلم در دوران کمرمقی گیشه از دیگر موارد مورد توجه است. چرا که اگر یک فیلم در گیشه شکست بخورد، تهیهکننده آن فیلم برای تامین سرمایه پروژه بعدی با مشکل مواجه میشود. در این میان تهیهکنندگان سینما با وجود مشکلاتی که این روزها با آنها دست و پنجه نرم میکنند، با پدیده نوظهور حضور آقازادهها در سینما به عنوان تهیهکننده روبهرو شدهاند. صرف نظر از نقاط مثبت و منفی حضور تازه وارد ها که اغلب در حوزه تهیهکنندگی تجربه چندانی ندارند باید قدرت اعمال نظرشان در یک اثر هنری مورد بررسی قرار گیرد. در ادامه به نمونهای از حضور این
چهره ها به عنوان تهیه کننده در صنعت سینما پرداختیم و در نهایت نقد و نظرات تعدادی از تهیهکنندگان را جویا شدیم.
سهم سیاسیون در سینما
مستند «قائم مقام» که تمام زندگی آیتالله منتظری را روایت میکند به کارگردانی سیدمحمدعلی صدرینیا و تهیهکنندگی محمدمهدی صفارهرندی در مرکز مستند صور تولید شده است. محمد مهدی صفارهرندی پسر محمدحسین صفار هرندی، عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام است که از سال ۱۳۸۴ تا ۱۳۸۸ وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی ایران بود. اما و اگرهای بسیاری از زمان رونمایی از 100 دقیقهای مستند آیتالله منتظری در تالار سوره حوزه هنری وجود داشت . چرا که آیتالله منتظری یکی از بحث برانگیزترین شخصیتهای تاریخ معاصر است که حیات سیاسیاش با فراز و فرودهای مختلفی همراه بود. تیزر این فیلم که در فضای مجازی دست به دست میشود، برشهایی از سخنان ریشهری، عمادالدین باقی، پسر آیتالله منتظری، با صدای خود آیتالله در آن نوار ضبط شده مشهور پیرامون وقایع دهه 60، است. عباس نادران پسر الیاس نادران، نماینده اصولگرای مجلس شورای اسلامی به تازگی تهیهکنندگی فیلم سینمایی «شاهکش» را به عهده گرفته است. این در حالی است که تنهای تجربه کارگردانی عباس نادران محدود به مستند «لبیک» درباره پیادهروی اربعین بازمیگردد. سیدهادی رضوی داماد محمد شریعتمداری، وزیر صنعت، معدن و تجارت دولت دوازدهم، 50 درصد فصل اول سریال نام آشنای «شهرزاد» را به عهده گرفت که حواشی زیادی را به همراه داشت و در نهایت به انصراف رضوی از فصل دوم این سریال انجامید. به نظر میرسد اختلاف نظرهای سیدهادی رضوی با مسائلی نظیر حجاب بازیگران سریال و نقش نیروهای ملی و مذهبی از جمله موارد کلیدی اختلاف تهیهکننده با عوامل سریال بود. همچنین محمد امامی تهیه کننده دیگر سریال «شهرزاد» در جریان پرونده اختلاس از ذخیره فرهنگیان متهم شد که همین امر تامین سرمایه سریال «شهرزاد» را با شبهات زیادی همراه کرد. همچنین علی حضرتی پسر الیاس حضرتی نماینده مردم تهران در مجلس دوره دهم، در میان این افراد جزو با سابقهترینها است که در حوزه تهیه کنندگی سینما ورود پیدا کرده است. حضرتی تهیهکنندگی فیلمهایی نظیر «خداحافظی طولانی» به کارگردانی فرزاد موتمن، «نیمرخها» به کارگردانی زنده یاد ایرج کریمی، «یک قناری یک کلاغ» اصغر عبدالهی و «اردک آبی» به کارگردانی بهروز غریبپور را در کارنامه کاری خود دارد.
