شناسهٔ خبر: 23002121 - سرویس بین‌الملل
نسخه قابل چاپ منبع: بی‌بی‌سی فارسی | لینک خبر

موضع‌گیری‌های جنجالی حکمتیار؛ مخالفان و موافقان چه می‌گویند؟

مرحلۀ تازه زندگی سیاسی گلبدین حکمتیار، رهبر حزب اسلامی افغانستان با مسائل حساس و جنجال‌برانگیز قومی، زبانی و منطقه‌ای گره خورده است. او که از هفت ماه پیش به فعالیت مسالمت‌آمیز سیاسی روی آورده، چرا خودش را درگیر موضوع‌هایی می‌کند که ادعای فعالیت فراقومی‌اش را زیر سوال می‌برد؟

صاحب‌خبر -
حکمتیار حق نشر عکس Getty Images Image caption آقای حکمتیار اخیرا گفت که "جنگ میان دو قوم است"، اما بعداً این سخن خودش را تغییر داد

مرحلۀ تازه زندگی سیاسی گلبدین حکمتیار، رهبر حزب اسلامی افغانستان با مسائل حساس و جنجال‌برانگیز قومی، زبانی و منطقه‌ای گره خورده است. او که از هفت ماه پیش به فعالیت مسالمت‌آمیز سیاسی روی آورده، چرا خودش را درگیر موضوع‌هایی می‌کند که ادعای فعالیت فراقومی‌اش را زیر سوال می‌برد؟

گلبدین حکمتیار در سال‌های ۱۳۴۰ با الهام از اخوان‌المسلمین مصر به فعالیت‌های دانشجویی پرداخت، در سال‌های ۱۳۶۰ علیه رژیم چپ و ارتش شوروی سابق جنگید و در سال‌های ۱۳۷۰ از طرف‌های اصلی جنگ‌ داخلی بود. در دوره پساطالبان با دولت فعلی و نیروهای بین‌المللی جنگید، بهار گذشته دست از جنگ برداشت و به کابل آمد.

هدف و مفهوم او از موضع‌گیری براساس آنچه که به شکاف‌های قومی، زبانی و منطقه‌ای تعبیر می‌شود، چیست؟ در این مطلب ضمن اشاره به شماری از این موضع‌گیری‌ها، پاسخ این پرسش براساس توضیحات سخنگو و منابع نزدیک به او و همچنین منتقدانش به صورت فشرده بررسی می‌شود.

موضع‌گیری‌های جنجالی

اظهارات آقای حکمتیار در سه عرصه بیشتر واکنش برانگیخته: روابط قومی، مسائل زبانی و گرایش‌های منطقه‌ای. اگرچه او در گذشته هم به این مسائل اشاره می‌کرد، ولی پس از امضای توافقنامه آشتی با دولت و به‌ویژه در هفت ماهی که در انظار عمومی ظاهر شده، بیشتر درگیر چنین مسائلی شده است.

حکمتیار روز ۱۷ عقرب/آبان در نخستین نشست سراسری حزب اسلامی در کابل، جنگ افغانستان را "جنگ میان دو قوم" دانست و با تعمیم این دیدگاه گفت که "وضعیت اصلی جنگ همین است". او پیشتر در هشتم ثور/اردیبهشت به بی‌بی‌سی نیز همین موضع را بیان کرده و گفته بود که در شمال کشور جنگ قومی جریان دارد.

آقای حکمتیار همچنین در سال ۱۳۹۲، که زندگی پنهانی داشت و تحت پیگرد بین‌المللی بود، در پیامی "اقلیت‌های" قومی افغانستان را متهم به "تجزیه‌‌طلبی" به حمایت خارجی‌ها کرد. او به صورت مشخص از هزاره‌ها نام برد و هشدار داد که روزی فراخواهد رسید که آنها در هیچ گوشه‌ای از کشور جایی نخواهند داشت و به ایران فرار خواهند کرد. (واکنش حزب وحدت به این پیام: اینجا)

گلبدین حکمتیار در مواردی در ماه‌های اخیر بحث اختلاف "فارسی و دری" را هم مطرح کرده است. سخنان او در این مورد نیز موجی از واکنش‌ها و موضع‌گیری‌های متفاوت را در محافل سیاسی و رسانه‌ای برانگیخته است. استدلال او در این مورد بر تفاوت دو گویش فارسی در ایران و دری در افغانستان استوار است.

حق نشر عکس BBC WORLD SERVICE
Image caption حکمتیار در زمان اشغال افغانستان، از رهبران اصلی مجاهدین بود و بخش اعظم کمک‌های نظامی غرب را در جنگ با شوروی دریافت می‌کرد

نگرانی آقای حکمتیار این است که "ترمینولوژی ملی" افغانستان در برابر تهاجم "ترمینولوژی رسمی ایران" قرار گرفته؛ چرا که در زبان فارسی افغانستان "دانشگاه"، "دادستانی" و "مجلس نمایندگان" در برابر واژگان پشتوی "پوهنتون"، "سارنوالی" و "ولسی جرگه" به کار می‌رود. او نسبت به کاربرد واژه‌های "دانشجو"، "دانش‌آموز" و "شهروند" هم معترض است.

او به محلی‌گرایی براساس اختلاف‌های منطقه‌ای هم اشاره کرده و اخیراً در خوست آنچه را که منطقه "پکتیای بزرگ" (شامل ولایات پکتیا، پکتیکا و خوست) خوانده در برابر پنجشیر، بامیان و دایکندی قرار داده است. حکمتیار پیشتر در پیام ۱۳۹۲ خود بلخ، بامیان و دایکندی را متهم به داشتن جایگاهی "مستقل" کرد. او از "جزایر قدرت" در برخی مناطق هم انتقاد کرده است.

اعتراض‌ها

نخستین واکنش‌ها به سخنان آقای حکمتیار در این سه عرصه از جانب سیاست‌مداران دیده شد. عبدالله عبدالله، رئیس اجرائی اظهارات تازه او را برای وحدت ملی به "زهر" تشبیه کرد و عبدالرئوف ابراهیمی، رئیس مجلس و از اعضای حزب اسلامی سخنان او را تحریک‌کننده "تنش‌های قومی" و مغایر"منافع ملی" دانست.

لطیف پدرام، شاعر فارسی‌زبان، نماینده مجلس و از منتقدان سرسخت آقای حکمتیار گفته که "دانشگاه، دانشکده، دانشجو واژگان اصیل زبان فارسی دری" هستند و "اگر منظور از ترمینولوژی ملی، معادل‌های پشتوی این واژگان باشد، آقای حکمتیار باید توجه می‌کرد که معادل‌های او ترجمه و گزارشی از واژگان زبان فارسی‌اند."

در رسانه‌ها و شبکه‌های اجتماعی افغانستان هم سخنان رهبر حزب اسلامی در این خصوص بازتاب گسترده‌ و عمدتاً منفی به دنبال داشته است. بعد از آن که او در کنگره سراسری حزب اسلامی جنگ جاری را "جنگ بین دو قوم" دانست، روزنامه هشت صبح او را "امیر فتنه" خواند.

حق نشر عکس AREF KARIMI
Image caption آقای حکمتیار حامیان و مخالفان بسیاری دارد. کنگره سراسری حزب او اخیرا نشان داد که در میان هوادارانش هنوز هم جایگاه خوبی دارد

پاسخ حکمتیار

آقای حکمتیار خودش در یک مورد انکار کرده که جنگ جاری افغانستان را قومی گفته باشد. او گفته که رسانه‌ها سخنان او را "تحریف" کرده‌اند، ولی مثال‌هایی که برای توجیه اظهارات خود ارائه کرد، باز هم به مسائل قومی ربط داشت. او جنگ را در چند ولایت غربی و شمالی به درگیری‌های قومی نسبت داد.

حمید عزیزی، سخنگوی حکمتیار به بی‌بی‌سی گفت که رهبر حزب اسلامی به قومگرایی باور ندارد، بلکه معتقد به شایسته‌سالاری است. به گفته آقای عزیزی، حکمتیار در سخنرانی اخیر خود در خوست گفته که حتی اگر همه اعضای کابینه از "افراد شایسته و اهل" یک قوم خاص باشند، هم مشکلی ندارد.

آقای عزیزی می‌گوید که منظور آقای حکمتیار از اشاره به "پکتیای بزرگ" در برابر پنجشیر، بامیان و دایکندی، مقایسه این ولایت‌ها براساس معیارهای دولت در زمینه "درجه‌بندی" ولایات است. او تاکید کرد که حکومت براساس همین معیار ـ "حالا خوب یا بد" ـ حق ساکنان "پکتیای بزرگ" را در نظر بگیرد.