وزارت ارشاد باید منبع سرمایهها را بررسی کند
علی اکبر ثقفی درباره حضور کسانی که تجربه تهیهکنندگی ندارند و فقط برای تامین بودجه این سینما شدهاند، توضیح میدهد: «این موضوع بسیار بغرنج است. بعضی افراد با شناخت کافی وارد حوزه تهیهکنندگی میشوند که البته در مواردی منابع مالی لازم را ندارند. بعضی دیگر هم که توانایی مالی کافی را دارند اواسط کار، کنارهگیری میکنند و فیلم به بنبست میخورد. این روند برای سینمای ایران بسیار خطرناک است چرا که در مواردی برای رفع رد و نشان منابع درآمدی غیر مشروع وارد سینما میشوند. تهیهکنندگی و سرمایهگذاری فقط پول دادن نیست. البته کسانی که هدفشان فیلمسازی نیست و بعد از مدتی هم کنار کشیدند. تا به حال ندیدم افرادی که تجربه تهیهکنندگی ندارند بیشتر از یک یا دو فیلم را تهیه کرده باشد. کسانی که این حرفه را ادامه میدهند از اهالی سینما هستند. ضمن اینکه بیشترین بستر سرمایهگذاری از راههایی نظیر وام، رایت و اسپانسر در بخش خصوصی تامین میشود. در مواردی هم شنیدهام کسانی که باید پول مالیات بدهند و به جای آن در یک پروژه فرهنگی سرمایهگذاری میکنند. بنابراین کسانی که تهیهکنندگی را حرفه خود نمیدانند، معمولا حضور مستمری ندارند.»
تهیه کننده فیلم «مرگ کسب و کار من است» و «مردی که اسب شد» حضور تازهوارها در سینما را اینگونه بررسی کرد: «سرمایهگذاری در سینما مانند بقیه حوزهها بلامانع است. منتها در هنر و فرهنگ کمی متفاوت است. این افراد کمتر در تئاتر، نقاشی و ... سرمایهگذاری میکنند. اگر وجوه دیگر را فاکتور بگیریم، حضور استمرارشان به نفع سینما است اما متاسفانه حضور تازهواردها معمولا مقطعی است.» ثقفی در مورد بررسی منابع مالی که به وسیله سرمایهگذاری افراد غیرمتخصص وارد سینما میشود، توضیح میدهد: «مسئولیت بررسی منبع سرمایههایی که وارد سینما میشود به عهده وزارت ارشاد است. سازمان و معاونت سینمایی باید زمانی که پروانه فیلم را صادر میکند، این موارد را بررسی کند. به خاطر دارم در دولت دهم اشخاصی وارد حوزه تهیهکنندگی شدند که ارتباطی با این حرفه نداشتند و معلوم شد که به سفارش مقامهای بالا وارد سینما شدهاند. سیستم درست این است که از طریق اتحادیه و شورای عالی تهیهکنندگان بررسی شود. زمانی که در هیات مدیره تهیهکنندگان فعالیت داشتم در کمیته عضوگیری سوابق و نقدینگی افراد بررسی میشد. البته در آن زمان هم نمونههایی داشتیم که از پس کار برنیامدند و در نیمه راه فیلم را رها کردند. یکی از مشکلاتی که در سینما ایران وجود دارد تا حدی به تهیهکنندگان مربوط است. در میان تهیهکنندگان چنددستگی ایجاد شده است. هر کدام از این گروهها به خاطر عضو بیشتر هر کسی را بپذیرند. در حالی که پیشتر یک صنف واحد وجود داشت و ارزیابیها دقیقتر بود و از اصول اصلی عضوگیری این بود که اعضا باید چند فیلم را تهیه کنند، بنابراین نمیتواستند یک فیلم را به نیمه نرسیده رها کنند.» ثقفی در ادامه میگوید: «کسانی که بدون بررسی منابع مالی فیلم تهیه میکنند از راههایی دیگری به غیر انجمنهای تهیهکنندگان وارد میشوند. در مواردی هم یک تهیهکننده عنوانش را به فرد مورد نظر میدهد.»
به هدف غارت منابع کشور، وارد سینما میشوند
مسعود اطیابی معتقد است کسانی که تجربه ندارند و به خاطر منابع مالی و عنوان وارد سینما میشوند جزو تهیهکنندگان نیستند؛ «حضور این افراد به دلیل نداشتن تخصص و انگیزه فرهنگی به سینما آسیب میزند. معمولا پولی که وارد سینما میکنند به خودشان تعلق ندارد. بنابراین این قشر طرف حساب ما نیستند.» اطیابی در ادامه توضیح میدهد: «متاسفانه بخشی از افرادی که به سرمایه گذاری در سینما رو آوردهاند به هدف غارت منابع کشور وارد میشوند. در واقع بخش عظیمی از این سرمایهها صرفا به دلیل راهی برای خروج ارز و دلار از کشور وارد سینما میشود. اساسا ورود بخشی از این افراد به سینما ارزش گفتوگو و بررسی هم ندارد.سینما ی ایران به خاطر وابسطه نبودن به خارج از کشور به عنوان تولید داخلی مورد هدف قرار گرفته است. بررسی این منابع به هوشیاری همکاران ما بستگی دارد.»
تهیهکننده فیلمهای «خروس جنگی» و «خاموشی دریا» درباره ضرورت بررسی منابع سرمایهگذاری در سینما میگوید: «تامین سرمایههای سینما قابل بررسی نیست و عملا بخشهای بزرگتری در کشور هستند که نیاز به بررسی دارد. ضمن اینکه در سینما به نسبت اشتغالزایی که ایجاد میکند، سرمایهگذاری چندانی وجود ندارد.»
پول ناصواب بنیان سینما را از بین میبرد
علی آشتیانی پور توضیح میدهد که ورود افراد که متخصص نیستند در حوزه تهیهکنندگی خطرآفرین است: «اگر یک جراح در حوزه خودش متخصص نباشد تمام جامعه پزشکی را زیر سوال میبرد. باید به تخصص افراد احترام گذاشته شود. در جامعه ما باور شده که مدارک دانشگاهی را میتوان با پول خرید. بنابراین افراد فکر میکنند به خاطر اینکه ابزار پول را دارند، می تواند تجربه و تخصص را با آن جایگزین کند. در این اتفاق متخصصان و مخاطبان صنف مستقیما تحت تاثیر قرار میگیرند. در شرایطی که فردی تجربه تهیهکنندگی ندارد و ابزار و ادوات این کار را نمیشناسد، عرصه تولید را گران میکند. با بضاعتی که سینمای ما دارد به خصوص عرصه تنگی که در نمایش فیلمها حکم فرما است، بزرگترین سم به جان جامعه هنری این است که تولید گران شود و نتواند پایدار بماند. تا جایی که درآمد پاسخگوی هزینهها نباشد. اگر قرار باشد پول جایگزین تخصص شود، تولید گران می شود. گران شدن تولید برای از پای درآوردن هر هنر و صنعتی کافی است و ورودی و خروجی یکسان نیست.»
او در ادامه بیان میکند: «به عنوان یک سینماگر از هر نوع سرمایهای که به صنعت سینما وارد میشود، مشروط به اینکه سالم باشد، استقبال میکنم. چرا که دست سینماگران را باز میکند تا فعالیت موثرتری داشته باشند. اما اگر سرمایهها ناسالم و غیرشفاف وارد این عرصه شود حتی اگر لقمهای در کام اهالی سینما باشد، بنیان خانواده را از پا در میآورد. پول ناصواب به وسیله آقازادهها یا هر فرد دیگری که وارد این عرصه میشود، آفت است. رانت باعث میشود جریان سالم و متعهد از راه بهدر شوند. به دلیل اینکه افرادی که نمیخواهند وارد جریان سازی شود و به حرفه خودشان متعهد هستند، امکان رقابت با جریانهای خاطی را ندارند و طبیعتا منزوی میشوند.»∎