او راجع به موضع‌گیری آقای حکمتیار درباره مسائل زبانی گفت که در سال‌های جنگ "برخورد ضعیف" با زبان باعث ورود "واژگان بیگانه" به کشور شده که "از لحاظ فرهنگی ما را مستعمره می‌سازند و وحدت ملی ما را خدشه‌دار می کنند،" و حالا در برابر آنها "لازم است که هر انسان مسئولیت‌پذیری باید واکنش نشان دهد."

سخنگوی حزب اسلامی افزود که آقای حکمتیار به عنوان رهبر حزبی "افغانستان‌شمول" مسئولیت دارد که درباره مسائل تاثیرگذار بر زندگی اعضای حزبش و منافع ملی اظهار نظر کند. او تاکید کرد که اظهارات آقای حکمتیار درباره مسائل زبانی نظر شخصی او نیست، بلکه نظر حزب و مبتنی بر رایزنی کارشناسانه اعضای آن است.

حق نشر عکس AFP
Image caption حکمتیار هفت ماه پیش توافقنامه آشتی با دولت را امضا کرد و به کابل آمد

'تهاجم فرهنگی ' یا 'برتری‌جویی قومی '

گرایش‌های قومی، زبانی و منطقه‌ای در افغانستان با هم خیلی همپوشانی دارد، ولی پرسشی که مطرح شده این است که چرا آقای حکمتیار، با آن ادعای فراقومی و حتی فراملی‌اش، خود را درگیر چنین مسائلی می‌کند؟ انگیزه‌های او در این مورد چه می‌تواند باشد؟

جواد سلطانی، استاد جامعه‌شناسی معتقد است که با شکست آقای حکمتیار در برابر رقیبانش در جنگ‌های داخلی دهه هفتاد خورشیدی، ادعای ملی و فراقومی‌اش با چالش مواجه شد؛ به همین دلیل، او ادعایش را به سطح فروملی تقلیل داد و فعالیت‌هایش را بر "برتری قومی" متمرکز کرد.

آقای سلطانی می‌افزاید که در دوره پساطالبان با گرم شدن بستر ادبیات قومی در جامعه، موضع‌گیری آقای حکمتیار هم تندتر شد. به باور او، "چهره واقعی" گلبدین حکمتیار در این دوره آشکار شد و موضع‌گیری او در خصوص مسائل قومی دیدگاه‌های سیاسی او را به صورت بهتری بیان می‌کند.

حق نشر عکس AFP
Image caption حکمتیار در سال‌های ۱۳۶۰ علیه رژیم چپ و ارتش شوروی سابق جنگید، در سال‌های ۱۳۷۰ از طرف‌های اصلی جنگ‌ داخلی بود

ودیر صافی، استاد دانشگاه، می‌گوید اگرچه افغانستان با "تهاجم فرهنگی" مواجه است و جنگ در مواردی جنبه‌های قومی پیدا می‌کند، ولی آقای حکمتیار این موضوع‌ها را برای گسترش پایگاه اجتماعی خود مطرح می‌کند.

ملک ستیز، تحلیلگر روابط بین‌الملل باور دارد که آقای حکمتیار با توجیه ریشه‌های بومی جنگ، در پی کم‌رنگ کردن ادعای "دخالت" پاکستان در امور افغانستان است، ادعایی که پاکستان آن را رد می‌کند. آقای ستیز می‌افزاید که حکمتیار با اتخاذ رویکرد قومی به دنبال دستیابی به "نمایندگی" پشتون‌ها است.

محمدفیاض صافی، کارشناس مسائل سیاسی می‌گوید افغانستان نه تنها هدف "تهاجم فرهنگی" قرار گرفته، بلکه جنگ جاری به گونه‌ای "جنگ فرهنگی" است. به باور او، موضع‌گیری آقای حکمتیار در خصوص واژه‌های "دانشگاه" و امثال آن برای تامین منافع ملی این کشور "درست" است.

فاروق بشر، استاد دانشگاه کاربرد عبارت "تهاجم فرهنگی" در مورد واژه‌های دانشگاه و دانشکده را نادرست می‌داند و می‌گوید اظهارات آقای حکمتیار بیانگر نظر پشتون‌ها نیست.

شماری دیگر از منتقدان آقای حکمتیار هم معتقدند که طرح مسئله "فارسی و دری" از جانب یک رهبر سیاسی بیانگر آن است که این مسئله تا چه حدی سیاسی شده است.